الگو:صفحهٔ اصلی/مدخل برگزیده: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: برگردانده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: واگردانی دستی برگردانده‌شده پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱: خط ۱:
'''[[امامت امام مهدی| امامت امام مهدی]] {{ع}}''' از سه راه نصّ‌ و [[معجزه]] و اخبار غیبی ثابت شده است:
'''[[پیامبر خاتم|پیامبر خاتم]] {{صل}}''' در "[[عام الفیل]]" (سالی که ابرهه برای خرابی [[خانه کعبه]] آمده بود) متولد شد. [[شیعیان]] تولد وی را هفدهم ربیع‌الاول [[روز جمعه]] و [[اهل تسنن]] دوازدهم ربیع‌الاول، روز دوشنبه می‌دانند. پدر حضرت، [[عبدالله بن عبدالمطلب]] و مادرش [[آمنه دختر وهب بن عبد مناف بن زهرة بن کلاب بن مره]] بود. کمتر از دو ماه از ازدواج عبدالله با آمنه نگذشت که عبدالله برای [[تجارت]] عازم [[شام]] شد و هنگام بازگشت از شام در [[یثرب]] نزد بنی نجار، دایی‌های خود [[بیمار]] شد و همانجا درگذشت، در حالی که آمنه باردار بود. [[آمنه]] نیز شش سال بعد از تولد فرزندش [[محمد]] {{صل}} در منطقه‌ای به نام "ابواء" از [[دنیا]] رفت.
# '''نص:'''
 
## '''آیات:''' [[آیات]] متعددی بر [[امامت حضرت مهدی]]{{ع}} تطبیق داده شده است مانند: [[آیه]] ۱۰۵ [[سوره انبیاء]]: [[آیات]] متعددی در [[قرآن]] از سوی [[اهل بیت]]{{عم}} بر [[امامت]] [[امام زمان]] تطبیق یا [[تأویل]] شده است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}. [[خداوند]] در این آیه، بشارتی را که همان [[حکومت صالحان]] است، [[قطعی]] و تخلّف‌ناپذیر بیان می‌کند و برای محکم جلوه‌دادن آن به دو [[کتاب آسمانی]]، که یکی [[تورات]] (ذکر) و دیگری [[زبور]] است، اشاره کرده که این [[وعده]] در این دو کتاب نوشته شده است. در [[تفسیر]] [[آیه مبارکه]] از [[پیامبر]]{{صل}} نقل شده است که مراد از صالحون [[حضرت مهدی]]{{ع}} و [[اصحاب]] آن حضرت است.
اولین [[همسر پیامبر اکرم]] {{صل}}، [[حضرت خدیجه]] {{س}} بوده است و حضرت پس از ایشان [[همسران]] متعددی داشته است و این از ویژگی‌های خاص [[رسول خدا]] {{صل}} بوده که می‌توانسته بر خلاف دیگر [[مسلمانان]]، بیش از چهار [[زن]] دائم داشته باشد و علت این کار بیشتر برای [[تألیف قلوب]] [[قبایل]] مختلف بوده است.
## '''روایات:''' [[روایات]] فراوانی در دست است که [[امامت]] در ادامه [[پیامبری]] [[اسلام]] در دوازده نفر معین شد که آخرین آنها [[حضرت مهدی]] {{ع}} است. نه فقط [[پیروان]] [[مکتب]] [[اهل بیت]] {{عم}} که برخی از دانشوران [[اهل سنت]]، در روایاتی چند به این [[حقیقت]] بزرگ اشاره کرده‌‏اند. [[امام سجاد]] {{ع}} از [[امام حسین]] از [[امیرالمؤمنین]] [[امام علی]]{{عم}} [[نقل]] کرده است: [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: «[[ائمّه]] پس از من دوازده تن هستند که اوّل ایشان تویی ای علیّ و آخر آنها قائمی است که خدای تعالی بر دست‌های او مشارق و مغارب زمین را فتح کند.
 
