سقایة الحاج: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
خط ۱۰: خط ۱۰:
در [[اسلام]] این مناصب اهمیت داشتند؛ ولی عهده داری آنها با [[ایمان به خدا]] و [[جهاد]] در راه او ارزشمند بود<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص ۳۴۲.</ref>.
در [[اسلام]] این مناصب اهمیت داشتند؛ ولی عهده داری آنها با [[ایمان به خدا]] و [[جهاد]] در راه او ارزشمند بود<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص ۳۴۲.</ref>.


قبل از [[اسلام]] [[منصب]] «سقایة الحاج»<ref>سقایه مصدر است، هم به معنای آب دادن و هم به معنای وسیله و پیمانه‌ای است که با آن آب می‌دهند، چنان که در آیه ۷۰ سوره یوسف آمده است: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهَازِهِمْ جَعَلَ السِّقَايَةَ فِي رَحْلِ أَخِيهِ...}} [«آنگاه، چون ساز و برگ آنان را آماده می‌کرد جام (زرّین شاه) را در باربند شتر برادرش (بنیامین) نهاد.».. سوره یوسف، آیه ۷۰] و هم به معنای ظرف بزرگ یا حوضی است که آب در آن می‌ریزند.</ref> در ردیف منصب [[کلیدداری]] [[خانه خدا]] بود و از مهم‌ترین [[مناصب]] محسوب می‌شد. [[ضرورت]] و نیاز شدید حجاج در ایام [[حج]] به آب، آن هم در [[سرزمین]] خشک و سوزان و کم آب که غالب ایام سال، هوا گرم است به این موضوع (سقایت حاج) اهمیت خاصی می‌داد و کسی که [[سرپرست]] این [[مقام]] بود، از موقعیت ویژه‌ای برخوردار می‌شد؛ چراکه [[خدمت]] او به حجاج یک خدمت حیاتی به شمار می‌رفت<ref>تفسیر نمونه، جهفتم، ص۳۲۳.</ref>.
قبل از [[اسلام]] منصب «سقایة الحاج»<ref>سقایه مصدر است، هم به معنای آب دادن و هم به معنای وسیله و پیمانه‌ای است که با آن آب می‌دهند، چنان که در آیه ۷۰ سوره یوسف آمده است: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهَازِهِمْ جَعَلَ السِّقَايَةَ فِي رَحْلِ أَخِيهِ...}} [«آنگاه، چون ساز و برگ آنان را آماده می‌کرد جام (زرّین شاه) را در باربند شتر برادرش (بنیامین) نهاد.».. سوره یوسف، آیه ۷۰] و هم به معنای ظرف بزرگ یا حوضی است که آب در آن می‌ریزند.</ref> در ردیف منصب کلیدداری [[خانه خدا]] بود و از مهم‌ترین مناصب محسوب می‌شد. [[ضرورت]] و نیاز شدید حجاج در ایام [[حج]] به آب، آن هم در سرزمین خشک و سوزان و کم آب که غالب ایام سال، هوا گرم است به این موضوع (سقایت حاج) اهمیت خاصی می‌داد و کسی که [[سرپرست]] این مقام بود، از موقعیت ویژه‌ای برخوردار می‌شد؛ چراکه خدمت او به حجاج یک خدمت حیاتی به شمار می‌رفت<ref>تفسیر نمونه، جهفتم، ص۳۲۳.</ref>.


