ذعلب یمانی در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد)
 
خط ۲۴: خط ۲۴:
{{پانویس2}}
{{پانویس2}}


[[رده:امام علی]]
[[رده:ذعلب یمانی]]
[[رده:ذعلب یمانی]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]
[[رده:اعلام]]

نسخهٔ ‏۲۷ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۲۹

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث ذعلب یمانی است. "ذعلب یمانی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

  • عنوان "ذِعلِب" به کسر ذال و لام که گاهی "ذِعلَب" به فتح لام خوانده می‌شود به‌عنوان لقب شخصی، در دو جا از نهج البلاغه شریف بر حسب چاپ‌ها و نسخه‌هایی که در دسترسی مردم قرار دارد، دیده می‌شود: یکی از خطبه ۱۷۹ برابر نسخه همراه با ترجمه مرحوم محمد دشتی و ۱۷۸ بر اساس چاپ مرحوم فیض الاسلام با این مضمون که ذعلب یمانی در میان جمعی به‌پا خاست و از امیرالمؤمنین (ع) پرسید: "ای امیرمؤمنان، آیا پروردگارت را دیده‌ای؟" و حضرت پاسخ او را می‌دهد؛ دیگری در خطبه ۲۳۴ برحسب چاپ مرحوم دشتی و ۲۲۵ بر اساس چاپ فیض الاسلام. نام این شخص در آثار اولیه رجالی دیده نمی‌شود.
  • شیخ طوسی از وی در بخش اصحاب امیرالمؤمنین (ع) از رجال خود نام نمی‌برد.
  • وجود این عنوان که گویا به‌دلیل ویژگی‌های رفتاری به‌عنوان لقب یکی از افراد حاضر در برخی از جلسات امام (ع)، به وی داده شده، باعث شده است که رجالیان متأخر و معاصران از وی یاد کنند و درباره او تنها با استنباط از آنچه در این خطبه و مانند آن به‌دست آمده، وی را از اصحاب امام بدانند و در مورد او داوری کنند.
  • مرحوم مامقانی و بعضی از دیگر بزرگان براساس روایات وارد شده در مضمون خطبه موجود در نهج البلاغه، وی را به فصاحت و بلاغت و شجاعت قلب ستوده‌اند. در حالی‌ که علامه شوشتری با استناد به عباراتی از روایت مذکور در توحید صدوق به صراحت او را شخص نادرستی دانسته است با این استدلال که وقتی امیرالمؤمنین (ع) گستره دانش خود را در زمینه تورات و انجیل و قرآن بیان داشت، ذعلب به دوستانش گفت‌ هم‌اکنون من امام را با پرسشی شرمنده خواهم کرد و بی‌درنگ برخاست و و پرسید: "آیا پروردگارت را دیده‌ای؟" از بخش‌های دیگر روایت روشن می‌شود که ذعلب در پایان سخن امام چنان تحت تأثیر سخنان ایشان قرار می‌گیرد که از شدّت مدهوشی روی زمین می‌افتد و پس از به هوش آمدن اظهار می‌دارد که به‌خدا سوگند تاکنون پاسخی بدین‌گونه نشنیده بودم و به‌خدا سوگند هرگز به چنین پرسشی بازنخواهم گشت. این سخن اگر دلالت بر چیزی داشته باشد، همان توبه و استبصار و تحوّل روحی برای ذعلب خواهد بود[۱].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید: