خارجة بن زید انصاری: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[خارجة بن زید انصاری در قرآن]] - [[خارجة بن زید انصاری در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[خارجة بن زید انصاری در قرآن]] - [[خارجة بن زید انصاری در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[ابوزید]] <ref>الطبقات، ج ۳، ص ۵۲۴.</ref> [[خارجة بن زید بن ابی زهیر]] [[خزرجی]] از بزرگان <ref> المغازی، ج ۱، ص ۲۳۶.</ref> [[طایفه]] [[بنی حارث]]<ref>الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۱۷؛ اسدالغابه، ج ۲، ص ۷۲؛ جمهرة انساب العرب، ص ۳۶۴.</ref> و مادرش [[سیده]] دختر [[عامر بن عبید]] و از اوسیان بود.<ref>الطبقات، ج ۳، ص ۵۲۴.</ref> همسرش [[انسیه]] دختر [[خبیب]] نیز از بنی حارث بود و سه فرزند به نامهای [[عبدالله]]، [[محمد]] و [[امکلثوم]] به [[دنیا]] آورد.<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۳۶۴.</ref> [[خارجه]] در پی [[تبلیغات]] [[مصعب بن عمیر]] در یثرب، در [[مناسک]] [[حج]] سال ۱۳ [[بعثت]] و در رخداد [[پیمان]] هفتاد و اندی از ساکنان یثرب با [[پیامبر]]{{صل}} برای [[پناه دادن]] به وی و دیگر [[مسلمانان]] حضور یافت و با ایشان [[بیعت]] کرد و جزو ۱۲ نقیبی بود که آن [[حضرت]] از میان آن [[جماعت]] برگزید، تا در یثرب به [[نیابت]] از [[رسول خدا]]{{صل}} در میان طایفه خود فعالیت کنند.<ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۱۴؛ المحبر، ص ۲۶۹.</ref> با توجه به کهن سالی خارجه به هنگام [[پیروی از پیامبر]]{{صل}} وی را از کبار [[صحابه]] شمردهاند.<ref>اسدالغابه، ج ۲، ص ۷۲.</ref> در داستان ورود [[رسول اکرم]]{{صل}} به یثرب، خارجه و دیگر بزرگان بنی حارث در مسیر حرکت پیامبر{{صل}} قرار گرفتند و ایشان را برای اقامت در میان بنی حارث [[دعوت]] کردند؛ ولی آن حضرت به جهت گذشتن شترش از مکان سکونت بنی حارث این پیشنهاد را نپذیرفت.<ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۴۴. البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۴۲ ـ ۲۴۴.</ref> | [[ابوزید]] <ref>الطبقات، ج ۳، ص ۵۲۴.</ref> [[خارجة بن زید بن ابی زهیر]] [[خزرجی]] از بزرگان <ref> المغازی، ج ۱، ص ۲۳۶.</ref> [[طایفه]] [[بنی حارث]]<ref>الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۱۷؛ اسدالغابه، ج ۲، ص ۷۲؛ جمهرة انساب العرب، ص ۳۶۴.</ref> و مادرش [[سیده]] دختر [[عامر بن عبید]] و از اوسیان بود.<ref>الطبقات، ج ۳، ص ۵۲۴.</ref> همسرش [[انسیه]] دختر [[خبیب]] نیز از بنی حارث بود و سه فرزند به نامهای [[عبدالله]]، [[محمد]] و [[امکلثوم]] به [[دنیا]] آورد.<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۳۶۴.</ref> [[خارجه]] در پی [[تبلیغات]] [[مصعب بن عمیر]] در یثرب، در [[مناسک]] [[حج]] سال ۱۳ [[بعثت]] و در رخداد [[پیمان]] هفتاد و اندی از ساکنان یثرب با [[پیامبر]] {{صل}} برای [[پناه دادن]] به وی و دیگر [[مسلمانان]] حضور یافت و با ایشان [[بیعت]] کرد و جزو ۱۲ نقیبی بود که آن [[حضرت]] از میان آن [[جماعت]] برگزید، تا در یثرب به [[نیابت]] از [[رسول خدا]] {{صل}} در میان طایفه خود فعالیت کنند.<ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۱۴؛ المحبر، ص ۲۶۹.</ref> با توجه به کهن سالی خارجه به هنگام [[پیروی از پیامبر]] {{صل}} وی را از کبار [[صحابه]] شمردهاند.<ref>اسدالغابه، ج ۲، ص ۷۲.</ref> در داستان ورود [[رسول اکرم]] {{صل}} به یثرب، خارجه و دیگر بزرگان بنی حارث در مسیر حرکت پیامبر {{صل}} قرار گرفتند و ایشان را برای اقامت در میان بنی حارث [[دعوت]] کردند؛ ولی آن حضرت به جهت گذشتن شترش از مکان سکونت بنی حارث این پیشنهاد را نپذیرفت.<ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۴۴. البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۴۲ ـ ۲۴۴.</ref> | ||
[[ابوبکر]] یکی از مکّیانی بود که پس از [[هجرت]] نزد خارجه آمد و در [[منزل]] او مقیم شد <ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۴۲؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۰۶.</ref> و پس از مدتی با دختر او حبیبه [[ازدواج]] <ref> الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۱۷.</ref> و تا پایان دوره پیامبر{{صل}} در همان منطقه [[زندگی]] کرد، از این رو در رخداد [[عقد اخوت]] میان [[انصار]] و [[مهاجران]] [[پیامبر]]{{صل}} میان [[خارجه]] و [[ابوبکر]] [[عقد اخوت]] را [[اجرا]] کردند.<ref> ا لمحبر، ص ۷۳؛ الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۱۷.</ref> از آنجا که در آن دوره دو طرف عقد اخوت از یکدیگر [[ارث]] میبردند، [[آیه]] | [[ابوبکر]] یکی از مکّیانی بود که پس از [[هجرت]] نزد خارجه آمد و در [[منزل]] او مقیم شد <ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۴۲؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۰۶.</ref> و پس از مدتی با دختر او حبیبه [[ازدواج]] <ref> الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۱۷.</ref> و تا پایان دوره پیامبر {{صل}} در همان منطقه [[زندگی]] کرد، از این رو در رخداد [[عقد اخوت]] میان [[انصار]] و [[مهاجران]] [[پیامبر]] {{صل}} میان [[خارجه]] و [[ابوبکر]] [[عقد اخوت]] را [[اجرا]] کردند.<ref> ا لمحبر، ص ۷۳؛ الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۱۷.</ref> از آنجا که در آن دوره دو طرف عقد اخوت از یکدیگر [[ارث]] میبردند، [[آیه]] {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُوْلُوا الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلاَّ أَن تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُم مَّعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا }}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref> نازل شد تا [[ارثبری]] میان طرفین عقد اخوت را [[لغو]] کند. [[مفسران]] [[اخوت]] ابوبکر و خارجه را از اخوتهای آن دوره بر شمردهاند.<ref> تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۱۲۴.</ref> | ||
خارجه در [[مراسم]] [[ازدواج حضرت علی]] و [[فاطمه]]{{س}} یک شتر، یک گاو و ۴ گوسفند به پیامبر{{صل}} [[هدیه]] کرد که ایشان آن را پذیرفتند.<ref>روضالجنان، ج ۱۴، ص ۲۶۱.</ref> به گزارش [[ابنعباس]]، خارجه همراه تنی چند از [[انصار]] نزد [[یهودیان]] رفته و نظر [[تورات]] را درباره موضوعی (به روایتی [[رجم]])<ref>اسباب النزول، ص ۲۹.</ref> جویا شدند؛ ولی آنان دیدگاه تورات را پیرامون آن موضوع [[کتمان]] کردند و به همین مناسبت آیه {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ}}<ref>«خداوند و لعنتکنندگان، کسانی را لعنت میکنند که برهانها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان میدارند» سوره بقره، آیه ۱۵۹.</ref> نازل شد و یهودیان را نکوهید<ref>جامعالبیان، ج ۲، ص ۷۲ ـ ۷۳؛ تفسیر ابنابیحاتم، ج ۱، ص ۲۶۸؛ لباب النقول، ص ۳۱ ـ ۳۲.</ref> | خارجه در [[مراسم]] [[ازدواج حضرت علی]] و [[فاطمه]] {{س}} یک شتر، یک گاو و ۴ گوسفند به پیامبر {{صل}} [[هدیه]] کرد که ایشان آن را پذیرفتند.<ref>روضالجنان، ج ۱۴، ص ۲۶۱.</ref> به گزارش [[ابنعباس]]، خارجه همراه تنی چند از [[انصار]] نزد [[یهودیان]] رفته و نظر [[تورات]] را درباره موضوعی (به روایتی [[رجم]])<ref>اسباب النزول، ص ۲۹.</ref> جویا شدند؛ ولی آنان دیدگاه تورات را پیرامون آن موضوع [[کتمان]] کردند و به همین مناسبت آیه {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ}}<ref>«خداوند و لعنتکنندگان، کسانی را لعنت میکنند که برهانها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان میدارند» سوره بقره، آیه ۱۵۹.</ref> نازل شد و یهودیان را نکوهید<ref>جامعالبیان، ج ۲، ص ۷۲ ـ ۷۳؛ تفسیر ابنابیحاتم، ج ۱، ص ۲۶۸؛ لباب النقول، ص ۳۱ ـ ۳۲.</ref> | ||
خارجه و گروهی از انصار و مهاجران در [[سال دوم هجرت]] با پیامبر{{صل}} همراه شدند که برای [[تصرف]] کاروان [[قریش]] از [[مکه]] خارج شده بود و پس از آنکه کاروان قریش مسیر خود را [[تغییر]] داد و از دسترس [[مسلمانان]] خارج شد و سپاهی از مکه برای مقابله با پیامبر{{صل}} به [[راه]] افتاد، ضمن [[پیروی]] از نظر [[سعد بن معاذ اوسی]] در کنار آن [[حضرت]] ماند، تا از او در این رویارویی [[حمایت]] کند. ([[بدر]]) وی یکی از ۴ بنیحارثیِ این [[نبرد]] بود <ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۵۱۲.</ref> و توانست با کمک دو تن دیگر، [[امیة بن خلف جُمَحی]] از سران قریش را بکشد.<ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۵۲۵.</ref> او در سال سوم پس از [[لشکرکشی]] [[قریش]] به [[مدینه]] در [[نبرد]] [[احد]] شرکت کرد و به رغم فرار بسیاری از [[مسلمانان]] به ویژه [[مهاجران]] [[ایستادگی]] کرد و از آنها میخواست از [[فرمان پیامبر]]{{صل}} [[سرپیچی]] نکنند، زیرا [[نافرمانی]] مسلمانان را سبب پیش آمدن چنین شرایطی در احد میدانست و چون شایعه [[شهادت پیامبر]]{{صل}} در این [[زمان]] [[سپاهیان]] آن [[حضرت]] را دلسرد و [[ناامید]] کرده بود، آنان را با این گفتار که "اگر [[محمد]] کشته شده، خدای محمد همواره زنده است" و اینکه "اگر محمد کشته شود و ما زنده بمانیم، هیچ عذری در درگاه [[خدا]] پذیرفته نخواهد شد" به ادامه [[جنگ]] [[ترغیب]] کرد و خود نیز به [[قلب]] [[دشمن]] زد؛ ولی در محاصره نیزهداران قریش بیش از ۱۰ زخم برداشت و بر [[زمین]] افتاد. [[صفوان بن امیه]] که پدرش یک سال پیش در نبرد [[بدر]] به دست [[خارجه]] کشته شده بود، به [[انتقام]] [[خون]] وی خارجه را به [[شهادت]] رساند و بدنش را برای [[آرامش]] خود مثله کرد. وی یکی از سه [[شهید]] [[طایفه]] [[بنیحارث]] در نبرد احد بود.