سلام در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '</div> <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">' به '</div>')
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ')
خط ۱۵: خط ۱۵:
سلام کردن[[زن]] به مرد نامحرم و عکس آن، در صورتی که [[بیم]] [[فتنه]] و افتادن در [[گناه]] نباشد جایز است. <ref>الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۸۳؛ مستند الشیعة، ج۷، ص:۷۳؛ العروة الوثقی، ج۳، ص:۲۵</ref> قول به [[حرمت]] سلام کردن زن به مرد نامحرم به مفهوم کلمات بسیاری از [[فقها]] نسبت داده شده است. <ref>مجمع الفائدة، ج۳، ص:۱۲۰</ref> البته برخی به کراهت سلام کردن مرد بر [[زن]] [[جوان]] نامحرم تصریح کرده‏‌اند. <ref>غنائم الأیام، ج۳، ص:۲۳۷</ref>
سلام کردن[[زن]] به مرد نامحرم و عکس آن، در صورتی که [[بیم]] [[فتنه]] و افتادن در [[گناه]] نباشد جایز است. <ref>الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۸۳؛ مستند الشیعة، ج۷، ص:۷۳؛ العروة الوثقی، ج۳، ص:۲۵</ref> قول به [[حرمت]] سلام کردن زن به مرد نامحرم به مفهوم کلمات بسیاری از [[فقها]] نسبت داده شده است. <ref>مجمع الفائدة، ج۳، ص:۱۲۰</ref> البته برخی به کراهت سلام کردن مرد بر [[زن]] [[جوان]] نامحرم تصریح کرده‏‌اند. <ref>غنائم الأیام، ج۳، ص:۲۳۷</ref>


سلام کردن، مستحب کفایی است و در جایی که جمعی وارد بر کسی می‌‏شوند با [[سلام کردن]] یکی از آنان، [[استحباب]] آن از دیگران ساقط می‏‌گردد؛ <ref>تذکرة الفقهاء، ج۹، ص:۲۰؛ الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۷۵</ref> لیکن برخی در فرض یاد شده قائل به بقای اصل استحباب برای دیگران شده و گفته‏‌اند: تنها مؤکد بودن آن برداشته می‏‌شود. <ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۶</ref>
سلام کردن، مستحب کفایی است و در جایی که جمعی وارد بر کسی می‌‏شوند با [[سلام کردن]] یکی از آنان، [[استحباب]] آن از دیگران ساقط می‏‌گردد؛ <ref>تذکرة الفقهاء، ج۹، ص:۲۰؛ الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۷۵</ref> لکن برخی در فرض یاد شده قائل به بقای اصل استحباب برای دیگران شده و گفته‏‌اند: تنها مؤکد بودن آن برداشته می‏‌شود. <ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۶</ref>


==صیغه [[سلام]]==
==صیغه [[سلام]]==
معروف میان [[فقها]] تحقق ابتدا به سلام با هر یک از چهار صیغه: «سلامٌ علیک»، «السّلامُ علیک، سلامٌ علیکم» و «السّلام علیکم» است؛ <ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۳</ref> لیکن در اینکه سلام تنها با چهار ترکیب یاد شده (با تقدم کلمه سلام بر ظرف) تحقق می‌‏یابد یا نه، [[اختلاف]] است. برخی، تنها چهار ترکیب بالا را تحقق بخش سلام دانسته و [[سلام کردن]] به دیگر ترکیب‌ها همچون «علیک» و «علیکم السلام» (با تقدم ظرف بر سلام) را صحیح ندانسته‏‌اند؛ در نتیجه جواب آن [[واجب]] نخواهد بود. <ref>الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۷۲</ref> برخی دیگر صیغه‌‏های سلام را «سلام علیک»، «سلام علیکم»، «السّلام علیکم»، و «علیکم السّلام» دانسته‏‌اند. <ref>کتاب السرائر، ج۱، ص:۲۳۶</ref>
معروف میان [[فقها]] تحقق ابتدا به سلام با هر یک از چهار صیغه: «سلامٌ علیک»، «السّلامُ علیک، سلامٌ علیکم» و «السّلام علیکم» است؛ <ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۳</ref> لکن در اینکه سلام تنها با چهار ترکیب یاد شده (با تقدم کلمه سلام بر ظرف) تحقق می‌‏یابد یا نه، [[اختلاف]] است. برخی، تنها چهار ترکیب بالا را تحقق بخش سلام دانسته و [[سلام کردن]] به دیگر ترکیب‌ها همچون «علیک» و «علیکم السلام» (با تقدم ظرف بر سلام) را صحیح ندانسته‏‌اند؛ در نتیجه جواب آن [[واجب]] نخواهد بود. <ref>الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۷۲</ref> برخی دیگر صیغه‌‏های سلام را «سلام علیک»، «سلام علیکم»، «السّلام علیکم»، و «علیکم السّلام» دانسته‏‌اند. <ref>کتاب السرائر، ج۱، ص:۲۳۶</ref>


