جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==[[اخلاص در عبادت پیامبر]] == | == [[اخلاص در عبادت پیامبر]] == | ||
#{{متن قرآن|قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ * لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«بگو: بیگمان نمازم و نیایشم و زندگیم و مرگم از آن خداوند پروردگار جهانیان است * که او را شریکی نیست و به این فرمان یافتهام و من نخستین مسلمانم» سوره انعام، آیه ۱۶۲ -۱۶۳. </ref>. | #{{متن قرآن|قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ * لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«بگو: بیگمان نمازم و نیایشم و زندگیم و مرگم از آن خداوند پروردگار جهانیان است * که او را شریکی نیست و به این فرمان یافتهام و من نخستین مسلمانم» سوره انعام، آیه ۱۶۲ -۱۶۳. </ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و کسانی را که پروردگارشان را در سپیدهدمان و در پایان روز در پی به دست آوردن خشنودی وی میخوانند از خود مران، نه هیچ از حساب آنان بر گردن تو و نه هیچ از حساب تو بر گردن آنهاست تا برانیشان و از ستمگران گردی» سوره انعام، آیه ۵۲.</ref>. | #{{متن قرآن|وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و کسانی را که پروردگارشان را در سپیدهدمان و در پایان روز در پی به دست آوردن خشنودی وی میخوانند از خود مران، نه هیچ از حساب آنان بر گردن تو و نه هیچ از حساب تو بر گردن آنهاست تا برانیشان و از ستمگران گردی» سوره انعام، آیه ۵۲.</ref>. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
# [[پیامبر]] منزّه از [[عبادت غیر خدا]]: {{متن قرآن|فَلَا أَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ}}؛ | # [[پیامبر]] منزّه از [[عبادت غیر خدا]]: {{متن قرآن|فَلَا أَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ}}؛ | ||
# [[خداوند]] [[پیامبر]] را به [[عبادت]] خالصانه و [[توکل]] بر خودش [[دعوت]] میکند: {{متن قرآن|فَاعْبُدْهُ وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ}}. از ظاهر [[کلام]] برمیآید این جمله متفرع بر جمله {{متن قرآن|وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ}} باشد و معنایش این است: وقتی همه امور مرجوع به او باشد پس غیر او مالک چیزی نیستند و در هیچ چیز [[استقلال]] ندارند، پس او را [[عبادت]] کن و برای خود در همه امور وکیلش بگیر و بر هیچ سببی از [[اسباب توکل]] مکن، زیرا هر سببی را او سبب کرده و اگر بخواهد سببیت را از آن سلب میکند، پس خیلی [[نادانی]] است که [[آدمی]] بر سببی از اسباب [[اعتماد]] کند و با اینکه [[خداوند]] از آنچه میکنند [[غافل]] نیست دیگر چگونه جایز است در امر [[عبادت]] و [[توکل]] بر او کوتاهی کنیم<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۹۷.</ref>؛ | # [[خداوند]] [[پیامبر]] را به [[عبادت]] خالصانه و [[توکل]] بر خودش [[دعوت]] میکند: {{متن قرآن|فَاعْبُدْهُ وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ}}. از ظاهر [[کلام]] برمیآید این جمله متفرع بر جمله {{متن قرآن|وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ}} باشد و معنایش این است: وقتی همه امور مرجوع به او باشد پس غیر او مالک چیزی نیستند و در هیچ چیز [[استقلال]] ندارند، پس او را [[عبادت]] کن و برای خود در همه امور وکیلش بگیر و بر هیچ سببی از [[اسباب توکل]] مکن، زیرا هر سببی را او سبب کرده و اگر بخواهد سببیت را از آن سلب میکند، پس خیلی [[نادانی]] است که [[آدمی]] بر سببی از اسباب [[اعتماد]] کند و با اینکه [[خداوند]] از آنچه میکنند [[غافل]] نیست دیگر چگونه جایز است در امر [[عبادت]] و [[توکل]] بر او کوتاهی کنیم<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۹۷.</ref>؛ | ||
#درمقابل تثلیثگرایی بعضی از [[اهل کتاب]] و گرایشهای شرکآلود [[جاهلی]] [[خداوند]] به [[پیامبر]] میگوید به آنها بگو من به [[پرستش]] [[توحیدی]] [[مأمور]] شدهام: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ}} و هیچ وقت به گرایشهای شرکآمیز [[آلوده]] نخواهم شد: {{متن قرآن|وَلَا أُشْرِكَ بِهِ}} و به [[توحید]] و [[یکتاپرستی]] خالصانه [[دعوت]] میکنم: {{متن قرآن|إِلَيْهِ أَدْعُو}} و بازگشت همه به سوی اوست: {{متن قرآن|وَإِلَيْهِ مَآبِ}}؛ | # درمقابل تثلیثگرایی بعضی از [[اهل کتاب]] و گرایشهای شرکآلود [[جاهلی]] [[خداوند]] به [[پیامبر]] میگوید به آنها بگو من به [[پرستش]] [[توحیدی]] [[مأمور]] شدهام: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ}} و هیچ وقت به گرایشهای شرکآمیز [[آلوده]] نخواهم شد: {{متن قرآن|وَلَا أُشْرِكَ بِهِ}} و به [[توحید]] و [[یکتاپرستی]] خالصانه [[دعوت]] میکنم: {{متن قرآن|إِلَيْهِ أَدْعُو}} و بازگشت همه به سوی اوست: {{متن قرآن|وَإِلَيْهِ مَآبِ}}؛ | ||
