پرولتاریا: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== «پرولتاریا»، [از Proletarius، در زبان لاتین، به معنای فرزندمند، از Proles به معنای فرزند]، این کلمه، نخست در امپراتوری روم، در سده ششم پیش از میلاد، پدیدار شد. در آن ...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←مقدمه) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
«پرولتاریا»، [از Proletarius، در زبان لاتین، به معنای فرزندمند، از Proles به معنای فرزند]، این کلمه، نخست در [[امپراتوری روم]]، در سده ششم پیش از میلاد، پدیدار شد. در آن [[زمان]] به موجب [[قانون]]، زمینداران و دیگر طبقات باید با [[پرداخت مالیات]] یا [[خدمت]] [[سربازی]] به [[دولت]] خدمت کنند، و آنان که چیزی نداشتند تا به دولت بپردازند، باید [[فرزندان]] خود را به خدمت دولت بفرستند. این کلمه در سده دوم [[مسیحی]] به [[فراموشی]] سپرده شد و در سدههای پانزدهم و شانزدهم به معنای مردمی که [[زمین]] خود را از کف داده و تنها با نیروی کار خود میزیند، به کار رفت و در سده نوزدهم نویسندگان سوسیالیست مانند سیسموندی، کابه، لویی بلان و پرودون آن را به کار بردند، و کسی که آن را رواج عام بخشید نویسنده [[اجتماعی]] آلمانی لورنتزفن اشتاین بود. | |||
ولی این نام بیشتر با نام مارکس قرین است. مارکس در کتاب [[نقد]] [[فلسفه]] [[حق]] هگل (۱۸۴۳) از پرولتاریا به نام «طبقهای در بندهای سخت» سخن میگوید و مانیفست کمونیست (۱۸۴۸) با این عبارت پرطنین آغاز میشود که «[[تاریخ]] همه [[جامعه بشری]]، در گذشته و اکنون، تاریخ [[جنگ]] طبقات بوده است... و دوران بورژوازی کشاکشهای طبقاتی را ساده کرده است و... [[جامعه]] به دو طبقه بزرگ [[دشمن]] بخش شده است... [یعنی] بورژوازی و پرولتاریا». و در همان رساله، تعریفی از پرولتاریا ارائه میدهد: «مقصود از پرولتاریا طبقه [[کارگران]] مزدور جدیدی است که مالک هیچ وسیله تولیدی نیست و نیروی کار خود را برای تأمین [[زندگی]] میفروشد». ولی مارکس در کتاب [[سرمایه]] این اصطلاح را زیاد به کار نمیبرد و بیشتر اصطلاحاتی مانند «کارگران مزدور»، «طبقه کارگر» و «دستورزان کارخانه» را به کار میبرد. ولی اصطلاح پرولتاریا در [[جنبش]] [[کمونیستی]] سده بیستم و همچنین در میان گروهی از هنرمندان و [[روشنفکران]] [[هوادار]] «[[فرهنگ]] پرولتاریا» در [[آلمان]] و روسیه، مفهومی پراهمیت شد و بر [[رسالت]] و نقش انقلابی آن بسیار تأکید کردهاند. [[رسالت]] [[تاریخی]] | ولی این نام بیشتر با نام مارکس قرین است. مارکس در کتاب [[نقد]] [[فلسفه]] [[حق]] هگل (۱۸۴۳) از پرولتاریا به نام «طبقهای در بندهای سخت» سخن میگوید و مانیفست کمونیست (۱۸۴۸) با این عبارت پرطنین آغاز میشود که «[[تاریخ]] همه [[جامعه بشری]]، در گذشته و اکنون، تاریخ [[جنگ]] طبقات بوده است... و دوران بورژوازی کشاکشهای طبقاتی را ساده کرده است و... [[جامعه]] به دو طبقه بزرگ [[دشمن]] بخش شده است... [یعنی] بورژوازی و پرولتاریا». و در همان رساله، تعریفی از پرولتاریا ارائه میدهد: «مقصود از پرولتاریا طبقه [[کارگران]] مزدور جدیدی است که مالک هیچ وسیله تولیدی نیست و نیروی کار خود را برای تأمین [[زندگی]] میفروشد». ولی مارکس در کتاب [[سرمایه]] این اصطلاح را زیاد به کار نمیبرد و بیشتر اصطلاحاتی مانند «کارگران مزدور»، «طبقه کارگر» و «دستورزان کارخانه» را به کار میبرد. ولی اصطلاح پرولتاریا در [[جنبش]] [[کمونیستی]] سده بیستم و همچنین در میان گروهی از هنرمندان و [[روشنفکران]] [[هوادار]] «[[فرهنگ]] پرولتاریا» در [[آلمان]] و روسیه، مفهومی پراهمیت شد و بر [[رسالت]] و نقش انقلابی آن بسیار تأکید کردهاند. [[رسالت]] [[تاریخی]] پرولتاریا از نظر [[مارکسیسم]] آنست که با روند پرولتاریایی شدن طبقه میانه و دهقانان - با از دست دادن [[دارایی]] خود - و [[اکثریت]] یافتن پرولتاریا در [[جامعه]] بدینسان باید [[انقلاب]] [[سوسیالیستی]] را به انجام رساند. | ||