در مقابل، برخی گفته‏‌اند: سلام کردن به آنچه عنوان تحیت و سلام بر آن صادق است، تحقق می‏‌یابد؛ خواه با ترکیب «سلام علیکم» باشد یا «علیکم السّلام» و یا «سلام» به [[تنهایی]]؛ در نتیجه با هر صیغه‏‌ای ادا شود، پاسخ آن واجب خواهد بود. <ref>مختلف الشیعة، ج۲، ص:۲۰۴؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۴</ref>
در مقابل، برخی گفته‏‌اند: سلام کردن به آنچه عنوان تحیت و سلام بر آن صادق است، تحقق می‏‌یابد؛ خواه با ترکیب «سلام علیکم» باشد یا «علیکم السّلام» و یا «سلام» به [[تنهایی]]؛ در نتیجه با هر صیغه‏‌ای ادا شود، پاسخ آن واجب خواهد بود. <ref>مختلف الشیعة، ج۲، ص:۲۰۴؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۴</ref>


==پاسخ سلام==
==پاسخ سلام==
سلام کردن [[مستحب]]، بلکه [[افضل]] از پاسخ آن است، لیکن پاسخ آن حتی بر [[نمازگزار]] واجب است. <ref>مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۷۳؛ مستند الشیعة، ج۷، ص:۶۷</ref> البته [[وجوب]] آن کفایی است و با پاسخ دادن فردی از میان جمع، از دیگران ساقط می‏‌شود. <ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۶</ref>
سلام کردن [[مستحب]]، بلکه [[افضل]] از پاسخ آن است، لکن پاسخ آن حتی بر [[نمازگزار]] واجب است. <ref>مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۷۳؛ مستند الشیعة، ج۷، ص:۶۷</ref> البته [[وجوب]] آن کفایی است و با پاسخ دادن فردی از میان جمع، از دیگران ساقط می‏‌شود. <ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۶</ref>


پاسخ سلام واجب فوری است؛ <ref>مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۶۹؛ جواهرالکلام، ج۱۱، ص:۱۱۱</ref> بدین معنا که سلام شونده باید در پاسخ دادن [[شتاب]] کند؛ در حدّی که عرف او را تارک آن نداند. بنابر این، [[پاسخگویی]] پس از اتمام کلمه یا [[کلام]] در صورتی که سلام در اثنای آن صورت گرفته باشد، ضرری به فوری بودن نمی‌‏رساند. <ref>ذخیرة المعاد، ص:۳۶۷؛ الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۸۱</ref>
پاسخ سلام واجب فوری است؛ <ref>مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۶۹؛ جواهرالکلام، ج۱۱، ص:۱۱۱</ref> بدین معنا که سلام شونده باید در پاسخ دادن [[شتاب]] کند؛ در حدّی که عرف او را تارک آن نداند. بنابر این، [[پاسخگویی]] پس از اتمام کلمه یا [[کلام]] در صورتی که سلام در اثنای آن صورت گرفته باشد، ضرری به فوری بودن نمی‌‏رساند. <ref>ذخیرة المعاد، ص:۳۶۷؛ الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۸۱</ref>


