عصمت امام در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۵: خط ۵:
| پرسش مرتبط  = عصمت (پرسش)
| پرسش مرتبط  = عصمت (پرسش)
}}
}}
== مقدمه ==
بحث از '''[[عصمت امام]] در [[معارف]] و [[سیره]] [[امام رضا]]{{ع}}''' از جمله موضوعاتی است که در مجامع [[روایی]] [[امامیه]] قابل دستیابی است. سیری در تاریخ امامیه نشان می‌دهد که بحث از مصونیت امامان از ارتکاب انواع گناهان و تاکید بر طهارت آنان در دوران ائمه قبل تا قبل از عصر امامین باقرین {{ع}} نیز وجود داشته و علاوه بر آیات قرآن کریم در این خصوص، در دوران امام باقر و امام صادق{{ع}} نیز به صورتی ویژه مورد تصریح و تاکید قرار گرفته و ابعاد و زوایی آن نیز روشن‌تر شد و تا آنجا پیش رفت که این مساله  در عصر [[امام رضا]] {{ع}} نیز به تثبیت رسید.
بارها [[پیشوایان دین]] بر [[عصمت امام]] تأکید کرده بودند. این مسئله در دوران [[امام رضا]] {{ع}} نیز تثبیت شد. امام رضا {{ع}} در یکی از بیانات خود، ویژگی‌هایی همچون [[برتری در علم]]، [[تقوا]]، [[شجاعت]] و [[عبادت]] و نیز [[مطهَّر بودن]] را از [[اوصاف امام]] شمرد<ref>{{متن حدیث|لِلْإِمَامِ عَلَامَاتٌ يَكُونُ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَحْكَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَى النَّاسِ وَ أَحْلَمَ النَّاسِ وَ أَشْجَعَ النَّاسِ وَ أَسْخَى النَّاسِ وَ أَعْبَدَ النَّاسِ وَ يلد [يُولَدُ] مَخْتُوناً وَ يَكُونُ مُطَهَّراً}}؛ (محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۹۲).</ref>.
 
== معناشناسی عصمت ==
=== معنای لغوی ===
{{اصلی|عصمت در لغت }}
[[عصمت]]، واژه‌ای عربی و از ماده {{عربی|عَصِمَ، یعصِمُ}} است که در لغت در دو معنا به کار رفته؛ یکی مَسَک به معنای [[حفظ]] و نگهداری و دیگری مَنَع به معنای مانع شدن. استعمال واژه عصمت در معنای حفظ و نگهداری به ویژه هنگامی که این کلمه و مشتقات آن به [[خداوند]] اسناد داده شود مورد اتفاق لغت‌نویسان معروف زبان عربی است<ref>خلیل بن احمد فراهیدی در کتاب"العین" می‌گوید: "عصمت، یعنی اینکه خداوند تو را از بدی حفظ کند. العین، ج۱، ص۳۱۳. بر این اساس، عَصَمَهُ، یعنی او را حفظ و نگهداری کرد. مصباح المنیر، جزء ۲، ص۷۴. راغب اصفهانی نیز با استناد به [[آیه]] {{متن قرآن|لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ}} «امروز هیچ پناهی از «امر» خداوند نخواهد بود جز (برای) آن کس که (خداوند بر او) بخشایش آورده باشد» سوره هود، آیه ۴۳. می‌گوید: "امروز، نگهدارنده و حافظی از امر [[خدا]] نیست" المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۷.</ref>. برخی هم این واژه را به امتناع به معنای منع کردن یا مانع شدن معنا کرده اند<ref>زبیدی می‌گوید: "عصمت به معنای منع و بازداشتن (از چیزی) است {{متن قرآن|لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ}} «امروز هیچ پناهی از «امر» خداوند نخواهد بود» سوره هود، آیه ۴۳. یعنی امروز هیچ منع کننده و بازدارنده‌ای از کار [[خداوند]] نیست" زبیدی، تاج العروس، ج۸، ص۳۹۹؛ ابراهیم انیس و دیگران، معجم الوسیط، ص۶۰۵.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص۱۴.</ref>
 
