بحث:انتقام: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'بهره' به 'بهره') |
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
==اقسام انتقام== | ==اقسام انتقام== | ||
*"[[حس]] انتقام گیری" یک اصل حیاتی است که [[خداوند]] آن را در وجود همه [[انسانها]] حتی برخی حیوانات به [[ودیعه]] نهاده است؛ | *"[[حس]] انتقام گیری" یک اصل حیاتی است که [[خداوند]] آن را در وجود همه [[انسانها]] حتی برخی حیوانات به [[ودیعه]] نهاده است؛ لکن بهره وری از آن، به تناسب مورد و کیفیت [[احکام]] و وجوه گوناگونی دارد که میتوان آن را به انتقام [[پسندیده]]، [[مباح]] و [[ناپسند]] تقسیم کرد: | ||
#'''انتقام [[پسندیده]] و لازم:''' [[اسلام]]، با هرگونه [[ظلم]] و [[تعدی]]، به فرد یا [[جامعه]] مخالف است؛ ازاین رو مقابله با [[ستمگران]] و گرفتن [[حق]] [[مظلومان]] را امری ممدوح و گاه [[واجب]] میشمارد. [[قرآن کریم]] در [[آیات]] ۱۴و ۱۵ سوره "[[توبه]]"، به [[مسلمانان]] [[فرمان]] میدهد با [[کافران]] و [[مشرکان]] [[نبرد]] کنند، تا ضمن رفع [[شرک]] و [[کفر]] از روی [[زمین]]، [[خشم]] [[مؤمنان]] ستمدیده فرو نشسته و دلهای آنان تشفی یابد. شاید [[پسندیده]] بودن و [[وجوب]] انتقام در این موارد، بدان سبب باشد که اگر از [[ستمگران]] انتقام گرفته نشود، موجب گستاخی آنان و [[پایمال شدن حقوق]] دیگران گشته و [[فساد]] و [[ناامنی]] در [[جامعه]] گسترش مییابد. | #'''انتقام [[پسندیده]] و لازم:''' [[اسلام]]، با هرگونه [[ظلم]] و [[تعدی]]، به فرد یا [[جامعه]] مخالف است؛ ازاین رو مقابله با [[ستمگران]] و گرفتن [[حق]] [[مظلومان]] را امری ممدوح و گاه [[واجب]] میشمارد. [[قرآن کریم]] در [[آیات]] ۱۴و ۱۵ سوره "[[توبه]]"، به [[مسلمانان]] [[فرمان]] میدهد با [[کافران]] و [[مشرکان]] [[نبرد]] کنند، تا ضمن رفع [[شرک]] و [[کفر]] از روی [[زمین]]، [[خشم]] [[مؤمنان]] ستمدیده فرو نشسته و دلهای آنان تشفی یابد. شاید [[پسندیده]] بودن و [[وجوب]] انتقام در این موارد، بدان سبب باشد که اگر از [[ستمگران]] انتقام گرفته نشود، موجب گستاخی آنان و [[پایمال شدن حقوق]] دیگران گشته و [[فساد]] و [[ناامنی]] در [[جامعه]] گسترش مییابد. | ||
#'''انتقام مُجاز؛''' اگر [[ستم]] و [[تجاوز]]، متوجه خود [[انسان]] باشد و انتقام گرفتن او پیامدی برای دیگران نداشته باشد، این کار، جایز و روا خواهد بود. بدین معنا که [[انسان]] در این گونه موارد، بین گرفتن انتقام از [[ظالم]] یا [[عفو]] او مخیر است. البته گرفتن انتقام به طور مطلق و در همه موارد، روا نیست؛ بلکه در مواردی جایز است که [[اسلام]] اجازه آن را داده باشد. | #'''انتقام مُجاز؛''' اگر [[ستم]] و [[تجاوز]]، متوجه خود [[انسان]] باشد و انتقام گرفتن او پیامدی برای دیگران نداشته باشد، این کار، جایز و روا خواهد بود. بدین معنا که [[انسان]] در این گونه موارد، بین گرفتن انتقام از [[ظالم]] یا [[عفو]] او مخیر است. البته گرفتن انتقام به طور مطلق و در همه موارد، روا نیست؛ بلکه در مواردی جایز است که [[اسلام]] اجازه آن را داده باشد. |
نسخهٔ ۲۸ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۱۰
نویسنده: آقای پورانزاب
مقدمه
- عقوبت به قصد تشفی دل[۱].