مارکس و انگلس پرولتاریا را تنها به معنای [[کارگران]] [[تهیدست]] صنعتی به کار میبردند، ولی در جریان انقلاب روسیه و بهویژه انقلاب چین، که تکیهگاه عمدی آن دهقانان بیزمین و تهیدست بود، مفهوم «پرولتاریای دهقانی» به عنوان نیروی [[متحد]] «پرولتاریای صنعتی» پدید آمد و [[جنبشهای انقلابی]] در [[جهان]] سوم، با نبود پرولتاریای صنعتی، تکیهگاه اصلی خود را «پرولتاریای دهقانی» قرار دادهاند<ref>دانشنامه سیاسی، ص۱۷۲-۱۷۰؛ نظریههای دولت، ص۹۵؛ مبانی علم سیاست، ص۲۲۵.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۴۵۷.</ref> | مارکس و انگلس پرولتاریا را تنها به معنای [[کارگران]] [[تهیدست]] صنعتی به کار میبردند، ولی در جریان انقلاب روسیه و بهویژه انقلاب چین، که تکیهگاه عمدی آن دهقانان بیزمین و تهیدست بود، مفهوم «پرولتاریای دهقانی» به عنوان نیروی [[متحد]] «پرولتاریای صنعتی» پدید آمد و [[جنبشهای انقلابی]] در [[جهان]] سوم، با نبود پرولتاریای صنعتی، تکیهگاه اصلی خود را «پرولتاریای دهقانی» قرار دادهاند<ref>دانشنامه سیاسی، ص۱۷۲-۱۷۰؛ نظریههای دولت، ص۹۵؛ مبانی علم سیاست، ص۲۲۵.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۴۵۷.</ref> |
نسخهٔ ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۴۷
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
مقدمه
«پرولتاریا»، [از Proletarius، در زبان لاتین، به معنای فرزندمند، از Proles به معنای فرزند]، این کلمه، نخست در امپراتوری روم، در سده ششم پیش از میلاد، پدیدار شد. در آن زمان به موجب قانون، زمینداران و دیگر طبقات باید با پرداخت مالیات یا خدمت سربازی به دولت خدمت کنند، و آنان که چیزی نداشتند تا به دولت بپردازند، باید فرزندان خود را به خدمت دولت بفرستند. این کلمه در سده دوم مسیحی به فراموشی سپرده شد و در سدههای پانزدهم و شانزدهم به معنای مردمی که زمین خود را از کف داده و تنها با نیروی کار خود میزیند، به کار رفت و در سده نوزدهم نویسندگان سوسیالیست مانند سیسموندی، کابه، لویی بلان و پرودون آن را به کار بردند، و کسی که آن را رواج عام بخشید نویسنده اجتماعی آلمانی لورنتزفن اشتاین بود. ولی این نام بیشتر با نام مارکس قرین است. مارکس در کتاب نقد فلسفه حق هگل (۱۸۴۳) از پرولتاریا به نام «طبقهای در بندهای سخت» سخن میگوید و مانیفست کمونیست (۱۸۴۸) با این عبارت پرطنین آغاز میشود که «تاریخ همه جامعه بشری، در گذشته و اکنون، تاریخ جنگ طبقات بوده است... و دوران بورژوازی کشاکشهای طبقاتی را ساده کرده است و... جامعه به دو طبقه بزرگ دشمن بخش شده است... [یعنی] بورژوازی و پرولتاریا». و در همان رساله، تعریفی از پرولتاریا ارائه میدهد: «مقصود از پرولتاریا طبقه کارگران مزدور جدیدی است که مالک هیچ وسیله تولیدی نیست و نیروی کار خود را برای تأمین زندگی میفروشد». ولی مارکس در کتاب سرمایه این اصطلاح را زیاد به کار نمیبرد و بیشتر اصطلاحاتی مانند «کارگران مزدور»، «طبقه کارگر» و «دستورزان کارخانه» را به کار میبرد. ولی اصطلاح پرولتاریا در جنبش کمونیستی سده بیستم و همچنین در میان گروهی از هنرمندان و روشنفکران هوادار «فرهنگ پرولتاریا» در آلمان و روسیه، مفهومی پراهمیت شد و بر رسالت و نقش انقلابی آن بسیار تأکید کردهاند. رسالت تاریخی پرولتاریا از نظر مارکسیسم آنست که با روند پرولتاریایی شدن طبقه میانه و دهقانان - با از دست دادن دارایی خود - و اکثریت یافتن پرولتاریا در جامعه بدینسان باید انقلاب سوسیالیستی را به انجام رساند.
مارکس و انگلس پرولتاریا را تنها به معنای کارگران تهیدست صنعتی به کار میبردند، ولی در جریان انقلاب روسیه و بهویژه انقلاب چین، که تکیهگاه عمدی آن دهقانان بیزمین و تهیدست بود، مفهوم «پرولتاریای دهقانی» به عنوان نیروی متحد «پرولتاریای صنعتی» پدید آمد و جنبشهای انقلابی در جهان سوم، با نبود پرولتاریای صنعتی، تکیهگاه اصلی خود را «پرولتاریای دهقانی» قرار دادهاند[۱].[۲]
منابع
پانویس
- ↑ دانشنامه سیاسی، ص۱۷۲-۱۷۰؛ نظریههای دولت، ص۹۵؛ مبانی علم سیاست، ص۲۲۵.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۴۵۷.