فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'ef>طاهری؛حبیب‌الله، [[سیمای' به 'ef>طاهری، حبیب‌الله، [[سیمای')
جز (جایگزینی متن - '<ref>مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص' به '<ref>تونه‌ای، مجتبی، [[موعودنامه (کتا...)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۶: خط ۲۶:
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«فلسفه انتظار، دمیدن روح امیدواری و پایداری است. انتظار و عقیده به ظهور مصلح، شیعه را در جریان زمان، برای مقاومت پرورش داد و جامعه شیعه را از زوال نگاه داشت و تا امروز، این عقیده، عامل بقای شیعه و پایداری اوست. شیعیانی که با وضعیت اسفبار حکومت [[بنی امیه]] و [[بنی عباس]]، روبه‌رو شده بودند، اگر منتظر و آینده‌بین نبودند و اعتقاد به پیروزی حق و عدالت نداشتند، هرگز برای‌شان حال مقاومت باقی نمی‌ماند و از دگرگون شدن اوضاع ناامید می‌شدند و ریشه هرحرکت و پایداری در آن‌ها خشک می‌شد. اما قرآن کریم بشارت داده و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[حضرت علی]] {{ع}} نیز وعده داده‌اند که این دین، پایدار می‌ماند و همیشه، حق پیروز است. پس از رحلت [[رسول خدا]] {{صل}} تا به امروز، ریشه همه حرکت‌ها و نهضت‌های [[شیعه]] علیه باطل، همین فلسفه انتظار و عقیده به ادامه مبارزه [[حق]] و باطل بوده است. این همان فلسفه‌ای است که در ادیان گذشته نیز مایه امیدواری پیروان آن‌ها و مشوق آنان به پایداری بوده است. پس فلسفه انتظار، مانند یک عامل و ماده حیاتی مهم، در تمام ادیان آسمانی وجود داشته و رمز بقا و موجودیت آنان بوده است و اکنون هم از عوامل بقای جامعه مسلمانان است<ref>امامت و مهدویت، ج ۱، ص ۳۹۴.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۴۶.</ref>.
::::::«فلسفه انتظار، دمیدن روح امیدواری و پایداری است. انتظار و عقیده به ظهور مصلح، شیعه را در جریان زمان، برای مقاومت پرورش داد و جامعه شیعه را از زوال نگاه داشت و تا امروز، این عقیده، عامل بقای شیعه و پایداری اوست. شیعیانی که با وضعیت اسفبار حکومت [[بنی امیه]] و [[بنی عباس]]، روبه‌رو شده بودند، اگر منتظر و آینده‌بین نبودند و اعتقاد به پیروزی حق و عدالت نداشتند، هرگز برای‌شان حال مقاومت باقی نمی‌ماند و از دگرگون شدن اوضاع ناامید می‌شدند و ریشه هرحرکت و پایداری در آن‌ها خشک می‌شد. اما قرآن کریم بشارت داده و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[حضرت علی]] {{ع}} نیز وعده داده‌اند که این دین، پایدار می‌ماند و همیشه، حق پیروز است. پس از رحلت [[رسول خدا]] {{صل}} تا به امروز، ریشه همه حرکت‌ها و نهضت‌های [[شیعه]] علیه باطل، همین فلسفه انتظار و عقیده به ادامه مبارزه [[حق]] و باطل بوده است. این همان فلسفه‌ای است که در ادیان گذشته نیز مایه امیدواری پیروان آن‌ها و مشوق آنان به پایداری بوده است. پس فلسفه انتظار، مانند یک عامل و ماده حیاتی مهم، در تمام ادیان آسمانی وجود داشته و رمز بقا و موجودیت آنان بوده است و اکنون هم از عوامل بقای جامعه مسلمانان است<ref>امامت و مهدویت، ج ۱، ص ۳۹۴.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۴۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
==پرسش‌های وابسته==
==پرسش‌های وابسته==

نسخهٔ ‏۱۸ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۰

الگو:پرسش غیرنهایی

فلسفه انتظار چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت

فلسفه انتظار چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

حبیب‌الله طاهری

حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب‌الله طاهری در کتاب «سیمای آفتاب» در این‌باره گفته‌است:

  • «مسلمانان عموماً و شیعیان خصوصاً منتظرند که سراسر گیتی را عدل و علم و توحید و ایمان و برابری و برادری فرا گیرد و آن رهبری که وعده ظهور او در قرآن و صدها احادیث معتبر وارد شده است، ظاهر شود و آیین توحیدی اسلام را که درشرق و غرب جهان وارد شده است، ظاهر کرده و گسترش دهد و امت واحد، حکومت واحد، قانون واحد و نظام واحد تمام افراد بشر را متحد، هم‌صدا، هم‌قدم و به هم پیوسته سازد. این عقیده به ظهور مصلح منتظر است که شیعه را در جریان زمان برای مقاومت در برابر صدمات و لطماتی که بر دعوتی وارد می‌شده و آن را متلاشی می‌کرد، پرورش داد و فکر شیعه را که فکر خالص اسلامی است و جامعه شیعه را از زوال و انقراض نگاه داشت و تا امروز این فکر و عقیده و ایمان، عامل بقای شیعه و پایداری و استقامت اوست. شیعیانی که با آن وضع جانگزای حکومت بنی‌امیه و بنی‌عباس روبرو شده بودند، آنچنان که تمام حیثیات و شؤون ظاهری و اجتماعی آنها الغا شده و از همه مشاغل محروم و در همه جا مورد تعقیب و زیر نظر جاسوسان حکومت قرار گرفته و از کمترین مجازات، یعنی زندان تا مجازاتهای شدید، یعنی بریدن دست و پا و زبان و بینی و شکنجه‌های غیر قابل تحمل دیگر را تحمل می‌کردند، اگر منتظر و اینده بین نبودند و اعتقاد به پیروزی حق و عدالت و شکست باطل و ستم نداشتند، با اینکه همه چیز را از دست رفته می‌دیدند، هر برایشان حال مقاومت باقی نمی‌ماند و همه اگر در دل شکست خورده و تسلیم می‌گشتند و از دگرگون شدن اوضاع، عوض شدن و ورق خوردن صفحه تاریخ ناامید می‌شدند، ریشه هر نهضت و حرکت و پایداری در آنها خشک می‌شد. اما پیامبر اکرم(ص) و علی(ع) وعده داده و قرآن مجید نیز بشارت داده است که این دین پایدار نمی‌ماند و این راه بسته نمی‌شود و این نزاع و نبرد حق و باطل با غلبه ظاهری جباران تاریخ، مانند یزید ولید و زیاد و حجاج و هارون و دیگران نیز پایان نمی‌پذیرد. پس از رحلت رسول خدا(ص) و شهادت امیرالمومنین(ع) و سیدالشهدا(ع) تا به امروز، ریشه تمام حرکات و نهضتهای شیعه و مسلمین علیه باطل و استثمارگران، همین فسلفه اجتماعی انتظار و عقیده به ادامه مبارزه حق و باطل تا پیروزی مطلق بوده است که می‌بینیم همیشه از میان شکست‌ها و پیروزی‌ مطلق بوده است که می‌بینیم همیشه از میان شکست‌ها و پیروزی‌هایی آشکار و در عین ذلت ظاهری، پرتو شعاع عزت و سربلندی و آقایی نمودار شده است و اراده‌ها و همت‌ها به حرکت و جنبش در می‌آید و افراد با اراده و مصمم و متعهد وارد میدان می‌شوند و هرچه دشمنان حق و عدالت، مسلمانان را می‌کشند و به زندان می‌اندازند و هرگونه شکنجه و عذابی را درباره آنها اجرا می‌کنند و آنها را از اجرای قوانین اسلام و برقرار کردن شعائر دینی، با زور و تطمیع باز می‌دارند، و تعلیم و تربیتشان و مطبوعات و تبلیغات و تمام وسایل ارتباط جمعی و رسانه‌های گروهی را ضد اسلام و منحرف کننده می‌سازند. این است فسلفه بزرگ اجتماعی انتظار ظهور و یکی از اسرار غیبت حضرت مهدی (ع) از این رو، ثواب منتظرین، مانند ثواب مجاهدین و بلکه شهیدان بدر و احد است. این همان فلسفه‌ای است که در ادیان گذشته نیز مایه امیدواری پیروان آنها و مشوق آنان به استقامت و پایداری و مقاومت و جهاد بوده است. در حقیقت، انتظار، فلسفه محکم و استواری است که مورد توجه تمام ادیان بوده و همه به این عقیده داشته‌اند، به این معنا که از سنن و نوامیس ثابتی است که همه ادیان آسمانی در بقای خود از آن مایه گرفته و همه در انتظار آینده‌ای عالی‌تر و بهتر بوده‌اند. اسلام نیز که دین جامع و خاتم است به تمام آنها نوید داده که خورشید جهانتاب اسلام طلوع خواهد کرد، عالم و تمام پیروان ادیان را از انتظار بیرون خواهد آورد. مسأله انتظار در اسلام در ظهور مصلح و منجی آخرالزمان و ولی دوران، حضرت مهدی (ع) که در بیت رسالت و از فرزند علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) و نهمین فرزند حسین است، خلاصه شد.
بنابراین، چنانکه از بررسی‌های عمیق و دقیق در تاریخ و در فسلفه ادیان و در قرآن کریم و احادیث و روایات استفاده می‌شود، فلسفه انتظار، مانند یک عامل و ماده حیاتی مهم در تمام ادیان آسمانی وجود داشته و رمز بقا و موجودیت آنان بوده است و اکنون هم از عوامل بقای جامعه مسلمانان است[۱]»[۲].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. آیت الله صافی، امامت و مهدویت، ج ۱، ص ۳۹۴.
  2. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص: ۲۰۹ - ۲۱۱.
  3. امامت و مهدویت، ج ۱، ص ۳۹۴.
  4. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۴۶.