بنابر قول مشهور، پاسخ [[سلام]] باید به گونه‌‏ای باشد که سلام کننده آن را بشنود؛ <ref>ذخیرة المعاد، ص:۳۶۶؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۸</ref> لیکن برخی در [[وجوب]] آن تردید کرده‌‏اند؛ <ref>مجمع الفائدة، ج۳، ص:۱۱۹ ـ ۱۲۰</ref> بلکه بعضی در حال [[نماز]]، پاسخ آهسته را نیز جایز دانسته‌‏اند. <ref>المعتبر، ج۲، ص:۲۶۴</ref>
بنابر قول مشهور، پاسخ [[سلام]] باید به گونه‌‏ای باشد که سلام کننده آن را بشنود؛ <ref>ذخیرة المعاد، ص:۳۶۶؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۸</ref> لکن برخی در [[وجوب]] آن تردید کرده‌‏اند؛ <ref>مجمع الفائدة، ج۳، ص:۱۱۹ ـ ۱۲۰</ref> بلکه بعضی در حال [[نماز]]، پاسخ آهسته را نیز جایز دانسته‌‏اند. <ref>المعتبر، ج۲، ص:۲۶۴</ref>


پاسخ سلام [[کودک]] ممیّز نیز [[واجب]] است؛ لیکن در صورتی که سلام بر جمع باشد، در جواز اکتفا به پاسخ وی، [[اختلاف]] است. <ref>الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۷۵ ـ ۷۶؛ مستند الشیعة، ج۷، ص:۷۱؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۷</ref> برخی، پاسخ دادن به سلام کودک ممیّز را واجب ندانسته‌‏اند. <ref>مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۶۷ ـ ۹۶۸</ref>
پاسخ سلام [[کودک]] ممیّز نیز [[واجب]] است؛ لکن در صورتی که سلام بر جمع باشد، در جواز اکتفا به پاسخ وی، [[اختلاف]] است. <ref>الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۷۵ ـ ۷۶؛ مستند الشیعة، ج۷، ص:۷۱؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۷</ref> برخی، پاسخ دادن به سلام کودک ممیّز را واجب ندانسته‌‏اند. <ref>مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۶۷ ـ ۹۶۸</ref>


در اینکه پاسخ سلام [[کافر]] واجب است یا نه [[اختلاف]] است. <ref> مستند الشیعة، ج۷، ص:۷۴</ref>
در اینکه پاسخ سلام [[کافر]] واجب است یا نه [[اختلاف]] است. <ref> مستند الشیعة، ج۷، ص:۷۴</ref>
خط ۳۵: خط ۳۵:
بنابر قول به [[حرمت]] [[سلام کردن]] [[زن]] بر مرد نامحرم و عکس آن، آیا در صورت سلام کردن، پاسخ آن واجب است یا نه مسئله اختلافی است. <ref>مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۷۲؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۱۷ ـ ۱۱۸</ref>
بنابر قول به [[حرمت]] [[سلام کردن]] [[زن]] بر مرد نامحرم و عکس آن، آیا در صورت سلام کردن، پاسخ آن واجب است یا نه مسئله اختلافی است. <ref>مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۷۲؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۱۷ ـ ۱۱۸</ref>


پاسخ به سلام کتبی ([[نامه]]) واجب نیست؛ هرچند [[مستحب]] است؛ <ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۱۰ ـ ۱۱۱</ref> لیکن بنابر قول به وجوب جواب نامه، [[پاسخگویی]] به سلام مندرج در آن نیز واجب خواهد بود. <ref>الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۸۲؛ مستند الشیعة، ج۷، ص:۷۳</ref>
پاسخ به سلام کتبی ([[نامه]]) واجب نیست؛ هرچند [[مستحب]] است؛ <ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۱۰ ـ ۱۱۱</ref> لکن بنابر قول به وجوب جواب نامه، [[پاسخگویی]] به سلام مندرج در آن نیز واجب خواهد بود. <ref>الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۸۲؛ مستند الشیعة، ج۷، ص:۷۳</ref>