# '''[[معجزه]]:''' یکی از [[راه‌های شناخت امام]] و [[حجت خدا]] توانمندی‌های خاصی است که از [[امام]] آشکار می‌شود و نشانه آن است که این شخص مورد تأیید الهی بوده و با قدرتی که [[پروردگار]] به او عنایت کرده، چنین توانائی‌هایی را دارد. این [[قدرت]] ویژه، گاه به صورت کارهای خارق‌العاده‌ای نمایان می‌شود و گاه در پاسخ به سؤالات و گاه در نوع برخوردهایی است که از امام ظاهر شده و حاکی از پشتیبانی و [[اراده]] و [[اذن]] خاص [[خداوند]] است. از [[علی بن محمد سمری]] [[نقل]] شده که به محضر [[مقدس]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} نامه نوشت و درخواست کفن کرد. جواب آمد که در سال هشتاد یا هشتاد و یکم به آن [[نیازمند]] خواهی شد. پس در همان وقتی که آن حضرت برایش تعیین کرده بود [[وفات]] یافت و یک ماه پیش از فوتش کفن برایش فرستاده شد.
در ۲۷ [[رجب]] [[جبرئیل]] {{ع}} بر پیامبر ظاهر شد و نخستین [[آیات قرآن]] را به ایشان [[ابلاغ]] کرد و بدین‌سان، [[رسالت]] [[حضرت محمد]] {{صل}} آغاز گشت. [[دعوت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} دعوتی فراگیر و جهان‌شمول است. سیره‌نویسان، نخستین گروندگان به [[اسلام]] را [[حضرت خدیجه]] {{س}} و [[علی]] {{ع}} دانسته‌اند. [[دعوت به اسلام]] تا سه سال، پنهانی و پس از آن، آشکار شد. با علنی شدن [[دعوت به اسلام]] و گسترش آن در [[مکه]]، [[مشرکان]] کوشیدند مانع [[دعوت پیامبر]] {{صل}} شوند.
# '''[[اخبار غیبی]]:''' [[محمد بن ابراهیم بن مهزیار]] گوید: پس از [[وفات]] حضرت ابی محمد{{ع}} (درباره جانشینش) به [[شک]] افتادم و نزد پدرم [[مال]] بسیاری (از [[سهم امام]]{{ع}}) گرد آمده بود، آنها را برداشت و به کشتی نشست، من هم دنبال او رفتم، او را تب [[سختی]] گرفت و گفت: پسرجان! مرا برگردان که این [[بیماری]] [[مرگ]] است، آنگاه گفت: درباره این [[اموال]] از [[خدا]] بترس و به من [[وصیت]] نمود و سپس وفات کرد. من با خود گفتم: پدر من کسی نبود که وصیت نادرستی کند. من این اموال را به [[عراق]] می‌برم و در آنجا خانه‌ای بالای شط اجاره می‌کنم و به کسی چیزی نمی‌گویم، اگر موضوع برایم آشکار شد، چنان که [در] [[زمان]] [[امام حسن عسکری]]{{ع}} برایم واضح شد، به او می‌دهم و گرنه مدتی با آنها خوش می‌گذرانم. وارد عراق شدم و منزلی بالای شط اجاره کردم، و چند [[روز]] آنجام بودم، ناگاه فرستاده‌ای آمد و نامه‌ای همراه داشت که: ای محمد! تو چنین و چنان اموالی را در میان چنین و چنان ظروفی همراه داری تا آنجا که همه اموالی را که همراه من بود و خودم هم به تفصیل نمی‌دانستم برایم شرح داد، من آنها را به فرستاده [[تسلیم]] کردم و چند روز آنجا ماندم، کسی سربه سوی من بلند نکرد (و نزد من نیامد) من [[اندوهگین]] شدم، سپس نامه‌ای به من رسید که: ترا به جای پدرت [[منصوب]] ساختیم، خدا را [[شکر]] کن.
 
