حر بن یزید ریاحی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[حر بن یزید ریاحی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[حر بن یزید ریاحی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
 
'''حر بن یزید ریاحی''' [[شهید]] والاقدر [[عاشورا]]. حرّ از خاندان‌های معروف [[عراق]] و از رؤسای [[کوفیان]] بود. به درخواست [[ابن زیاد]]، برای [[مبارزه]] با [[حسین]]{{ع}} فراخوانده شد و به سرکردگی هزار سوار [[برگزیده]] گشت.
==مقدمه==
==مقدمه==
حر بن یزید ریاحی: [[شهید]] والاقدر [[عاشورا]]. حرّ از خاندان‌های معروف [[عراق]] و از رؤسای [[کوفیان]] بود. به درخواست [[ابن زیاد]]، برای [[مبارزه]] با [[حسین]]{{ع}} فراخوانده شد و به سرکردگی هزار سوار [[برگزیده]] گشت. گفته‌اند وقتی از دار الأماره [[کوفه]]، با [[مأموریت]] بستن [[راه]] بر [[امام حسین]]{{ع}} بیرون آمد، ندایی شنید که: ای حرّ! مژده باد تو را [[بهشت]]...<ref>قاموس الرجال، ج ۳، ص ۱۰۳؛ امالی صدوق، ص ۱۳۱.</ref> در منزل “قصر بنی مقاتل” یا “شراف”، [[راه]] را بر [[امام]] بست و [[مانع]] از حرکت آن [[حضرت]] به سوی [[کوفه]] شد. کاروان [[حسینی]] را [[همراهی]] کرد تا به [[کربلا]] رسیدند و [[امام]] در آنجا فرود آمد. حرّ وقتی فهمید کار [[جنگ]] با [[حسین بن علی]]{{ع}} جدّی است، [[صبح]] [[عاشورا]] به بهانه آب دادن اسب خویش، از اردوگاه [[عمر سعد]] جدا شد و به کاروان [[حسین]]{{ع}} و [[جبهه حق]] پیوست. [[توبه]] کنان کنار خیمه‌های [[امام]] آمد و اظهار [[پشیمانی]] کرد، سپس [[اذن]] میدان‌طلبید. این [[انتخاب]] شگفت و [[برگزیدن]] [[راه]] [[بهشت]] بر [[دوزخ]]، از حرّ، چهره‌ای [[دوست]] داشتنی و قهرمان ساخت. حرّ با [[اذن امام]] به میدان رفت و در خطابه‌ای مؤثّر، [[سپاه کوفه]] را به خاطر [[جنگیدن]] با [[حسین]]{{ع}} [[توبیخ]] کرد. چیزی نمانده بود که سخنان او، گروهی از سربازان [[عمر سعد]] را تحت تأثیر قرار داده از [[جنگ]] با [[سید الشهدا]] منصرف سازد، که [[سپاه]] [[عمر سعد]]، او را [[هدف]] تیرها قرار داد. نزد [[امام]] بازگشت و پس از لحظاتی دوباره به میدان رفت و با رجزخوانی، به [[مبارزه]] پرداخت و پس از نبردی دلیرانه به [[شهادت]] رسید.
گفته‌اند وقتی از دار الأماره [[کوفه]]، با [[مأموریت]] بستن [[راه]] بر [[امام حسین]]{{ع}} بیرون آمد، ندایی شنید که: ای حرّ! مژده باد تو را [[بهشت]]...<ref>قاموس الرجال، ج ۳، ص ۱۰۳؛ امالی صدوق، ص ۱۳۱.</ref> در منزل “قصر بنی مقاتل” یا “شراف”، [[راه]] را بر [[امام]] بست و [[مانع]] از حرکت آن [[حضرت]] به سوی [[کوفه]] شد. کاروان [[حسینی]] را [[همراهی]] کرد تا به [[کربلا]] رسیدند و [[امام]] در آنجا فرود آمد. حرّ وقتی فهمید کار [[جنگ]] با [[حسین بن علی]]{{ع}} جدّی است، [[صبح]] [[عاشورا]] به بهانه آب دادن اسب خویش، از اردوگاه [[عمر سعد]] جدا شد و به کاروان [[حسین]]{{ع}} و [[جبهه حق]] پیوست. [[توبه]] کنان کنار خیمه‌های [[امام]] آمد و اظهار [[پشیمانی]] کرد، سپس [[اذن]] میدان‌طلبید. این [[انتخاب]] شگفت و [[برگزیدن]] [[راه]] [[بهشت]] بر [[دوزخ]]، از حرّ، چهره‌ای [[دوست]] داشتنی و قهرمان ساخت. حرّ با [[اذن امام]] به میدان رفت و در خطابه‌ای مؤثّر، [[سپاه کوفه]] را به خاطر [[جنگیدن]] با [[حسین]]{{ع}} [[توبیخ]] کرد. چیزی نمانده بود که سخنان او، گروهی از سربازان [[عمر سعد]] را تحت تأثیر قرار داده از [[جنگ]] با [[سید الشهدا]] منصرف سازد، که [[سپاه]] [[عمر سعد]]، او را [[هدف]] تیرها قرار داد. نزد [[امام]] بازگشت و پس از لحظاتی دوباره به میدان رفت و با رجزخوانی، به [[مبارزه]] پرداخت و پس از نبردی دلیرانه به [[شهادت]] رسید.


