سیره: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
===واژه‌شناسی لغوی===
===واژه‌شناسی لغوی===
{{اصلی|سیره در لغت}}
{{اصلی|سیره در لغت}}
سیره در [[ادبیات]] و لغت به معنای رفتن، جریان داشتن و در حرکت بودن به کار رفته است<ref>ر.ک: محمدمرتضی زبیدی، تاج‌العروس من جواهر القاموس، ج۲، ص۵۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۲، ص۲۵۲.</ref> و بر این اساس، بسیاری نیز واژه “سیره” را به نوع حرکت و شیوه جریان داشتن و یا به عبارتی نوع، سبک و [[شیوه رفتار]] و [[کردار]] تعریف کرده‌اند<ref>ر.ک: ابوالحسین احمد بن فارس، معجم مقاییس‌اللغة، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱؛ ابو القاسم حسن بن محمد راغب اصفهانی، مفردات، ص۷۲۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۶، ص۴۵۴؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۰.</ref>. نوعی دوام و استمرار در معنای سیره نهفته است. [[خداوند متعال]] در [[قرآن]]، سیره را به مفهوم [[هیئت]]، صورت و شکل به کار برده است: {{متن قرآن|قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى}}<ref>«فرمود: آن را بگیر و مترس! ما آن را به روال نخست آن، باز می‌گردانیم» سوره طه، آیه ۲۱.</ref>.<ref>[[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]] ص ۲۷؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۴۸۲؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۵۹.</ref>
سیره در [[ادبیات]] و لغت به معنای رفتن، جریان داشتن و در حرکت بودن به کار رفته است<ref>ر.ک: محمدمرتضی زبیدی، تاج‌العروس من جواهر القاموس، ج۲، ص۵۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۲، ص۲۵۲.</ref> و بر این اساس، بسیاری نیز واژه “سیره” را به نوع حرکت و شیوه جریان داشتن و یا به عبارتی نوع، سبک و [[شیوه رفتار]] و [[کردار]] تعریف کرده‌اند<ref>ر.ک: ابوالحسین احمد بن فارس، معجم مقاییس‌اللغة، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱؛ ابو القاسم حسن بن محمد راغب اصفهانی، مفردات، ص۷۲۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۶، ص۴۵۴؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۰.</ref>. نوعی دوام و استمرار در معنای سیره نهفته است. [[خداوند متعال]] در [[قرآن]]، سیره را به مفهوم [[هیئت]]، صورت و شکل به کار برده است: {{متن قرآن|قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى}}<ref>«فرمود: آن را بگیر و مترس! ما آن را به روال نخست آن، باز می‌گردانیم» سوره طه، آیه ۲۱.</ref>.<ref>[[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]] ص ۲۷؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۴۸۲؛ [[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۵۹.</ref>


===معنای اصطلاحی===
===معنای اصطلاحی===
سیره در اصطلاح [[دینی]] به معانی طریقه، روش و [[رفتار]] و [[اخلاق]] عملی به کار رفته است. وقتی [[سیره پیامبر]] یا [[امامان]] گفته می‌شود، نمونه‌هایی از [[اخلاق]] و [[رفتار]] مستمر آنان مقصود است که در [[زندگی]] بر آن روش عمل می‌کردند. گاهی هم [[اخلاق]] و سیره و [[سنّت]] به یک معنی به کار می‌رود<ref>[[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]] ص ۲۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۷۰.</ref>.
سیره در اصطلاح [[دینی]] به معانی طریقه، روش و [[رفتار]] و [[اخلاق]] عملی به کار رفته است. وقتی [[سیره پیامبر]] یا [[امامان]] گفته می‌شود، نمونه‌هایی از [[اخلاق]] و [[رفتار]] مستمر آنان مقصود است که در [[زندگی]] بر آن روش عمل می‌کردند. گاهی هم [[اخلاق]] و سیره و [[سنّت]] به یک معنی به کار می‌رود<ref>[[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]] ص ۲۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]؛ [[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۷۰.</ref>.


