خسران در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۷: خط ۱۷:
# [[دشمنان]] [[محمد]] (ص از حزب [[شیطان]] و در زمره خاسران: {{متن قرآن|اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ * إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ}}<ref>«شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد، آنان حزب شیطانند، آگاه باشید که بی‌گمان حزب شیطان است که (گرویدگان به آن) زیانکارند * به یقین کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت می‌کنند در شمار فرومایگانند» سوره مجادله، آیه ۱۹-۲۰.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ}}<ref>«کسانی که با خداوند و پیامبرش به ستیزه برخیزند نگونسار می‌شوند چنان که پیشینیانشان نگونسار شدند و ما نشانه‌ها (ی روشن) فرو فرستاده‌ایم و کافران را عذابی خوارساز خواهد بود؛» سوره مجادله، آیه ۵.</ref>.
# [[دشمنان]] [[محمد]] (ص از حزب [[شیطان]] و در زمره خاسران: {{متن قرآن|اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ * إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ}}<ref>«شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد، آنان حزب شیطانند، آگاه باشید که بی‌گمان حزب شیطان است که (گرویدگان به آن) زیانکارند * به یقین کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت می‌کنند در شمار فرومایگانند» سوره مجادله، آیه ۱۹-۲۰.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ}}<ref>«کسانی که با خداوند و پیامبرش به ستیزه برخیزند نگونسار می‌شوند چنان که پیشینیانشان نگونسار شدند و ما نشانه‌ها (ی روشن) فرو فرستاده‌ایم و کافران را عذابی خوارساز خواهد بود؛» سوره مجادله، آیه ۵.</ref>.
# [[قطع]] پیوند با [[پیامبر]] از عوامل خسران ([[مجمع البیان]] ج ۱ ص ۱۷۰): {{متن قرآن|وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ}}<ref>«همان کسان که پیمان با خداوند را پس از بستن آن می‌شکنند و چیزی را که خداوند فرمان به پیوند آن داده است می‌گسلند و در زمین تباهی می‌ورزند، آنانند که زیانکارند» سوره بقره، آیه ۲۷.</ref>.... {{متن قرآن|أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«همان کسان که پیمان با خداوند را پس از بستن آن می‌شکنند و چیزی را که خداوند فرمان به پیوند آن داده است می‌گسلند و در زمین تباهی می‌ورزند، آنانند که زیانکارند» سوره بقره، آیه ۲۷.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱]]، ص ۴۸۳.</ref>
# [[قطع]] پیوند با [[پیامبر]] از عوامل خسران ([[مجمع البیان]] ج ۱ ص ۱۷۰): {{متن قرآن|وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ}}<ref>«همان کسان که پیمان با خداوند را پس از بستن آن می‌شکنند و چیزی را که خداوند فرمان به پیوند آن داده است می‌گسلند و در زمین تباهی می‌ورزند، آنانند که زیانکارند» سوره بقره، آیه ۲۷.</ref>.... {{متن قرآن|أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«همان کسان که پیمان با خداوند را پس از بستن آن می‌شکنند و چیزی را که خداوند فرمان به پیوند آن داده است می‌گسلند و در زمین تباهی می‌ورزند، آنانند که زیانکارند» سوره بقره، آیه ۲۷.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱]]، ص ۴۸۳.</ref>
==[[خسران]] در [[قرآن]]==
[[زیانکاری]] برخاسته از بهره نگرفتن از [[سرمایه]] [[عمر]] بر اثر [[کفر]] و [[گناه]]
خسران از ریشه «خ ـ س ـ ر» به معنی [[زیان]] دیدن<ref>فرهنگ سخن، ج ۴، ص۲۷۵۳؛ التحقیق، ج ۳، ص۵۴، «خسر».</ref>، [[کاستی]] در [[داد و ستد]] و مغبون شدن در آن است<ref>الصحاح، ج ۲، ص۶۴۵؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص۸۲؛ القاموس المحیط، ج ۲، ص۲۰، «خسر».</ref> که به [[انسان]] و کارش نسبت داده می‌شود<ref>مفردات، ص۲۸۱؛ ر.ک: التحقیق، ج ۳، ص۵۴-۵۵، «خسر».</ref>. برابر [[فارسی]] آن زیانکاری است<ref>لغت نامه، ج ۷، ص۹۷۷۶، «خسران».</ref>. خسران در [[امور مادی]]، بر کاستی و [[ضرر]] دلالت می‌کند<ref>العین، ج ۴، ص۱۹۵؛ القاموس المحیط، ج ۲، ص۲۰، «خسر».</ref> و در [[امور روحی]] و [[معنوی]]، معنای [[گمراهی]] و نابودی را می‌رساند<ref>القاموس المحیط، ج ۲، ص۲۰؛ المصباح، ص۱۶۹، «خسر»؛ ر.ک: معجم الفروق اللغویه، ص۵۷۴.</ref>. گرچه خسران در امور مادی بیشتر به کار می‌رود<ref>تلخیص البیان، ص۱۴۲؛ القواعد الفقهیه، ج ۳، ص۲۷۵ ـ ۲۷۷؛ ج۴، ص۸۸؛ القاموس الفقهی، ص۲۷۳.</ref>، به معنای نابودی اصل سرمایه به [[طور]] کلی است که بر اثر فزونی کاربست، در از بین رفتن بخشی از سرمایه نیز به کار می‌رود<ref>معجم الفروق اللغویه، ص۵۷۴.</ref>. بیشترین کاربرد آن در قرآن در معنای زیان [[روحی]] و معنوی است<ref>مفردات، ص۲۸۱ـ۲۸۲.</ref>. «[[خسر]]» و دیگر مشتقات آن (خاسرون، اخسرون، خسران، خسار، تخسیر و...) بیش از ۶۰ بار در قرآن یاد شده و به موضوعاتی چون یادکرد از [[زیانکاران]] در پهنای [[تاریخ]]، عوامل زیانکاری<ref>{{متن قرآن|ٱلْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ ٱلطَّيِّبَـٰتُ وَطَعَامُ ٱلَّذِينَ أُوتُوا۟ ٱلْكِتَـٰبَ حِلٌّۭ لَّكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّۭ لَّهُمْ وَٱلْمُحْصَنَـٰتُ مِنَ ٱلْمُؤْمِنَـٰتِ وَٱلْمُحْصَنَـٰتُ مِنَ ٱلَّذِينَ أُوتُوا۟ ٱلْكِتَـٰبَ مِن قَبْلِكُمْ إِذَآ ءَاتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَـٰفِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِىٓ أَخْدَانٍۢ وَمَن يَكْفُرْ بِٱلْإِيمَـٰنِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُۥ وَهُوَ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ مِنَ ٱلْخَـٰسِرِينَ}} «امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref> و راه‌های برونرفت از [[زیانکاری]] پرداخته‌اند. برخی واژه‌های دیگر نیز در ارتباط با این معنا آمده‌اند؛ مانند فعل «تَبّ» و پاره‌ای مشتقاتش که گویای زیانکاری شخص است<ref>العین، ج ۸، ص۱۱۰؛ مفردات، ص۱۶۲؛ الصحاح، ج ۱، ص۹۰، «تب».</ref><ref>{{متن قرآن|أَسْبَـٰبَ ٱلسَّمَـٰوَٰتِ فَأَطَّلِعَ إِلَىٰٓ إِلَـٰهِ مُوسَىٰ وَإِنِّى لَأَظُنُّهُۥ كَـٰذِبًۭا وَكَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ وَصُدَّ عَنِ ٱلسَّبِيلِ وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِى تَبَابٍۢ}} «راه‌های آسمان‌ها، تا به خدای موسی بنگرم و من او را دروغگو می‌پندارم، و بدین‌گونه بدی کردار فرعون در چشم او آراسته گشت و از راه بازداشته شد و چاره‌بینی فرعون جز زیانکاری نداشت» سوره غافر، آیه ۳۷؛ {{متن قرآن|تَبَّتْ يَدَآ أَبِى لَهَبٍۢ وَتَبَّ}} «توش و توان ابو لهب تباه و او نابود باد» سوره مسدّ، آیه ۱.</ref>، مشتقات «غُرم» به معنای [[زیان]] در [[تجارت]] <ref>المصباح، ص۴۴۶، «غرمت».</ref> و [[مغرم]] به کسی گفته می‌شود که مالش رایگان از دستش برود<ref>التبیان، ج ۹، ص۵۰۵.</ref>. <ref>{{متن قرآن|إِنَّا لَمُغْرَمُونَ}} «(و بگویید) بی‌گمان ما (زیان دیده و) غرامت زده‌ایم» سوره واقعه، آیه ۶۶.</ref> و فعل «خاب» به معنی زیان دید و به خواسته‌اش نرسید<ref>القاموس المحیط، ج ۱، ص۶۴، «خاب».</ref>.<ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[خسران (مقاله)|مقاله «خسران»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص ۱۰۴.</ref>.