[[خداوند]] در [[قرآن مجید]] می‌فرماید: {{متن قرآن|أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار داده‌اید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۱۹.</ref>.
[[خداوند]] در [[قرآن مجید]] می‌فرماید: {{متن قرآن|أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار داده‌اید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۱۹.</ref>.
جمع زیادی از [[مفسرین]] از جمله [[حاکم]] «ابوالقاسم [[حسکانی]]» از [[محدثین اهل سنت]]، [[شأن نزول]] این [[آیه]] را درباره [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} دانسته است. [[حاکم حسکانی]] از «بریده» نقل می‌کند که روزی «[[شبیة بن ابی طلحة]]» و «[[عباس بن عبدالمطلب]]» پس از این که [[ایمان]] آورده بودند، بر یکدیگر [[مباهات]] می‌نمودند. عباس می‌گفت: من امتیازی دارم که هیچ کس آن را ندارد، من [[مسئول]] سقایت و آب دادن [[حاجیان]] بودم<ref>در مسجدالحرام، در میان چشمه زمزم و خانه کعبه، محلی وجود دارد که به نام «سقایة العباس» معروف است، گویا در آنجا ظرف بزرگی می‌گذاردند و حاجیان از آنجا آب بر می‌داشتند (تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۲۳).</ref>.
جمع زیادی از [[مفسرین]] از جمله [[حاکم]] «ابوالقاسم [[حسکانی]]» از محدثین اهل سنت، [[شأن نزول]] این [[آیه]] را درباره [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} دانسته است. [[حاکم حسکانی]] از «بریده» نقل می‌کند که روزی «شبیة بن ابی طلحة» و «[[عباس بن عبدالمطلب]]» پس از این که [[ایمان]] آورده بودند، بر یکدیگر [[مباهات]] می‌نمودند. عباس می‌گفت: من امتیازی دارم که هیچ کس آن را ندارد، من [[مسئول]] سقایت و آب دادن [[حاجیان]] بودم<ref>در مسجدالحرام، در میان چشمه زمزم و خانه کعبه، محلی وجود دارد که به نام «سقایة العباس» معروف است، گویا در آنجا ظرف بزرگی می‌گذاردند و حاجیان از آنجا آب بر می‌داشتند (تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۲۳).</ref>.


[[شیبه]] می‌گفت: [[مقام]] من والاتر است که [[عمارت]] و تعمیر [[مسجدالحرام]] به عهده من بود، علی{{ع}} که از کنار آنها می‌گذشت سخنان آن دو را شنید، به آنها گفت: من، [[حیا]] می‌کنم و شرمم می‌آید که شما با این سن و سال به چه چیزهایی [[افتخار]] می‌کنید! من با این سن و سالی که دارم واجد امتیازی می‌باشم که هیچ یک از شما آن را ندارید. گفتند: آن چیست؟ علی{{ع}} گفت: آن قدر به بینی شما زدم ([[جهاد]] کردم) تا [[مسلمان]] شدید. عباس [[خشمگین]] برخاست و دامن‌کشان به نزد [[پیغمبر]]{{صل}} رفت و از علی{{ع}} [[شکایت]] نمود. [[پیامبر]]{{صل}} علی{{ع}} را بخواند و فرمود: چرا به عمویت چنین گفتی؟ عرض کرد: من سیلی حقی به وی زدم، خواه او را خوش آید یا برنجد. در این [[حال]] جبرئل نازل شد و گفت: [[خداوند]] [[سلامت]] می‌رساند و می‌فرماید: این [[آیه]] را برای آنها بخوان: {{متن قرآن|أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ...}}.
شیبه می‌گفت: مقام من والاتر است که عمارت و تعمیر [[مسجدالحرام]] به عهده من بود، علی{{ع}} که از کنار آنها می‌گذشت سخنان آن دو را شنید، به آنها گفت: من، [[حیا]] می‌کنم و شرمم می‌آید که شما با این سن و سال به چه چیزهایی افتخار می‌کنید! من با این سن و سالی که دارم واجد امتیازی می‌باشم که هیچ یک از شما آن را ندارید. گفتند: آن چیست؟ علی{{ع}} گفت: آن قدر به بینی شما زدم ([[جهاد]] کردم) تا [[مسلمان]] شدید. عباس [[خشمگین]] برخاست و دامن‌کشان به نزد [[پیغمبر]]{{صل}} رفت و از علی{{ع}} [[شکایت]] نمود. [[پیامبر]]{{صل}} علی{{ع}} را بخواند و فرمود: چرا به عمویت چنین گفتی؟ عرض کرد: من سیلی حقی به وی زدم، خواه او را خوش آید یا برنجد. در این حال جبرئل نازل شد و گفت: [[خداوند]] [[سلامت]] می‌رساند و می‌فرماید: این [[آیه]] را برای آنها بخوان: {{متن قرآن|أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ...}}. آیا آب دادن به حاجیان و تعمیر مسجدالحرام را با [[ایمان به خدا]] و [[روز جزا]] و [[جهاد در راه خدا]] برابر می‌دانید؟ هرگز اینها نزد خداوند یکسان نباشد<ref>معارف و معاریف، دائرةالمعارف جامع اسلامی، ج۶، ص۲۷۶.</ref>.
آیا آب دادن به حاجیان و تعمیر مسجدالحرام را با [[ایمان به خدا]] و [[روز جزا]] و [[جهاد در راه خدا]] برابر می‌دانید؟ هرگز اینها نزد خداوند یکسان نباشد<ref>معارف و معاریف، دائرةالمعارف جامع اسلامی، ج۶، ص۲۷۶.</ref>.


