معاد در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{خرد}} {{نبوت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font...» ایجاد کرد) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
*[[هدف]] اصلی [[پیامبران]] [[آگاه]] ساختن [[مردم]] از مبدأ و [[معاد]] است. [[معاد]] از اجزای مهم و متمم [[خلقت]] است؛ زیرا بدون آن، [[خلقت]]، بیهوده و ناقص است<ref>{{متن قرآن| أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لا تُرْجَعُونَ }}؛ سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵.</ref>. پیوند [[معاد]] با [[زندگی]] [[دنیا]] انکارناپذیر است. [[اخبار]] [[معاد]] از پیشگوییهای غیبی است که جز از [[راه وحی]] و إخبار [[پیامبران]] راهی بدان نیست و [[یقین]] بر آن فراهم نمیآید. از این روی، [[اعتقاد]] به [[معاد]] وابسته به [[ایمان]] به [[وحی]] و [[نبوت]] است<ref>معاد، فلسفی/ ۱/ ۱۱/ ۱.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 411.</ref>. | *[[هدف]] اصلی [[پیامبران]] [[آگاه]] ساختن [[مردم]] از مبدأ و [[معاد]] است. [[معاد]] از اجزای مهم و متمم [[خلقت]] است؛ زیرا بدون آن، [[خلقت]]، بیهوده و ناقص است<ref>{{متن قرآن| أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لا تُرْجَعُونَ }}؛ سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵.</ref>. پیوند [[معاد]] با [[زندگی]] [[دنیا]] انکارناپذیر است. [[اخبار]] [[معاد]] از پیشگوییهای غیبی است که جز از [[راه وحی]] و إخبار [[پیامبران]] راهی بدان نیست و [[یقین]] بر آن فراهم نمیآید. از این روی، [[اعتقاد]] به [[معاد]] وابسته به [[ایمان]] به [[وحی]] و [[نبوت]] است<ref>معاد، فلسفی/ ۱/ ۱۱/ ۱.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 411.</ref>. | ||
*[[متکلمان]] [[مسلمان]] برای [[اثبات معاد]]، افزون بر [[ادله]] [[نقلی]]، از [[ادله عقلی]] نیز سود بردهاند. یکی از [[دلایل]] مشهور [[عقلی]] این است که [[تکلیف]] به [[اوامر و نواهی]] [[الهی]]، مستلزم وجود [[پاداش]] و [[کیفر]] است؛ اما همه کیفرها و پاداشها در [[دنیا]] جاری نمیشوند و بسیاری از [[گناهکاران]] و [[ستمگران]] در [[دنیا]] از [[رفاه]] و [[آسایش]] بهرهمندند و در برابر، شماری فراوان از [[مؤمنان]] [[پرهیزگار]] در [[دنیا]] به حال [[سختی]] و رنجاند. [[دادگری]] [[خداوند]] ایجاب میکند که سرانجام، اینان به سزای عمل خویش برسند و بدین سان، وجود سرای [[آخرت]] به اثبات میرسد<ref>دائرة المعارف فارسی، ۲/ ۲۷۹۹.</ref>. ترسیم سیمایی روشن از چند و چون [[روز قیامت]] برای ما ممکن نیست و از این رو، به آنچه در [[آیات]] و [[روایات]] آمده است، باید بسنده کرد. | *[[متکلمان]] [[مسلمان]] برای [[اثبات معاد]]، افزون بر [[ادله]] [[نقلی]]، از [[ادله عقلی]] نیز سود بردهاند. یکی از [[دلایل]] مشهور [[عقلی]] این است که [[تکلیف]] به [[اوامر و نواهی]] [[الهی]]، مستلزم وجود [[پاداش]] و [[کیفر]] است؛ اما همه کیفرها و پاداشها در [[دنیا]] جاری نمیشوند و بسیاری از [[گناهکاران]] و [[ستمگران]] در [[دنیا]] از [[رفاه]] و [[آسایش]] بهرهمندند و در برابر، شماری فراوان از [[مؤمنان]] [[پرهیزگار]] در [[دنیا]] به حال [[سختی]] و رنجاند. [[دادگری]] [[خداوند]] ایجاب میکند که سرانجام، اینان به سزای عمل خویش برسند و بدین سان، وجود سرای [[آخرت]] به اثبات میرسد<ref>دائرة المعارف فارسی، ۲/ ۲۷۹۹.</ref>. ترسیم سیمایی روشن از چند و چون [[روز قیامت]] برای ما ممکن نیست و از این رو، به آنچه در [[آیات]] و [[روایات]] آمده است، باید بسنده کرد. | ||
