بحث:آیه مودت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۱۷: خط ۱۷:
# برخی گفته اند: این [[تفسیر]] متهم ساختن [[پیامبر]] {{صل}} است به اینکه همانند دیگر [[مردم]] برای [[آینده]] [[خویشان]] و [[فرزندان]] خود [[نگرانی]] می‌کند و [[دین خدا]] را وسیلۀ معاش و ارتزاق آنان می‌سازد<ref>روح المعانی‌، ج۲۵، ص۳۲.</ref>. این‌ اشکال مردود است؛ زیرا سود پیوند [[مردم]] با [[عترت]]، به خود آنان می‌رسد نه به [[عترت]]. [[پیامبر]] {{صل}} در [[حقیقت]]، نگران [[مردم]] بوده است نه [[خاندان]] خویش<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۳.</ref>.  
# برخی گفته اند: این [[تفسیر]] متهم ساختن [[پیامبر]] {{صل}} است به اینکه همانند دیگر [[مردم]] برای [[آینده]] [[خویشان]] و [[فرزندان]] خود [[نگرانی]] می‌کند و [[دین خدا]] را وسیلۀ معاش و ارتزاق آنان می‌سازد<ref>روح المعانی‌، ج۲۵، ص۳۲.</ref>. این‌ اشکال مردود است؛ زیرا سود پیوند [[مردم]] با [[عترت]]، به خود آنان می‌رسد نه به [[عترت]]. [[پیامبر]] {{صل}} در [[حقیقت]]، نگران [[مردم]] بوده است نه [[خاندان]] خویش<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۳.</ref>.  
# برخی دیگر گفته‌اند: اگر مراد از [[قربی]] [[عترت پیامبر]] {{صل}} است با آیۀ‌ {{متن قرآن|وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ}}<ref>«و تو از آنان برای این (رسالت خویش) پاداشی نمی‌خواهی» سوره یوسف، آیه ۱۰۴.</ref> ناسازگار است. بطلان این اشکال نیز روشن است؛ زیرا [[مودت]] [[اهل بیت]] {{ع}} بنابر نظریۀ [[شیعه]] از باب مجاز "[[اجر]]" خوانده می‌شود و در [[حقیقت]]، سودی که در این میان پدید می‌آید نصیب [[مردم]] می‌شود نه [[عترت]]. علاوه بر آنکه [[آیه]] [[مدنی]] است و [[مسلمانان]] [[مدینه]] هم به [[عصمت پیامبر]] {{صل}} [[معتقد]] بودند و چنین اتهام‌هایی را در [[حق]] [[پیامبر]] {{صل}} به هیچ وجه وارد نمی‌دانستند و اگر هم بتوان این [[اتهام]] را محتمل دانست، باید در بسیاری [[آیات]] دیگر نیز آن را ملحوظ داشت؛ همانند جایی که [[قرآن]] [[اطاعت]] مطلق از [[پیامبر]] {{صل}} را [[واجب]] می‌داند<ref>{{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ}}«بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند (بدانند که) بی‌گمان خداوند کافران را دوست نمی‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۳۲؛ {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}«و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۲؛ {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}}«و از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و (از بدی) بپرهیزید؛ بنابراین اگر رو بگردانید بدانید که تنها پیام‌رسانی روشن بر عهده فرستاده ماست» سوره مائده، آیه ۹۲.</ref> و همچنین است [[آیه]] [[خمس]]<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاكُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ}}«و اگر رو بگردانند بدانید که خداوند سرور شماست؛ نیک است این یار و نیک است این یاور» سوره انفال، آیه ۴۰.</ref> و ازدواج‌های [[پیامبر]] {{صل}}<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۴.</ref>.
# برخی دیگر گفته‌اند: اگر مراد از [[قربی]] [[عترت پیامبر]] {{صل}} است با آیۀ‌ {{متن قرآن|وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ}}<ref>«و تو از آنان برای این (رسالت خویش) پاداشی نمی‌خواهی» سوره یوسف، آیه ۱۰۴.</ref> ناسازگار است. بطلان این اشکال نیز روشن است؛ زیرا [[مودت]] [[اهل بیت]] {{ع}} بنابر نظریۀ [[شیعه]] از باب مجاز "[[اجر]]" خوانده می‌شود و در [[حقیقت]]، سودی که در این میان پدید می‌آید نصیب [[مردم]] می‌شود نه [[عترت]]. علاوه بر آنکه [[آیه]] [[مدنی]] است و [[مسلمانان]] [[مدینه]] هم به [[عصمت پیامبر]] {{صل}} [[معتقد]] بودند و چنین اتهام‌هایی را در [[حق]] [[پیامبر]] {{صل}} به هیچ وجه وارد نمی‌دانستند و اگر هم بتوان این [[اتهام]] را محتمل دانست، باید در بسیاری [[آیات]] دیگر نیز آن را ملحوظ داشت؛ همانند جایی که [[قرآن]] [[اطاعت]] مطلق از [[پیامبر]] {{صل}} را [[واجب]] می‌داند<ref>{{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ}}«بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند (بدانند که) بی‌گمان خداوند کافران را دوست نمی‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۳۲؛ {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}«و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۲؛ {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}}«و از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و (از بدی) بپرهیزید؛ بنابراین اگر رو بگردانید بدانید که تنها پیام‌رسانی روشن بر عهده فرستاده ماست» سوره مائده، آیه ۹۲.</ref> و همچنین است [[آیه]] [[خمس]]<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاكُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ}}«و اگر رو بگردانند بدانید که خداوند سرور شماست؛ نیک است این یار و نیک است این یاور» سوره انفال، آیه ۴۰.</ref> و ازدواج‌های [[پیامبر]] {{صل}}<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۵۴.</ref>.
== مزد رسالت ==
از آنجا که در [[آیه]] {{متن قرآن|ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>، مزد [[رسالت]] [[پیامبر اکرم]] را [[مودت]] نسبت به [[خویشان]] آن [[حضرت]] لازم دانسته به آن [[آیه مودت]] یا [[آیه قربی]] گفته می‌شود.
[[طبرسی]] در [[شأن نزول]] این آیه نقل می‌کند: هنگامی که [[پیامبر]] وارد [[مدینه]] شد و پایه‌های [[اسلام]] محکم گردید، [[انصار]] گفتند ما [[خدمت]] [[رسول خدا]] می‌رسیم و عرض می‌کنیم: اگر [[مشکلات]] [[مالی]] پیدا شد این [[اموال]] ما بدون هیچ‌گونه قید و شرط در [[اختیار]] تو قرار دارد، هنگامی که این سخن را خدمتش عرض کردند آیه {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} نازل شد و پیامبر {{صل}} بر آنها [[تلاوت]] کرد. سپس فرمود [[نزدیکان]] مرا بعد از من [[دوست]] دارید. آنها با [[خوشحالی]] و [[رضا]] و [[تسلیم]] از محضرش بیرون آمدند، اما [[منافقان]] گفتند: این سخنی است که او بر [[خدا]] [[افترا]] بسته و هدفش این است که ما را بعد از خود در برابر خویشاوندانش [[ذلیل]] کند، این بود که آیه بعد نازل شد: {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا}}<ref>«یا می‌گویند: (پیامبر) بر خداوند دروغی بسته است» سوره شوری، آیه ۲۴.</ref> و به آنها پاسخ گفت. پس از [[نزول آیه]]، پیامبر {{صل}} به سراغ آنان فرستاد و آیه را بر آنها تلاوت کرد. آنگاه گروهی پشیمان شده و [[گریه]] کردند و سخت ناراحت گشتند و آیه سوم نازل گردید: {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ}}<ref>«و اوست که توبه را از بندگانش می‌پذیرد» سوره شوری، آیه ۲۵.</ref>؛ پیامبر بار دیگر، به سراغ آنها فرستاد و آنها را [[بشارت]] داد که [[توبه]] خالصانه آنان مقبول درگاه خداست<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۴۴؛ تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۴۰۳.</ref>.
[[مودت]] از ریشه "و د د" در لغت به معنی [[محبت]] و به معنی آرزوی وجود چیزی که مورد علاقه است می‌باشد <ref>العین، ج۸، ص۹۹؛ معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۷۵؛ مفردات، ص۸۶۰؛ قاموس قرآن، ج۷، ص۱۹۲.</ref>. التحقیق برای آن یک معنا دانسته است و آن [[تمایل]] به چیزی است. البته این تمایل، معمولاً کمتر از محبت است زیرا در محبت تمایل شدید است و به اعتبار همین تفاوت، [[ودّ]] در معنای تمنی نیز استعمال می‌شود، زیرا در موارد تمنی نیز مقداری میل وجود دارد<ref>التحقیق، ج۳، ص۶۴.</ref>.
ریشه مودت و مشتقات آن ۲۹ بار در [[قرآن]] به کار رفته است. یکی از [[اسمای حسنای الهی]] [[ودود]] است: {{متن قرآن|إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ}}<ref>«بی‌گمان پروردگار من بخشاینده‌ای دوستدار است» سوره هود، آیه ۹۰.</ref>، {{متن قرآن|وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ}}<ref>«و او آمرزگار دوستدار است» سوره بروج، آیه ۱۴.</ref>. ودود یا فعول به معنی مفعول است یعنی [[خداوند]] در دل‌های اولیای خویش [[محبوب]] است و یا فعول به معنی فاعل است، یعنی [[خدا]] [[بندگان]] [[صالح]] خویش را [[دوست]] دارد و از آنان [[راضی]] است<ref>مجمع البحرین، ج۳، ص۱۵۹.</ref>.
در اصطلاح قرآن، دو نوع مودت داریم: یک مودت [[تکوینی]] و [[خدادادی]] و دیگری مودت [[تشریعی]]. مودت تکوینی دو مصداق دارد:
# [[خدا بین]] [[زن]] و شوهر مودت قرار داده است: {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref>.
# مودتی هم بین [[مؤمنان]] قرار داده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا}}<ref>«به زودی (خداوند) بخشنده برای آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، (در دل‌ها) مهری خواهد نهاد» سوره مریم، آیه ۹۶.</ref>.
اما [[مودت]] [[تشریعی]] این است که بر [[مؤمنان]] [[واجب]] نموده که نسبت به [[خویشان]] [[پیامبر اکرم]] [[محبت]] داشته باشند و این محبت و مودت را به عنوان [[اجر رسالت]] قرار داده است.