==تبیین ماهیت [[خسران]]==
[[قرآن کریم]] همه [[انسان‌ها]] را در زیان و [[سرمایه]] [[عمر]] آنان را رو به [[تباهی]] دانسته و تنها [[مؤمنان]] و [[نیکوکاران]] را که یکدیگر را به [[پیروی]] [[حق]] سفارش و به [[پایداری]] در [[راه خدا]] [[دعوت]] می‌کنند<ref>التبیان، ج ۶، ص۵۱۴؛ جوامع الجامع، ج ۳، ص۸۳۷ ـ ۸۳۸؛ تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص۳۳۶.</ref>، از این [[سرنوشت]] استثناء کرده است: {{متن قرآن|وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ}}<ref>«سوگند به روزگار * که آدمی در زیانمندی است * جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و یکدیگر را به راستی پند داده‌اند و همدیگر را به شکیبایی اندرز داده‌اند» سوره عصر، آیه ۱-۳.</ref> به گفته برخی [[مفسران]] ذیل [[آیه]] ۵۶ ذاریات<ref>{{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ ٱلْجِنَّ وَٱلْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}} «و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref>[[انسان]] برای [[عبادت]]<ref>تفسیر ابن زمنین، ج ۴، ص۲۹۱؛ تمهید الاوائل، ص۳۵۷.</ref> و [[شناخت]]<ref>البحر المحیط، ج ۹، ص۵۶۲؛ تفسیر ابوالسعود، ج ۲، ص۱۳۰.</ref> [[خدای یکتا]] [[آفریده]] شده و آیه ۹۹ [[حجر]]<ref>{{متن قرآن|وَٱعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأْتِيَكَ ٱلْيَقِينُ}} «و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ تو فرا رسد» سوره حجر، آیه ۹۹.</ref> راه شناخت [[حقیقی]] [[پروردگار]] را [[عبادت خدا]] می‌شناساند و چون انسان عمری معیّن و محدود دارد<ref>{{متن قرآن|وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌۭ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةًۭ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ}} «و هر امّتی را زمانه‌ای است و چون زمانه آنان سر آید نه ساعتی واپس می‌روند و نه پیش می‌افتند» سوره اعراف، آیه ۳۴.</ref>، هر عملی که سبب اتلاف آن گردد و او را از هدفش (عبادت و [[شناخت حق]]) دور سازد، [[اتلاف سرمایه]] [[انسانی]] را همراه آورده<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص۳۱.</ref> و چون با هیچ چیز جبران نمی‌شود، [[خسران]] حقیقی<ref>تلخیص البیان، ص۱۴۲؛ التبیان، ج ۴، ص۴۶۹ ـ ۴۷۰؛ ج ۵، ص۴۶۵.</ref> یا به تعبیر [[قرآن]]، خسران [[مبین]] است<ref>المسوسوعة القرآنیه، ج ۸، ص۱۶۶؛ شرح و تفسیر لغات قرآن،ج ۱، ص۶۸۰.</ref>: {{متن قرآن|فَٱعْبُدُوا۟ مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِۦ قُلْ إِنَّ ٱلْخَـٰسِرِينَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ ٱلْقِيَـٰمَةِ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ ٱلْخُسْرَانُ ٱلْمُبِينُ}}<ref>«بنابراین هر چه را می‌خواهید به جای او بپرستید! بگو: بی‌گمان زیانکاران آنانند که در روز رستخیز به خود و خانواده خویش زیان رسانده‌اند، آگاه باشید که این همان زیان آشکار است» سوره زمر، آیه ۱۵.</ref> برخی سبب آشکار بودن این نوع [[زیان]] را [[روحانی]] و [[نفسانی]] بودن آن دانسته‌اند که پایانی ندارد؛ به خلاف [[زیان]] در [[مال]] و [[مقام]] که پایان دارد<ref>المیزان، ج ۱۷، ص۲۴۹.</ref>. [[مفسران]] در بررسی مفهوم [[خسران]] در [[قرآن]] و مقایسه آن با معنای لغوی، خسران در قرآن را همسو با معنای لغوی آن دانسته‌اند؛ با این تفاوت که خسران در لغت به معنای تباه شدن بخشی یا همه [[سرمایه]] مادی [[انسان]] است<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص۱۴۰؛ ر.ک: تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص۵۹؛ البحر المحیط، ج ۳، ص۵۷۱.</ref>؛ اما خسران در قرآن به معنای تباه شدن مهم‌ترین سرمایه‌های [[انسانی]] ([[صحت]] و [[سلامتی]]، [[فطرت]]، [[عقل سلیم]]، [[ایمان]] و [[ثواب]] و [[عمر]]) است<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص۱۵۶؛ ر.ک: زبدة التفاسیر، ج ۲، ص۳۶۵؛ المیزان، ج ۱۸، ص۱۷۶.</ref> که در پی [[ارتکاب گناهان]] پدید می‌آید و بر اثر آن انسان خود را هلاک می‌سازد<ref>جامع البیان، ج ۳۰، ص۱۸۷؛ التبیان، ج ۱۰، ص۴۰۵.</ref>. براین اساس، [[کفر]] و انجام دادن [[گناهان]] سبب [[تباهی]] [[نفس انسانی]]<ref>التبیان، ج ۱۰، ص۴۰۵.</ref> و [[محرومیت]] از بهره‌های [[رحمت الهی]] شده و [[گنه‌پیشگان]] با بداختیاری خود ـ چونان [[بازرگانی]] بد [[تدبیر]] که مال خود را تباه می‌کند ـ سرمایه وجود خویش را تباه کرده و در [[قیامت]] خود را هلاک<ref>جامع البیان، ج ۱، ص۱۴۵؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۱۷۰.</ref> و از [[بهشت]] [[محروم]] و به [[عذاب الهی]] گرفتار می‌سازند<ref>الاصفی، ج ۱، ص۲۴؛ ارشاد الاذهان، ص۱۱.</ref>: {{متن قرآن|قُل لِّمَن مَّا فِى ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ قُل لِّلَّهِ كَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ ٱلرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَىٰ يَوْمِ ٱلْقِيَـٰمَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بگو آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن کیست؟ بگو از آن خداوند است که بر خویش بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است، شما را تا روز رستخیز- که در آن تردیدی نیست- گرد می‌آورد؛ کسانی که به خویشتن زیان رسانده‌اند ایمان نمی‌آورند» سوره انعام، آیه ۱۲.</ref>، از این‌رو برخی خسران را بازتاب [[کردار]] [[ناشایست]] [[انسان‌ها]] دانسته‌اند که نتیجه‌اش در [[آخرت]] پدیدار می‌شود و اندازه آن، وابسته به نوع عمل [[انسان]] است<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص۱۶، ۲۱، ۴۶۵؛ ج ۵، ص۸۶، ۱۹۵.</ref>. براین‌پایه، می‌شود این نوع [[خسران]] برای هر صنفی از [[انسان‌ها]] با هر [[دین]] و [[آیین]] و هرگونه [[موقعیت اجتماعی]] رخ دهد.
خسران برای اشخاص گوناگون شدت و [[ضعف]] دارد، از این‌رو [[قرآن]] برخی را مانند کسانی که به سبب [[خودبینی]]، [[اعمال ناشایست]] خود را [[نیک]] و شایسته می‌پندارند، از دیگر [[زیانکاران]] زیانکارتر می‌داند<ref>زاد المسیر، ج ۳، ص۱۱۲؛ زبدة التفاسیر، ج ۴، ص۱۵۲؛ الفرقان، ج ۱۸، ص۲۲۸.</ref>: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا}}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ * آنان که کوشش‌هایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان می‌برند که نیکوکارند» سوره کهف، آیه ۱۰۳-۱۰۴.</ref> [[مفسران]] در باره «اخسرین» و «اخسرون» افعل تفضیل متفاوت سخن گفته‌اند: بیشتر آنها آن را دارای معنای تفضیلی دانسته<ref>الصافی، ج ۲، ص۴۴۰؛ انوار العرفان، ج ۲، ص۱۵۵.</ref> و با توجه به [[سیاق]] هریک از [[آیات]]، به سبب [[تفضیل]] آن نیز اشاره کرده‌اند<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۲۷۳؛ الصافی، ج ۴، ص۵۸؛ المیزان، ج ۱۴، ص۳۰۳ ـ ۳۰۴.</ref>. برخی در سبب شدید بودن [[زیانکاری]] کسانی که مصداق آیات پیش گفته هستند گفته‌اند: [[گرفتاران]] به این نوع خسران، تمام [[سرمایه]] مادی و [[معنوی]] خویش را [[هزینه]] کرده و به‌جایش جز [[انحراف]] و [[گمراهی]]، در نتیجه [[عذاب]] * همیشگی، به دست نمی‌آورند<ref>التبیان، ج ۵، ص۴۶۵؛ نمونه، ج ۹، ص۵۹ـ۶۴.</ref>؛ اما چون انحراف و گمراهی خود را [[کجروی]] نمی‌دانند، برای [[اصلاح]] [[کردار]] خویش گام بر نمی‌دارند و برای همیشه در گمراهی خواهند بود. برخی بر اساس [[حدیث]] «من سن سنة سیئة عمل بها کان علیه وزرها و [[وزر]] من عمل بها»<ref>مسند احمد، ج ۴، ص۳۶۱؛ ر.ک: صحیح البخاری، ج ۸، ص۱۵۱؛ بحار الانوار، ج ۷۴، ص۱۰۴.</ref> که به [[شریک]] بودن مبدع [[سنت]] بد در [[عذاب]] عمل کنندگان به آن اشاره دارد، سبب شدت [[زیانکاری]] بعضی را [[تحمل]] زیانکاری پیروانشان، افزون بر زیانکاری خود دانسته‌اند<ref>نمونه، ج ۹، ص۶۳؛ اطیب البیان، ج ۷، ص۳۱.</ref>. در مقابل، بعضی اخسر را به معنای اسم فاعل دانسته‌اند<ref>تقریب القران، ج ۴، ص۸۹.</ref>. تفاوت تعبیر به اخسرون و خاسرون در دو [[آیه]] به ظاهر مشابه {{متن قرآن|لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ هُمُ ٱلْأَخْسَرُونَ}}<ref>«ناگزیر، در جهان واپسین (نیز) آنانند که زیانکارترند» سوره هود، آیه ۲۲.</ref> و {{متن قرآن|لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ هُمُ ٱلْخَـٰسِرُونَ}}<ref>«ناگزیر چنین است که آنان در جهان واپسین زیانکارند» سوره نحل، آیه ۱۰۹.</ref> می‌تواند مؤید این معنا باشد.<ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[خسران (مقاله)|مقاله «خسران»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص ۱۰۴.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱''']]
# [[پرونده:000063.jpg|22px]] [[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[خسران (مقاله)|مقاله «خسران»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۴

مقدمه

  1. ﴿الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ[۱].