<ref> السیرة النبویه، ج ۳، ص ۶۳۷؛ المغازی، ج ۱، ص ۳۰۲؛ الطبقات، ج ۳، ص ۵۲۵.</ref> کشتگان احد، دو تا دو تا در یک [[قبر]] [[دفن]] میشدند و [[بدن]] خارجه را نیز با بدن پسر عمویش [[سعد بن ربیع]] دفن کردند.<ref>الطبقات، ج ۲، ص ۴۴؛ الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۱۷؛ اسدالغابه، ج ۲، ص ۷۲.</ref> | خارجه و گروهی از انصار و مهاجران در [[سال دوم هجرت]] با پیامبر {{صل}} همراه شدند که برای [[تصرف]] کاروان [[قریش]] از [[مکه]] خارج شده بود و پس از آنکه کاروان قریش مسیر خود را [[تغییر]] داد و از دسترس [[مسلمانان]] خارج شد و سپاهی از مکه برای مقابله با پیامبر {{صل}} به [[راه]] افتاد، ضمن [[پیروی]] از نظر [[سعد بن معاذ اوسی]] در کنار آن [[حضرت]] ماند، تا از او در این رویارویی [[حمایت]] کند. ([[بدر]]) وی یکی از ۴ بنیحارثیِ این [[نبرد]] بود <ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۵۱۲.</ref> و توانست با کمک دو تن دیگر، [[امیة بن خلف جُمَحی]] از سران قریش را بکشد.<ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۵۲۵.</ref> او در سال سوم پس از [[لشکرکشی]] [[قریش]] به [[مدینه]] در [[نبرد]] [[احد]] شرکت کرد و به رغم فرار بسیاری از [[مسلمانان]] به ویژه [[مهاجران]] [[ایستادگی]] کرد و از آنها میخواست از [[فرمان پیامبر]] {{صل}} [[سرپیچی]] نکنند، زیرا [[نافرمانی]] مسلمانان را سبب پیش آمدن چنین شرایطی در احد میدانست و چون شایعه [[شهادت پیامبر]] {{صل}} در این [[زمان]] [[سپاهیان]] آن [[حضرت]] را دلسرد و [[ناامید]] کرده بود، آنان را با این گفتار که "اگر [[محمد]] کشته شده، خدای محمد همواره زنده است" و اینکه "اگر محمد کشته شود و ما زنده بمانیم، هیچ عذری در درگاه [[خدا]] پذیرفته نخواهد شد" به ادامه [[جنگ]] [[ترغیب]] کرد و خود نیز به [[قلب]] [[دشمن]] زد؛ ولی در محاصره نیزهداران قریش بیش از ۱۰ زخم برداشت و بر [[زمین]] افتاد. [[صفوان بن امیه]] که پدرش یک سال پیش در نبرد [[بدر]] به دست [[خارجه]] کشته شده بود، به [[انتقام]] [[خون]] وی خارجه را به [[شهادت]] رساند و بدنش را برای [[آرامش]] خود مثله کرد. وی یکی از سه [[شهید]] [[طایفه]] [[بنیحارث]] در نبرد احد بود.<ref> السیرة النبویه، ج ۳، ص ۶۳۷؛ المغازی، ج ۱، ص ۳۰۲؛ الطبقات، ج ۳، ص ۵۲۵.</ref> کشتگان احد، دو تا دو تا در یک [[قبر]] [[دفن]] میشدند و [[بدن]] خارجه را نیز با بدن پسر عمویش [[سعد بن ربیع]] دفن کردند.<ref>الطبقات، ج ۲، ص ۴۴؛ الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۱۷؛ اسدالغابه، ج ۲، ص ۷۲.</ref> | ||
در برخی [[روایات تفسیری]] در [[شأن نزول]] [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«بیگمان شیطان آنان را که در روز برخورد آن دو گروه | در برخی [[روایات تفسیری]] در [[شأن نزول]] [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«بیگمان شیطان آنان را که در روز برخورد آن دو گروه (به دشمن) پشت کردند با برخی کارها که کرده بودند از راه به در برد و البته خداوند از آنان در گذشت؛ به راستی خداوند آمرزندهای بردبار است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۵.</ref> که به فراریان نبرد احد میپردازد و آنان را [[نکوهش]] میکند، [[خارجه بن زید]] یکی از ۴ فراری [[پیکار]] احد یاد شده است<ref>تفسیر مقاتل، ج ۱، ص ۱۹۸؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص ۸۹؛ مفهمات الاقران، ص ۶۵.</ref>. لکن این شأن نزول پذیرفتنی نیست، زیرا فرد دیگری به نام [[خارجة بن زید]] در منابع [[صحابه]] شناسانه [[ثبت]] نشده است، تا شباهت اسمی سبب این [[خطا]] شده باشد؛ دیگر اینکه بیشتر [[سپاهیان]] [[مسلمان]] در [[جنگ احد]] فرار کرده و شماری کنار [[پیامبر]] {{صل}} مانده بودند که بیشترشان [[شهید]] شدند یا زخمهای فراوانی برداشتند، بنا بر این محدود ساختن فراریان [[نبرد]] [[احد]] به ۴ نفر از ریشه [[نادرست]] است. | ||
در حادثه سیلی که در دوره [[معاویه]] در وادی قنات به [[راه]] افتاد، برخی [[قبور]] شهدای احد باز شدند، از این رو از [[مردم]] خواسته شد محل [[قبر]] بستگانشان را [[تغییر]] دهند تا دیگر در [[معرض]] [[تهدید]] سیلاب قرار نگیرد؛ ولی قبر [[خارجه]] به جهت آنکه از تهدید سیلاب به دور بود، همانجا ماند.<ref> المغازی، ج ۱، ص ۲۶۸.</ref> از خارجه روایتی درباره اهمیت احیای شبهای ۱۹ و ۲۳ [[رمضان]] گزارش شده است.<ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۳۰.</ref>.<ref>[[محسن ثابتی|ثابتی، محسن]]، [[خارجه بن زید انصاری (مقاله)|مقاله «خارجه بن زید انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref>. | در حادثه سیلی که در دوره [[معاویه]] در وادی قنات به [[راه]] افتاد، برخی [[قبور]] شهدای احد باز شدند، از این رو از [[مردم]] خواسته شد محل [[قبر]] بستگانشان را [[تغییر]] دهند تا دیگر در [[معرض]] [[تهدید]] سیلاب قرار نگیرد؛ ولی قبر [[خارجه]] به جهت آنکه از تهدید سیلاب به دور بود، همانجا ماند.<ref> المغازی، ج ۱، ص ۲۶۸.</ref> از خارجه روایتی درباره اهمیت احیای شبهای ۱۹ و ۲۳ [[رمضان]] گزارش شده است.<ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۳۰.</ref>.<ref>[[محسن ثابتی|ثابتی، محسن]]، [[خارجه بن زید انصاری (مقاله)|مقاله «خارجه بن زید انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref>. |
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۵۱
مقدمه
ابوزید [۱] خارجة بن زید بن ابی زهیر خزرجی از بزرگان [۲] طایفه بنی حارث[۳] و مادرش سیده دختر عامر بن عبید و از اوسیان بود.[۴] همسرش انسیه دختر خبیب نیز از بنی حارث بود و سه فرزند به نامهای عبدالله، محمد و امکلثوم به دنیا آورد.[۵] خارجه در پی تبلیغات مصعب بن عمیر در یثرب، در مناسک حج سال ۱۳ بعثت و در رخداد پیمان هفتاد و اندی از ساکنان یثرب با پیامبر (ص) برای پناه دادن به وی و دیگر مسلمانان حضور یافت و با ایشان بیعت کرد و جزو ۱۲ نقیبی بود که آن حضرت از میان آن جماعت برگزید، تا در یثرب به نیابت از رسول خدا (ص) در میان طایفه خود فعالیت کنند.[۶] با توجه به کهن سالی خارجه به هنگام پیروی از پیامبر (ص) وی را از کبار صحابه شمردهاند.[۷] در داستان ورود رسول اکرم (ص) به یثرب، خارجه و دیگر بزرگان بنی حارث در مسیر حرکت پیامبر (ص) قرار گرفتند و ایشان را برای اقامت در میان بنی حارث دعوت کردند؛ ولی آن حضرت به جهت گذشتن شترش از مکان سکونت بنی حارث این پیشنهاد را نپذیرفت.[۸]