این [[روایت]] از [[احادیث]] معروف و مشهور است که حتی افراد [[متعصب]] به آن اعتراف کرده‌اند، ضمناً در کتاب‌های فراوانی از [[اهل سنت]] با تفاوت مختصری<ref>مانند تفسیر طبری، ثعلبی، تفسیر بغدادی، جامع الاحوال ابن اثیر، تفسیر فخر رازی و....</ref> آمده است. در حدیث [[رسول الله]]{{صل}} آمده است که فرمود: {{متن حدیث|كلُ مأْثَرةٍ من مآثِر الجاهلية تحت قدميَّ إلا سِقايةَ الحاجِّ و سِدانةَ البيت}}<ref>نهایة ابن اثیر، ج۲، ص۳۸۰.</ref>، «تمام نشانه‌های [[جاهلیت]] را زیر پا گذاشته‌ام، جز [[منصب]] سقایت و سدانت، یعنی پرده‌داری [[خانه]]».
این [[روایت]] از [[احادیث]] معروف و مشهور است که حتی افراد [[متعصب]] به آن اعتراف کرده‌اند، ضمناً در کتاب‌های فراوانی از [[اهل سنت]] با تفاوت مختصری<ref>مانند تفسیر طبری، ثعلبی، تفسیر بغدادی، جامع الاحوال ابن اثیر، تفسیر فخر رازی و....</ref> آمده است. در حدیث [[رسول الله]]{{صل}} آمده است که فرمود: {{متن حدیث|كلُ مأْثَرةٍ من مآثِر الجاهلية تحت قدميَّ إلا سِقايةَ الحاجِّ و سِدانةَ البيت}}<ref>نهایة ابن اثیر، ج۲، ص۳۸۰.</ref>، «تمام نشانه‌های [[جاهلیت]] را زیر پا گذاشته‌ام، جز منصب سقایت و سدانت، یعنی پرده‌داری [[خانه]]».