در معنی این [[آیه]] چهار دیدگاه بین [[مفسران]] وجود دارد:
# مقصود از {{متن قرآن|قُرْبَى}} در این آیه، [[تقرب]] جستن به [[درگاه الهی]] به وسیله [[دوست داشتن]]، [[اطاعت]] و تقواست. بر اساس این احتمال معنی آیه چنین می‌شود: من در برابر [[تبلیغ دین]] و [[تعلیم]] [[شریعت]] از شما اجری، جز [[دوستی]] و محبت نسبت به [[اعمال]] صالحی که شما را به درگاه الهی [[مقرب]] سازد، نمی‌خواهم. این [[تفسیر]] را که جمعی از [[مفسران اهل سنت]] [[انتخاب]] کرده‌اند به هیچ وجه با ظاهر آیه سازگار نیست؛ زیرا در این صورت معنی آیه چنین می‌شود که از شما می‌خواهم که [[اطاعت الهی]] را [[دوست]] بدارید و مودت آن را به [[دل]] بسپارید؛ در حالی که باید گفته شود من از شما اطاعت الهی را می‌خواهم (نه مودت اطاعت الهی را). به علاوه در میان مخاطبین آیه کسی وجود نداشت که نزدیک شدن به [[خدا]] را دوست ندارد؛ حتی [[مشرکان]] نیز علاقه داشتند که به خدا نزدیک شوند و اصولاً [[عبادت بت‌ها]] را وسیله‌ای برای این کار می‌پنداشتند. در [[قرآن]]، پانزده مورد دیگر کلمه {{متن قرآن|الْقُرْبَى}} به کار رفته که در تمام آنها به معنی [[خویشاوندان]] و [[نزدیکان]] است. با این حال معلوم نیست چرا بعضی [[اصرار]] دارند که {{متن قرآن|قُرْبَى}} منحصراً در اینجا به معنی {{متن حدیث|تَقَرَّبَ‏ إِلَى‏ اللَّهِ‏}} باشد و معنی ظاهر و آشکار آن را، که در قرآن بسیار هم به کار رفته، کنار بگذارند؟
# مخاطب در این آیه [[قریش]] هستند، زیرا آنان با [[پیامبر]] [[خویشاوندی]] داشتند و مقصود این است که مرا به خاطر قرابتی که با شما دارم دوست بدارید و به خاطر خویشاوندی مرا [[حفظ]] کنید. براساس این فرض، معنی چنین خواهد شد که اگر مرا به خاطر [[نبوت]] و [[پیامبری]] [[دوست]] نمی‌دارید به خاطر [[خویشاوندی]] و قرابتی که بین من و شماست دوست داشته باشید.
# منظور این است که شما بستگان خودتان را به عنوان [[پاداش]] [[رسالت]] دوست داشته باشید و [[صله رحم]] به جا آورید. این [[تفسیر]] هیچ تناسبی میان رسالت و پاداش آن وجود ندارد، زیرا [[دوست داشتن]] بستگان خود چه خدمتی میتواند به [[پیامبر]] {{صل}} باشد؟ و چگونه ممکن است [[اجر رسالت]] قرار داده شود؟!
# این دیدگاه که [[مورد اتفاق]] [[مفسران شیعه]] و مورد قبول عده‌ای از [[مفسران]] [[اهل تسنن]] است، این است که پاداش [[رسالت پیامبر]]، [[نیکی]] نمودن به [[خویشاوندان پیامبر]] است. [[دوستی]] [[ذوی القربی]] بازگشت به مسئله [[ولایت]] و قبول [[رهبری]] [[ائمه معصومین]] {{عم}} از [[دودمان پیامبر]] {{صل}} می‌کند که در [[حقیقت]] تداوم خط رهبری پیامبر {{صل}} و ادامه مسئله [[ولایت الهی]] است و بسیار روشن است که قبول این ولایت و رهبری همانند نبوت پیامبر {{صل}}، خود سبب [[سعادت]] [[انسان‌ها]] می‌باشد و نتیجه‌اش به خود آنها بازگشت می‌کند. از [[امام سجاد]] و [[امام باقر]] و [[امام صادق]] {{عم}} و جماعتی نقل شده که معنی [[آیه]] این است که: من از شما در برابر رسالتم جز دوست داشتن [[نزدیکان]] و اهل‌بیتم مزدی نمی‌خواهم. هر احترامی که میخواهید به من بگذارید به آنان بگذارید. از [[ابن‌عباس]] [[روایت]] شده هنگامی که آیه {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا}} نازل شد گفتند: یا [[رسول الله]]، این کسانی که [[خداوند]] به ما [[فرمان]] داده است آنان را دوست بداریم چه کسانی هستند؟ [[حضرت]] فرمود: [[علی]] و [[فاطمه]] و [[فرزندان]] آنان هستند و نیز [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: [[خداوند بزرگ]] [[پیامبران]] را از درختان گوناگونی آفرید، ولی من و علی از یک درخت [[آفریده]] شده‌ایم، من ریشه این درخت و علی شاخه‌ها و فاطمه گُل و [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]] میوه آن و [[شیعیان]] ما برگ‌های این درخت می‌باشند. هر کس به شاخه‌ای از شاخه‌های این درخت آویخت [[نجات]] یافت و هر کس از آن جدا شد به [[هلاکت]] خواهد رسید. اگر بنده‌ای میان [[صفا و مروه]] سه هزار سال [[خدا]] را [[عبادت]] کند و [[محبت]] ما را نداشته باشد، [[خداوند]] او را به رو در [[آتش]] افکند. آن‌گاه [[حضرت]] این [[آیه]] را [[تلاوت]] فرمود: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۴۳.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه مودت (مقاله)|مقاله «آیه مودت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۳۶