ابوبکر یکی از مکّیانی بود که پس از هجرت نزد خارجه آمد و در منزل او مقیم شد [۹] و پس از مدتی با دختر او حبیبه ازدواج [۱۰] و تا پایان دوره پیامبر (ص) در همان منطقه زندگی کرد، از این رو در رخداد عقد اخوت میان انصار و مهاجران پیامبر (ص) میان خارجه و ابوبکر عقد اخوت را اجرا کردند.[۱۱] از آنجا که در آن دوره دو طرف عقد اخوت از یکدیگر ارث میبردند، آیه ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُوْلُوا الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلاَّ أَن تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُم مَّعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴾[۱۲] نازل شد تا ارثبری میان طرفین عقد اخوت را لغو کند. مفسران اخوت ابوبکر و خارجه را از اخوتهای آن دوره بر شمردهاند.[۱۳]
خارجه در مراسم ازدواج حضرت علی و فاطمه (س) یک شتر، یک گاو و ۴ گوسفند به پیامبر (ص) هدیه کرد که ایشان آن را پذیرفتند.[۱۴] به گزارش ابنعباس، خارجه همراه تنی چند از انصار نزد یهودیان رفته و نظر تورات را درباره موضوعی (به روایتی رجم)[۱۵] جویا شدند؛ ولی آنان دیدگاه تورات را پیرامون آن موضوع کتمان کردند و به همین مناسبت آیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ﴾[۱۶] نازل شد و یهودیان را نکوهید[۱۷]
خارجه و گروهی از انصار و مهاجران در سال دوم هجرت با پیامبر (ص) همراه شدند که برای تصرف کاروان قریش از مکه خارج شده بود و پس از آنکه کاروان قریش مسیر خود را تغییر داد و از دسترس مسلمانان خارج شد و سپاهی از مکه برای مقابله با پیامبر (ص) به راه افتاد، ضمن پیروی از نظر سعد بن معاذ اوسی در کنار آن حضرت ماند، تا از او در این رویارویی حمایت کند. (بدر) وی یکی از ۴ بنیحارثیِ این نبرد بود [۱۸] و توانست با کمک دو تن دیگر، امیة بن خلف جُمَحی از سران قریش را بکشد.[۱۹] او در سال سوم پس از لشکرکشی قریش به مدینه در نبرد احد شرکت کرد و به رغم فرار بسیاری از مسلمانان به ویژه مهاجران ایستادگی کرد و از آنها میخواست از فرمان پیامبر (ص) سرپیچی نکنند، زیرا نافرمانی مسلمانان را سبب پیش آمدن چنین شرایطی در احد میدانست و چون شایعه شهادت پیامبر (ص) در این زمان سپاهیان آن حضرت را دلسرد و ناامید کرده بود، آنان را با این گفتار که "اگر محمد کشته شده، خدای محمد همواره زنده است" و اینکه "اگر محمد کشته شود و ما زنده بمانیم، هیچ عذری در درگاه خدا پذیرفته نخواهد شد" به ادامه جنگ ترغیب کرد و خود نیز به قلب دشمن زد؛ ولی در محاصره نیزهداران قریش بیش از ۱۰ زخم برداشت و بر زمین افتاد. صفوان بن امیه که پدرش یک سال پیش در نبرد بدر به دست خارجه کشته شده بود، به انتقام خون وی خارجه را به شهادت رساند و بدنش را برای آرامش خود مثله کرد. وی یکی از سه شهید طایفه بنیحارث در نبرد احد بود.[۲۰] کشتگان احد، دو تا دو تا در یک قبر دفن میشدند و بدن خارجه را نیز با بدن پسر عمویش سعد بن ربیع دفن کردند.[۲۱]