- انتقام[۲]، گاه به انسان نسبت داده میشود و گاه به خداوند. تفاوت این دو در این است که انتقامهای بشری بیشتر در پی زیانی است که فرد بر اثر ناتوانی از ناحیه دشمن دیده و بدین وسیله میخواهد ناکامی و شکست خود را جبران کند؛ ازاینرو گاه ضمن گرفتن انتقام، از حدّ میانهروی بیرون رفته، مرتکب کار ناروا و خلاف حق میشود؛ اما انتقام الهی بر اثر آسیب دیدن خداوند یا برای تشفی خاطر نیست، زیرا خداوند آسیبپذیر نیست و تشفی خاطر در او راه ندارد، بلکه انتقام او به معنای کیفر دادن گناهکاران بر اساس حق و عدالت است[۳].
- انتقام بشری نیز به فردی و اجتماعی تقسیم میشود. انتقام فردی، بیشتر برخاسته از احساس و غایت آن تشفی خاطر است؛ اما انتقام اجتماعی که در قالب قصاص و مجازات صورت میگیرد، و بیشتر مبتنی بر عقل است و هدف آن، حفظ نظام اصلاح و تربیت افراد جامعه و بستن راههای ناامنی در اجتماع است. این نوع انتقام، بیشتر در قلمرو وظایف حکومت است[۴].
اقسام انتقام
- "حس انتقام گیری" یک اصل حیاتی است که خداوند آن را در وجود همه انسانها حتی برخی حیوانات به ودیعه نهاده است؛ لکن بهره وری از آن، به تناسب مورد و کیفیت احکام و وجوه گوناگونی دارد که میتوان آن را به انتقام پسندیده، مباح و ناپسند تقسیم کرد:
- انتقام پسندیده و لازم: اسلام، با هرگونه ظلم و تعدی، به فرد یا جامعه مخالف است؛ ازاین رو مقابله با ستمگران و گرفتن حق مظلومان را امری ممدوح و گاه واجب میشمارد. قرآن کریم در آیات ۱۴و ۱۵ سوره "توبه"، به مسلمانان فرمان میدهد با کافران و مشرکان نبرد کنند، تا ضمن رفع شرک و کفر از روی زمین، خشم مؤمنان ستمدیده فرو نشسته و دلهای آنان تشفی یابد. شاید پسندیده بودن و وجوب انتقام در این موارد، بدان سبب باشد که اگر از ستمگران انتقام گرفته نشود، موجب گستاخی آنان و پایمال شدن حقوق دیگران گشته و فساد و ناامنی در جامعه گسترش مییابد.
- انتقام مُجاز؛ اگر ستم و تجاوز، متوجه خود انسان باشد و انتقام گرفتن او پیامدی برای دیگران نداشته باشد، این کار، جایز و روا خواهد بود. بدین معنا که انسان در این گونه موارد، بین گرفتن انتقام از ظالم یا عفو او مخیر است. البته گرفتن انتقام به طور مطلق و در همه موارد، روا نیست؛ بلکه در مواردی جایز است که اسلام اجازه آن را داده باشد.
- انتقام مذموم و ناروا: انتقام، اگر برخاسته از تعصبهای جاهلانه، دشمنیهای نابجا و همراه با تجاوز و تعدی باشد، ناروا و ناپسند است؛ زیرا در این انتقامها نه فقط حقی به دست نیامده و ظلمی برطرف نمیگردد، بلکه خود موجب پایمال شدن حقوق دیگران و منشأ ظلم و فساد میشود و این امر مذمومی است. اما انتقامی که در قیام جهانی حضرت از آن یاد میشود، انتقام پسندیده و لازم است[۵].
خونخواهی شهدای کربلا
پانویس
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۸۴-۸۶.
- ↑ برگرفته از: دایرة المعارف قرآن کریم، مدخل انتقام، محمد ابو طالبی
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۸۴-۸۶.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۸۴-۸۶.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳ ، ص۱۹۴-۱۹۹.