[[قیامت]] روزی است که [[خداوند]]، همه [[آدمیان]]- [[مؤمن]] و [[کافر]] و [[نیک]] و بد و [[امیر]] و [[اسیر]]- را دوباره زنده میکند و به آنچه در [[زندگی]] [[دنیایی]] کردهاند، برمیرسد و [[نیکان]] را [[پاداش]] میدهد و بدان را به [[کیفر]] میرساند<ref>معاد، فلسفی/ ۱/ ۱۴۷.</ref>. [[اسرار]] [[مردم]] در [[قیامت]] [[آشکار]] میگردد و [[پاکی]] و ناپاکی از سیمای خوبان و بدان بازشناخته میگردد. [[قیامت]]، هنگامه [[حسرت]] و [[ندامت]] است؛ زیرا چون [[آدمیان]] به عرصه [[قیامت]] درمیآیند و از اوضاع آن [[آگاه]] میگردند، درمییابند که توشه [[شایسته]] و بایستهای برای آن همراه نیاوردهاند و [[عمر]] خویش به [[غفلت]] گذرانیدهاند<ref>{{متن قرآن| وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ وَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ}}؛ سوره مریم، آیه ۳۹.</ref>.[[قیامت]]، روزی است که نه [[مال]] [[آدمی]] نفعی میبخشد و نه [[زن]] و [[فرزند]] او به فریادش میرسند. تنها [[قلب]] [[پاک]] از [[شرک]] و [[نفاق]] و منزه از [[زشتی]] و [[گناه]] است که سود میبخشد<ref>{{متن قرآن|يَوْمَ لا يَنفَعُ مَالٌ وَلا بَنُونَ إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ }}؛ سوره شعراء، آیه ۸۸ و ۸۹.</ref>. در آن روز [[مردم]] با نفخ صور [[اسرافیل]] به [[زندگی]] بازمیآیند و در آستان [[الهی]] حضور مییابند و چونان به [[هراس]] میافتند که به [[ذلت]] میافتند<ref>{{متن قرآن|فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَيْءٍ نُّكُرٍ خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الأَجْدَاثِ كَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ}}؛ سوره قمر، آیه ۶ و ۷.</ref> و همانند پروانگان، سرگردان و پراکنده میشوند<ref>{{متن قرآن|يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ}}؛ سوره قارعه، آیه ۴ و ۵.</ref>. در [[قیامت]]، هر کس در پی [[نجات]] خویش است و از دیگران غافل میماند<ref>{{متن قرآن|يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُم بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ}}؛ سوره حج، آیه ۲.</ref>. [[مردم]] ناگهان به خود میآیند و درمییابند که [[قیامت]] به پا شده است و هر کس در [[اندیشه]] کشته خویش فرو میرود و خود را رهین آن میبیند<ref>{{متن قرآن|وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ وَلا تَمْنُن تَسْتَكْثِرُ وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ }}؛ سوره مدثر، آیه ۷۴.</ref> همه [[مردم]]- جز [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]]- انگشت [[ندامت]] و [[حسرت]] به دندان میگیرند و در [[غم]] و اندوهی بیپایان فرو میروند. [[برادر]] از [[برادر]] میگریزد و [[مادر]]، [[فرزند]] دلبند خویش را وامیگذارد و پسر در دیده [[پدر]]، بیمقدار میشود<ref>{{متن قرآن|فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ ضَاحِكَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ أُوْلَئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ}}؛ سوره عبس، آیه ۳۳- ۴۲.</ref>. مواقف پنجاهگانه بر پا میگردد و در زمانی دراز به [[قدر]] پنجاه هزار سال، به حساب [[آدمیان]] رسیدگی میشود<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 412.</ref>. | *[[قیامت]] روزی است که [[خداوند]]، همه [[آدمیان]]- [[مؤمن]] و [[کافر]] و [[نیک]] و بد و [[امیر]] و [[اسیر]]- را دوباره زنده میکند و به آنچه در [[زندگی]] [[دنیایی]] کردهاند، برمیرسد و [[نیکان]] را [[پاداش]] میدهد و بدان را به [[کیفر]] میرساند<ref>معاد، فلسفی/ ۱/ ۱۴۷.</ref>. [[اسرار]] [[مردم]] در [[قیامت]] [[آشکار]] میگردد و [[پاکی]] و ناپاکی از سیمای خوبان و بدان بازشناخته میگردد. [[قیامت]]، هنگامه [[حسرت]] و [[ندامت]] است؛ زیرا چون [[آدمیان]] به عرصه [[قیامت]] درمیآیند و از اوضاع آن [[آگاه]] میگردند، درمییابند که توشه [[شایسته]] و بایستهای برای آن همراه نیاوردهاند و [[عمر]] خویش به [[غفلت]] گذرانیدهاند<ref>{{متن قرآن| وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ وَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ}}؛ سوره مریم، آیه ۳۹.</ref>.