<div class="mainpage_box_more">[[امامت امام مهدی|ادامه]]</div>
درست زمانی که کار [[دعوت]] در [[مکه]] و نواحی آن در ظاهر به بن بست رسیده بود گروهی از [[مردم]] یثرب در سال یازدهم [[بعثت]] به دیدار [[پیامبر]] شتافتند. محتوای [[آیین اسلام]] و [[قدرت]] نفوذ خاتم رسولان {{صل}}، به [[ایمان آوردن]] شش تن از [[خزرجیان]] در "[[عقبه]]" [[منی]] انجامید. در سال دوازدهم [[بعثت]]، از یثرب، دوازده تن [[مسلمان]] که از "[[اوس]]" و "[[خزرج]]" بودند، برای دیدار مجدد با حضرت به [[مکه]] رفتند و [[دعوت]] آن بزرگوار را که نویدبخش [[صداقت]]، [[صلح]]، [[آرامش]] و [[پرهیزگاری]] بود با این مفاد پذیرفتند. در سال سیزدهم هجرت، هنگام [[حج]]، هفتاد و سه مرد و دو [[زن]] در [[عقبه]] گرد آمدند. [[پیامبر]] {{صل}} همراه عمویش [[عباس بن عبدالمطلب]] با نمایندگان [[مدینه]] بر این [[پیمان]] [[بیعت]] کردند که با [[دشمن]] او [[دشمن]] و با [[دوست]] او [[دوست]] باشند که آن را "بیعه الحرب" نامیدند. با روند رو به [[رشد]] نفوذ اسلام در "یثرب" از یک سو و افزایش فشار و [[آزار]] [[مشرکان]]، [[خاتم انبیا]] {{صل}} جز [[ناتوانان]]، [[بیماران]] و محبوسان، تمام [[مسلمانان]] مکی و [[انصار]] [[مهاجر]] را از [[مکه]] به یثرب فرستاد.
 
[[قریش]] با اطلاع از ایجاد پایگاه در [[مدینه]]، درصدد قتل پیامبر {{صل}} برآمدند. [[پیامبر]] {{صل}} در شب عملی کردن [[توطئه]]، [[علی]] {{ع}} را در بستر خود خوابانید و خود با [[ابوبکر بن ابی‌قحافه]] در [[غار]] نزدیک [[مکه]] به نام "ثور" توقف و سپس به [[یثرب]] [[مهاجرت]] کرد. حضرت، روز دوشنبه ۱۲ ربیع‌الاول به [[قبا]] رسید. آن حضرت پس از چند روز توقف در محله [[قبا]] و با رسیدن [[حضرت علی]] {{ع}} راهی یثرب شد. وی ده سال بقیۀ [[عمر]] خود را در [[مدینه]] به عنوان پیشوای [[مردم]] و [[پیامبر]] قدرتمند و محبوب گذراند. در همین دوران بود که با [[مشرکان]] و [[منافقان]] جنگ‌های متعددی کرد. جنگ‌های آن حضرت، اغلب [[دفاعی]] و برای [[دفع تجاوز]] و حمله [[مشرکان]] بود. از جمله مشهورترین این [[نبردها]] عبارت است از: [[جنگ بدر]]، [[جنگ اُحد]]، [[جنگ احزاب]]، [[جنگ خیبر]]، [[جنگ مؤته]]، [[فتح مکه]] و [[جنگ حنین]].
 
به نقل مشهور، پیامبر {{صل}} در ۲۸ صفر سال یازدهم هجری و پس از ۲۳ سال [[مجاهدت]] و سپری کردن فراز و نشیب‌های فراوان در راه [[دعوت]] به سوی [[حق]]، پس از چهارده روز [[بیماری]] و کسالت، رحلت فرمود.
 
<div class="mainpage_box_more">[[پیامبر خاتم|ادامه]]</div>

نسخهٔ ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۵۱

پیامبر خاتم (ص) در "عام الفیل" (سالی که ابرهه برای خرابی خانه کعبه آمده بود) متولد شد. شیعیان تولد وی را هفدهم ربیع‌الاول روز جمعه و اهل تسنن دوازدهم ربیع‌الاول، روز دوشنبه می‌دانند. پدر حضرت، عبدالله بن عبدالمطلب و مادرش آمنه دختر وهب بن عبد مناف بن زهرة بن کلاب بن مره بود. کمتر از دو ماه از ازدواج عبدالله با آمنه نگذشت که عبدالله برای تجارت عازم شام شد و هنگام بازگشت از شام در یثرب نزد بنی نجار، دایی‌های خود بیمار شد و همانجا درگذشت، در حالی که آمنه باردار بود. آمنه نیز شش سال بعد از تولد فرزندش محمد (ص) در منطقه‌ای به نام "ابواء" از دنیا رفت.