=== معنای اصطلاحی ===
«[[عصمت]]» صفتی درونی و شرطی است لازم برای اعطای [[مقام امامت]] از طرف [[حق تعالی]] به [[امام]]<ref>[[هادی اکبری ملک‌آبادی|اکبری]] و [[رقیه یوسفی سوته|یوسفی]]، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)|ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۸۳-۸۵.</ref>
 
از منظر [[امامیه]] عصمت، لطفی از [[الطاف الهی]] است که فارغ از هرگونه [[اجبار]]، انسان معصوم را به [[طاعت خدا]] نزدیک و از معصیت‌ها دور می‌کند. به عبارت دیگر [[عصمت]] لطفی است که [[خدای تعالی]] در [[حق]] [[مکلف]] روا می‌‌دارد، به طوری که وقوع [[گناه]] و ترک [[اطاعت]] از [[مکلف]] با وجود آن ممتنع بوده و فرد با وجود [[قدرت]] بر [[ارتکاب معصیت]]، انگیزه‌ای بر انجام آن ندارد<ref>{{عربی|"العصمة لطف یفعله الله تعالی بالمکلف بحیث یمتنع منه وقوع المعصیة و ترک الطاعة مع قدرته علیهما"}}، ر.ک: مفید، النکت الاعتقادیة، ص۳۷. {{عربی|"إعلم أن العصمة هی اللطف الذی یفعله الله تعالی، فیختار العبد عنده الإمتناع من فعل القبیح، فیقال علی هذا: إن الله عصمه، بأن فعل له ما اختار عنده العدول عن القبیح"}}؛ رسائل المرتضی، ج۳، ص۳۲۵- ۳۲۶. {{عربی|"العصمة لطف خفی یفعل الله تعالی بالمکلف، بحیث لا یکون له داع إلی ترک الطاعة و ارتکاب المعصیة، مع قدرته علی ذلک"}}، علامه حلی، النافع یوم الحشر فی شرح الباب الحادی عشر، ‌ ص۸۹. از نظر [[خواجه نصیر]] [[طوسی]] و [[علامه حلّی]] و دیگر [[اندیشمندان]] [[شیعه]]، [[عصمت]]، منافی [[قدرت]] نیست، بلکه [[معصوم]] [[قادر]] به انجام [[معصیت]] است. {{عربی|"من فسرها بأنها ملکة نفسانیة لا یصدر عن صاحبها معها المعاصی. وآخرون قالوا: العصمة لطف یفعله الله تعالی بصاحبها لا یکون له معه داع إلی ترک الطاعة وارتکاب المعصیة، وأسباب هذا اللطف أمور أربعة: أحدها: أن یکون لنفسه أو لبدنه خاصیة تقتضی ملکة مانعة من الفجور وهذه الملکة مغایرة للفعل. الثانی: أن یحصل له علم بمثالب المعاصی ومناقب الطاعات. الثالث: تأکید هذه العلوم بتتابع الوحی والإلهام من الله تعالی». الرابع: مؤاخذته علی ترک الأولی بحیث یعلم أنه لا یترک مهملا بل یضیق علیه الأمر فی غیر الواجب من الأمور الحسنة. فإذا اجتمعت هذه الأمور کان الانسان معصوما"}}؛ کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۶۵.</ref>.
 
== ماهیت [[عصمت امام]] و گستره آن ==
امام رضا {{ع}} در یکی از بیانات خود، ویژگی‌هایی همچون [[برتری در علم]]، [[تقوا]]، [[شجاعت]] و [[عبادت]] و نیز [[مطهَّر بودن]] را از [[اوصاف امام]] شمرد<ref>{{متن حدیث|لِلْإِمَامِ عَلَامَاتٌ يَكُونُ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَحْكَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَى النَّاسِ وَ أَحْلَمَ النَّاسِ وَ أَشْجَعَ النَّاسِ وَ أَسْخَى النَّاسِ وَ أَعْبَدَ النَّاسِ وَ يلد [يُولَدُ] مَخْتُوناً وَ يَكُونُ مُطَهَّراً}}؛ (محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۹۲).</ref>.