در برخی روایات تفسیری در شأن نزول آیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ﴾[۲۲] که به فراریان نبرد احد میپردازد و آنان را نکوهش میکند، خارجه بن زید یکی از ۴ فراری پیکار احد یاد شده است[۲۳]. لکن این شأن نزول پذیرفتنی نیست، زیرا فرد دیگری به نام خارجة بن زید در منابع صحابه شناسانه ثبت نشده است، تا شباهت اسمی سبب این خطا شده باشد؛ دیگر اینکه بیشتر سپاهیان مسلمان در جنگ احد فرار کرده و شماری کنار پیامبر (ص) مانده بودند که بیشترشان شهید شدند یا زخمهای فراوانی برداشتند، بنا بر این محدود ساختن فراریان نبرد احد به ۴ نفر از ریشه نادرست است.
در حادثه سیلی که در دوره معاویه در وادی قنات به راه افتاد، برخی قبور شهدای احد باز شدند، از این رو از مردم خواسته شد محل قبر بستگانشان را تغییر دهند تا دیگر در معرض تهدید سیلاب قرار نگیرد؛ ولی قبر خارجه به جهت آنکه از تهدید سیلاب به دور بود، همانجا ماند.[۲۴] از خارجه روایتی درباره اهمیت احیای شبهای ۱۹ و ۲۳ رمضان گزارش شده است.[۲۵].[۲۶].
منابع
پانویس
- ↑ الطبقات، ج ۳، ص ۵۲۴.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص ۲۳۶.
- ↑ الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۱۷؛ اسدالغابه، ج ۲، ص ۷۲؛ جمهرة انساب العرب، ص ۳۶۴.
- ↑ الطبقات، ج ۳، ص ۵۲۴.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص ۳۶۴.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۱۴؛ المحبر، ص ۲۶۹.
- ↑ اسدالغابه، ج ۲، ص ۷۲.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۴۴. البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۴۲ ـ ۲۴۴.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۴۲؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۰۶.
- ↑ الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۱۷.
- ↑ ا لمحبر، ص ۷۳؛ الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۱۷.
- ↑ «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۱۲۴.
- ↑ روضالجنان، ج ۱۴، ص ۲۶۱.
- ↑ اسباب النزول، ص ۲۹.
- ↑ «خداوند و لعنتکنندگان، کسانی را لعنت میکنند که برهانها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان میدارند» سوره بقره، آیه ۱۵۹.
- ↑ جامعالبیان، ج ۲، ص ۷۲ ـ ۷۳؛ تفسیر ابنابیحاتم، ج ۱، ص ۲۶۸؛ لباب النقول، ص ۳۱ ـ ۳۲.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۵۱۲.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۵۲۵.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۳، ص ۶۳۷؛ المغازی، ج ۱، ص ۳۰۲؛ الطبقات، ج ۳، ص ۵۲۵.
- ↑ الطبقات، ج ۲، ص ۴۴؛ الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۱۷؛ اسدالغابه، ج ۲، ص ۷۲.
- ↑ «بیگمان شیطان آنان را که در روز برخورد آن دو گروه (به دشمن) پشت کردند با برخی کارها که کرده بودند از راه به در برد و البته خداوند از آنان در گذشت؛ به راستی خداوند آمرزندهای بردبار است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۵.
- ↑ تفسیر مقاتل، ج ۱، ص ۱۹۸؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص ۸۹؛ مفهمات الاقران، ص ۶۵.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص ۲۶۸.
- ↑ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۳۰.
- ↑ ثابتی، محسن، مقاله «خارجه بن زید انصاری»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۱.