پاسخگویی به سلام با واسطه واجب نیست؛ هرچند [[استحباب]] دارد و مستحب است پاسخ دهنده خطاب به واسطه بگوید: "علیک "<ref>الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۸۲</ref> برخی، در این فرض نیز رد سلام را واجب دانسته‏‌اند. <ref>مستند الشیعة، ج۷، ص:۷۳</ref>
پاسخگویی به سلام با واسطه واجب نیست؛ هرچند [[استحباب]] دارد و مستحب است پاسخ دهنده خطاب به واسطه بگوید: "علیک "<ref>الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۸۲</ref> برخی، در این فرض نیز رد سلام را واجب دانسته‏‌اند. <ref>مستند الشیعة، ج۷، ص:۷۳</ref>
خط ۴۲: خط ۴۲:


==چگونگی پاسخ==
==چگونگی پاسخ==
پاسخ به سلام در غیر حال نماز با لفظ «علیکم» یا «علیک السّلام» تحقق می‌‏یابد؛ لیکن در اینکه منحصر به کیفیت یاد شده است یا به دیگر صیغه‌‏ها نیز، همچون «[[سلام]] علیکم» محقق می‏‌شود، [[اختلاف]] است. <ref>الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۷۰ ـ ۷۱؛ مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۷۳ ـ ۹۷۴؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۱۴ ـ ۱۱۵</ref>
پاسخ به سلام در غیر حال نماز با لفظ «علیکم» یا «علیک السّلام» تحقق می‌‏یابد؛ لکن در اینکه منحصر به کیفیت یاد شده است یا به دیگر صیغه‌‏ها نیز، همچون «[[سلام]] علیکم» محقق می‏‌شود، [[اختلاف]] است. <ref>الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۷۰ ـ ۷۱؛ مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۷۳ ـ ۹۷۴؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۱۴ ـ ۱۱۵</ref>


بنابر قول مشهور، در جواب سلام [[کافر]] «علیک» گفته می‏‌شود؛ <ref>مستند الشیعة، ج۷، ص:۷۴</ref> لیکن در [[وجوب]] اکتفا به آن و عدم ضمیمه «سلام» یا جواز پاسخ به غیر آن، اختلاف است. <ref>مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۷۳؛ مستمسک العروة، ج۶، ص:۵۶۹ ـ ۵۷۰</ref>
بنابر قول مشهور، در جواب سلام [[کافر]] «علیک» گفته می‏‌شود؛ <ref>مستند الشیعة، ج۷، ص:۷۴</ref> لکن در [[وجوب]] اکتفا به آن و عدم ضمیمه «سلام» یا جواز پاسخ به غیر آن، اختلاف است. <ref>مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۷۳؛ مستمسک العروة، ج۶، ص:۵۶۹ ـ ۵۷۰</ref>


در پاسخ سلام در حال [[نماز]] بنابر قول مشهور، مماثلت آن با سلام شرط است. بنابر این، اگر کسی با صیغه «سلام علیکم» بر [[نمازگزار]] [[سلام]] کند، بر او [[واجب]] است در پاسخ «سلام علیکم» بگوید و پاسخ دادن به صیغه دیگر جایز نیست. <ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۱</ref> برخی، مماثلت را واجب ندانسته و گفتن «علیکم السّلام» در پاسخ «سلام علیکم» را در حال نماز نیز جایز دانسته‏اند. <ref>کتاب السرائر، ج۱، ص:۲۳۶؛ مختلف الشیعة، ج۲، ص:۲۰۳؛ مستند الشیعة، ج۷، ص:۶۸</ref>
در پاسخ سلام در حال [[نماز]] بنابر قول مشهور، مماثلت آن با سلام شرط است. بنابر این، اگر کسی با صیغه «سلام علیکم» بر [[نمازگزار]] [[سلام]] کند، بر او [[واجب]] است در پاسخ «سلام علیکم» بگوید و پاسخ دادن به صیغه دیگر جایز نیست. <ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۱</ref> برخی، مماثلت را واجب ندانسته و گفتن «علیکم السّلام» در پاسخ «سلام علیکم» را در حال نماز نیز جایز دانسته‏اند. <ref>کتاب السرائر، ج۱، ص:۲۳۶؛ مختلف الشیعة، ج۲، ص:۲۰۳؛ مستند الشیعة، ج۷، ص:۶۸</ref>
خط ۵۷: خط ۵۷:


==سلام بر خود و [[اهل]] مجلس==
==سلام بر خود و [[اهل]] مجلس==
[[مستحب]] است [[انسان]] وقتی وارد خانه‏ای می‏‌شود که کسی در آن نیست، برخود این گونه [[سلام]] کند: {{عربی|"السّلامُ عَلَیْنا مِنْ عِنْدِ رَبِّنا"}} <ref>وسائل الشیعة، ج۱۲، ص:۸۰ ـ ۸۱</ref> همچنین [[سلام کردن]] به حاضران در مجلس هنگام برخاستن از آن و [[خدا]] حافظی از آنان مستحب است؛ <ref>وسائل الشیعة، ج۱۲، ص:۸۳</ref> لیکن در [[استحباب]] یا [[وجوب]] پاسخ به آن [[اختلاف]] است. <ref>تذکرة الفقهاء، ج۹، ص:۲۳؛ بحار الأنوار، ج۸۴، ص:۲۷۶؛ غنائم الأیام، ج۳، ص:۲۳۶؛ صراط النجاة، ج۳، ص:۲۹۱</ref>
[[مستحب]] است [[انسان]] وقتی وارد خانه‏ای می‏‌شود که کسی در آن نیست، برخود این گونه [[سلام]] کند: {{عربی|"السّلامُ عَلَیْنا مِنْ عِنْدِ رَبِّنا"}} <ref>وسائل الشیعة، ج۱۲، ص:۸۰ ـ ۸۱</ref> همچنین [[سلام کردن]] به حاضران در مجلس هنگام برخاستن از آن و [[خدا]] حافظی از آنان مستحب است؛ <ref>وسائل الشیعة، ج۱۲، ص:۸۳</ref> لکن در [[استحباب]] یا [[وجوب]] پاسخ به آن [[اختلاف]] است. <ref>تذکرة الفقهاء، ج۹، ص:۲۳؛ بحار الأنوار، ج۸۴، ص:۲۷۶؛ غنائم الأیام، ج۳، ص:۲۳۶؛ صراط النجاة، ج۳، ص:۲۹۱</ref>


==[[آداب]] سلام==
==[[آداب]] سلام==

نسخهٔ ‏۸ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۰۸

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون سلام است. "سلام" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

اهمیت سلام

در قرآن کریم از سلام به عنوان تحیت بهشتیان نام برده دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[۱] و بدان امر شده است. لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُمْ مَفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ[۲]

چنان که در روایات، از سنت‌های رسول خدا(ص) و از مستحبات مؤکد شمرده شده است. ابتدا به سلام و مقدم داشتن آن بر هر سخنی، سلام کردن به کودکان و افشای سلام؛ یعنی سلام کردن به هر کس که انسان با او برخورد می‏‌کند، مورد تأکید و سفارش قرار گرفته است. [۳]

حکم سلام

پیشی گرفتن در سلام به مسلمانان، مستحب مؤکّد و ترک آن مکروه است، [۴] مگر نمازگزار که ابتدا به سلام برای او جایز نیست. [۵] برخی، سلام کردن به نمازگزار را مکروه دانسته‌‏اند. [۶] در مقابل، برخی تفاوتی میان نمازگزار و غیر نمازگزار نگذاشته، سلام کردن را مطلقا، حتی به نمازگزار، مستحب دانسته‌‏اند؛ [۷] بلکه عدم کراهت سلام کردن به نمازگزار به مشهور نسبت داده شده است. [۸]

به تصریح برخی، سلام کردن به کافر جز هنگام ضرورت جایز نیست. [۹]

سلام کردنزن به مرد نامحرم و عکس آن، در صورتی که بیم فتنه و افتادن در گناه نباشد جایز است. [۱۰] قول به حرمت سلام کردن زن به مرد نامحرم به مفهوم کلمات بسیاری از فقها نسبت داده شده است. [۱۱] البته برخی به کراهت سلام کردن مرد بر زن جوان نامحرم تصریح کرده‏‌اند. [۱۲]

سلام کردن، مستحب کفایی است و در جایی که جمعی وارد بر کسی می‌‏شوند با سلام کردن یکی از آنان، استحباب آن از دیگران ساقط می‏‌گردد؛ [۱۳] لکن برخی در فرض یاد شده قائل به بقای اصل استحباب برای دیگران شده و گفته‏‌اند: تنها مؤکد بودن آن برداشته می‏‌شود. [۱۴]

صیغه سلام

معروف میان فقها تحقق ابتدا به سلام با هر یک از چهار صیغه: «سلامٌ علیک»، «السّلامُ علیک، سلامٌ علیکم» و «السّلام علیکم» است؛ [۱۵] لکن در اینکه سلام تنها با چهار ترکیب یاد شده (با تقدم کلمه سلام بر ظرف) تحقق می‌‏یابد یا نه، اختلاف است. برخی، تنها چهار ترکیب بالا را تحقق بخش سلام دانسته و سلام کردن به دیگر ترکیب‌ها همچون «علیک» و «علیکم السلام» (با تقدم ظرف بر سلام) را صحیح ندانسته‏‌اند؛ در نتیجه جواب آن واجب نخواهد بود. [۱۶] برخی دیگر صیغه‌‏های سلام را «سلام علیک»، «سلام علیکم»، «السّلام علیکم»، و «علیکم السّلام» دانسته‏‌اند. [۱۷]

در مقابل، برخی گفته‏‌اند: سلام کردن به آنچه عنوان تحیت و سلام بر آن صادق است، تحقق می‏‌یابد؛ خواه با ترکیب «سلام علیکم» باشد یا «علیکم السّلام» و یا «سلام» به تنهایی؛ در نتیجه با هر صیغه‏‌ای ادا شود، پاسخ آن واجب خواهد بود. [۱۸]

پاسخ سلام

سلام کردن مستحب، بلکه افضل از پاسخ آن است، لکن پاسخ آن حتی بر نمازگزار واجب است. [۱۹] البته وجوب آن کفایی است و با پاسخ دادن فردی از میان جمع، از دیگران ساقط می‏‌شود. [۲۰]

پاسخ سلام واجب فوری است؛ [۲۱] بدین معنا که سلام شونده باید در پاسخ دادن شتاب کند؛ در حدّی که عرف او را تارک آن نداند. بنابر این، پاسخگویی پس از اتمام کلمه یا کلام در صورتی که سلام در اثنای آن صورت گرفته باشد، ضرری به فوری بودن نمی‌‏رساند. [۲۲]

بنابر قول مشهور، پاسخ سلام باید به گونه‌‏ای باشد که سلام کننده آن را بشنود؛ [۲۳] لکن برخی در وجوب آن تردید کرده‌‏اند؛ [۲۴] بلکه بعضی در حال نماز، پاسخ آهسته را نیز جایز دانسته‌‏اند. [۲۵]

پاسخ سلام کودک ممیّز نیز واجب است؛ لکن در صورتی که سلام بر جمع باشد، در جواز اکتفا به پاسخ وی، اختلاف است. [۲۶] برخی، پاسخ دادن به سلام کودک ممیّز را واجب ندانسته‌‏اند. [۲۷]

در اینکه پاسخ سلام کافر واجب است یا نه اختلاف است. [۲۸]

بنابر قول به حرمت سلام کردن زن بر مرد نامحرم و عکس آن، آیا در صورت سلام کردن، پاسخ آن واجب است یا نه مسئله اختلافی است. [۲۹]

پاسخ به سلام کتبی (نامه) واجب نیست؛ هرچند مستحب است؛ [۳۰] لکن بنابر قول به وجوب جواب نامه، پاسخگویی به سلام مندرج در آن نیز واجب خواهد بود. [۳۱]

پاسخگویی به سلام با واسطه واجب نیست؛ هرچند استحباب دارد و مستحب است پاسخ دهنده خطاب به واسطه بگوید: "علیک "[۳۲] برخی، در این فرض نیز رد سلام را واجب دانسته‏‌اند. [۳۳]

پاسخ دادن به سلام غلط نیز واجب است، مگر آنکه غلط به حدّی فاحش باشد که عنوان سلام و تحیت بر آن صدق نکند. [۳۴]

چگونگی پاسخ

پاسخ به سلام در غیر حال نماز با لفظ «علیکم» یا «علیک السّلام» تحقق می‌‏یابد؛ لکن در اینکه منحصر به کیفیت یاد شده است یا به دیگر صیغه‌‏ها نیز، همچون «سلام علیکم» محقق می‏‌شود، اختلاف است. [۳۵]

بنابر قول مشهور، در جواب سلام کافر «علیک» گفته می‏‌شود؛ [۳۶] لکن در وجوب اکتفا به آن و عدم ضمیمه «سلام» یا جواز پاسخ به غیر آن، اختلاف است. [۳۷]

در پاسخ سلام در حال نماز بنابر قول مشهور، مماثلت آن با سلام شرط است. بنابر این، اگر کسی با صیغه «سلام علیکم» بر نمازگزار سلام کند، بر او واجب است در پاسخ «سلام علیکم» بگوید و پاسخ دادن به صیغه دیگر جایز نیست. [۳۸] برخی، مماثلت را واجب ندانسته و گفتن «علیکم السّلام» در پاسخ «سلام علیکم» را در حال نماز نیز جایز دانسته‏اند. [۳۹]

چنانچه کسی با صیغه «علیکم السّلام» به نمازگزار سلام کند، آیا پاسخگویی به آن بر او جایز است و در صورت جواز آیا باید جواب همانند سلام باشد یا با صیغه «سلام علیکم»؟ مسئله اختلافی است. [۴۰]

آیا نماز گزار می‏‌تواند جواب سلام را نیکوتر از سلام بدهد، مانند آنکه در پاسخ «سلام علیکم» بگوید «سلام علیکم و رحمة اللّه‏»؟ اختلاف است. [۴۱]

هرگاه یکی از نمازگزاران سلام را پاسخ دهد، آیا پاسخگویی بر دیگران نیز جایز بلکه مستحب است، یا نه؟ مسئله اختلافی است. [۴۲]

هرگاه نماز گزار پاسخ سلام را ندهد و نماز را ادامه دهد، آیا نمازش باطل می‏‌گردد؟ مسئله اختلافی است. [۴۳]

سلام بر خود و اهل مجلس

مستحب است انسان وقتی وارد خانه‏ای می‏‌شود که کسی در آن نیست، برخود این گونه سلام کند: "السّلامُ عَلَیْنا مِنْ عِنْدِ رَبِّنا" [۴۴] همچنین سلام کردن به حاضران در مجلس هنگام برخاستن از آن و خدا حافظی از آنان مستحب است؛ [۴۵] لکن در استحباب یا وجوب پاسخ به آن اختلاف است. [۴۶]

