دابه الارض چند خروج دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سر' به 'سر')
خط ۱۸: خط ۱۸:
[[پرونده:151931.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حیدر کامل]]]]
[[پرونده:151931.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حیدر کامل]]]]
::::::آقای '''[[حیدر کامل ]]'''، در کتاب ''«[[دجال آخرالزمان (کتاب)|دجال آخرالزمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[حیدر کامل ]]'''، در کتاب ''«[[دجال آخرالزمان (کتاب)|دجال آخرالزمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: "[[دابه الارض]] سه [[خروج]] دارد: در بیابان دورتر [[خروج]] می‌کند؛ ولی [[خبر]] آن به [[مکه]] نمی‌رسد سپس زمانی طولانی به صورت مخفی می‌ماند. آنگاه خروجی دیگر خواهد داشت که [[وصف]] آن در اهل بادیه بالا می‌گیرد و به [[مکه]] نیز می‌رسد"<ref>‌{{عربی|" لَهَا ثَلَاثَ خرجات مِنَ الدَّهْرِ. فَتَخْرُجُ خَرَجَتْ بِأَقْصَى الْيُمْنَ، فَيَنْشُرُ ذَكَرَهَا بِالْبَادِيَةِ فِي أَقْصَى الْبَادِيَةِ، وَ لَا يَدْخُلُ ذَكَرَهَا الْقَرْيَةِ - يَعْنِي مَكَّةَ - ثُمَّ تكمن زَمَاناً طَوِيلًا ثُمَّ تَخْرُجُ خَرَجَتْ أُخْرَى دُونَ تِلْكَ فيعلو ذَكَرَهَا فِي أَهْلِ الْبَادِيَةِ، وَ يَدْخُلُ ذَكَرَهَا الْقَرْيَةِ - يَعْنِي مَكَّةَ "}}.</ref>. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: "هنگامی که [[مردم]] در مسجدی که [[حرمت]]، [[خیر]] و [[کرامت]] آن از همه مساجد در نزد [[خدا]] عظیم‌تر است؛ یعنی [[مسجد الحرام]]، هستند اصلاً اعتنایی به [[مردم]] نمی‌کند و فقط در میان [[رکن و مقام]]، [[کف]] بر زبان آورده و خاک را از سرش می‌تکاند. این [[کار]] او موجب تقرق [[مردم]] یا فرار دسته جمعی آنان می‌گردد و گروهی از [[مؤمنان]] بر جای خود باقی می‌مانند و می‌دانند که نمی‌توانند او را در مانده نمایند. [[دابه الارض]] از آنان آغاز می‌کند. صورت آنان برافروخته می‌شود و مانند ستاره‌ای درخشان می‌درخشد. او بر [[زمین]] [[استیلا]] می‌یابد. هیچ کس را یارای دستیابی به او یا گریز از او نیست تا اینکه مردی از او به [[نماز]] پناه می‌برد. او از پشت [[سر]] به او نزدیک می‌گردد و می‌گوید: ای فلانی! ای فلانی! اکنون [[نماز]] می‌خوانی؟ بوسه‌ای بر صورت او می‌زند و نشانی بر صورت او باقی می‌گذارد و می‌رود و با [[مردم]] در اموالشان شریک می‌گردد و در شهرها با آنان [[مصاحبت]] می‌نماید. [[مؤمن]] را از [[کافر]] باز می‌شناساند؛ به گونه‌ای که [[مؤمن]] می‌گوید: ای [[کافر]]! [[حق]] مرا بده و [[کافر]] می‌گوید: ای [[مؤمن]]! [[حق]] مرا بده"<ref>‌{{عربی|" ثُمَّ بَيْنَمَا النَّاسُ فِي أَعْظَمِ الْمَسَاجِدِ عَلَى اللَّهِ حُرْمَةً وَ أَكْرَمَهَا: الْمَسْجِدُ الْحَرَامِ، لَمْ يرعهم إِلَّا وَ هِيَ تَرْغُو بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ، تَنْفُضُ عَنْ رَأْسِهَا التُّرَابِ، فَارْفُضِ النَّاسِ عَنْهَا شَتَّى وَ مَعاً، وَ بَقِيَتْ عِصَابَةُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ، وَ عَرَفُوا أَنَّهُمْ لَمْ يعجزوا اللَّهُ، فَبَدَأْتُ بِهِمْ فُجْلَةً وُجُوهَهُمْ حَتَّى جَعَلْتَهَا كَأَنَّهَا الْكَوْكَبُ الدُّرِّيِّ، وَ وَلَّتِ فِي الْأَرْضِ لَا يُدْرِكُهَا طَالِبٍ، وَ لَا يَنْجُو مِنْهَا هَارِبُ، حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ لْيَتَعَوَّذْ مِنْهَا بِالصَّلَاةِ، فَتَأْتِيهِ مِنْ خَلْفِهِ فَتَقُولُ: يَا فُلَانُ، الْآنَ تُصَلِّي؟ فَيُقْبَلَ عَلَيْهَا فتسمه فِي وَجْهِهِ، ثُمَّ تَنْطَلِقُ وَ يَشْتَرِكُ النَّاسُ فِي الْأَمْوَالِ، وَ يَصْطَحِبُونَ فِي الْأَمْصَارِ، يُعْرَفُ الْمُؤْمِنِ مِنَ الْكَافِرِ، حَتَّى إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَقُولُ: يَا كَافِرُ، اقْضِنِي حَقِّي. وَ حَتَّى إِنَّ الْكَافِرَ لَيَقُولُ: يَا مُؤْمِنُ، اقْضِنِي حَقِّي "}}؛ معجم احادیث الأمام المهدی {{ع}}، شیخ علی کورانی، ج ۲، ص ۱۷۰.</ref>؛ و گفته شده است که [[دابه الارض]] (جنبنده) قبل از [[قیامت]] دو [[بار]] [[خروج]] می‌نمای تاجایی که مردانی در آن از پای در می‌آیند. سپس [[بار]] سوم در عظیم‌ترین [[مسجد]] شما [[خروج]] می‌کند و به سوی [[مردم]] می‌رود. در آن حال آنها پیرامون مردی گرد آمده‌اند به آنان می‌گوید: سبب [[اجماع]] شما نزد [[دشمن]] [[خدا]] چیست؟ آنگاه آنان به سرعت پراکنده می‌شوند. در آن هنگام او بر [[کافر]] نشان می‌گذارد؛ به گونه‌ای که دو مرد که با یکدیگر معامله می‌کنند می‌گویند: ای [[مؤمن]]! این را بگیر و او هم می‌گوید: ای [[کافر]]! این را بگیر<ref>معجم احادیث الأمام المهدی {{ع}}، شیخ علی کورانی، ج ۲، ص ۱۶۷.</ref>»<ref>[[حیدر کامل]]، [[دجال آخرالزمان (کتاب)|دجال آخرالزمان]]، ص 286-288 .</ref>.
::::::«[[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: "[[دابه الارض]] سه [[خروج]] دارد: در بیابان دورتر [[خروج]] می‌کند؛ ولی [[خبر]] آن به [[مکه]] نمی‌رسد سپس زمانی طولانی به صورت مخفی می‌ماند. آنگاه خروجی دیگر خواهد داشت که [[وصف]] آن در اهل بادیه بالا می‌گیرد و به [[مکه]] نیز می‌رسد"<ref>‌{{عربی|" لَهَا ثَلَاثَ خرجات مِنَ الدَّهْرِ. فَتَخْرُجُ خَرَجَتْ بِأَقْصَى الْيُمْنَ، فَيَنْشُرُ ذَكَرَهَا بِالْبَادِيَةِ فِي أَقْصَى الْبَادِيَةِ، وَ لَا يَدْخُلُ ذَكَرَهَا الْقَرْيَةِ - يَعْنِي مَكَّةَ - ثُمَّ تكمن زَمَاناً طَوِيلًا ثُمَّ تَخْرُجُ خَرَجَتْ أُخْرَى دُونَ تِلْكَ فيعلو ذَكَرَهَا فِي أَهْلِ الْبَادِيَةِ، وَ يَدْخُلُ ذَكَرَهَا الْقَرْيَةِ - يَعْنِي مَكَّةَ "}}.</ref>. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: "هنگامی که [[مردم]] در مسجدی که [[حرمت]]، [[خیر]] و [[کرامت]] آن از همه مساجد در نزد [[خدا]] عظیم‌تر است؛ یعنی [[مسجد الحرام]]، هستند اصلاً اعتنایی به [[مردم]] نمی‌کند و فقط در میان [[رکن و مقام]]، [[کف]] بر زبان آورده و خاک را از سرش می‌تکاند. این [[کار]] او موجب تقرق [[مردم]] یا فرار دسته جمعی آنان می‌گردد و گروهی از [[مؤمنان]] بر جای خود باقی می‌مانند و می‌دانند که نمی‌توانند او را در مانده نمایند. [[دابه الارض]] از آنان آغاز می‌کند. صورت آنان برافروخته می‌شود و مانند ستاره‌ای درخشان می‌درخشد. او بر [[زمین]] [[استیلا]] می‌یابد. هیچ کس را یارای دستیابی به او یا گریز از او نیست تا اینکه مردی از او به [[نماز]] پناه می‌برد. او از پشت سر به او نزدیک می‌گردد و می‌گوید: ای فلانی! ای فلانی! اکنون [[نماز]] می‌خوانی؟ بوسه‌ای بر صورت او می‌زند و نشانی بر صورت او باقی می‌گذارد و می‌رود و با [[مردم]] در اموالشان شریک می‌گردد و در شهرها با آنان [[مصاحبت]] می‌نماید. [[مؤمن]] را از [[کافر]] باز می‌شناساند؛ به گونه‌ای که [[مؤمن]] می‌گوید: ای [[کافر]]! [[حق]] مرا بده و [[کافر]] می‌گوید: ای [[مؤمن]]! [[حق]] مرا بده"<ref>‌{{عربی|" ثُمَّ بَيْنَمَا النَّاسُ فِي أَعْظَمِ الْمَسَاجِدِ عَلَى اللَّهِ حُرْمَةً وَ أَكْرَمَهَا: الْمَسْجِدُ الْحَرَامِ، لَمْ يرعهم إِلَّا وَ هِيَ تَرْغُو بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ، تَنْفُضُ عَنْ رَأْسِهَا التُّرَابِ، فَارْفُضِ النَّاسِ عَنْهَا شَتَّى وَ مَعاً، وَ بَقِيَتْ عِصَابَةُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ، وَ عَرَفُوا أَنَّهُمْ لَمْ يعجزوا اللَّهُ، فَبَدَأْتُ بِهِمْ فُجْلَةً وُجُوهَهُمْ حَتَّى جَعَلْتَهَا كَأَنَّهَا الْكَوْكَبُ الدُّرِّيِّ، وَ وَلَّتِ فِي الْأَرْضِ لَا يُدْرِكُهَا طَالِبٍ، وَ لَا يَنْجُو مِنْهَا هَارِبُ، حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ لْيَتَعَوَّذْ مِنْهَا بِالصَّلَاةِ، فَتَأْتِيهِ مِنْ خَلْفِهِ فَتَقُولُ: يَا فُلَانُ، الْآنَ تُصَلِّي؟ فَيُقْبَلَ عَلَيْهَا فتسمه فِي وَجْهِهِ، ثُمَّ تَنْطَلِقُ وَ يَشْتَرِكُ النَّاسُ فِي الْأَمْوَالِ، وَ يَصْطَحِبُونَ فِي الْأَمْصَارِ، يُعْرَفُ الْمُؤْمِنِ مِنَ الْكَافِرِ، حَتَّى إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَقُولُ: يَا كَافِرُ، اقْضِنِي حَقِّي. وَ حَتَّى إِنَّ الْكَافِرَ لَيَقُولُ: يَا مُؤْمِنُ، اقْضِنِي حَقِّي "}}؛ معجم احادیث الأمام المهدی {{ع}}، شیخ علی کورانی، ج ۲، ص ۱۷۰.</ref>؛ و گفته شده است که [[دابه الارض]] (جنبنده) قبل از [[قیامت]] دو [[بار]] [[خروج]] می‌نمای تاجایی که مردانی در آن از پای در می‌آیند. سپس [[بار]] سوم در عظیم‌ترین [[مسجد]] شما [[خروج]] می‌کند و به سوی [[مردم]] می‌رود. در آن حال آنها پیرامون مردی گرد آمده‌اند به آنان می‌گوید: سبب [[اجماع]] شما نزد [[دشمن]] [[خدا]] چیست؟ آنگاه آنان به سرعت پراکنده می‌شوند. در آن هنگام او بر [[کافر]] نشان می‌گذارد؛ به گونه‌ای که دو مرد که با یکدیگر معامله می‌کنند می‌گویند: ای [[مؤمن]]! این را بگیر و او هم می‌گوید: ای [[کافر]]! این را بگیر<ref>معجم احادیث الأمام المهدی {{ع}}، شیخ علی کورانی، ج ۲، ص ۱۶۷.</ref>»<ref>[[حیدر کامل]]، [[دجال آخرالزمان (کتاب)|دجال آخرالزمان]]، ص 286-288 .</ref>.


==پرسش‌های وابسته==
==پرسش‌های وابسته==

نسخهٔ ‏۲۴ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۵۸

الگو:پرسش غیرنهایی

دابه الارض چند خروج دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانه‌های ظهور امام مهدی
مدخل اصلیمسیح دجال
مدخل وابسته؟

دابه الارض چند خروج دارد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

حیدر کامل
آقای حیدر کامل ، در کتاب «دجال آخرالزمان» در این‌باره گفته است:
«رسول خدا(ص) فرمودند: "دابه الارض سه خروج دارد: در بیابان دورتر خروج می‌کند؛ ولی خبر آن به مکه نمی‌رسد سپس زمانی طولانی به صورت مخفی می‌ماند. آنگاه خروجی دیگر خواهد داشت که وصف آن در اهل بادیه بالا می‌گیرد و به مکه نیز می‌رسد"[۱]. رسول خدا(ص) فرمودند: "هنگامی که مردم در مسجدی که حرمت، خیر و کرامت آن از همه مساجد در نزد خدا عظیم‌تر است؛ یعنی مسجد الحرام، هستند اصلاً اعتنایی به مردم نمی‌کند و فقط در میان رکن و مقام، کف بر زبان آورده و خاک را از سرش می‌تکاند. این کار او موجب تقرق مردم یا فرار دسته جمعی آنان می‌گردد و گروهی از مؤمنان بر جای خود باقی می‌مانند و می‌دانند که نمی‌توانند او را در مانده نمایند. دابه الارض از آنان آغاز می‌کند. صورت آنان برافروخته می‌شود و مانند ستاره‌ای درخشان می‌درخشد. او بر زمین استیلا می‌یابد. هیچ کس را یارای دستیابی به او یا گریز از او نیست تا اینکه مردی از او به نماز پناه می‌برد. او از پشت سر به او نزدیک می‌گردد و می‌گوید: ای فلانی! ای فلانی! اکنون نماز می‌خوانی؟ بوسه‌ای بر صورت او می‌زند و نشانی بر صورت او باقی می‌گذارد و می‌رود و با مردم در اموالشان شریک می‌گردد و در شهرها با آنان مصاحبت می‌نماید. مؤمن را از کافر باز می‌شناساند؛ به گونه‌ای که مؤمن می‌گوید: ای کافر! حق مرا بده و کافر می‌گوید: ای مؤمن! حق مرا بده"[۲]؛ و گفته شده است که دابه الارض (جنبنده) قبل از قیامت دو بار خروج می‌نمای تاجایی که مردانی در آن از پای در می‌آیند. سپس بار سوم در عظیم‌ترین مسجد شما خروج می‌کند و به سوی مردم می‌رود. در آن حال آنها پیرامون مردی گرد آمده‌اند به آنان می‌گوید: سبب اجماع شما نزد دشمن خدا چیست؟ آنگاه آنان به سرعت پراکنده می‌شوند. در آن هنگام او بر کافر نشان می‌گذارد؛ به گونه‌ای که دو مرد که با یکدیگر معامله می‌کنند می‌گویند: ای مؤمن! این را بگیر و او هم می‌گوید: ای کافر! این را بگیر[۳]»[۴].

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. " لَهَا ثَلَاثَ خرجات مِنَ الدَّهْرِ. فَتَخْرُجُ خَرَجَتْ بِأَقْصَى الْيُمْنَ، فَيَنْشُرُ ذَكَرَهَا بِالْبَادِيَةِ فِي أَقْصَى الْبَادِيَةِ، وَ لَا يَدْخُلُ ذَكَرَهَا الْقَرْيَةِ - يَعْنِي مَكَّةَ - ثُمَّ تكمن زَمَاناً طَوِيلًا ثُمَّ تَخْرُجُ خَرَجَتْ أُخْرَى دُونَ تِلْكَ فيعلو ذَكَرَهَا فِي أَهْلِ الْبَادِيَةِ، وَ يَدْخُلُ ذَكَرَهَا الْقَرْيَةِ - يَعْنِي مَكَّةَ ".
  2. " ثُمَّ بَيْنَمَا النَّاسُ فِي أَعْظَمِ الْمَسَاجِدِ عَلَى اللَّهِ حُرْمَةً وَ أَكْرَمَهَا: الْمَسْجِدُ الْحَرَامِ، لَمْ يرعهم إِلَّا وَ هِيَ تَرْغُو بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ، تَنْفُضُ عَنْ رَأْسِهَا التُّرَابِ، فَارْفُضِ النَّاسِ عَنْهَا شَتَّى وَ مَعاً، وَ بَقِيَتْ عِصَابَةُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ، وَ عَرَفُوا أَنَّهُمْ لَمْ يعجزوا اللَّهُ، فَبَدَأْتُ بِهِمْ فُجْلَةً وُجُوهَهُمْ حَتَّى جَعَلْتَهَا كَأَنَّهَا الْكَوْكَبُ الدُّرِّيِّ، وَ وَلَّتِ فِي الْأَرْضِ لَا يُدْرِكُهَا طَالِبٍ، وَ لَا يَنْجُو مِنْهَا هَارِبُ، حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ لْيَتَعَوَّذْ مِنْهَا بِالصَّلَاةِ، فَتَأْتِيهِ مِنْ خَلْفِهِ فَتَقُولُ: يَا فُلَانُ، الْآنَ تُصَلِّي؟ فَيُقْبَلَ عَلَيْهَا فتسمه فِي وَجْهِهِ، ثُمَّ تَنْطَلِقُ وَ يَشْتَرِكُ النَّاسُ فِي الْأَمْوَالِ، وَ يَصْطَحِبُونَ فِي الْأَمْصَارِ، يُعْرَفُ الْمُؤْمِنِ مِنَ الْكَافِرِ، حَتَّى إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَقُولُ: يَا كَافِرُ، اقْضِنِي حَقِّي. وَ حَتَّى إِنَّ الْكَافِرَ لَيَقُولُ: يَا مُؤْمِنُ، اقْضِنِي حَقِّي "؛ معجم احادیث الأمام المهدی (ع)، شیخ علی کورانی، ج ۲، ص ۱۷۰.
  3. معجم احادیث الأمام المهدی (ع)، شیخ علی کورانی، ج ۲، ص ۱۶۷.
  4. حیدر کامل، دجال آخرالزمان، ص 286-288 .