اولین همسر پیامبر اکرم (ص)، حضرت خدیجه (س) بوده است و حضرت پس از ایشان همسران متعددی داشته است و این از ویژگی‌های خاص رسول خدا (ص) بوده که می‌توانسته بر خلاف دیگر مسلمانان، بیش از چهار زن دائم داشته باشد و علت این کار بیشتر برای تألیف قلوب قبایل مختلف بوده است.

در ۲۷ رجب جبرئیل (ع) بر پیامبر ظاهر شد و نخستین آیات قرآن را به ایشان ابلاغ کرد و بدین‌سان، رسالت حضرت محمد (ص) آغاز گشت. دعوت رسول اکرم (ص) دعوتی فراگیر و جهان‌شمول است. سیره‌نویسان، نخستین گروندگان به اسلام را حضرت خدیجه (س) و علی (ع) دانسته‌اند. دعوت به اسلام تا سه سال، پنهانی و پس از آن، آشکار شد. با علنی شدن دعوت به اسلام و گسترش آن در مکه، مشرکان کوشیدند مانع دعوت پیامبر (ص) شوند.

درست زمانی که کار دعوت در مکه و نواحی آن در ظاهر به بن بست رسیده بود گروهی از مردم یثرب در سال یازدهم بعثت به دیدار پیامبر شتافتند. محتوای آیین اسلام و قدرت نفوذ خاتم رسولان (ص)، به ایمان آوردن شش تن از خزرجیان در "عقبه" منی انجامید. در سال دوازدهم بعثت، از یثرب، دوازده تن مسلمان که از "اوس" و "خزرج" بودند، برای دیدار مجدد با حضرت به مکه رفتند و دعوت آن بزرگوار را که نویدبخش صداقت، صلح، آرامش و پرهیزگاری بود با این مفاد پذیرفتند. در سال سیزدهم هجرت، هنگام حج، هفتاد و سه مرد و دو زن در عقبه گرد آمدند. پیامبر (ص) همراه عمویش عباس بن عبدالمطلب با نمایندگان مدینه بر این پیمان بیعت کردند که با دشمن او دشمن و با دوست او دوست باشند که آن را "بیعه الحرب" نامیدند. با روند رو به رشد نفوذ اسلام در "یثرب" از یک سو و افزایش فشار و آزار مشرکان، خاتم انبیا (ص) جز ناتوانان، بیماران و محبوسان، تمام مسلمانان مکی و انصار مهاجر را از مکه به یثرب فرستاد.

قریش با اطلاع از ایجاد پایگاه در مدینه، درصدد قتل پیامبر (ص) برآمدند. پیامبر (ص) در شب عملی کردن توطئه، علی (ع) را در بستر خود خوابانید و خود با ابوبکر بن ابی‌قحافه در غار نزدیک مکه به نام "ثور" توقف و سپس به یثرب مهاجرت کرد. حضرت، روز دوشنبه ۱۲ ربیع‌الاول به قبا رسید. آن حضرت پس از چند روز توقف در محله قبا و با رسیدن حضرت علی (ع) راهی یثرب شد. وی ده سال بقیۀ عمر خود را در مدینه به عنوان پیشوای مردم و پیامبر قدرتمند و محبوب گذراند. در همین دوران بود که با مشرکان و منافقان جنگ‌های متعددی کرد. جنگ‌های آن حضرت، اغلب دفاعی و برای دفع تجاوز و حمله مشرکان بود. از جمله مشهورترین این نبردها عبارت است از: جنگ بدر، جنگ اُحد، جنگ احزاب، جنگ خیبر، جنگ مؤته، فتح مکه و جنگ حنین.

به نقل مشهور، پیامبر (ص) در ۲۸ صفر سال یازدهم هجری و پس از ۲۳ سال مجاهدت و سپری کردن فراز و نشیب‌های فراوان در راه دعوت به سوی حق، پس از چهارده روز بیماری و کسالت، رحلت فرمود.