==اهمیت سیره==
==اهمیت سیره==
[[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[معصومان]] یکی از راه‌های دریافت [[معارف اسلامی]] است. [[نقل]] سیره تأثیر زیادی بر [[رفتار]] [[انسان‌ها]] می‌گذارد. مطالعه سیره و [[تاریخ]] معصومان جاذبه‌ای ویژه دارد؛ برای همه قابل [[فهم]] است و [[پیام]] آن در اذهان ماندگارتر است. [[سیره معصومان]] [[راه]] [[زندگی]]، راه [[سازندگی]]، راه تلاش، راه تعامل [[اجتماعی]]، راه برخورد [[سیاسی]]، راه [[مبارزه]] و [[جهاد]] و راه [[خُلق و خوی]] [[پسندیده]] را نشان می‌دهد. سیره، روش و الگویی است برای [[شکیبایی]] در برابر [[ناگواری‌ها]]، [[سختی‌ها]]، بی مهری‌های [[یاران]]، تهمت‌ها و افتراها، [[مصیبت‌ها]] و [[گرفتاری‌ها]] و گاهی تحقیرها و پرسش‌های نابجا و ناروا. سیره، شیوۀ مبارزه با [[کافران]]، [[منافقان]]، قدرت‌های استبدادی، [[حاکمان ستمگر]] و گروه‌های [[فاسد]] و [[جنایتکاران]] [[جسور]] را به [[انسان]] می‌آموزد<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۵۶.</ref>.
[[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[معصومان]] یکی از راه‌های دریافت [[معارف اسلامی]] است. [[نقل]] سیره تأثیر زیادی بر [[رفتار]] [[انسان‌ها]] می‌گذارد. مطالعه سیره و [[تاریخ]] معصومان جاذبه‌ای ویژه دارد؛ برای همه قابل [[فهم]] است و [[پیام]] آن در اذهان ماندگارتر است. [[سیره معصومان]] [[راه]] [[زندگی]]، راه [[سازندگی]]، راه تلاش، راه تعامل [[اجتماعی]]، راه برخورد [[سیاسی]]، راه [[مبارزه]] و [[جهاد]] و راه [[خُلق و خوی]] [[پسندیده]] را نشان می‌دهد. سیره، روش و الگویی است برای [[شکیبایی]] در برابر [[ناگواری‌ها]]، [[سختی‌ها]]، بی مهری‌های [[یاران]]، تهمت‌ها و افتراها، [[مصیبت‌ها]] و [[گرفتاری‌ها]] و گاهی تحقیرها و پرسش‌های نابجا و ناروا. سیره، شیوۀ مبارزه با [[کافران]]، [[منافقان]]، قدرت‌های استبدادی، [[حاکمان ستمگر]] و گروه‌های [[فاسد]] و [[جنایتکاران]] [[جسور]] را به [[انسان]] می‌آموزد<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۵۶.</ref>.


==[[لزوم نگارش سیره]]==
==[[لزوم نگارش سیره]]==
خط ۲۲: خط ۲۲:
اولین یا مهم‌ترین کتاب سیره که [[محمد بن اسحاق بن یسار]] (م ۱۵۰) آن را نگاشته بود، اکنون در دسترس نیست و از بین رفته است. نگارش سیره [[ابن اسحاق]] در دوران [[خلافت عباسی]] به درخواست [[منصور]] برای فرزندش [[مهدی]] انجام شد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، مقدمه، ص۱۰.</ref>. این اثر تا حدود [[قرن هشتم]] و نهم در دسترس بوده است.
اولین یا مهم‌ترین کتاب سیره که [[محمد بن اسحاق بن یسار]] (م ۱۵۰) آن را نگاشته بود، اکنون در دسترس نیست و از بین رفته است. نگارش سیره [[ابن اسحاق]] در دوران [[خلافت عباسی]] به درخواست [[منصور]] برای فرزندش [[مهدی]] انجام شد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، مقدمه، ص۱۰.</ref>. این اثر تا حدود [[قرن هشتم]] و نهم در دسترس بوده است.