[[عبدالعزیز بن مسلم]] نقل می‌کند که همراه با امام رضا {{ع}} در [[مرو]] بودیم. روزی وارد [[مسجد]] شدم و دیدم [[مردم]] جمع شده‌اند و به بحث درباره مسئله [[امامت]] مشغول‌اند، نزد امام رضا {{ع}} رفتم و ایشان را باخبر کردم. امام {{ع}} با تأکید بر اینکه [[منزلت]] و [[جایگاه امام]] چنان رفیع است که هرگز به عقل‌های مردم نمی‌رسد، فرمودند:
[[عبدالعزیز بن مسلم]] نقل می‌کند که همراه با امام رضا {{ع}} در [[مرو]] بودیم. روزی وارد [[مسجد]] شدم و دیدم [[مردم]] جمع شده‌اند و به بحث درباره مسئله [[امامت]] مشغول‌اند، نزد امام رضا {{ع}} رفتم و ایشان را باخبر کردم. امام {{ع}} با تأکید بر اینکه [[منزلت]] و [[جایگاه امام]] چنان رفیع است که هرگز به عقل‌های مردم نمی‌رسد، فرمودند:
... [[خداوند]] [[مقام امامت]] را در مرتبه سوم، پس از [[مقام نبوت]] و [[دوستی]] خود، به [[ابراهیم خلیل]] [[الله]] اختصاص داد... و در [[کلام]] خود فرمود: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>... [و] فرمود: {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. پس [[حق تعالی]] به سبب این [[آیه امامت]] هر [[ظالم]] و [[ستمکاری]] را تا [[روز قیامت]] [[باطل]] کرد و [[امام]] را از [[برگزیدگان]] خود قرار داد.... امام، از [[گناهان]] [[پاک]] و از [[عیوب]] مبرا و مخصوص به [[علم]] [[الهی]] است.... او [[معصوم]]، تأییدشده، [[توفیق]] داده شده و محکم شده است و از [[اشتباهات]] و [[گمراهی‌ها]] و [[لغزش‌ها]] در [[امان]] است، و [[خداوند]] او را به این امور مختص ساخته است تا [[حجت]] او بر [[بندگان]] باشد<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَةَ أَجَلُّ قَدْراً وَ أَعْظَمُ شَأْناً وَ أَعْلَى مَكَاناً وَ أَمْنَعُ جَانِباً وَ أَبْعَدُ غَوْراً مِنْ أَنْ يَبْلُغَهَا النَّاسُ بِعُقُولِهِمْ أَوْ يَنَالُوهَا بِآرَائِهِمْ أَوْ يُقِيمُوا إِمَاماً بِاخْتِيَارِهِمْ إِنَّ الْإِمَامَةَ خَصَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلَ {{ع}} بَعْدَ النُّبُوَّةِ وَ الْخُلَّةِ مَرْتَبَةً ثَالِثَةً وَ فَضِيلَةً شَرَّفَهُ بِهَا وَ أَشَادَ بِهَا ذِكْرَهُ فَقَالَ {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}... الْإِمَامُ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمُبَرَّأُ عَنِ الْعُيُوبِ الْمَخْصُوصُ بِالْعِلْمِ... وَ هُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلَ وَ الْعِثَارَ وَ خَصَّهُ اللَّهُ بِذَلِكَ لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَى خَلْقِهِ...}}؛ (محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۹۵-۲۰۰).</ref>.
... [[خداوند]] [[مقام امامت]] را در مرتبه سوم، پس از [[مقام نبوت]] و [[دوستی]] خود، به [[ابراهیم خلیل]] [[الله]] اختصاص داد... و در [[کلام]] خود فرمود: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>... [و] فرمود: {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. پس [[حق تعالی]] به سبب این [[آیه امامت]] هر [[ظالم]] و [[ستمکاری]] را تا [[روز قیامت]] [[باطل]] کرد و [[امام]] را از [[برگزیدگان]] خود قرار داد.... امام، از [[گناهان]] [[پاک]] و از [[عیوب]] مبرا و مخصوص به [[علم]] [[الهی]] است.... او [[معصوم]]، تأییدشده، [[توفیق]] داده شده و محکم شده است و از [[اشتباهات]] و [[گمراهی‌ها]] و [[لغزش‌ها]] در [[امان]] است، و [[خداوند]] او را به این امور مختص ساخته است تا [[حجت]] او بر [[بندگان]] باشد<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَةَ أَجَلُّ قَدْراً وَ أَعْظَمُ شَأْناً وَ أَعْلَى مَكَاناً وَ أَمْنَعُ جَانِباً وَ أَبْعَدُ غَوْراً مِنْ أَنْ يَبْلُغَهَا النَّاسُ بِعُقُولِهِمْ أَوْ يَنَالُوهَا بِآرَائِهِمْ أَوْ يُقِيمُوا إِمَاماً بِاخْتِيَارِهِمْ إِنَّ الْإِمَامَةَ خَصَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلَ {{ع}} بَعْدَ النُّبُوَّةِ وَ الْخُلَّةِ مَرْتَبَةً ثَالِثَةً وَ فَضِيلَةً شَرَّفَهُ بِهَا وَ أَشَادَ بِهَا ذِكْرَهُ فَقَالَ {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}... الْإِمَامُ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمُبَرَّأُ عَنِ الْعُيُوبِ الْمَخْصُوصُ بِالْعِلْمِ... وَ هُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلَ وَ الْعِثَارَ وَ خَصَّهُ اللَّهُ بِذَلِكَ لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَى خَلْقِهِ...}}؛ (محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۹۵-۲۰۰).</ref>.


