اشرف بن حکیم بن جبله: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
| لقب =   
| لقب =   
| اهل =  
| اهل =  
| از قبیله =   
| از قبیله = [[بنی‌عبدالقیس]]  
| از تیره =  
| از تیره =  
| پدر = [[حکیم بن جبله]]  
| پدر = [[حکیم بن جبله]]  
خط ۵۷: خط ۵۷:
[[حکیم]] از [[دلیل]] [[باطل]] [[ابن زبیر]] به [[خشم]] آمد و گفت: ای خدایی که [[حاکم]] عدلی، تو [[شاهد]] باش. بعد خطاب به یارانش گفت: من در کشتن اینها [[شک]] ندارم که باید با اینها جنگید و هر کس [[شک]] دارد، بازگردد.
[[حکیم]] از [[دلیل]] [[باطل]] [[ابن زبیر]] به [[خشم]] آمد و گفت: ای خدایی که [[حاکم]] عدلی، تو [[شاهد]] باش. بعد خطاب به یارانش گفت: من در کشتن اینها [[شک]] ندارم که باید با اینها جنگید و هر کس [[شک]] دارد، بازگردد.
در همان مکان و کنار بازار [[ارزاق]] [[جنگ]] شدیدی میان [[حکیم]] و فرزندش اشرف و برادرش رعل با دیگر همراهانش از گروه [[عبد القیس]] و گروه [[بكر بن وائل]] با سربازان [[عبدالله بن زبیر]] رخ داد. مردی پای [[حکیم]] را قطع کرد، [[حکیم]] پا را برداشت و به سوی مرد ضارب پرتاب کرد که به گردن او خورد و به [[زمین]] افتاد، [[حکیم]] با سرعت به سراغش رفت و او را به [[قتل]] رساند. در این [[جنگ]] علاوه بر [[حکیم]] و پسرش اشرف و برادرش رعل جمعی تا هفتاد نفر ذکر کرده‌اند، از گروه [[عبدالقیس]] در سال ۳۶ [[هجری]] در [[بصره]] - قبل از آغاز [[جنگ جمل]] - در ولای [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} به [[شهادت]] رسیدند<ref>همان مدارک و اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۵۹.</ref><ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵.</ref>
در همان مکان و کنار بازار [[ارزاق]] [[جنگ]] شدیدی میان [[حکیم]] و فرزندش اشرف و برادرش رعل با دیگر همراهانش از گروه [[عبد القیس]] و گروه [[بكر بن وائل]] با سربازان [[عبدالله بن زبیر]] رخ داد. مردی پای [[حکیم]] را قطع کرد، [[حکیم]] پا را برداشت و به سوی مرد ضارب پرتاب کرد که به گردن او خورد و به [[زمین]] افتاد، [[حکیم]] با سرعت به سراغش رفت و او را به [[قتل]] رساند. در این [[جنگ]] علاوه بر [[حکیم]] و پسرش اشرف و برادرش رعل جمعی تا هفتاد نفر ذکر کرده‌اند، از گروه [[عبدالقیس]] در سال ۳۶ [[هجری]] در [[بصره]] - قبل از آغاز [[جنگ جمل]] - در ولای [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} به [[شهادت]] رسیدند<ref>همان مدارک و اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۵۹.</ref><ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵.</ref>
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[بنی‌عبدالقیس]] (قبیله)
{{پایان مدخل وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۶۸: خط ۷۳:
[[رده:اصحاب امام علی]]
[[رده:اصحاب امام علی]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:بنی‌عبدالقیس]]

نسخهٔ ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۳۹

اشرف بن حکیم بن جبله
تصویر نمادین جنگ جمل
نام کاملاشرف بن حکیم بن جبله
جنسیتمرد
از قبیلهبنی‌عبدالقیس
پدرحکیم بن جبله
خویشاوندانرعل بن جبله (عمو)
تاریخ شهادت۳۶ هجری
محل شهادتبصره
از اصحابامام علی
حضور در جنگجنگ جمل

مقدمه

اشرف فرزند حُکیم و به قولی فرزند جبله (برادر حکیم) [۱] از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) است [۲]. اشرف و پدرش حکیم هردو در یک نبرد سختی با نیروهای اصحاب جمل و قبل از آمدن امیرالمؤمنین (ع) و یارانش به بصره، به شهادت رسیدند.

طبری در این باره چنین می‌نویستد: موقعی که عثمان بن حنیف حاکم و استاندار حضرت علی (ع) در بصره به دست طلحه و زبیر و سپاهیان عایشه اسیر شد و جمعی از یاران او را به شهادت رساندند، و نیز عبدالله بن زبیر به بازار ارزاق حمله کرد تا سربازان جمل را سیر نماید. حکیم چون از اسارت عثمان بن حنیف وحمله عبدالله بن زبیر آگاه شد، اعلام کرد: «از خدا ترس نداشته باشم اگر به یاری عثمان بن حنیف نروم» با گروهی از عبدالقیس و بکربن وائل حرکت کرد و در بازار ارزاق با عبدالله بن زبیر برخورد کرد. ابن زبیر جویای حال او شد. حکیم گفت: چرا مردم را کشته و ابن حنیف را بازداشت کرده‌ای و حاب آنکه با اوپیمان بستید که کاری نکنید تا امیرالمؤمنین علی (ع) به بصره وارد شود و هر تصمیمی آن حضرت گرفت عملی کنیم. آیا از خدا نمی‌ترسید؟ به چه دلیلی خون این افراد بی‌گناه را ریختید؟ عبدالله بن زبیر گفت: به انتقام خون عثمان بن عفان! حکیم از دلیل باطل ابن زبیر به خشم آمد و گفت: ای خدایی که حاکم عدلی، تو شاهد باش. بعد خطاب به یارانش گفت: من در کشتن اینها شک ندارم که باید با اینها جنگید و هر کس شک دارد، بازگردد. در همان مکان و کنار بازار ارزاق جنگ شدیدی میان حکیم و فرزندش اشرف و برادرش رعل با دیگر همراهانش از گروه عبد القیس و گروه بكر بن وائل با سربازان عبدالله بن زبیر رخ داد. مردی پای حکیم را قطع کرد، حکیم پا را برداشت و به سوی مرد ضارب پرتاب کرد که به گردن او خورد و به زمین افتاد، حکیم با سرعت به سراغش رفت و او را به قتل رساند. در این جنگ علاوه بر حکیم و پسرش اشرف و برادرش رعل جمعی تا هفتاد نفر ذکر کرده‌اند، از گروه عبدالقیس در سال ۳۶ هجری در بصره - قبل از آغاز جنگ جمل - در ولای امیرالمؤمنین علی (ع) به شهادت رسیدند[۳][۴]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. اصح آن است که اشرف فرزند حکیم، و جبله جدّ او بوده است (قاموس الرجال، ج۲، ص۱۵۹).
  2. ر. ک: رجال طوسی، ص۳۵، ش۸؛ قاموس الرجال، ج۲، ص۱۵۹ و تاریخ طبری، ج۴، ص۴۷۵.
  3. همان مدارک و اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۵۹.
  4. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵.