ادب در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = ادب | | موضوع مرتبط = ادب | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = ادب | ||
| مداخل مرتبط = [[ادب در قرآن]] - [[ادب در حدیث]] - [[ادب در فقه اسلامی]] - [[ادب در نهج البلاغه]] - [[ادب در سیره | | مداخل مرتبط = [[ادب در قرآن]] - [[ادب در حدیث]] - [[ادب در فقه اسلامی]] - [[ادب در نهج البلاغه]] - [[ادب در معارف و سیره نبوی]] - [[ادب در معارف و سیره رضوی]] - [[ادب در معارف و سیره پیامبران]] - [[ادب در معارف و سیره فاطمی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} |
نسخهٔ ۶ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۲۴
مقدمه
آداب: رفتارها و حالتهای دخیل در کمال و حُسن چیزی. آداب در ابواب متعدّد فقه به همان معنای لغوی به کار رفته است، لکن با توجّه به تعدّد معنای لغوی، آنچه در بیشتر ابواب فقه منظور فقیهان است، مجموع رفتارها و هیئتهایی است که فعل یا ترک آنها از دیدگاه شارع مقدّس، موجب حسن و کمال فعل یا موضوعی میشود که حکم شرعی به آن تعلّق گرفته است، مانند آداب نماز، روزه، زیارت، جهاد و تخلّی.
آداب در باب حدود و تعزیرات، معنای ادب کردن را میدهد، حتّی برخی فقها در عنوان این باب، واژه آداب را جایگزین کلمه تعزیرات کرده و نوشتهاند: "کتاب الحدود و الآداب".[۱]
آداب در باب تجارت، در بحث فروختن کتابهای مربوط به ادب یا آموزش آداب و گرفتن مزد در برابر آن، در معنای علوم ادبی به کار رفته است. [۲]
آداب به معنای اول، گاه فعلی از افعال است و گاه ترک فعلی از افعال، چنانکه گاه به عنوان عملی مستقلّ نگریسته شده است، مانند نظافت کردن و ناخن گرفتن، و گاه حالت و هیئتی در فعلی است، از قبیل آداب غَذا خوردن. در بعضی آداب، مانند غسل جمعه و زیارت و احرام قصد قربت معتبر است، ولی در بعضی دیگر، مانند آداب تجارت، معتبر نیست.
از بررسی کلمات فقیهان و کاربرد این واژه در فقه بر میآید که آداب، اعم از احکام لزومی و غیر لزومی است؛ یعنی هم مستحبّات و مکروهات را در بر میگیرد و هم واجبات و محرّمات را، مانند آداب تخلّی که ضمن آن، واجبات و محرّمات آن نیز ذکر شده است؛[۳] هر چند اصل وجوب یا حرمت فعلی، مانند وجوب نماز و حرمت زنا، ادب نامیده نمیشود.
در بیشتر کتابها و ابواب فقهی، عنوانی برای بیان آداب آن قرار داده شده است، مانند آداب نماز، روزه، حج، جهاد، اعتکاف، دعا، تجارت، قضاء، ازدواج، معاشرت، خوابیدن، سفر، زیارت، احتضار، تکفین، دفن، و دیگر عناوینی که به فعل مکلّف تعلّق گرفته و در مدخل مناسب به آنها اشاره خواهد شد .[۴]
منابع
پانویس
- ↑ جواهر الکلام، ج۷، ص:۲۵۷
- ↑ العروة الوثقی (ج)، ج۲، ص:۲۶۹ ـ ۲۷۰
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۲، ص:۲.
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، صفحه ۱۲۳-۱۲۴.