سعید بن وهب جهنی همدانی: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
|||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
و در سندی دیگر از [[ابی جحیفه]] [[نقل]] میکند: من در [[مجلسی]] حاضر بودم که [[عروه بارقی]] از [[سعید بن وهب]] درباره [[حدیثی]] که از [[علی]] {{ع}} راجع به حادثه جانگداز [[کربلا]] [[نقل]] شده بود پرسید او گفت: آری، این [[حدیث]] درست است؛ و سپس چنین توضیح داد و گفت: [[مخنف بن سلیم]] از [[کوفه]] مرا نزد [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرستاد، من در مسیر [[راه]] [[صفین]] در [[کربلا]] به محضر [[حضرت]] {{ع}} شرفیاب شدم و موقعی [[خدمت]] [[حضرت]] رسیدم که با دستش اشاره میکرد و میفرمود: "این جاست، این جاست" مردی برخاست و گفت: ای [[امیرمؤمنان]]، اینجا چیست؟ فرمود: "بر [[آل محمد]] سنگین است چیزی که اینجا بر آنها وارد میشود (اشاره به [[واقعه کربلا]]) وای بر آنها از شما، و وای بر شما از ایشان". باز همان مرد گفت: مراد شما از این سخنان چیست ای [[امیرالمؤمنین]]؟ فرمود: "وای بر آنان از شما، چون شما آنان را میکشید! و وای بر شما از ایشان، چون شما به خاطر کشتن آنان به [[جهنم]] میروید"<ref>{{متن حدیث|عَثَنِي مِخْنَفُ بْنُ سُلَيْمٍ إِلَى عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عِنْدَ تَوَجُّهِهِ إِلَى صِفِّينَ فَأَتَيْتُهُ بِكَرْبَلاَءَ فَوَجَدْتُهُ يُشِيرُ بِيَدِهِ وَ يَقُولُ هَاهُنَا هَاهُنَا فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ وَ مَا ذَاكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ ثَقَلٌ لِآلِ مُحَمَّدٍ يَنْزِلُ هَاهُنَا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِنْكُمْ وَ وَيْلٌ لَكُمْ مِنْهُمْ فَقَالَ لَهُ اَلرَّجُلُ مَا مَعْنَى هَذَا اَلْكَلاَمُ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ قَالَ وَيْلٌ لَهُمْ مِنْكُمْ تَقْتُلُونَهُمْ وَ وَيْلٌ لَكُمْ مِنْهُمْ يُدْخِلُكُمُ اَللَّهُ بِقَتْلِهِمْ إِلَى اَلنَّارِ قَالَ نَصْرٌ وَ قَدْ رُوِيَ هَذَا اَلْكَلاَمُ عَلَى وَجْهٍ آخَرَ قَالَ فَوَيْلٌ لَكُمْ مِنْهُمْ وَ وَيْلٌ لَكُمْ عَلَيْهِمْ فَقَالَ اَلرَّجُلُ أَمَّا وَيْلٌ لَنَا مِنْهُمْ فَقَدْ عَرَفْنَاهُ فَوَيْلٌ لَنَا عَلَيْهِمْ مَا مَعْنَاهُ فَقَالَ تَرَوْنَهُمْ يُقْتَلُونَ وَ لاَ تَسْتَطِيعُونَ نُصْرَتَهُمْ}}؛ وقعة صفین، ص٢.</ref>. | و در سندی دیگر از [[ابی جحیفه]] [[نقل]] میکند: من در [[مجلسی]] حاضر بودم که [[عروه بارقی]] از [[سعید بن وهب]] درباره [[حدیثی]] که از [[علی]] {{ع}} راجع به حادثه جانگداز [[کربلا]] [[نقل]] شده بود پرسید او گفت: آری، این [[حدیث]] درست است؛ و سپس چنین توضیح داد و گفت: [[مخنف بن سلیم]] از [[کوفه]] مرا نزد [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرستاد، من در مسیر [[راه]] [[صفین]] در [[کربلا]] به محضر [[حضرت]] {{ع}} شرفیاب شدم و موقعی [[خدمت]] [[حضرت]] رسیدم که با دستش اشاره میکرد و میفرمود: "این جاست، این جاست" مردی برخاست و گفت: ای [[امیرمؤمنان]]، اینجا چیست؟ فرمود: "بر [[آل محمد]] سنگین است چیزی که اینجا بر آنها وارد میشود (اشاره به [[واقعه کربلا]]) وای بر آنها از شما، و وای بر شما از ایشان". باز همان مرد گفت: مراد شما از این سخنان چیست ای [[امیرالمؤمنین]]؟ فرمود: "وای بر آنان از شما، چون شما آنان را میکشید! و وای بر شما از ایشان، چون شما به خاطر کشتن آنان به [[جهنم]] میروید"<ref>{{متن حدیث|عَثَنِي مِخْنَفُ بْنُ سُلَيْمٍ إِلَى عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عِنْدَ تَوَجُّهِهِ إِلَى صِفِّينَ فَأَتَيْتُهُ بِكَرْبَلاَءَ فَوَجَدْتُهُ يُشِيرُ بِيَدِهِ وَ يَقُولُ هَاهُنَا هَاهُنَا فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ وَ مَا ذَاكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ ثَقَلٌ لِآلِ مُحَمَّدٍ يَنْزِلُ هَاهُنَا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِنْكُمْ وَ وَيْلٌ لَكُمْ مِنْهُمْ فَقَالَ لَهُ اَلرَّجُلُ مَا مَعْنَى هَذَا اَلْكَلاَمُ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ قَالَ وَيْلٌ لَهُمْ مِنْكُمْ تَقْتُلُونَهُمْ وَ وَيْلٌ لَكُمْ مِنْهُمْ يُدْخِلُكُمُ اَللَّهُ بِقَتْلِهِمْ إِلَى اَلنَّارِ قَالَ نَصْرٌ وَ قَدْ رُوِيَ هَذَا اَلْكَلاَمُ عَلَى وَجْهٍ آخَرَ قَالَ فَوَيْلٌ لَكُمْ مِنْهُمْ وَ وَيْلٌ لَكُمْ عَلَيْهِمْ فَقَالَ اَلرَّجُلُ أَمَّا وَيْلٌ لَنَا مِنْهُمْ فَقَدْ عَرَفْنَاهُ فَوَيْلٌ لَنَا عَلَيْهِمْ مَا مَعْنَاهُ فَقَالَ تَرَوْنَهُمْ يُقْتَلُونَ وَ لاَ تَسْتَطِيعُونَ نُصْرَتَهُمْ}}؛ وقعة صفین، ص٢.</ref>. | ||
آری وای بر آنان که در [[کربلا]] جمع شدند و [[فرزند پیامبر]] [[خدا]] {{صل}}، [[اباعبدالله الحسین]] و یارانش را به [[شهادت]] رساندند، (چراکه جایگاهشان [[جهنم]] [[ابدی]] است. | آری وای بر آنان که در [[کربلا]] جمع شدند و [[فرزند پیامبر]] [[خدا]] {{صل}}، [[اباعبدالله الحسین]] و یارانش را به [[شهادت]] رساندند، (چراکه جایگاهشان [[جهنم]] [[ابدی]] است. | ||
اما سعید، [[توفیق]] [[یاری امام | اما سعید، [[توفیق]] [[یاری امام حسین]] {{ع}} را پیدا نکرد، و علت آن در [[تاریخ]] نیامده است، [[وفات]] سعید به سال ۷۵ یا ۷۶ ذکر شده است<ref>اعیان الشیعه، ج۷، ص۲۶۱.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۶۳۳-۶۳۴.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۲۰
سعید بن وهب جهنی همدانی | |
---|---|
نام کامل | سعید بن وهب جهنی همدانی |
جنسیت | مرد |
از قبیله | بنیهمدان |
پدر | وهب جهنی همدانی |
محل زندگی | کوفه |
درگذشت | ۷۵ هجری |
از اصحاب | |
فعالیتهای او | فرماندار همدان |
مقدمه
سعید بن وهب جهنی همدانی (یا: خیوانی) از اصحاب رسول خدا (ص) بود و عصر جاهلیت را نیز درک کرده بود، وی در کوفه ساکن شد[۱] و از یاران و اصحاب امیرالمؤمنین (ع) گردید[۲] و از امیرالمؤمنین (ع) و ابن مسعود نقل حدیث کرده است و حضرت علی (ع) او را به ولایت همدان منصوب کرد[۳]. به نقل ابن مزاحم، سعید در جنگ صفین در رکاب امیرالمؤمنین (ع) جنگید و حضرت را یاری کرد [۴].[۵]
سعید و حدیث غیبی از امیرالمؤمنین (ع) در سرزمین کربلا
نصر بن مزاحم نقل میکند که گفت: امیرالمؤمنین در مسیر راه صفین به سرزمین کربلا رسید، آنجا پیاده شد و توقف کرد، شخصی عرضه داشت یا امیرالمؤمنین، هذه کربلا، این کربلاست، امام (ع) فرمود: "این جا سرزمین غم و بلاست"[۶]؛ بعد با دست مبارکش به مکانی اشاره کرد و فرمود: "اینجا محل اقامت آنها و محل پیاده شدن آنها است.."[۷]. و در سند دیگری فرمود: "خوشا به حال تو ای خاک، گروهی از تو در روز محشر بدون حساب وارد بهشت میشوند"[۸]. و در سندی دیگر از ابی جحیفه نقل میکند: من در مجلسی حاضر بودم که عروه بارقی از سعید بن وهب درباره حدیثی که از علی (ع) راجع به حادثه جانگداز کربلا نقل شده بود پرسید او گفت: آری، این حدیث درست است؛ و سپس چنین توضیح داد و گفت: مخنف بن سلیم از کوفه مرا نزد امیرالمؤمنین (ع) فرستاد، من در مسیر راه صفین در کربلا به محضر حضرت (ع) شرفیاب شدم و موقعی خدمت حضرت رسیدم که با دستش اشاره میکرد و میفرمود: "این جاست، این جاست" مردی برخاست و گفت: ای امیرمؤمنان، اینجا چیست؟ فرمود: "بر آل محمد سنگین است چیزی که اینجا بر آنها وارد میشود (اشاره به واقعه کربلا) وای بر آنها از شما، و وای بر شما از ایشان". باز همان مرد گفت: مراد شما از این سخنان چیست ای امیرالمؤمنین؟ فرمود: "وای بر آنان از شما، چون شما آنان را میکشید! و وای بر شما از ایشان، چون شما به خاطر کشتن آنان به جهنم میروید"[۹]. آری وای بر آنان که در کربلا جمع شدند و فرزند پیامبر خدا (ص)، اباعبدالله الحسین و یارانش را به شهادت رساندند، (چراکه جایگاهشان جهنم ابدی است. اما سعید، توفیق یاری امام حسین (ع) را پیدا نکرد، و علت آن در تاریخ نیامده است، وفات سعید به سال ۷۵ یا ۷۶ ذکر شده است[۱۰].[۱۱]
جستارهای وابسته
- بنیهمدان (قبیله)
منابع
پانویس
- ↑ ر. ک: اسد الغابه، ج۲، ص۳۱۶.
- ↑ رجال طوسی، ص۴۴، ش۲۰.
- ↑ وقعة صفین، ص۱۰۵.
- ↑ وقعة صفین، ص۱۰۵.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۶۳۲.
- ↑ «ذَاتُ كَرْبٍ وَ بَلاَءٍ»
- ↑ «هَاهُنَا مَوْضِعُ رِحَالِهِمْ وَ مُنَاخُ رِكَابِهِمْ...»؛ وقعة صفین، ص۱۴۲.
- ↑ «وَاهاً لَكِ أَيَّتُهَا اَلتُّرْبَةُ لَيُحْشَرَنَّ مِنْكِ قَوْمٌ يَدْخُلُونَ اَلْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسَابٍ»؛ وقعة صفین، ص۱۴۰.
- ↑ «عَثَنِي مِخْنَفُ بْنُ سُلَيْمٍ إِلَى عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عِنْدَ تَوَجُّهِهِ إِلَى صِفِّينَ فَأَتَيْتُهُ بِكَرْبَلاَءَ فَوَجَدْتُهُ يُشِيرُ بِيَدِهِ وَ يَقُولُ هَاهُنَا هَاهُنَا فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ وَ مَا ذَاكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ ثَقَلٌ لِآلِ مُحَمَّدٍ يَنْزِلُ هَاهُنَا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِنْكُمْ وَ وَيْلٌ لَكُمْ مِنْهُمْ فَقَالَ لَهُ اَلرَّجُلُ مَا مَعْنَى هَذَا اَلْكَلاَمُ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ قَالَ وَيْلٌ لَهُمْ مِنْكُمْ تَقْتُلُونَهُمْ وَ وَيْلٌ لَكُمْ مِنْهُمْ يُدْخِلُكُمُ اَللَّهُ بِقَتْلِهِمْ إِلَى اَلنَّارِ قَالَ نَصْرٌ وَ قَدْ رُوِيَ هَذَا اَلْكَلاَمُ عَلَى وَجْهٍ آخَرَ قَالَ فَوَيْلٌ لَكُمْ مِنْهُمْ وَ وَيْلٌ لَكُمْ عَلَيْهِمْ فَقَالَ اَلرَّجُلُ أَمَّا وَيْلٌ لَنَا مِنْهُمْ فَقَدْ عَرَفْنَاهُ فَوَيْلٌ لَنَا عَلَيْهِمْ مَا مَعْنَاهُ فَقَالَ تَرَوْنَهُمْ يُقْتَلُونَ وَ لاَ تَسْتَطِيعُونَ نُصْرَتَهُمْ»؛ وقعة صفین، ص٢.
- ↑ اعیان الشیعه، ج۷، ص۲۶۱.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۶۳۳-۶۳۴.