  2. ﴿الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ[۲].
  3. ﴿اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ * إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ[۳].
  4. ﴿الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ[۴].

نکات

در آیات فوق این موضوعات مطرح شده است:

  1. خسران اهل کتاب، در صورت کفر آگاهانه و عمدی به پیامبر: ﴿وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ[۵].... ﴿الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ[۶].
  2. دشمنان محمد (ص از حزب شیطان و در زمره خاسران: ﴿اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ * إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ[۷]؛ ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ[۸].
  3. قطع پیوند با پیامبر از عوامل خسران (مجمع البیان ج ۱ ص ۱۷۰): ﴿وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ[۹].... ﴿أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ[۱۰].[۱۱]

خسران در قرآن

زیانکاری برخاسته از بهره نگرفتن از سرمایه عمر بر اثر کفر و گناه خسران از ریشه «خ ـ س ـ ر» به معنی زیان دیدن[۱۲]، کاستی در داد و ستد و مغبون شدن در آن است[۱۳] که به انسان و کارش نسبت داده می‌شود[۱۴]. برابر فارسی آن زیانکاری است[۱۵]. خسران در امور مادی، بر کاستی و ضرر دلالت می‌کند[۱۶] و در امور روحی و معنوی، معنای گمراهی و نابودی را می‌رساند[۱۷]. گرچه خسران در امور مادی بیشتر به کار می‌رود[۱۸]، به معنای نابودی اصل سرمایه به طور کلی است که بر اثر فزونی کاربست، در از بین رفتن بخشی از سرمایه نیز به کار می‌رود[۱۹]. بیشترین کاربرد آن در قرآن در معنای زیان روحی و معنوی است[۲۰]. «خسر» و دیگر مشتقات آن (خاسرون، اخسرون، خسران، خسار، تخسیر و...) بیش از ۶۰ بار در قرآن یاد شده و به موضوعاتی چون یادکرد از زیانکاران در پهنای تاریخ، عوامل زیانکاری[۲۱] و راه‌های برونرفت از زیانکاری پرداخته‌اند. برخی واژه‌های دیگر نیز در ارتباط با این معنا آمده‌اند؛ مانند فعل «تَبّ» و پاره‌ای مشتقاتش که گویای زیانکاری شخص است[۲۲][۲۳]، مشتقات «غُرم» به معنای زیان در تجارت [۲۴] و مغرم به کسی گفته می‌شود که مالش رایگان از دستش برود[۲۵]. [۲۶] و فعل «خاب» به معنی زیان دید و به خواسته‌اش نرسید[۲۷].[۲۸].

تبیین ماهیت خسران

قرآن کریم همه انسان‌ها را در زیان و سرمایه عمر آنان را رو به تباهی دانسته و تنها مؤمنان و نیکوکاران را که یکدیگر را به پیروی حق سفارش و به پایداری در راه خدا دعوت می‌کنند[۲۹]، از این سرنوشت استثناء کرده است: ﴿وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ[۳۰] به گفته برخی مفسران ذیل آیه ۵۶ ذاریات[۳۱]انسان برای عبادت[۳۲] و شناخت[۳۳] خدای یکتا آفریده شده و آیه ۹۹ حجر[۳۴] راه شناخت حقیقی پروردگار را عبادت خدا می‌شناساند و چون انسان عمری معیّن و محدود دارد[۳۵]، هر عملی که سبب اتلاف آن گردد و او را از هدفش (عبادت و شناخت حق) دور سازد، اتلاف سرمایه انسانی را همراه آورده[۳۶] و چون با هیچ چیز جبران نمی‌شود، خسران حقیقی[۳۷] یا به تعبیر قرآن، خسران مبین است[۳۸]: ﴿فَٱعْبُدُوا۟ مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِۦ قُلْ إِنَّ ٱلْخَـٰسِرِينَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ ٱلْقِيَـٰمَةِ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ ٱلْخُسْرَانُ ٱلْمُبِينُ[۳۹] برخی سبب آشکار بودن این نوع زیان را روحانی و نفسانی بودن آن دانسته‌اند که پایانی ندارد؛ به خلاف زیان در مال و مقام که پایان دارد[۴۰]. مفسران در بررسی مفهوم خسران در قرآن و مقایسه آن با معنای لغوی، خسران در قرآن را همسو با معنای لغوی آن دانسته‌اند؛ با این تفاوت که خسران در لغت به معنای تباه شدن بخشی یا همه سرمایه مادی انسان است[۴۱]؛ اما خسران در قرآن به معنای تباه شدن مهم‌ترین سرمایه‌های انسانی (صحت و سلامتی، فطرت، عقل سلیم، ایمان و ثواب و عمر) است[۴۲] که در پی ارتکاب گناهان پدید می‌آید و بر اثر آن انسان خود را هلاک می‌سازد[۴۳]. براین اساس، کفر و انجام دادن گناهان سبب تباهی نفس انسانی[۴۴] و محرومیت از بهره‌های رحمت الهی شده و گنه‌پیشگان با بداختیاری خود ـ چونان بازرگانی بد تدبیر که مال خود را تباه می‌کند ـ سرمایه وجود خویش را تباه کرده و در قیامت خود را هلاک[۴۵] و از بهشت محروم و به عذاب الهی گرفتار می‌سازند[۴۶]: ﴿قُل لِّمَن مَّا فِى ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ قُل لِّلَّهِ كَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ ٱلرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَىٰ يَوْمِ ٱلْقِيَـٰمَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ[۴۷]، از این‌رو برخی خسران را بازتاب کردار ناشایست انسان‌ها دانسته‌اند که نتیجه‌اش در آخرت پدیدار می‌شود و اندازه آن، وابسته به نوع عمل انسان است[۴۸]. براین‌پایه، می‌شود این نوع خسران برای هر صنفی از انسان‌ها با هر دین و آیین و هرگونه موقعیت اجتماعی رخ دهد.

