مباهله در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، [[فرهنگ‌نامه' به 'سعیدیان‌فر و ایازی، [[فرهنگ‌نامه')
جز (جایگزینی متن - 'شرکت' به 'شرکت')
خط ۱۰: خط ۱۰:
==مقدمه==
==مقدمه==
[[مباهله]] در عصر [[بعثت]] یکی از راه‌ها برای ایجاد [[اطمینان]] به ادعا و سخن - مانند قسم خوردن- بوده، هر چند که تأثیر آن در [[اثبات]] [[دعا]] و [[غلظت]] و شدت اثر آن بیشتر از [[سوگند]] در [[نفوس]] بوده است، زیرا مباهله‌کننده خود را آماده بلایای آن می‌کرده و کسی که [[مؤمن]] به سخن نباشد، آماده آن نمی‌شده است. [[پیامبر]]{{صل}} از این روش به صورت اضطراری و در [[اجابت]] به خواست مدعا استفاده برده است.
[[مباهله]] در عصر [[بعثت]] یکی از راه‌ها برای ایجاد [[اطمینان]] به ادعا و سخن - مانند قسم خوردن- بوده، هر چند که تأثیر آن در [[اثبات]] [[دعا]] و [[غلظت]] و شدت اثر آن بیشتر از [[سوگند]] در [[نفوس]] بوده است، زیرا مباهله‌کننده خود را آماده بلایای آن می‌کرده و کسی که [[مؤمن]] به سخن نباشد، آماده آن نمی‌شده است. [[پیامبر]]{{صل}} از این روش به صورت اضطراری و در [[اجابت]] به خواست مدعا استفاده برده است.
#{{متن قرآن|إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ * الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ *فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«داستان عیسی نزد خداوند چون داستان آدم است که او را از خاک آفرید و سپس فرمود: باش! و بی‌درنگ موجود شد * حق از آن پروردگار توست پس، از دودلان مباش! * بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۵۹.</ref>. '''نکته''': {{متن قرآن|وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ}} نفس [[پیغمبر]] فقط [[علی]]{{ع}} است زیرا خود [[پیامبر]] که نمی‌تواند مراد باشد زیرا او دعوت‌کننده است و معنی ندارد که [[انسان]] خود را [[دعوت]] کند و همیشه [[داعی]] غیر از مدعو است و دعوت‌کننده نمی‌تواند [[دعوت]] شده باشد پس حتماً مراد غیر از [[نبی اکرم]] شخص دیگری است و لذا حتماً اشاره به [[علی]]{{ع}} است زیرا هیچ‌کس نگفته که غیر از [[علی]] و [[فاطمه]] و [[حسنین]] کسی در [[مباهله]] [[شرکت]] داشته است و این مطلب (که در [[آیه]] [[علی]] نفس [[پیغمبر]] خوانده شده) دلالت دارد بر [[علو]] مکان وی و درجه‌ای که هیچ‌کس به آن راه نیافته بلکه به نزدیک آن هم نرسیده است و مؤید آن از [[روایات]] یکی [[حدیث شریف]] صحیح [[نبوی]] است که [[پیغمبر]] درباره یکی از [[صحابه]] پرسید کسی گفت [[علی]]{{ع}} حاضر است [[حضرت]] فرمود من از نفس خود نپرسیدم که [[علی]] را نفس خود خوانده. {{متن قرآن|وَأَنْفُسَكُمْ}} (یعنی هر که از مردانتان را که می‌خواهید بخوانید)<ref>ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۰۴.</ref>.
#{{متن قرآن|إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ * الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ *فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«داستان عیسی نزد خداوند چون داستان آدم است که او را از خاک آفرید و سپس فرمود: باش! و بی‌درنگ موجود شد * حق از آن پروردگار توست پس، از دودلان مباش! * بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۵۹.</ref>. '''نکته''': {{متن قرآن|وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ}} نفس [[پیغمبر]] فقط [[علی]]{{ع}} است زیرا خود [[پیامبر]] که نمی‌تواند مراد باشد زیرا او دعوت‌کننده است و معنی ندارد که [[انسان]] خود را [[دعوت]] کند و همیشه [[داعی]] غیر از مدعو است و دعوت‌کننده نمی‌تواند [[دعوت]] شده باشد پس حتماً مراد غیر از [[نبی اکرم]] شخص دیگری است و لذا حتماً اشاره به [[علی]]{{ع}} است زیرا هیچ‌کس نگفته که غیر از [[علی]] و [[فاطمه]] و [[حسنین]] کسی در [[مباهله]] شرکت داشته است و این مطلب (که در [[آیه]] [[علی]] نفس [[پیغمبر]] خوانده شده) دلالت دارد بر [[علو]] مکان وی و درجه‌ای که هیچ‌کس به آن راه نیافته بلکه به نزدیک آن هم نرسیده است و مؤید آن از [[روایات]] یکی [[حدیث شریف]] صحیح [[نبوی]] است که [[پیغمبر]] درباره یکی از [[صحابه]] پرسید کسی گفت [[علی]]{{ع}} حاضر است [[حضرت]] فرمود من از نفس خود نپرسیدم که [[علی]] را نفس خود خوانده. {{متن قرآن|وَأَنْفُسَكُمْ}} (یعنی هر که از مردانتان را که می‌خواهید بخوانید)<ref>ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۰۴.</ref>.
==نکات==
==نکات==
در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است:

نسخهٔ ‏۶ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۵۴

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث مباهله است. "مباهله" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مباهله (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

مباهله در عصر بعثت یکی از راه‌ها برای ایجاد اطمینان به ادعا و سخن - مانند قسم خوردن- بوده، هر چند که تأثیر آن در اثبات دعا و غلظت و شدت اثر آن بیشتر از سوگند در نفوس بوده است، زیرا مباهله‌کننده خود را آماده بلایای آن می‌کرده و کسی که مؤمن به سخن نباشد، آماده آن نمی‌شده است. پیامبر(ص) از این روش به صورت اضطراری و در اجابت به خواست مدعا استفاده برده است.

  1. ﴿إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ * الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ *فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ[۱]. نکته: ﴿وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ نفس پیغمبر فقط علی(ع) است زیرا خود پیامبر که نمی‌تواند مراد باشد زیرا او دعوت‌کننده است و معنی ندارد که انسان خود را دعوت کند و همیشه داعی غیر از مدعو است و دعوت‌کننده نمی‌تواند دعوت شده باشد پس حتماً مراد غیر از نبی اکرم شخص دیگری است و لذا حتماً اشاره به علی(ع) است زیرا هیچ‌کس نگفته که غیر از علی و فاطمه و حسنین کسی در مباهله شرکت داشته است و این مطلب (که در آیه علی نفس پیغمبر خوانده شده) دلالت دارد بر علو مکان وی و درجه‌ای که هیچ‌کس به آن راه نیافته بلکه به نزدیک آن هم نرسیده است و مؤید آن از روایات یکی حدیث شریف صحیح نبوی است که پیغمبر درباره یکی از صحابه پرسید کسی گفت علی(ع) حاضر است حضرت فرمود من از نفس خود نپرسیدم که علی را نفس خود خوانده. ﴿وَأَنْفُسَكُمْ (یعنی هر که از مردانتان را که می‌خواهید بخوانید)[۲].

نکات

در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:

  1. پیشنهاد مباهله پیامبر از سوی خداوند بوده که با تعبیر به ﴿قُلْ بوده، از این‌رو، فرمان خدا به احتجاج پیامبر با مسیحیان در ردّ الوهیت عیسی با دعوت به مباهله انجام گرفته است؛
  2. پیامبر مأمور دعوت نمودن نصارا به مباهله، پس از اقامه برهان برای آنان و اعراض آنان از پذیرش آن بوده است؛
  3. حضور امام علی در مباهله پیامبر با مسیحیان نجران، با عنوان جان پیامبر: ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ... فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ... وَأَنْفُسَنَا؛
  4. حضور حضرت فاطمه دختر پیامبر با عنوان نماینده زنان امت مسلمان در این عمل و در نتیجه برترین زن امت ﴿وَنِسَاءَنَا است؛
  5. حضور امام حسن و امام حسین در مباهله با مسیحیان نجران، با عنوان پسران آن حضرت: ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا...؛
  6. تضمین استجابت نفرین پیامبر در مباهله مسیحیان: ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ... ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ[۳].

جستارهای وابسته

منابع

  1. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «داستان عیسی نزد خداوند چون داستان آدم است که او را از خاک آفرید و سپس فرمود: باش! و بی‌درنگ موجود شد * حق از آن پروردگار توست پس، از دودلان مباش! * بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۵۹.
  2. ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۰۴.
  3. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۶۲۶.