بر خلاف جریان خلافت، [[رهبران]] [[شیعه]] بر سیرۀ [[نبوی]] تأکید داشتند و آن را ملاک عمل خود دانسته<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۱۵۵.</ref> و [[فقیه]] [[واقعی]] را کسی می‌دانستند که به [[سنت پیامبر]]{{صل}} متمسک شود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۷۰: {{متن حدیث|إِنَّ الْفَقِيهَ حَقَّ الْفَقِيهِ الزَّاهِدُ فِي الدُّنْيَا الرَّاغِبُ فِي الْآخِرَةِ الْمُتَمَسِّكُ بِسُنَّةِ النَّبِيِّ}}.</ref>. بخشی از [[سیره نبوی]] و [[ائمه اطهار]]{{عم}} در [[کتب اربعه]] بازتاب یافته است. شیعه تلاش کرده است [[سیره معصومان]] را از مهم‌ترین منابع معتبر استخراج کند. همه [[صاحب نظران]] بر این باورند که [[بهترین]] [[اخبار]] و معتبرترین آنها در این چهار اثر موجود است؛ بنابراین خبری که در این سه یا چهار اثر [[نقل]] شده باشد، از درصد [[اعتماد]] بالایی برخوردار است و سیرۀ مستخرج از این منابع می‌تواند از [[پذیرش]] و اقبال عمومی بیشتری برخوردار شود.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۵۷.</ref>
بر خلاف جریان خلافت، [[رهبران]] [[شیعه]] بر سیرۀ [[نبوی]] تأکید داشتند و آن را ملاک عمل خود دانسته<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۱۵۵.</ref> و [[فقیه]] [[واقعی]] را کسی می‌دانستند که به [[سنت پیامبر]]{{صل}} متمسک شود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۷۰: {{متن حدیث|إِنَّ الْفَقِيهَ حَقَّ الْفَقِيهِ الزَّاهِدُ فِي الدُّنْيَا الرَّاغِبُ فِي الْآخِرَةِ الْمُتَمَسِّكُ بِسُنَّةِ النَّبِيِّ}}.</ref>. بخشی از [[سیره نبوی]] و [[ائمه اطهار]]{{عم}} در [[کتب اربعه]] بازتاب یافته است. شیعه تلاش کرده است [[سیره معصومان]] را از مهم‌ترین منابع معتبر استخراج کند. همه [[صاحب نظران]] بر این باورند که [[بهترین]] [[اخبار]] و معتبرترین آنها در این چهار اثر موجود است؛ بنابراین خبری که در این سه یا چهار اثر [[نقل]] شده باشد، از درصد [[اعتماد]] بالایی برخوردار است و سیرۀ مستخرج از این منابع می‌تواند از [[پذیرش]] و اقبال عمومی بیشتری برخوردار شود.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۵۷.</ref>


==[[سیره معصوم]]==
==[[سیره معصوم]]==
خط ۵۰: خط ۵۰:
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:136812498.jpg|22px]] [[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|'''سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور''']]
# [[پرونده:136812498.jpg|22px]] [[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|'''سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور''']]
# [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه''']]
# [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۰۹

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل سیره (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

سیره به‌معنای استمرار طریقه، روش و رفتار و اخلاق عملی به کار رفته است. وقتی سیره پیامبر یا امامان گفته می‌شود، نمونه‌هایی از اخلاق و رفتار مستمر آنان مقصود است که در زندگی بر آن روش عمل می‌کردند. سیره پیامبرa و معصومان یکی از راه‌های دریافت معارف اسلامی است.

معناشناسی سیره

واژه‌شناسی لغوی

سیره در ادبیات و لغت به معنای رفتن، جریان داشتن و در حرکت بودن به کار رفته است[۱] و بر این اساس، بسیاری نیز واژه “سیره” را به نوع حرکت و شیوه جریان داشتن و یا به عبارتی نوع، سبک و شیوه رفتار و کردار تعریف کرده‌اند[۲]. نوعی دوام و استمرار در معنای سیره نهفته است. خداوند متعال در قرآن، سیره را به مفهوم هیئت، صورت و شکل به کار برده است: قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى[۳].[۴]

معنای اصطلاحی

سیره در اصطلاح دینی به معانی طریقه، روش و رفتار و اخلاق عملی به کار رفته است. وقتی سیره پیامبر یا امامان گفته می‌شود، نمونه‌هایی از اخلاق و رفتار مستمر آنان مقصود است که در زندگی بر آن روش عمل می‌کردند. گاهی هم اخلاق و سیره و سنّت به یک معنی به کار می‌رود[۵].

اهمیت سیره

سیره پیامبرa و معصومان یکی از راه‌های دریافت معارف اسلامی است. نقل سیره تأثیر زیادی بر رفتار انسان‌ها می‌گذارد. مطالعه سیره و تاریخ معصومان جاذبه‌ای ویژه دارد؛ برای همه قابل فهم است و پیام آن در اذهان ماندگارتر است. سیره معصومان راه زندگی، راه سازندگی، راه تلاش، راه تعامل اجتماعی، راه برخورد سیاسی، راه مبارزه و جهاد و راه خُلق و خوی پسندیده را نشان می‌دهد. سیره، روش و الگویی است برای شکیبایی در برابر ناگواری‌ها، سختی‌ها، بی مهری‌های یاران، تهمت‌ها و افتراها، مصیبت‌ها و گرفتاری‌ها و گاهی تحقیرها و پرسش‌های نابجا و ناروا. سیره، شیوۀ مبارزه با کافران، منافقان، قدرت‌های استبدادی، حاکمان ستمگر و گروه‌های فاسد و جنایتکاران جسور را به انسان می‌آموزد[۶].