خسران برای اشخاص گوناگون شدت و ضعف دارد، از این‌رو قرآن برخی را مانند کسانی که به سبب خودبینی، اعمال ناشایست خود را نیک و شایسته می‌پندارند، از دیگر زیانکاران زیانکارتر می‌داند[۴۹]: ﴿قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا[۵۰] مفسران در باره «اخسرین» و «اخسرون» افعل تفضیل متفاوت سخن گفته‌اند: بیشتر آنها آن را دارای معنای تفضیلی دانسته[۵۱] و با توجه به سیاق هریک از آیات، به سبب تفضیل آن نیز اشاره کرده‌اند[۵۲]. برخی در سبب شدید بودن زیانکاری کسانی که مصداق آیات پیش گفته هستند گفته‌اند: گرفتاران به این نوع خسران، تمام سرمایه مادی و معنوی خویش را هزینه کرده و به‌جایش جز انحراف و گمراهی، در نتیجه عذاب * همیشگی، به دست نمی‌آورند[۵۳]؛ اما چون انحراف و گمراهی خود را کجروی نمی‌دانند، برای اصلاح کردار خویش گام بر نمی‌دارند و برای همیشه در گمراهی خواهند بود. برخی بر اساس حدیث «من سن سنة سیئة عمل بها کان علیه وزرها و وزر من عمل بها»[۵۴] که به شریک بودن مبدع سنت بد در عذاب عمل کنندگان به آن اشاره دارد، سبب شدت زیانکاری بعضی را تحمل زیانکاری پیروانشان، افزون بر زیانکاری خود دانسته‌اند[۵۵]. در مقابل، بعضی اخسر را به معنای اسم فاعل دانسته‌اند[۵۶]. تفاوت تعبیر به اخسرون و خاسرون در دو آیه به ظاهر مشابه ﴿لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ هُمُ ٱلْأَخْسَرُونَ[۵۷] و ﴿لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ هُمُ ٱلْخَـٰسِرُونَ[۵۸] می‌تواند مؤید این معنا باشد.[۵۹].

منابع

پانویس

  1. «کسانی که بدان‌ها کتاب (آسمانی) داده‌ایم، آن را چنان که سزاوار خواندن آن است می‌خوانند، آنان بدان ایمان دارند؛ و کسانی که به آن انکار ورزند زیانکارند» سوره بقره، آیه ۱۲۱.
  2. «کسانی که به آنان کتاب داده‌ایم او را می‌شناسند همان‌گونه که فرزندانشان را می‌شناسند؛ کسانی که به خود زیان زده‌اند ایمان نمی‌آورند» سوره انعام، آیه ۲۰.
  3. «شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد، آنان حزب شیطانند، آگاه باشید که بی‌گمان حزب شیطان است که (گرویدگان به آن) زیانکارند * به یقین کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت می‌کنند در شمار فرومایگانند» سوره مجادله، آیه ۱۹-۲۰.
  4. «همان کسان که پیمان با خداوند را پس از بستن آن می‌شکنند و چیزی را که خداوند فرمان به پیوند آن داده است می‌گسلند و در زمین تباهی می‌ورزند، آنانند که زیانکارند» سوره بقره، آیه ۲۷.
  5. «کسانی که بدان‌ها کتاب (آسمانی) داده‌ایم، آن را چنان که سزاوار خواندن آن است می‌خوانند، آنان بدان ایمان دارند؛ و کسانی که به آن انکار ورزند زیانکارند» سوره بقره، آیه ۱۲۱.