# [[خداوند]] میفرماید ما [[قرآن]] را به سوی تو نازل کردیم در حالی که متلبس به [[جامه]] [[حق]] بود: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ}} و “باء” در کلمه “بالحق” برای ملابست است، که معنایش چنین میشود: پس در هر جای از آن که امر به [[عبادت]] و [[پرستش]] خدای یگانه شده است، [[حق]] است و چون حرف “باء” این معنا را به [[آیه]] میدهد جمله {{متن قرآن|فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ}} را با حرف “فاء” متفرع بر آن کرد و فهمانیده حالا که معلوم شد [[قرآن]] متلبس به [[لباس]] [[حق]] نازل شده، پس خدای یگانه را [[عبادت]] کن، در حالی که [[دین]] را برای او [[خالص]] کرده باشی و عبودیت [[قلبی]] خود را برای [[خدا]] در تمامی [[شؤون]] زندگیت با [[پیروی]] کردن از آنچه برای تو [[تشریع]] کرده اظهار کن در حالی که [[دین]] خود را برای او [[خالص]] سازی و غیر از آنچه [[خدا]] برای تو [[تشریع]] کرده [[پیروی]] مکن<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۵۵.</ref>. | # [[خداوند]] میفرماید ما [[قرآن]] را به سوی تو نازل کردیم در حالی که متلبس به [[جامه]] [[حق]] بود: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ}} و “باء” در کلمه “بالحق” برای ملابست است، که معنایش چنین میشود: پس در هر جای از آن که امر به [[عبادت]] و [[پرستش]] خدای یگانه شده است، [[حق]] است و چون حرف “باء” این معنا را به [[آیه]] میدهد جمله {{متن قرآن|فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ}} را با حرف “فاء” متفرع بر آن کرد و فهمانیده حالا که معلوم شد [[قرآن]] متلبس به [[لباس]] [[حق]] نازل شده، پس خدای یگانه را [[عبادت]] کن، در حالی که [[دین]] را برای او [[خالص]] کرده باشی و عبودیت [[قلبی]] خود را برای [[خدا]] در تمامی [[شؤون]] زندگیت با [[پیروی]] کردن از آنچه برای تو [[تشریع]] کرده اظهار کن در حالی که [[دین]] خود را برای او [[خالص]] سازی و غیر از آنچه [[خدا]] برای تو [[تشریع]] کرده [[پیروی]] مکن<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۵۵.</ref>. | ||
# [[خداوند]] به پیامبرش [[دستور]] میدهد حال که چنین است و همه خطوط به او منتهی میشود: {{متن قرآن|وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَلِكَ... * رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا}} تنها او را [[پرستش]] کن: {{متن قرآن|فَاعْبُدْهُ}}، عبادتی توأم با [[توحید]] و [[اخلاص]] و از آنجا که در راه [[بندگی]] و [[اطاعت]] و [[عبادت]] خالصانه [[خدا]] [[مشکلات]] و [[سختیها]] فراوان است، اضافه میکند: و در راه [[عبادت]] او [[صابر]] و [[شکیبا]] باش: {{متن قرآن|وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ}} و در آخرین جمله میگوید: “آیا مثل و مانندی برای [[خداوند]] پیدا میکنی”؟ {{متن قرآن|هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا}} این جمله در [[حقیقت]] دلیلی است بر آنچه در جمله قبل آمده، یعنی مگر برای ذات پاکش شریک و مانندی هست که دست به سوی او دراز کنی و او را [[پرستش]] نمایی؟! کلمه “سمی” گرچه به معنی “همنام” است، ولی روشن است که منظور در اینجا تنها نام نیست بلکه محتوای نام است، یعنی آیا کسی غیر از [[خدا]]، [[خالق]] رازق، [[محیی]]، [[ممیت]]، عالم و [[قادر]] به همه چیز و بر همه چیز پیدا خواهی کرد؟<ref>تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۱۱۱.</ref> | # [[خداوند]] به پیامبرش [[دستور]] میدهد حال که چنین است و همه خطوط به او منتهی میشود: {{متن قرآن|وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَلِكَ... * رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا}} تنها او را [[پرستش]] کن: {{متن قرآن|فَاعْبُدْهُ}}، عبادتی توأم با [[توحید]] و [[اخلاص]] و از آنجا که در راه [[بندگی]] و [[اطاعت]] و [[عبادت]] خالصانه [[خدا]] [[مشکلات]] و [[سختیها]] فراوان است، اضافه میکند: و در راه [[عبادت]] او [[صابر]] و [[شکیبا]] باش: {{متن قرآن|وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ}} و در آخرین جمله میگوید: “آیا مثل و مانندی برای [[خداوند]] پیدا میکنی”؟ {{متن قرآن|هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا}} این جمله در [[حقیقت]] دلیلی است بر آنچه در جمله قبل آمده، یعنی مگر برای ذات پاکش شریک و مانندی هست که دست به سوی او دراز کنی و او را [[پرستش]] نمایی؟! کلمه “سمی” گرچه به معنی “همنام” است، ولی روشن است که منظور در اینجا تنها نام نیست بلکه محتوای نام است، یعنی آیا کسی غیر از [[خدا]]، [[خالق]] رازق، [[محیی]]، [[ممیت]]، عالم و [[قادر]] به همه چیز و بر همه چیز پیدا خواهی کرد؟<ref>تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۱۱۱.</ref> |