[[قیامت]]، روزی است که نه [[مال]] [[آدمی]] نفعی میبخشد و نه [[زن]] و [[فرزند]] او به فریادش میرسند. تنها [[قلب]] [[پاک]] از [[شرک]] و [[نفاق]] و منزه از [[زشتی]] و [[گناه]] است که سود میبخشد<ref>{{متن قرآن|يَوْمَ لا يَنفَعُ مَالٌ وَلا بَنُونَ إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ }}؛ سوره شعراء، آیه ۸۸ و ۸۹.</ref>. در آن روز [[مردم]] با نفخ صور [[اسرافیل]] به [[زندگی]] بازمیآیند و در آستان [[الهی]] حضور مییابند و چونان به [[هراس]] میافتند که به [[ذلت]] میافتند<ref>{{متن قرآن|فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَيْءٍ نُّكُرٍ خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الأَجْدَاثِ كَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ}}؛ سوره قمر، آیه ۶ و ۷.</ref> و همانند پروانگان، سرگردان و پراکنده میشوند<ref>{{متن قرآن|يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ}}؛ سوره قارعه، آیه ۴ و ۵.</ref>. در [[قیامت]]، هر کس در پی [[نجات]] خویش است و از دیگران غافل میماند<ref>{{متن قرآن|يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُم بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ}}؛ سوره حج، آیه ۲.</ref>. [[مردم]] ناگهان به خود میآیند و درمییابند که [[قیامت]] به پا شده است و هر کس در [[اندیشه]] کشته خویش فرو میرود و خود را رهین آن میبیند<ref>{{متن قرآن|وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ وَلا تَمْنُن تَسْتَكْثِرُ وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ }}؛ سوره مدثر، آیه ۷۴.</ref> همه [[مردم]]- جز [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]]- انگشت [[ندامت]] و [[حسرت]] به دندان میگیرند و در [[غم]] و اندوهی بیپایان فرو میروند. [[برادر]] از [[برادر]] میگریزد و [[مادر]]، [[فرزند]] دلبند خویش را وامیگذارد و پسر در دیده [[پدر]]، بیمقدار میشود<ref>{{متن قرآن|فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ ضَاحِكَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ أُوْلَئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ}}؛ سوره عبس، آیه ۳۳- ۴۲.</ref>. مواقف پنجاهگانه بر پا میگردد و در زمانی دراز به [[قدر]] پنجاه هزار سال، به حساب [[آدمیان]] رسیدگی میشود<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 412.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== |
نسخهٔ ۲۶ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۶
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث لشکریان شیطان است. "لشکریان شیطان" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل لشکریان شیطان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- از اصول اعتقادی دین اسلام است که قرآن کریم و روایات پیامبر اسلام (ص) و امامان معصوم (ع) به صورت قطعی از آن سخن گفتهاند. کسی که معاد را باور نکند، از دین اسلام بیرون است و حکم مسلمانی بر او جاری نیست. همه ادیان آسمانی از زندگی پس از مرگ خبر دادهاند و بر این اتفاق دارند که جهان سرانجامی دارد که روز جزا و محکمه الهی است. مسلمانان با یقین به وحی الهی، معاد را از وعدههای حتمی خداوند میدانند و بر این باورند که وعده او تخلف نمیپذیرد و بیگمان، روزی قیامت فرا میرسد و میزان عدل الهی به پا میشود و به حساب خلایق رسیدگی میگردد. اعتقاد به معاد از نظر اهمیت، پس از اصل توحید جای دارد[۱].
- هدف اصلی پیامبران آگاه ساختن مردم از مبدأ و معاد است. معاد از اجزای مهم و متمم خلقت است؛ زیرا بدون آن، خلقت، بیهوده و ناقص است[۲]. پیوند معاد با زندگی دنیا انکارناپذیر است. اخبار معاد از پیشگوییهای غیبی است که جز از راه وحی و إخبار پیامبران راهی بدان نیست و یقین بر آن فراهم نمیآید. از این روی، اعتقاد به معاد وابسته به ایمان به وحی و نبوت است[۳][۴].