که حاکی از [[شجاعت]] او در [[شمشیر]] زنی در [[دفاع]] از [[سید الشهدا]] و [[حق]] دانستن این [[راه]] بود. [[حسین بن علی]]{{ع}} بر بالین حرّ حضور یافت و خطاب به آن [[شهید]]، فرمود: تو همانگونه که مادرت نامت را “حرّ” گذاشته است، حرّ و آزاده‌ای، [[آزاد]] در [[دنیا]] و [[سعادتمند]] در [[آخرت]]! {{متن حدیث|أنت الحر كما سمتك أمك و أنت الحر في الدنيا و أنت الحر في الآخرة}} و [[دست]] بر چهره‌اش کشید<ref>بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ۱۴.</ref>. [[امام حسین]]{{ع}} با دستمالی سر حرّ را بست. پس از [[عاشورا]] [[بنی تمیم]] او را در فاصله یک میلی از [[امام حسین]]{{ع}} [[دفن]] کردند، همانجا که [[قبر]] کنونی اوست؛ بیرون [[کربلا]] در جایی که در قدیم به آن “نواویس” می‌گفته‌اند<ref>الحسین فی طریقه الی الشهاده، ص ۹۷.</ref>. [[نقل]] است شاه [[اسماعیل]] صفوی [[قبر]] حرّ را گشود و پیکرش را سالم یافت، چون خواست پارچه‌ای را که بر سرش بسته بود باز کند، [[خون]] جاری شد و دوباره آن را بستند، آنگاه بر قبرش قبّه‌ای ساختند<ref>سفینة البحار، ج ۱، ص ۲۴۲؛ به نقل از انوار نعمانیه، سید نعمت الله جزایری.</ref>. سرگذشت‌های مربوط به حرّ و نقش او در [[حادثه کربلا]]، از نخستین بر خوردش با کاروان [[سید الشهدا]]، سپس توبه‌اش و [[پیوستن]] به [[جبهه حق]] و [[شهادت]] در رکاب [[سالار شهیدان]]، در همه مقتل‌ها و کتاب‌های [[تاریخ]] [[عاشورا]] نگاشته شده است و [[توبه]] او شاخص ترین بخش [[نورانی]] [[زندگی]] اوست<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۸۶.</ref>.
[[حسین بن علی]]{{ع}} بر بالین حرّ حضور یافت و خطاب به آن [[شهید]]، فرمود: تو همانگونه که مادرت نامت را “حرّ” گذاشته است، حرّ و آزاده‌ای، [[آزاد]] در [[دنیا]] و [[سعادتمند]] در [[آخرت]]! {{متن حدیث|أنت الحر كما سمتك أمك و أنت الحر في الدنيا و أنت الحر في الآخرة}} و [[دست]] بر چهره‌اش کشید<ref>بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ۱۴.</ref>. [[امام حسین]]{{ع}} با دستمالی سر حرّ را بست. پس از [[عاشورا]] [[بنی تمیم]] او را در فاصله یک میلی از [[امام حسین]]{{ع}} [[دفن]] کردند، همانجا که [[قبر]] کنونی اوست؛ بیرون [[کربلا]] در جایی که در قدیم به آن “نواویس” می‌گفته‌اند<ref>الحسین فی طریقه الی الشهاده، ص ۹۷.</ref>. [[نقل]] است شاه [[اسماعیل]] صفوی [[قبر]] حرّ را گشود و پیکرش را سالم یافت، چون خواست پارچه‌ای را که بر سرش بسته بود باز کند، [[خون]] جاری شد و دوباره آن را بستند، آنگاه بر قبرش قبّه‌ای ساختند<ref>سفینة البحار، ج ۱، ص ۲۴۲؛ به نقل از انوار نعمانیه، سید نعمت الله جزایری.</ref>. سرگذشت‌های مربوط به حرّ و نقش او در [[حادثه کربلا]]، از نخستین بر خوردش با کاروان [[سید الشهدا]]، سپس توبه‌اش و [[پیوستن]] به [[جبهه حق]] و [[شهادت]] در رکاب [[سالار شهیدان]]، در همه مقتل‌ها و کتاب‌های [[تاریخ]] [[عاشورا]] نگاشته شده است و [[توبه]] او شاخص ترین بخش [[نورانی]] [[زندگی]] اوست<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۸۶.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۲۶: خط ۲۶:
[[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]]
[[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:شهدای واقعه کربلا]]

نسخهٔ ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۳۸

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حر بن یزید ریاحی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

حر بن یزید ریاحی شهید والاقدر عاشورا. حرّ از خاندان‌های معروف عراق و از رؤسای کوفیان بود. به درخواست ابن زیاد، برای مبارزه با حسین(ع) فراخوانده شد و به سرکردگی هزار سوار برگزیده گشت.

مقدمه

گفته‌اند وقتی از دار الأماره کوفه، با مأموریت بستن راه بر امام حسین(ع) بیرون آمد، ندایی شنید که: ای حرّ! مژده باد تو را بهشت...[۱] در منزل “قصر بنی مقاتل” یا “شراف”، راه را بر امام بست و مانع از حرکت آن حضرت به سوی کوفه شد. کاروان حسینی را همراهی کرد تا به کربلا رسیدند و امام در آنجا فرود آمد. حرّ وقتی فهمید کار جنگ با حسین بن علی(ع) جدّی است، صبح عاشورا به بهانه آب دادن اسب خویش، از اردوگاه عمر سعد جدا شد و به کاروان حسین(ع) و جبهه حق پیوست. توبه کنان کنار خیمه‌های امام آمد و اظهار پشیمانی کرد، سپس اذن میدان‌طلبید. این انتخاب شگفت و برگزیدن راه بهشت بر دوزخ، از حرّ، چهره‌ای دوست داشتنی و قهرمان ساخت. حرّ با اذن امام به میدان رفت و در خطابه‌ای مؤثّر، سپاه کوفه را به خاطر جنگیدن با حسین(ع) توبیخ کرد. چیزی نمانده بود که سخنان او، گروهی از سربازان عمر سعد را تحت تأثیر قرار داده از جنگ با سید الشهدا منصرف سازد، که سپاه عمر سعد، او را هدف تیرها قرار داد. نزد امام بازگشت و پس از لحظاتی دوباره به میدان رفت و با رجزخوانی، به مبارزه پرداخت و پس از نبردی دلیرانه به شهادت رسید.

حسین بن علی(ع) بر بالین حرّ حضور یافت و خطاب به آن شهید، فرمود: تو همانگونه که مادرت نامت را “حرّ” گذاشته است، حرّ و آزاده‌ای، آزاد در دنیا و سعادتمند در آخرت! «أنت الحر كما سمتك أمك و أنت الحر في الدنيا و أنت الحر في الآخرة» و دست بر چهره‌اش کشید[۲]. امام حسین(ع) با دستمالی سر حرّ را بست. پس از عاشورا بنی تمیم او را در فاصله یک میلی از امام حسین(ع) دفن کردند، همانجا که قبر کنونی اوست؛ بیرون کربلا در جایی که در قدیم به آن “نواویس” می‌گفته‌اند[۳]. نقل است شاه اسماعیل صفوی قبر حرّ را گشود و پیکرش را سالم یافت، چون خواست پارچه‌ای را که بر سرش بسته بود باز کند، خون جاری شد و دوباره آن را بستند، آنگاه بر قبرش قبّه‌ای ساختند[۴]. سرگذشت‌های مربوط به حرّ و نقش او در حادثه کربلا، از نخستین بر خوردش با کاروان سید الشهدا، سپس توبه‌اش و پیوستن به جبهه حق و شهادت در رکاب سالار شهیدان، در همه مقتل‌ها و کتاب‌های تاریخ عاشورا نگاشته شده است و توبه او شاخص ترین بخش نورانی زندگی اوست[۵].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. قاموس الرجال، ج ۳، ص ۱۰۳؛ امالی صدوق، ص ۱۳۱.
  2. بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ۱۴.
  3. الحسین فی طریقه الی الشهاده، ص ۹۷.
  4. سفینة البحار، ج ۱، ص ۲۴۲؛ به نقل از انوار نعمانیه، سید نعمت الله جزایری.
  5. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۸۶.