  6. «کسانی که به آنان کتاب داده‌ایم او را می‌شناسند همان‌گونه که فرزندانشان را می‌شناسند؛ کسانی که به خود زیان زده‌اند ایمان نمی‌آورند» سوره انعام، آیه ۲۰.
  7. «شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد، آنان حزب شیطانند، آگاه باشید که بی‌گمان حزب شیطان است که (گرویدگان به آن) زیانکارند * به یقین کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت می‌کنند در شمار فرومایگانند» سوره مجادله، آیه ۱۹-۲۰.
  8. «کسانی که با خداوند و پیامبرش به ستیزه برخیزند نگونسار می‌شوند چنان که پیشینیانشان نگونسار شدند و ما نشانه‌ها (ی روشن) فرو فرستاده‌ایم و کافران را عذابی خوارساز خواهد بود؛» سوره مجادله، آیه ۵.
  9. «همان کسان که پیمان با خداوند را پس از بستن آن می‌شکنند و چیزی را که خداوند فرمان به پیوند آن داده است می‌گسلند و در زمین تباهی می‌ورزند، آنانند که زیانکارند» سوره بقره، آیه ۲۷.
  10. «همان کسان که پیمان با خداوند را پس از بستن آن می‌شکنند و چیزی را که خداوند فرمان به پیوند آن داده است می‌گسلند و در زمین تباهی می‌ورزند، آنانند که زیانکارند» سوره بقره، آیه ۲۷.
  11. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص ۴۸۳.
  12. فرهنگ سخن، ج ۴، ص۲۷۵۳؛ التحقیق، ج ۳، ص۵۴، «خسر».
  13. الصحاح، ج ۲، ص۶۴۵؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص۸۲؛ القاموس المحیط، ج ۲، ص۲۰، «خسر».
  14. مفردات، ص۲۸۱؛ ر.ک: التحقیق، ج ۳، ص۵۴-۵۵، «خسر».
  15. لغت نامه، ج ۷، ص۹۷۷۶، «خسران».
  16. العین، ج ۴، ص۱۹۵؛ القاموس المحیط، ج ۲، ص۲۰، «خسر».
  17. القاموس المحیط، ج ۲، ص۲۰؛ المصباح، ص۱۶۹، «خسر»؛ ر.ک: معجم الفروق اللغویه، ص۵۷۴.
  18. تلخیص البیان، ص۱۴۲؛ القواعد الفقهیه، ج ۳، ص۲۷۵ ـ ۲۷۷؛ ج۴، ص۸۸؛ القاموس الفقهی، ص۲۷۳.
  19. معجم الفروق اللغویه، ص۵۷۴.
  20. مفردات، ص۲۸۱ـ۲۸۲.
  21. ﴿ٱلْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ ٱلطَّيِّبَـٰتُ وَطَعَامُ ٱلَّذِينَ أُوتُوا۟ ٱلْكِتَـٰبَ حِلٌّۭ لَّكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّۭ لَّهُمْ وَٱلْمُحْصَنَـٰتُ مِنَ ٱلْمُؤْمِنَـٰتِ وَٱلْمُحْصَنَـٰتُ مِنَ ٱلَّذِينَ أُوتُوا۟ ٱلْكِتَـٰبَ مِن قَبْلِكُمْ إِذَآ ءَاتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَـٰفِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِىٓ أَخْدَانٍۢ وَمَن يَكْفُرْ بِٱلْإِيمَـٰنِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُۥ وَهُوَ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ مِنَ ٱلْخَـٰسِرِينَ «امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.
  22. العین، ج ۸، ص۱۱۰؛ مفردات، ص۱۶۲؛ الصحاح، ج ۱، ص۹۰، «تب».
  23. ﴿أَسْبَـٰبَ ٱلسَّمَـٰوَٰتِ فَأَطَّلِعَ إِلَىٰٓ إِلَـٰهِ مُوسَىٰ وَإِنِّى لَأَظُنُّهُۥ كَـٰذِبًۭا وَكَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ وَصُدَّ عَنِ ٱلسَّبِيلِ وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِى تَبَابٍۢ «راه‌های آسمان‌ها، تا به خدای موسی بنگرم و من او را دروغگو می‌پندارم، و بدین‌گونه بدی کردار فرعون در چشم او آراسته گشت و از راه بازداشته شد و چاره‌بینی فرعون جز زیانکاری نداشت» سوره غافر، آیه ۳۷؛ ﴿تَبَّتْ يَدَآ أَبِى لَهَبٍۢ وَتَبَّ «توش و توان ابو لهب تباه و او نابود باد» سوره مسدّ، آیه ۱.
  24. المصباح، ص۴۴۶، «غرمت».
  25. التبیان، ج ۹، ص۵۰۵.
  26. ﴿إِنَّا لَمُغْرَمُونَ «(و بگویید) بی‌گمان ما (زیان دیده و) غرامت زده‌ایم» سوره واقعه، آیه ۶۶.