لزوم نگارش سیره

بر پایه گزارش‌های تاریخی، در آغاز دوران خلافت، به بهانه بی‌توجهی به قرآن با سنت و سیره حضرت رسولa مبارزه شد. خلیفه دوم به طور رسمی مردم را از نگاشتن حدیث بازداشت[۷] و سال‌ها بعد هم اگر اثری تدوین می‌شد، دستگاه خلافت آن را از بین می‌برد. ممنوعیت تدوین حدیث تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز ادامه داشت. وی در آغاز قرن دوم دستور نگارش حدیث را صادر کرد[۸]؛ ولی در عمل تا چند سال بعد از سقوط بنی امیه در سال ۱۴۳ تدوین حدیث انجام نگرفت[۹].

اولین یا مهم‌ترین کتاب سیره که محمد بن اسحاق بن یسار (م ۱۵۰) آن را نگاشته بود، اکنون در دسترس نیست و از بین رفته است. نگارش سیره ابن اسحاق در دوران خلافت عباسی به درخواست منصور برای فرزندش مهدی انجام شد[۱۰]. این اثر تا حدود قرن هشتم و نهم در دسترس بوده است.

بر خلاف جریان خلافت، رهبران شیعه بر سیرۀ نبوی تأکید داشتند و آن را ملاک عمل خود دانسته[۱۱] و فقیه واقعی را کسی می‌دانستند که به سنت پیامبرa متمسک شود[۱۲]. بخشی از سیره نبوی و ائمه اطهار(ع) در کتب اربعه بازتاب یافته است. شیعه تلاش کرده است سیره معصومان را از مهم‌ترین منابع معتبر استخراج کند. همه صاحب نظران بر این باورند که بهترین اخبار و معتبرترین آنها در این چهار اثر موجود است؛ بنابراین خبری که در این سه یا چهار اثر نقل شده باشد، از درصد اعتماد بالایی برخوردار است و سیرۀ مستخرج از این منابع می‌تواند از پذیرش و اقبال عمومی بیشتری برخوردار شود.[۱۳]

سیره معصوم

ساحت‌های سیره معصوم

منابع

پانویس

  1. ر.ک: محمدمرتضی زبیدی، تاج‌العروس من جواهر القاموس، ج۲، ص۵۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۲، ص۲۵۲.
  2. ر.ک: ابوالحسین احمد بن فارس، معجم مقاییس‌اللغة، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱؛ ابو القاسم حسن بن محمد راغب اصفهانی، مفردات، ص۷۲۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۶، ص۴۵۴؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۰.
  3. «فرمود: آن را بگیر و مترس! ما آن را به روال نخست آن، باز می‌گردانیم» سوره طه، آیه ۲۱.
  4. ملک‌زاده، محمد، سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور ص ۲۷؛ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۴۸۲؛ ذاکری، علی اکبر، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۵۹.
  5. ملک‌زاده، محمد، سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور ص ۲۷؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی؛ ذاکری، علی اکبر، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۷۰.
  6. ذاکری، علی اکبر، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۵۶.
  7. علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ج۱، ص۵۲۳؛ ابن رجب حنبلی، ذیل طبقات الحنابله، ج۴، ص۳۶۸، شرح حال سلیمان بن عبدالقوی.
  8. علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ج۱، ص۶۷۱؛ بدرالدین عینی، عمدة القاری، ج۲، ص۱۲۹.
  9. شمس الدین ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۹، ص۱۳؛ علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ج۱، ص۶۷۶؛ محمدباقر بهبودی، معرفة الحدیث، ص۱. و في هذا العصر شرع علماء الاسلام في تدوين الحديث و الفقه و التفسير، فصنّف ابن جريح التصانيف بمكة....
  10. ابن هشام، السیرة النبویه، مقدمه، ص۱۰.
  11. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۱۵۵.
  12. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۷۰: «إِنَّ الْفَقِيهَ حَقَّ الْفَقِيهِ الزَّاهِدُ فِي الدُّنْيَا الرَّاغِبُ فِي الْآخِرَةِ الْمُتَمَسِّكُ بِسُنَّةِ النَّبِيِّ».
  13. ذاکری، علی اکبر، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۵۷.