مقدمه

درباره استثنای ﴿إِلَّا الْمَوَدَّةَ دو قول گفته شده است:

  1. این استثناء منقطع است، زیرا مودت اهل‌بیت به وسیله اسلام واجب شده است، بنابراین پاداش رسالت نیست.
  2. اینکه استثناء متصل است و معنی آن است که من از شما در مقابل رسالتم مزدی درخواست نمی‌کنم مگر مودت اهل‌بیتم که همین مودت را مزد خودم قرار داده و به آن رضایت دارم، مثل آنکه تو از دیگری درخواستی می‌کنی، آن شخص می‌خواهد به شما نیکی کند به او میگویی: تو اگر میخواهی نسبت به من نیکی کنی، نیازم را برطرف کن، بنابراین احتمال دارد معنی آیه این‌گونه باشد که من برای رسالتم چیزی از شما درخواست نمی‌کنم مگر دوست داشتن اهل‌بیتم را که این نیز، سودش به خودتان باز می‌گردد، پس مانند آن است که بفرماید: من از شما اساساً مزدی درخواست ننموده‌ام همچنان که بیان آن در تفسیر آیه ﴿مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ[۱] آمده است[۲]. به گفته طبری در بسیاری از روایات اهل تسنن نیز، ﴿قُرْبَى به نزدیکان پیامبر اکرم (ص) تفسیر شده است. خود ایشان نیز، همین نظر را برگزیده و برخی از این روایات را گزارش کرده است[۳]. سیوطی نیز برخی از آن روایات را آورده است[۴]. با توجه به آنچه گذشت این آیه دلالت دارد بر اینکه اجر رسالت پیامبر این است که خویشان او را دوست داشته باشیم و مصداق خویشان پیامبر، حضرت زهرا و امیرمؤمنان و فرزندان معصوم او (ع) هستند و این اجر در واقع در راستای هدایت مردم و سعادت آنان است.[۵]

تفسیر آیه

مفسران تفسیرهای متفاوتی برای آیۀ مودت نقل کرده‌اند از جمله:

  1. معنای‌ «قربی» تقرب به خداوند است و «مودة فی القربی» به معنای مودت به خدا از راه تقرب به او و از گذر طاعت است. بنابراین، مراد آیه این است: من مزدی از شما نمی‌خواهم مگر اینکه از راه تقرب به خدا، بدو مودت ورزید[۶]. اما این تفسیر نادرست است؛ زیرا معنای آیه بنابر آن چنین می‌شود: «از شما می‌خواهم اطاعت خدا را دوست بدارید». در حالی که معنای درست این است: «از شما می‌خواهم خدا را اطاعت کنید نه اینکه تنها آن را دوست بدارید»؛ چون تقرب به خدا را حتی مشرکان دوست داشتند و بتان را به همین جهت می‌پرستیدند[۷].
  2. واژۀ «قربی» به معنای خویشاوندی است؛ نه خویشاوندان[۸]. قریش، پیامبر (ص) را تکذیب و با او دشمنی می‌کردند. از این رو، خداوند متعال دستور داد پیامبر (ص) از آنان بخواهد اگر ایمان نمی‌آورند، دست کم دشمنی نکنند؛ زیرا با پیامبر (ص) خویشاوندند. این تفسیر نیز مردود است؛ زیرا درخواست مزد جایی درست است که کسی کاری برای کسانی انجام دهد و سودی به آنها رسانَد و در اینجا چنین نیست. مشرکان قریش هدایت نیافته و ایمان نیاورده بودند؛ بلکه دشمنی نیز می‌کردند. اگر کسی بگوید آنان ایمان آورده بودند باید گفت: در این صورت، دیگر دشمنی تحقق ندارد تا پیامبر از آنان بخواهد به عنوان اجر، از آن دست بردارند[۹][۱۰]
  3. مراد از «قربی» همان خویشاوندی است؛ اما خطاب آیه به قریش نیست؛ بلکه به انصار است؛ زیرا پیامبر (ص) از سوی مادر با آنان خویشاوند بود<refروح المعانی‌، ج۲۵، ص ۳۰.</ref>. این برداشت نیز نادرست است؛ زیرا محبت انصار به پیامبر (ص) چنان بود که نیازی به سفارش نداشت. آنان پیامبر را از مکه به شهر خویش بردند، گرامی‌اش داشتند و پیمان بستند همچون خانواده خویش از او دفاع کنند. چنین نیز کردند[۱۱].
  4. خطاب آیه به قریش است و مراد از مودت به قربی مودت به سبب خویشاوندی است؛ اما مودت پیامبر (ص) به قریش، نه مودت قریش به پیامبر (ص). معنای آیه در این صورت چنین می‌شود: «من در برابر کوششم، هیچ نمی‌خواهم؛ ولی محبت من به شما روا نمی‌دارد که در گمراهی رهایتان کنم»[۱۲]. اشکال تفسیر این است که با حد و مرزی که خداوند برای دعوت و هدایت گذاشته، سازگار نیست؛ زیرا خداوند در قرآن کریم، وظیفۀ پیامبر (ص) را تنها دعوت دانسته و به او فرموده است هدایت به دست تو نیست و تنها از آنِ من است. همچنین فرموده است: «پیامبر نباید از اینکه کفار دعوت او را نمی‌پذیرند، اندوهگین شود و خود را به سختی اندازد. وظیفۀ او تنها ابلاغ است»[۱۳][۱۴]
  5. مراد از «قربی» خویشاوندان مردم است. بدین ترتیب معنای آیه چنین می‌شود: «هیچ مزدی از شما نمی‌خواهم جز آنکه با خویشانتان مهربانی کنید»[۱۵]. اما این تفسیر نیز نادرست است؛ زیرا در فرهنگ اسلامی محبت به نزدیکان به صورت مطلق پسندیده نیست[۱۶]؛ بلکه تابع شرط‌هایی است. بنابراین، سیاق آیه چنان است که نمی‌تواند مخصص یا مقید آیۀ قربی باشد. دیگر آنکه اگر محبت، محبتی خاص است دیگر نمی‌توان همۀ قریش یا مخاطبان دیگر را بدهکار پنداشت و آنان را به پرداخت چنین مزدی موظف دانست[۱۷][۱۸]
  6. نظریۀ شیعه این است که مراد از «مودت به قربی» دوستی با خویشاوندان ویژۀ پیامبر (ص) است. این خویشاوندان عبارت‌اند از همان عترت و اهل بیت. چنانچه روایاتی را که «مودت به قربی» را به دوستی عترت و اهل بیت تفسیر کرده‌اند به روایاتی که مردم را در فهم قرآن به اهل بیت ارجاع می‌دهند پیوند دهیم، شکی نمی‌ماند که مراد از مزد رسالت، محبتی است که با آن مردم به اهل بیت مراجعه می‌نمایند و آنها را مرجع علمی و عملی خود قرار می‌دهند و از این گذر با راهنمایان راستین خویش پیوند می‌خورند و به سعادت دنیوی و اخروی می‌رسند[۱۹].