  27. القاموس المحیط، ج ۱، ص۶۴، «خاب».
  28. یوسف‌زاده، حسین علی، مقاله «خسران»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۲، ص ۱۰۴.
  29. التبیان، ج ۶، ص۵۱۴؛ جوامع الجامع، ج ۳، ص۸۳۷ ـ ۸۳۸؛ تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص۳۳۶.
  30. «سوگند به روزگار * که آدمی در زیانمندی است * جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و یکدیگر را به راستی پند داده‌اند و همدیگر را به شکیبایی اندرز داده‌اند» سوره عصر، آیه ۱-۳.
  31. ﴿وَمَا خَلَقْتُ ٱلْجِنَّ وَٱلْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ «و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.
  32. تفسیر ابن زمنین، ج ۴، ص۲۹۱؛ تمهید الاوائل، ص۳۵۷.
  33. البحر المحیط، ج ۹، ص۵۶۲؛ تفسیر ابوالسعود، ج ۲، ص۱۳۰.
  34. ﴿وَٱعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأْتِيَكَ ٱلْيَقِينُ «و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ تو فرا رسد» سوره حجر، آیه ۹۹.
  35. ﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌۭ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةًۭ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ «و هر امّتی را زمانه‌ای است و چون زمانه آنان سر آید نه ساعتی واپس می‌روند و نه پیش می‌افتند» سوره اعراف، آیه ۳۴.
  36. التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص۳۱.
  37. تلخیص البیان، ص۱۴۲؛ التبیان، ج ۴، ص۴۶۹ ـ ۴۷۰؛ ج ۵، ص۴۶۵.
  38. المسوسوعة القرآنیه، ج ۸، ص۱۶۶؛ شرح و تفسیر لغات قرآن،ج ۱، ص۶۸۰.
  39. «بنابراین هر چه را می‌خواهید به جای او بپرستید! بگو: بی‌گمان زیانکاران آنانند که در روز رستخیز به خود و خانواده خویش زیان رسانده‌اند، آگاه باشید که این همان زیان آشکار است» سوره زمر، آیه ۱۵.
  40. المیزان، ج ۱۷، ص۲۴۹.
  41. مجمع البیان، ج ۱، ص۱۴۰؛ ر.ک: تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص۵۹؛ البحر المحیط، ج ۳، ص۵۷۱.
  42. تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص۱۵۶؛ ر.ک: زبدة التفاسیر، ج ۲، ص۳۶۵؛ المیزان، ج ۱۸، ص۱۷۶.
  43. جامع البیان، ج ۳۰، ص۱۸۷؛ التبیان، ج ۱۰، ص۴۰۵.
  44. التبیان، ج ۱۰، ص۴۰۵.
  45. جامع البیان، ج ۱، ص۱۴۵؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۱۷۰.
  46. الاصفی، ج ۱، ص۲۴؛ ارشاد الاذهان، ص۱۱.
  47. «بگو آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن کیست؟ بگو از آن خداوند است که بر خویش بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است، شما را تا روز رستخیز- که در آن تردیدی نیست- گرد می‌آورد؛ کسانی که به خویشتن زیان رسانده‌اند ایمان نمی‌آورند» سوره انعام، آیه ۱۲.
  48. مجمع البیان، ج ۴، ص۱۶، ۲۱، ۴۶۵؛ ج ۵، ص۸۶، ۱۹۵.
  49. زاد المسیر، ج ۳، ص۱۱۲؛ زبدة التفاسیر، ج ۴، ص۱۵۲؛ الفرقان، ج ۱۸، ص۲۲۸.
  50. «بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ * آنان که کوشش‌هایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان می‌برند که نیکوکارند» سوره کهف، آیه ۱۰۳-۱۰۴.
  51. الصافی، ج ۲، ص۴۴۰؛ انوار العرفان، ج ۲، ص۱۵۵.
  52. تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۲۷۳؛ الصافی، ج ۴، ص۵۸؛ المیزان، ج ۱۴، ص۳۰۳ ـ ۳۰۴.
  53. التبیان، ج ۵، ص۴۶۵؛ نمونه، ج ۹، ص۵۹ـ۶۴.
  54. مسند احمد، ج ۴، ص۳۶۱؛ ر.ک: صحیح البخاری، ج ۸، ص۱۵۱؛ بحار الانوار، ج ۷۴، ص۱۰۴.
  55. نمونه، ج ۹، ص۶۳؛ اطیب البیان، ج ۷، ص۳۱.
  56. تقریب القران، ج ۴، ص۸۹.
  57. «ناگزیر، در جهان واپسین (نیز) آنانند که زیانکارترند» سوره هود، آیه ۲۲.
  58. «ناگزیر چنین است که آنان در جهان واپسین زیانکارند» سوره نحل، آیه ۱۰۹.
  59. یوسف‌زاده، حسین علی، مقاله «خسران»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۲، ص ۱۰۴.