بر اساس این [[روایت]]، امام {{ع}} چنان منزلتی دارد که [[عقول]] [[مردم]] [[قادر]] به [[درک]] آن نیست. امام {{ع}}، نه تنها از [[گناه]] معصوم است، بلکه از همه [[عیب‌ها]] و اشتباهات<ref>گفتنی است در روایت یاد شده واژه «خطایا» به کار رفته است. در صفحات پیشین «خطیئة» را به معنای گناه غیر عمدی دانستیم؛ اما چنان که بیان شد به لحاظ لغوی استعمال آن در «اشتباه» نیز صحیح است.</ref> نیز مصون است.
بر اساس این [[روایت]]، امام {{ع}} چنان منزلتی دارد که [[عقول]] [[مردم]] [[قادر]] به [[درک]] آن نیست. امام {{ع}}، نه تنها از [[گناه]] معصوم است، بلکه از همه [[عیب‌ها]] و اشتباهات<ref>گفتنی است در روایت یاد شده واژه «خطایا» به کار رفته است. در صفحات پیشین «خطیئة» را به معنای گناه غیر عمدی دانستیم؛ اما چنان که بیان شد به لحاظ لغوی استعمال آن در «اشتباه» نیز صحیح است.</ref> نیز مصون است.
نکته مهم این روایت آن است که می‌توان گفت واژه «معصوم» در اینجا به [[عصمت از اشتباه]] نیز گسترش یافته است؛ زیرا امام {{ع}} واژگانی همچون «[[امن]]» را، هم درباره لغزش‌ها و هم اشتباهات به کار برده است، که در [[حقیقت]] بیانی دیگر از همان مفهوم معصوم است که در چند کلمه پیش، آن را به کار برد: {{متن حدیث|وَ هُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلَ وَ الْعِثَارَ}}<ref>محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۹۵-۲۰۰.</ref>.
نکته مهم این روایت آن است که می‌توان گفت واژه «معصوم» در اینجا به [[عصمت از اشتباه]] نیز گسترش یافته است؛ زیرا امام {{ع}} واژگانی همچون «[[امن]]» را، هم درباره لغزش‌ها و هم اشتباهات به کار برده است، که در [[حقیقت]] بیانی دیگر از همان مفهوم معصوم است که در چند کلمه پیش، آن را به کار برد: {{متن حدیث|وَ هُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلَ وَ الْعِثَارَ}}<ref>محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۹۵-۲۰۰.</ref>.
همچنین مرحوم [[شیخ صدوق]] در کتاب [[شریف]] [[عیون اخبار الرضا]] {{ع}} روایتی را بدون سند از [[امام رضا]] {{ع}} چنین نقل می‌کند:
{{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَ مُؤَيَّدٌ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَمُودٌ مِنْ نُورٍ يَرَى فِيهِ أَعْمَالَ الْعِبَادِ وَ كُلَّمَا احْتَاجَ إِلَيْهِ لِلدَّلَالَةِ اطَّلَعَ عَلَيْهِ وَ يَبْسُطُ لَهُ فَيَعْلَمُ وَ يُقْبَضُ عَنْهُ فَلَا يَعْلَمُ وَ الْإِمَامُ يُولَدُ وَ يَلِدْ وَ يَصِحُّ وَ يَمْرَضُ... وَ يَنْسَى وَ يَسْهُو وَ يَفْرَحُ وَ يَحْزَنُ...}}<ref>محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۹۳.</ref>؛
«[[امام]] به وسیله [[روح القدس]] [[تأیید]] می‌شود، و میان او و [[خداوند]] عمودی از [[نور]] است که [[اعمال]] [[بندگان]] را در آن می‌بیند و هرگاه که به [[راهنمایی]] او نیاز پیدا کند، به آن [[آگاهی]] می‌یابد و آن [[عمود]] باز می‌شود. امام که [[آگاه]] شد، بسته می‌شود. پس امام دیگر نمی‌داند. امام، زاده می‌شود و فرزند به [[دنیا]] می‌آورد و سالم و مریض می‌شود... و فراموش می‌کند و [[اشتباه]] می‌کند و خوشحال و ناراحت می‌شود».
بر اساس این [[روایت]]، امام {{ع}} اگرچه تأیید شده روح القدس است، همچون [[مردم]] عادی به [[فراموشی]] نیز دچار می‌شود. از این‌رو نمی‌توان او را از اشتباه و [[فراموشی معصوم]] دانست.
البته با توجه به اینکه این روایت فاقد سند است و مضمون آن با دیگر [[روایات]] صادر شده از [[امامان]] [[پاک]] {{عم}} منافات دارد، نمی‌توان آن را پذیرفت<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۱۷۶.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۴