- متکلمان مسلمان برای اثبات معاد، افزون بر ادله نقلی، از ادله عقلی نیز سود بردهاند. یکی از دلایل مشهور عقلی این است که تکلیف به اوامر و نواهی الهی، مستلزم وجود پاداش و کیفر است؛ اما همه کیفرها و پاداشها در دنیا جاری نمیشوند و بسیاری از گناهکاران و ستمگران در دنیا از رفاه و آسایش بهرهمندند و در برابر، شماری فراوان از مؤمنان پرهیزگار در دنیا به حال سختی و رنجاند. دادگری خداوند ایجاب میکند که سرانجام، اینان به سزای عمل خویش برسند و بدین سان، وجود سرای آخرت به اثبات میرسد[۵]. ترسیم سیمایی روشن از چند و چون روز قیامت برای ما ممکن نیست و از این رو، به آنچه در آیات و روایات آمده است، باید بسنده کرد.
- قیامت روزی است که خداوند، همه آدمیان- مؤمن و کافر و نیک و بد و امیر و اسیر- را دوباره زنده میکند و به آنچه در زندگی دنیایی کردهاند، برمیرسد و نیکان را پاداش میدهد و بدان را به کیفر میرساند[۶]. اسرار مردم در قیامت آشکار میگردد و پاکی و ناپاکی از سیمای خوبان و بدان بازشناخته میگردد. قیامت، هنگامه حسرت و ندامت است؛ زیرا چون آدمیان به عرصه قیامت درمیآیند و از اوضاع آن آگاه میگردند، درمییابند که توشه شایسته و بایستهای برای آن همراه نیاوردهاند و عمر خویش به غفلت گذرانیدهاند[۷].قیامت، روزی است که نه مال آدمی نفعی میبخشد و نه زن و فرزند او به فریادش میرسند. تنها قلب پاک از شرک و نفاق و منزه از زشتی و گناه است که سود میبخشد[۸]. در آن روز مردم با نفخ صور اسرافیل به زندگی بازمیآیند و در آستان الهی حضور مییابند و چونان به هراس میافتند که به ذلت میافتند[۹] و همانند پروانگان، سرگردان و پراکنده میشوند[۱۰]. در قیامت، هر کس در پی نجات خویش است و از دیگران غافل میماند[۱۱]. مردم ناگهان به خود میآیند و درمییابند که قیامت به پا شده است و هر کس در اندیشه کشته خویش فرو میرود و خود را رهین آن میبیند[۱۲] همه مردم- جز پیامبران و اولیای الهی- انگشت ندامت و حسرت به دندان میگیرند و در غم و اندوهی بیپایان فرو میروند. برادر از برادر میگریزد و مادر، فرزند دلبند خویش را وامیگذارد و پسر در دیده پدر، بیمقدار میشود[۱۳]. مواقف پنجاهگانه بر پا میگردد و در زمانی دراز به قدر پنجاه هزار سال، به حساب آدمیان رسیدگی میشود[۱۴].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 411.
- ↑ ﴿ أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لا تُرْجَعُونَ ﴾؛ سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵.
- ↑ معاد، فلسفی/ ۱/ ۱۱/ ۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 411.
- ↑ دائرة المعارف فارسی، ۲/ ۲۷۹۹.
- ↑ معاد، فلسفی/ ۱/ ۱۴۷.
- ↑ ﴿ وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ وَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ﴾؛ سوره مریم، آیه ۳۹.
- ↑ ﴿يَوْمَ لا يَنفَعُ مَالٌ وَلا بَنُونَ إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴾؛ سوره شعراء، آیه ۸۸ و ۸۹.
- ↑ ﴿فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَيْءٍ نُّكُرٍ خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الأَجْدَاثِ كَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ﴾؛ سوره قمر، آیه ۶ و ۷.
- ↑ ﴿يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ﴾؛ سوره قارعه، آیه ۴ و ۵.
- ↑ ﴿يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُم بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ﴾؛ سوره حج، آیه ۲.
- ↑ ﴿وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ وَلا تَمْنُن تَسْتَكْثِرُ وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ ﴾؛ سوره مدثر، آیه ۷۴.
- ↑ ﴿فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ ضَاحِكَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ أُوْلَئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ﴾؛ سوره عبس، آیه ۳۳- ۴۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 412.