اشکالات بر تفسیر شیعه از آیه

برخی مخالفان بر تفسیر شیعه اشکالاتی وارد کرده‌اند از جمله:

  1. برخی گفته اند: این تفسیر متهم ساختن پیامبر (ص) است به اینکه همانند دیگر مردم برای آینده خویشان و فرزندان خود نگرانی می‌کند و دین خدا را وسیلۀ معاش و ارتزاق آنان می‌سازد[۲۰]. این‌ اشکال مردود است؛ زیرا سود پیوند مردم با عترت، به خود آنان می‌رسد نه به عترت. پیامبر (ص) در حقیقت، نگران مردم بوده است نه خاندان خویش[۲۱].
  2. برخی دیگر گفته‌اند: اگر مراد از قربی عترت پیامبر (ص) است با آیۀ‌ ﴿وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ[۲۲] ناسازگار است. بطلان این اشکال نیز روشن است؛ زیرا مودت اهل بیت (ع) بنابر نظریۀ شیعه از باب مجاز "اجر" خوانده می‌شود و در حقیقت، سودی که در این میان پدید می‌آید نصیب مردم می‌شود نه عترت. علاوه بر آنکه آیه مدنی است و مسلمانان مدینه هم به عصمت پیامبر (ص) معتقد بودند و چنین اتهام‌هایی را در حق پیامبر (ص) به هیچ وجه وارد نمی‌دانستند و اگر هم بتوان این اتهام را محتمل دانست، باید در بسیاری آیات دیگر نیز آن را ملحوظ داشت؛ همانند جایی که قرآن اطاعت مطلق از پیامبر (ص) را واجب می‌داند[۲۳] و همچنین است آیه خمس[۲۴] و ازدواج‌های پیامبر (ص)[۲۵].

مزد رسالت

از آنجا که در آیه ﴿ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ[۲۶]، مزد رسالت پیامبر اکرم را مودت نسبت به خویشان آن حضرت لازم دانسته به آن آیه مودت یا آیه قربی گفته می‌شود.

طبرسی در شأن نزول این آیه نقل می‌کند: هنگامی که پیامبر وارد مدینه شد و پایه‌های اسلام محکم گردید، انصار گفتند ما خدمت رسول خدا می‌رسیم و عرض می‌کنیم: اگر مشکلات مالی پیدا شد این اموال ما بدون هیچ‌گونه قید و شرط در اختیار تو قرار دارد، هنگامی که این سخن را خدمتش عرض کردند آیه ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى نازل شد و پیامبر (ص) بر آنها تلاوت کرد. سپس فرمود نزدیکان مرا بعد از من دوست دارید. آنها با خوشحالی و رضا و تسلیم از محضرش بیرون آمدند، اما منافقان گفتند: این سخنی است که او بر خدا افترا بسته و هدفش این است که ما را بعد از خود در برابر خویشاوندانش ذلیل کند، این بود که آیه بعد نازل شد: ﴿أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا[۲۷] و به آنها پاسخ گفت. پس از نزول آیه، پیامبر (ص) به سراغ آنان فرستاد و آیه را بر آنها تلاوت کرد. آنگاه گروهی پشیمان شده و گریه کردند و سخت ناراحت گشتند و آیه سوم نازل گردید: ﴿وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ[۲۸]؛ پیامبر بار دیگر، به سراغ آنها فرستاد و آنها را بشارت داد که توبه خالصانه آنان مقبول درگاه خداست[۲۹].

مودت از ریشه "و د د" در لغت به معنی محبت و به معنی آرزوی وجود چیزی که مورد علاقه است می‌باشد [۳۰]. التحقیق برای آن یک معنا دانسته است و آن تمایل به چیزی است. البته این تمایل، معمولاً کمتر از محبت است زیرا در محبت تمایل شدید است و به اعتبار همین تفاوت، ودّ در معنای تمنی نیز استعمال می‌شود، زیرا در موارد تمنی نیز مقداری میل وجود دارد[۳۱].

ریشه مودت و مشتقات آن ۲۹ بار در قرآن به کار رفته است. یکی از اسمای حسنای الهی ودود است: ﴿إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ[۳۲]، ﴿وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ[۳۳]. ودود یا فعول به معنی مفعول است یعنی خداوند در دل‌های اولیای خویش محبوب است و یا فعول به معنی فاعل است، یعنی خدا بندگان صالح خویش را دوست دارد و از آنان راضی است[۳۴].

در اصطلاح قرآن، دو نوع مودت داریم: یک مودت تکوینی و خدادادی و دیگری مودت تشریعی. مودت تکوینی دو مصداق دارد:

  1. خدا بین زن و شوهر مودت قرار داده است: ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ[۳۵].
  2. مودتی هم بین مؤمنان قرار داده است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا[۳۶].

اما مودت تشریعی این است که بر مؤمنان واجب نموده که نسبت به خویشان پیامبر اکرم محبت داشته باشند و این محبت و مودت را به عنوان اجر رسالت قرار داده است.

در معنی این آیه چهار دیدگاه بین مفسران وجود دارد:

  1. مقصود از ﴿قُرْبَى در این آیه، تقرب جستن به درگاه الهی به وسیله دوست داشتن، اطاعت و تقواست. بر اساس این احتمال معنی آیه چنین می‌شود: من در برابر تبلیغ دین و تعلیم شریعت از شما اجری، جز دوستی و محبت نسبت به اعمال صالحی که شما را به درگاه الهی مقرب سازد، نمی‌خواهم. این تفسیر را که جمعی از مفسران اهل سنت انتخاب کرده‌اند به هیچ وجه با ظاهر آیه سازگار نیست؛ زیرا در این صورت معنی آیه چنین می‌شود که از شما می‌خواهم که اطاعت الهی را دوست بدارید و مودت آن را به دل بسپارید؛ در حالی که باید گفته شود من از شما اطاعت الهی را می‌خواهم (نه مودت اطاعت الهی را). به علاوه در میان مخاطبین آیه کسی وجود نداشت که نزدیک شدن به خدا را دوست ندارد؛ حتی مشرکان نیز علاقه داشتند که به خدا نزدیک شوند و اصولاً عبادت بت‌ها را وسیله‌ای برای این کار می‌پنداشتند. در قرآن، پانزده مورد دیگر کلمه ﴿الْقُرْبَى به کار رفته که در تمام آنها به معنی خویشاوندان و نزدیکان است. با این حال معلوم نیست چرا بعضی اصرار دارند که ﴿قُرْبَى منحصراً در اینجا به معنی «تَقَرَّبَ‏ إِلَى‏ اللَّهِ‏» باشد و معنی ظاهر و آشکار آن را، که در قرآن بسیار هم به کار رفته، کنار بگذارند؟
  2. مخاطب در این آیه قریش هستند، زیرا آنان با پیامبر خویشاوندی داشتند و مقصود این است که مرا به خاطر قرابتی که با شما دارم دوست بدارید و به خاطر خویشاوندی مرا حفظ کنید. براساس این فرض، معنی چنین خواهد شد که اگر مرا به خاطر نبوت و پیامبری دوست نمی‌دارید به خاطر خویشاوندی و قرابتی که بین من و شماست دوست داشته باشید.
  3. منظور این است که شما بستگان خودتان را به عنوان پاداش رسالت دوست داشته باشید و صله رحم به جا آورید. این تفسیر هیچ تناسبی میان رسالت و پاداش آن وجود ندارد، زیرا دوست داشتن بستگان خود چه خدمتی میتواند به پیامبر (ص) باشد؟ و چگونه ممکن است اجر رسالت قرار داده شود؟!
  4. این دیدگاه که مورد اتفاق مفسران شیعه و مورد قبول عده‌ای از مفسران اهل تسنن است، این است که پاداش رسالت پیامبر، نیکی نمودن به خویشاوندان پیامبر است. دوستی ذوی القربی بازگشت به مسئله ولایت و قبول رهبری ائمه معصومین (ع) از دودمان پیامبر (ص) می‌کند که در حقیقت تداوم خط رهبری پیامبر (ص) و ادامه مسئله ولایت الهی است و بسیار روشن است که قبول این ولایت و رهبری همانند نبوت پیامبر (ص)، خود سبب سعادت انسان‌ها می‌باشد و نتیجه‌اش به خود آنها بازگشت می‌کند. از امام سجاد و امام باقر و امام صادق (ع) و جماعتی نقل شده که معنی آیه این است که: من از شما در برابر رسالتم جز دوست داشتن نزدیکان و اهل‌بیتم مزدی نمی‌خواهم. هر احترامی که میخواهید به من بگذارید به آنان بگذارید. از ابن‌عباس روایت شده هنگامی که آیه ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا نازل شد گفتند: یا رسول الله، این کسانی که خداوند به ما فرمان داده است آنان را دوست بداریم چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: علی و فاطمه و فرزندان آنان هستند و نیز رسول خدا (ص) فرمود: خداوند بزرگ پیامبران را از درختان گوناگونی آفرید، ولی من و علی از یک درخت آفریده شده‌ایم، من ریشه این درخت و علی شاخه‌ها و فاطمه گُل و حسن و حسین میوه آن و شیعیان ما برگ‌های این درخت می‌باشند. هر کس به شاخه‌ای از شاخه‌های این درخت آویخت نجات یافت و هر کس از آن جدا شد به هلاکت خواهد رسید. اگر بنده‌ای میان صفا و مروه سه هزار سال خدا را عبادت کند و محبت ما را نداشته باشد، خداوند او را به رو در آتش افکند. آن‌گاه حضرت این آیه را تلاوت فرمود: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[۳۷].[۳۸]