بحث از عصمت امام در معارف و سیره امام رضا(ع) از جمله موضوعاتی است که در مجامع روایی امامیه قابل دستیابی است. سیری در تاریخ امامیه نشان می‌دهد که بحث از مصونیت امامان از ارتکاب انواع گناهان و تاکید بر طهارت آنان در دوران ائمه قبل تا قبل از عصر امامین باقرین (ع) نیز وجود داشته و علاوه بر آیات قرآن کریم در این خصوص، در دوران امام باقر و امام صادق(ع) نیز به صورتی ویژه مورد تصریح و تاکید قرار گرفته و ابعاد و زوایی آن نیز روشن‌تر شد و تا آنجا پیش رفت که این مساله در عصر امام رضا (ع) نیز به تثبیت رسید.

معناشناسی عصمت

معنای لغوی

عصمت، واژه‌ای عربی و از ماده عَصِمَ، یعصِمُ است که در لغت در دو معنا به کار رفته؛ یکی مَسَک به معنای حفظ و نگهداری و دیگری مَنَع به معنای مانع شدن. استعمال واژه عصمت در معنای حفظ و نگهداری به ویژه هنگامی که این کلمه و مشتقات آن به خداوند اسناد داده شود مورد اتفاق لغت‌نویسان معروف زبان عربی است[۱]. برخی هم این واژه را به امتناع به معنای منع کردن یا مانع شدن معنا کرده اند[۲].[۳]

معنای اصطلاحی

«عصمت» صفتی درونی و شرطی است لازم برای اعطای مقام امامت از طرف حق تعالی به امام[۴]

از منظر امامیه عصمت، لطفی از الطاف الهی است که فارغ از هرگونه اجبار، انسان معصوم را به طاعت خدا نزدیک و از معصیت‌ها دور می‌کند. به عبارت دیگر عصمت لطفی است که خدای تعالی در حق مکلف روا می‌‌دارد، به طوری که وقوع گناه و ترک اطاعت از مکلف با وجود آن ممتنع بوده و فرد با وجود قدرت بر ارتکاب معصیت، انگیزه‌ای بر انجام آن ندارد[۵].