خلاصه، منصب سقایت که [[پیامبر]] هم آن را [[حفظ]] کرده است، یعنی آب دادن [[حاجیان]] و [[زائران]] [[کعبه]]، در دست [[عباس عموی پیامبر]] از [[بنی‌هاشم]] بود. در [[هنگام ظهور اسلام]] [[مناصب]] بسیاری در ارتباط با برگزاری [[مراسم حج]] و [[پذیرایی]] زائران وجود داشت که از مهم‌ترین آنها می‌توان به مناصب سقایت (آب دادن حاجیان)، رفادت (میهمانداری) و [[حجابت]] ([[دربانی]]، [[کلیدداری]]) و سِدانت (پرده‌داری)، [[قیادت]] (سرداری و [[سرپرستی]] کاروان‌های [[بازرگانی]]) اشاره کرد<ref>گلواژه‌های حج و عمره، علیرضا بصیری، ص۳۲۷.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۵۷۲.</ref>
خلاصه، منصب سقایت که [[پیامبر]] هم آن را [[حفظ]] کرده است، یعنی آب دادن [[حاجیان]] و [[زائران]] [[کعبه]]، در دست [[عباس عموی پیامبر]] از [[بنی‌هاشم]] بود. در هنگام ظهور اسلام مناصب بسیاری در ارتباط با برگزاری [[مراسم حج]] و [[پذیرایی]] زائران وجود داشت که از مهم‌ترین آنها می‌توان به مناصب سقایت (آب دادن حاجیان)، رفادت (میهمانداری) و [[حجابت]] (دربانی، کلیدداری) و سِدانت (پرده‌داری)، [[قیادت]] (سرداری و [[سرپرستی]] کاروان‌های [[بازرگانی]]) اشاره کرد<ref>گلواژه‌های حج و عمره، علیرضا بصیری، ص۳۲۷.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۵۷۲.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۱۴

مقدمه

سقایه یعنی اعطای نوشیدنی[۱]، آب‌ دادن و آب‌رسانی [۲]، آماده ‌کردن و تهیه نوشیدنی[۳] و سقایة الحاج یعنی آب‌رسانی به حجاج بیت‌اللّه الحرام. أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ[۴].

سقایة الحاج از مناصب عظیم و مهم اجتماعی و سیاسی در جزیرة العرب قبل از اسلام است که اعراب به آن مباهات می‌کرده‌اند؛ همانند پرده‌داری و کلیدداری کعبه که باعث فخر و مباهات قبایل بود.

در روایات تاریخی این منصب به عهد قصی بن کلام جدّ اعلای پیامبر اکرم (ص) باز می‌گردد که بعد از او به عبدمناف رسید و در خاندان او باقی ماند تا به عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر (ص) واگذار شد[۵].

در اسلام این مناصب اهمیت داشتند؛ ولی عهده داری آنها با ایمان به خدا و جهاد در راه او ارزشمند بود[۶].

قبل از اسلام منصب «سقایة الحاج»[۷] در ردیف منصب کلیدداری خانه خدا بود و از مهم‌ترین مناصب محسوب می‌شد. ضرورت و نیاز شدید حجاج در ایام حج به آب، آن هم در سرزمین خشک و سوزان و کم آب که غالب ایام سال، هوا گرم است به این موضوع (سقایت حاج) اهمیت خاصی می‌داد و کسی که سرپرست این مقام بود، از موقعیت ویژه‌ای برخوردار می‌شد؛ چراکه خدمت او به حجاج یک خدمت حیاتی به شمار می‌رفت[۸].

خداوند در قرآن مجید می‌فرماید: أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ[۹]. جمع زیادی از مفسرین از جمله حاکم «ابوالقاسم حسکانی» از محدثین اهل سنت، شأن نزول این آیه را درباره علی بن ابی طالب(ع) دانسته است. حاکم حسکانی از «بریده» نقل می‌کند که روزی «شبیة بن ابی طلحة» و «عباس بن عبدالمطلب» پس از این که ایمان آورده بودند، بر یکدیگر مباهات می‌نمودند. عباس می‌گفت: من امتیازی دارم که هیچ کس آن را ندارد، من مسئول سقایت و آب دادن حاجیان بودم[۱۰].

