آمرزش در قرآن: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{نبوت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233);...» ایجاد کرد) |
(←منابع) |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم''']] | |||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۱ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۵۷
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آمرزش (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
از اوصاف مهم پیامبر که خداوند فرستاده خود را تعلیم میدهد و میخواهد تربیت کند، صفت عفو و صفح است. عفو مظاهر گوناگونی در حیات رسالت و دعوت دارد. به همین دلیل خداوند بارها از وی میخواهد در برابر سخن و رفتار مشرکین، مخالفین و امتِ بعضاً نادان خود گذشت داشته باشد. عفو گذشتن است و صفح: اغماض و نادیده گرفتن و به تعبیر عامیانه پرونده موضوع را جمع کردن است. راغب گوید: صفح از عفو در معنای گذشت رساتر است. طبرسی فرموده: صفح و عفو و تجاوز از ذنب به یک معنایند[۱]. یعنی ترادف دارند، در حالی که در چند آیه عفو و صفح با هم آمده که گویی دو معنای متفاوت را میرساند و بازی زبانی نیست و مهمتر صفح بعد از عفو واقع شده است. ﴿وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ﴾[۲] بنابراین اصل صفح به معنای جانب و روی چیز است، مثل صفحه صورت، صفحه سنگ، صفحه شمشیر (راغب). در معنای “صفحتُ عنه” دو قول است، یکی اینکه: او را به گناهش مؤاخذه نکردم و روی خوش نشان دادم. دیگری اینکه: چیزی که باعث تغییر صورتش باشد از من ندید گویند “صفّحت الورقة” یعنی از ورقی به ورقی گذشتم. از همین معنا است: “صفحت الکتاب” کتاب را ورق زدم. ﴿إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ﴾[۳]، ﴿فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ﴾[۴] یعنی: قیامت حتمی است خداوند به حق داوری خواهد کرد به نکویی اعراض کن زحمات را نادیده بگیر از آنها اعراض کن. مثل: ﴿فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَانْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ﴾[۵]. و سلام بگو (و تا در حال مدارا هستند مدارا کن) به زودی خواهند دانست[۶]. بنابراین عفو یکی از مراتب صفح و یکی از صفات خداوند است: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ﴾[۷] این کلمه با هیئتهای مختلف ۳۵ بار به کار رفته و به همین دلیل بیشتر ناظر به صفات خداوند است و در برخی موارد خداوند از مردم میخواهد که این صفت را در خود به وجود آورند و گذشت داشته باشند: ﴿فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ﴾[۸] حوزه معنایی عفو، گسترده و همراه با ترکیبها و نتایج گوناگونی، چون احسان، صفح، صفح جمیل، استغفار، حسنه در برابر سیئه، فضل و سلام و سلامت، در خانواده، جامعه، مخالفان و خاطئان است. بنابراین، اهمیت این بحث خطاب قرار دادن پیامبر در تخلق به این صفت است.
- ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾[۹].
- ﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ﴾[۱۰].
- ﴿فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ *... وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ﴾[۱۱].
- ﴿يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا * أُولَئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا﴾[۱۲].
- ﴿فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾[۱۳].
- ﴿فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ﴾[۱۴].
- ﴿ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ﴾[۱۵].
- ﴿وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ﴾[۱۶].
- ﴿لَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ *إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ فَأَثَابَكُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِكَيْلَا تَحْزَنُوا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا مَا أَصَابَكُمْ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾[۱۷].
- ﴿عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ﴾[۱۸].
نکات
در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
- عفو و گذشت از گفتار و کردار جاهلان، از توصیههای خداوند به پیامبر: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾؛
- توصیه خداوند به پیامبر برای گذشت ازخطای فراریان غزوه احد: ﴿فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ...﴾؛
- یادآوری نعمتهای بزرگ خداوند به پیامبر موجب آسانی صبر و تحمّل وی و عفو، از کردار ناشایست آزاردهندگان: ﴿فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ *... وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ﴾؛
- توصیه خداوند به پیامبر برای عفو و چشمپوشی از منافقان پس از اظهار ندامت آنها و موضعگیری سازنده پیامبر به همراه عفو و نصیحت، از روشهای برخورد وی با منافقان: ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا﴾؛
- فراخوانده شدن پیامبر اکرم به عفو و گذشت از خطا کاران بنیاسرائیل و مسلمانان خطاکار: ﴿فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾، ﴿فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ﴾؛
- پیامبر مأمور به عفو، در قبال بدیهای مشرکان و گذشت مورد پسند خداوند، نسبت به مقابله به مثل: ﴿ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ﴾؛
- پشیمانی مسلمانان به جهت تخلف از دستورات پیامبر در کارزار احد، نتیجه عفو الهی از گناه آنان: ﴿لَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ... *إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ فَأَثَابَكُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِكَيْلَا تَحْزَنُوا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا مَا أَصَابَكُمْ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾؛
- عفو خداوند از پیامبر در اجازه وی به متخلّفان جنگ تبوک: ﴿عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ﴾[۱۹].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ مجمع البیان، ج۱، ص۳۶۶، ذیل آیه ۱۰۹ بقره.
- ↑ «و باید در گذرند و چشم بپوشند، آیا دوست نمیدارید که خداوند شما را بیامرزد؟» سوره نور، آیه ۲۲.
- ↑ «و به یقین رستخیز آمدنی است پس (از آنان) با گذشتی نیکو درگذر» سوره حجر، آیه ۸۵.
- ↑ «بنابراین از آنان روی بگردان و بدرودی بگو که به زودی خواهند دانست» سوره زخرف، آیه ۸۹.
- ↑ «پس، از آنان رو بگردان و چشم به راه دار که آنان نیز چشم به راهند» سوره سجده، آیه ۳۰.
- ↑ قاموس قرآن، ج۴، ص۱۳۱.
- ↑ «بیگمان خداوند درگذرندهای آمرزنده است» سوره حج، آیه ۶۰.
- ↑ «درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد» سوره بقره، آیه ۱۰۹.
- ↑ «گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!» سوره اعراف، آیه ۱۹۹.
- ↑ «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ «پس (از آنان) با گذشتی نیکو درگذر *... و بیگمان به تو سوره فاتحه و قرآن سترگ را دادهایم» سوره حجر، آیه ۸۵-۸۷.
- ↑ «(اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند * آنانند که آنچه را در دل دارند خداوند میداند؛ از آنان دوری گزین و پندشان ده و به آنان سخنی رسا که در دلشان جایگیر شود، بگوی» سوره نساء، آیه ۶۰ و۶۳.
- ↑ «آنان را ببخشای و درگذر! بیگمان خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره مائده، آیه ۱۳.
- ↑ «بنابراین از آنان روی بگردان و بدرودی بگو که به زودی خواهند دانست» سوره زخرف، آیه ۸۹.
- ↑ «بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن؛ ما به آنچه وصف میکنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.
- ↑ «نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان میگردد» سوره فصلت، آیه ۳۴.
- ↑ «و از شما در گذشت و خداوند به مؤمنان بخشش دارد * یاد کنید هنگامی را که (در احد) به بالا میگریختید و به کسی (جز خود) توجهی نمیکردید و پیامبر شما را از پی فرا میخواند آنگاه (خداوند) شما را با اندوهی از پی اندوهی کیفر داد تا بر آنچه از دست دادید یا بر سرتان آمد اندوه مخورید و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲-۱۵۳.
- ↑ «خداوند از تو در گذراد! چرا پیشتر از آنکه راستگویان بر تو آشکار گردند و دروغگویان را بشناسی به آنان اجازه دادی؟» سوره توبه، آیه ۴۳.
- ↑ سعیدیانفر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۲۵۹.