ماهیت عصمت امام و گستره آن

امام رضا (ع) در یکی از بیانات خود، ویژگی‌هایی همچون برتری در علم، تقوا، شجاعت و عبادت و نیز مطهَّر بودن را از اوصاف امام شمرد[۶].

عبدالعزیز بن مسلم نقل می‌کند که همراه با امام رضا (ع) در مرو بودیم. روزی وارد مسجد شدم و دیدم مردم جمع شده‌اند و به بحث درباره مسئله امامت مشغول‌اند، نزد امام رضا (ع) رفتم و ایشان را باخبر کردم. امام (ع) با تأکید بر اینکه منزلت و جایگاه امام چنان رفیع است که هرگز به عقل‌های مردم نمی‌رسد، فرمودند:

... خداوند مقام امامت را در مرتبه سوم، پس از مقام نبوت و دوستی خود، به ابراهیم خلیل الله اختصاص داد... و در کلام خود فرمود: ﴿إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا[۷]... [و] فرمود: ﴿لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۸]. پس حق تعالی به سبب این آیه امامت هر ظالم و ستمکاری را تا روز قیامت باطل کرد و امام را از برگزیدگان خود قرار داد.... امام، از گناهان پاک و از عیوب مبرا و مخصوص به علم الهی است.... او معصوم، تأییدشده، توفیق داده شده و محکم شده است و از اشتباهات و گمراهی‌ها و لغزش‌ها در امان است، و خداوند او را به این امور مختص ساخته است تا حجت او بر بندگان باشد[۹].

بر اساس این روایت، امام (ع) چنان منزلتی دارد که عقول مردم قادر به درک آن نیست. امام (ع)، نه تنها از گناه معصوم است، بلکه از همه عیب‌ها و اشتباهات[۱۰] نیز مصون است.

نکته مهم این روایت آن است که می‌توان گفت واژه «معصوم» در اینجا به عصمت از اشتباه نیز گسترش یافته است؛ زیرا امام (ع) واژگانی همچون «امن» را، هم درباره لغزش‌ها و هم اشتباهات به کار برده است، که در حقیقت بیانی دیگر از همان مفهوم معصوم است که در چند کلمه پیش، آن را به کار برد: «وَ هُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلَ وَ الْعِثَارَ»[۱۱].