شیبه می‌گفت: مقام من والاتر است که عمارت و تعمیر مسجدالحرام به عهده من بود، علی(ع) که از کنار آنها می‌گذشت سخنان آن دو را شنید، به آنها گفت: من، حیا می‌کنم و شرمم می‌آید که شما با این سن و سال به چه چیزهایی افتخار می‌کنید! من با این سن و سالی که دارم واجد امتیازی می‌باشم که هیچ یک از شما آن را ندارید. گفتند: آن چیست؟ علی(ع) گفت: آن قدر به بینی شما زدم (جهاد کردم) تا مسلمان شدید. عباس خشمگین برخاست و دامن‌کشان به نزد پیغمبر(ص) رفت و از علی(ع) شکایت نمود. پیامبر(ص) علی(ع) را بخواند و فرمود: چرا به عمویت چنین گفتی؟ عرض کرد: من سیلی حقی به وی زدم، خواه او را خوش آید یا برنجد. در این حال جبرئل نازل شد و گفت: خداوند سلامت می‌رساند و می‌فرماید: این آیه را برای آنها بخوان: أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ.... آیا آب دادن به حاجیان و تعمیر مسجدالحرام را با ایمان به خدا و روز جزا و جهاد در راه خدا برابر می‌دانید؟ هرگز اینها نزد خداوند یکسان نباشد[۱۱].

این روایت از احادیث معروف و مشهور است که حتی افراد متعصب به آن اعتراف کرده‌اند، ضمناً در کتاب‌های فراوانی از اهل سنت با تفاوت مختصری[۱۲] آمده است. در حدیث رسول الله(ص) آمده است که فرمود: «كلُ مأْثَرةٍ من مآثِر الجاهلية تحت قدميَّ إلا سِقايةَ الحاجِّ و سِدانةَ البيت»[۱۳]، «تمام نشانه‌های جاهلیت را زیر پا گذاشته‌ام، جز منصب سقایت و سدانت، یعنی پرده‌داری خانه».

خلاصه، منصب سقایت که پیامبر هم آن را حفظ کرده است، یعنی آب دادن حاجیان و زائران کعبه، در دست عباس عموی پیامبر از بنی‌هاشم بود. در هنگام ظهور اسلام مناصب بسیاری در ارتباط با برگزاری مراسم حج و پذیرایی زائران وجود داشت که از مهم‌ترین آنها می‌توان به مناصب سقایت (آب دادن حاجیان)، رفادت (میهمانداری) و حجابت (دربانی، کلیدداری) و سِدانت (پرده‌داری)، قیادت (سرداری و سرپرستی کاروان‌های بازرگانی) اشاره کرد[۱۴].[۱۵]

منابع

پانویس

  1. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۱۵.
  2. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۸۴.
  3. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ص۱۵۵-۱۵۶.
  4. «آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار داده‌اید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۱۹.
  5. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۲۰۳-۲۰۴.
  6. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۳۴۲.
  7. سقایه مصدر است، هم به معنای آب دادن و هم به معنای وسیله و پیمانه‌ای است که با آن آب می‌دهند، چنان که در آیه ۷۰ سوره یوسف آمده است: فَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهَازِهِمْ جَعَلَ السِّقَايَةَ فِي رَحْلِ أَخِيهِ... [«آنگاه، چون ساز و برگ آنان را آماده می‌کرد جام (زرّین شاه) را در باربند شتر برادرش (بنیامین) نهاد.».. سوره یوسف، آیه ۷۰] و هم به معنای ظرف بزرگ یا حوضی است که آب در آن می‌ریزند.
  8. تفسیر نمونه، جهفتم، ص۳۲۳.
  9. «آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار داده‌اید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۱۹.
  10. در مسجدالحرام، در میان چشمه زمزم و خانه کعبه، محلی وجود دارد که به نام «سقایة العباس» معروف است، گویا در آنجا ظرف بزرگی می‌گذاردند و حاجیان از آنجا آب بر می‌داشتند (تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۲۳).
  11. معارف و معاریف، دائرةالمعارف جامع اسلامی، ج۶، ص۲۷۶.
  12. مانند تفسیر طبری، ثعلبی، تفسیر بغدادی، جامع الاحوال ابن اثیر، تفسیر فخر رازی و....
  13. نهایة ابن اثیر، ج۲، ص۳۸۰.
  14. گلواژه‌های حج و عمره، علیرضا بصیری، ص۳۲۷.
  15. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۵۷۲.