پانویس

  1. «بگو هر پاداشی از شما خواسته باشم از آن خودتان باد!» سوره سبأ، آیه ۴۷.
  2. مجمع البیان، ج۹، ص۴۳؛ تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۴۰۷؛ المیزان، ج۱۸، ص۴۴.
  3. جامع البیان، ج۲۵، ص۱۵.
  4. الدر المنثور، ج۶، ص۶.
  5. سرمدی، محمود، مقاله «آیه مودت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم
  6. روح المعانی‌، ج۲۵، ص ۳۲؛ المیزان‌، ج۱۸ ص ۴۵؛ تفسیر نمونه‌، ج۲۰، ص ۴۰۷؛ پیام قرآن‌، ج۹، ص ۲۲۵.
  7. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۲.
  8. روح المعانی‌، ج۲۵، ص ۳۰؛ پیام قرآن‌، ج۹، ص۲۲۶.
  9. المیزان‌، ج۱۸، ص ۴۳.
  10. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۲.
  11. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۲ ـ۵۳.
  12. روح المعانی‌، ج۲۵، ص۳۲.
  13. ﴿مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ«بر پیامبر جز پیام رسانی نیست و خداوند آنچه را آشکار می‌دارید و آنچه را نهان می‌کنید می‌داند» سوره مائده، آیه ۹۹.
  14. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۳.
  15. روح المعانی‌، ج۲۵، ص۳۲.
  16. سورۀ مجادله، آیۀ ۲۲.
  17. المیزان‌، ج ۱۸، ص ۴۵.
  18. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۳.
  19. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۳.
  20. روح المعانی‌، ج۲۵، ص۳۲.
  21. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۳.
  22. «و تو از آنان برای این (رسالت خویش) پاداشی نمی‌خواهی» سوره یوسف، آیه ۱۰۴.
  23. ﴿قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ«بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند (بدانند که) بی‌گمان خداوند کافران را دوست نمی‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۳۲؛ ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ«و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۲؛ ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ«و از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و (از بدی) بپرهیزید؛ بنابراین اگر رو بگردانید بدانید که تنها پیام‌رسانی روشن بر عهده فرستاده ماست» سوره مائده، آیه ۹۲.
  24. ﴿وَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاكُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ«و اگر رو بگردانند بدانید که خداوند سرور شماست؛ نیک است این یار و نیک است این یاور» سوره انفال، آیه ۴۰.
  25. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۵۴.
  26. «این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.
  27. «یا می‌گویند: (پیامبر) بر خداوند دروغی بسته است» سوره شوری، آیه ۲۴.
  28. «و اوست که توبه را از بندگانش می‌پذیرد» سوره شوری، آیه ۲۵.
  29. مجمع البیان، ج۹، ص۴۴؛ تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۴۰۳.
  30. العین، ج۸، ص۹۹؛ معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۷۵؛ مفردات، ص۸۶۰؛ قاموس قرآن، ج۷، ص۱۹۲.
  31. التحقیق، ج۳، ص۶۴.
  32. «بی‌گمان پروردگار من بخشاینده‌ای دوستدار است» سوره هود، آیه ۹۰.
  33. «و او آمرزگار دوستدار است» سوره بروج، آیه ۱۴.
  34. مجمع البحرین، ج۳، ص۱۵۹.
  35. «و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.
  36. «به زودی (خداوند) بخشنده برای آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، (در دل‌ها) مهری خواهد نهاد» سوره مریم، آیه ۹۶.
  37. مجمع البیان، ج۹، ص۴۳.
  38. سرمدی، محمود، مقاله «آیه مودت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.