منابع

پانویس

  1. خلیل بن احمد فراهیدی در کتاب"العین" می‌گوید: "عصمت، یعنی اینکه خداوند تو را از بدی حفظ کند. العین، ج۱، ص۳۱۳. بر این اساس، عَصَمَهُ، یعنی او را حفظ و نگهداری کرد. مصباح المنیر، جزء ۲، ص۷۴. راغب اصفهانی نیز با استناد به آیه ﴿لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ «امروز هیچ پناهی از «امر» خداوند نخواهد بود جز (برای) آن کس که (خداوند بر او) بخشایش آورده باشد» سوره هود، آیه ۴۳. می‌گوید: "امروز، نگهدارنده و حافظی از امر خدا نیست" المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۷.
  2. زبیدی می‌گوید: "عصمت به معنای منع و بازداشتن (از چیزی) است ﴿لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ «امروز هیچ پناهی از «امر» خداوند نخواهد بود» سوره هود، آیه ۴۳. یعنی امروز هیچ منع کننده و بازدارنده‌ای از کار خداوند نیست" زبیدی، تاج العروس، ج۸، ص۳۹۹؛ ابراهیم انیس و دیگران، معجم الوسیط، ص۶۰۵.
  3. حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین، ص۱۴.
  4. اکبری و یوسفی، ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی، ص۸۳-۸۵.
  5. "العصمة لطف یفعله الله تعالی بالمکلف بحیث یمتنع منه وقوع المعصیة و ترک الطاعة مع قدرته علیهما"، ر.ک: مفید، النکت الاعتقادیة، ص۳۷. "إعلم أن العصمة هی اللطف الذی یفعله الله تعالی، فیختار العبد عنده الإمتناع من فعل القبیح، فیقال علی هذا: إن الله عصمه، بأن فعل له ما اختار عنده العدول عن القبیح"؛ رسائل المرتضی، ج۳، ص۳۲۵- ۳۲۶. "العصمة لطف خفی یفعل الله تعالی بالمکلف، بحیث لا یکون له داع إلی ترک الطاعة و ارتکاب المعصیة، مع قدرته علی ذلک"، علامه حلی، النافع یوم الحشر فی شرح الباب الحادی عشر، ‌ ص۸۹. از نظر خواجه نصیر طوسی و علامه حلّی و دیگر اندیشمندان شیعه، عصمت، منافی قدرت نیست، بلکه معصوم قادر به انجام معصیت است. "من فسرها بأنها ملکة نفسانیة لا یصدر عن صاحبها معها المعاصی. وآخرون قالوا: العصمة لطف یفعله الله تعالی بصاحبها لا یکون له معه داع إلی ترک الطاعة وارتکاب المعصیة، وأسباب هذا اللطف أمور أربعة: أحدها: أن یکون لنفسه أو لبدنه خاصیة تقتضی ملکة مانعة من الفجور وهذه الملکة مغایرة للفعل. الثانی: أن یحصل له علم بمثالب المعاصی ومناقب الطاعات. الثالث: تأکید هذه العلوم بتتابع الوحی والإلهام من الله تعالی». الرابع: مؤاخذته علی ترک الأولی بحیث یعلم أنه لا یترک مهملا بل یضیق علیه الأمر فی غیر الواجب من الأمور الحسنة. فإذا اجتمعت هذه الأمور کان الانسان معصوما"؛ کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۶۵.
  6. «لِلْإِمَامِ عَلَامَاتٌ يَكُونُ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَحْكَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَى النَّاسِ وَ أَحْلَمَ النَّاسِ وَ أَشْجَعَ النَّاسِ وَ أَسْخَى النَّاسِ وَ أَعْبَدَ النَّاسِ وَ يلد [يُولَدُ] مَخْتُوناً وَ يَكُونُ مُطَهَّراً»؛ (محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۹۲).
  7. «من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  8. «پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  9. «إِنَّ الْإِمَامَةَ أَجَلُّ قَدْراً وَ أَعْظَمُ شَأْناً وَ أَعْلَى مَكَاناً وَ أَمْنَعُ جَانِباً وَ أَبْعَدُ غَوْراً مِنْ أَنْ يَبْلُغَهَا النَّاسُ بِعُقُولِهِمْ أَوْ يَنَالُوهَا بِآرَائِهِمْ أَوْ يُقِيمُوا إِمَاماً بِاخْتِيَارِهِمْ إِنَّ الْإِمَامَةَ خَصَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلَ (ع) بَعْدَ النُّبُوَّةِ وَ الْخُلَّةِ مَرْتَبَةً ثَالِثَةً وَ فَضِيلَةً شَرَّفَهُ بِهَا وَ أَشَادَ بِهَا ذِكْرَهُ فَقَالَ ﴿إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا... الْإِمَامُ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمُبَرَّأُ عَنِ الْعُيُوبِ الْمَخْصُوصُ بِالْعِلْمِ... وَ هُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلَ وَ الْعِثَارَ وَ خَصَّهُ اللَّهُ بِذَلِكَ لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَى خَلْقِهِ...»؛ (محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۹۵-۲۰۰).
  10. گفتنی است در روایت یاد شده واژه «خطایا» به کار رفته است. در صفحات پیشین «خطیئة» را به معنای گناه غیر عمدی دانستیم؛ اما چنان که بیان شد به لحاظ لغوی استعمال آن در «اشتباه» نیز صحیح است.
  11. محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۹۵-۲۰۰.