آداب سلام

پاسخ دادن سلام به نیکوتر از آن در غیر نماز، مستحب و مورد تأکید قرآن کریم است. وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا[۴۷] نیکویی با گفتن «علیکم السّلام و رحمة اللّه‏ و برکاته» در پاسخ «سلام علیکم» تحقق می‏‌یابد. [۴۸]

آغاز کردن به سلام برای اینان مستحب است

سواره به پیاده؛ ایستاده به نشسته؛ جمع اندک به جمع انبوه و کوچک‏تر به بزرگ‏تر. [۴۹] چنان که هنگام سلام کردن فشردن دست غیر مسافر و در آغوش گرفتن مسافر مستحب است. [۵۰].[۵۱]

منابع

پانویس

  1. «دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را»» سوره یونس، آیه ۱۰.
  2. «بر نابینا و بر لنگ و بر بیمار و بر شما گناهی نیست که از (خوراک و آذوقه) خانه‌های خویش بخورید یا از خانه‌های پدرانتان یا خانه‌های مادرانتان یا خانه‌های برادرانتان یا خانه‌های خواهرانتان یا خانه‌های عموهایتان یا خانه‌های عمّه‌هایتان یا خانه‌های دایی‌هایتان یا خانه‌های خاله‌هایتان یا آن خانه‌ای که کلیدش را در اختیار دارید یا (خانه) دوستتان؛ نیز (بر شما گناهی نیست) در اینکه با هم یا پراکنده غذا بخورید پس چون به هر خانه‌ای در آمدید به همدیگر درود گویید، درودی خجسته پاکیزه از نزد خداوند؛ بدین گونه خداوند آیات را برای شما روشن می‌دارد باشد که خرد ورزید» سوره نور، آیه ۶۱.
  3. وسائل الشیعة، ج۱۲، ص:۵۵ ـ ۶۳
  4. وسائل الشیعة، ج۱۲، ص:۵۷
  5. العروة الوثقی، ج۳، ص:۱۵
  6. مستند الشیعة، ج۷، ص:۶۶ ـ ۶۷؛ العروة الوثقی، ج۳، ص:۲۴
  7. الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۸۹ ـ ۹۰
  8. مجمع الفائدة، ج۳، ص:۱۲۲
  9. الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۸۴ ـ ۸۵؛ مستند الشیعة، ج۷، ص:۷۴
  10. الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۸۳؛ مستند الشیعة، ج۷، ص:۷۳؛ العروة الوثقی، ج۳، ص:۲۵
  11. مجمع الفائدة، ج۳، ص:۱۲۰
  12. غنائم الأیام، ج۳، ص:۲۳۷
  13. تذکرة الفقهاء، ج۹، ص:۲۰؛ الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۷۵
  14. جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۶
  15. جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۳
  16. الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۷۲
  17. کتاب السرائر، ج۱، ص:۲۳۶
  18. مختلف الشیعة، ج۲، ص:۲۰۴؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۴
  19. مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۷۳؛ مستند الشیعة، ج۷، ص:۶۷
  20. جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۶
  21. مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۶۹؛ جواهرالکلام، ج۱۱، ص:۱۱۱
  22. ذخیرة المعاد، ص:۳۶۷؛ الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۸۱
  23. ذخیرة المعاد، ص:۳۶۶؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۸
  24. مجمع الفائدة، ج۳، ص:۱۱۹ ـ ۱۲۰
  25. المعتبر، ج۲، ص:۲۶۴
  26. الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۷۵ ـ ۷۶؛ مستند الشیعة، ج۷، ص:۷۱؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۷
  27. مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۶۷ ـ ۹۶۸
  28. مستند الشیعة، ج۷، ص:۷۴
  29. مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۷۲؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۱۷ ـ ۱۱۸
  30. جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۱۰ ـ ۱۱۱
  31. الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۸۲؛ مستند الشیعة، ج۷، ص:۷۳
  32. الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۸۲
  33. مستند الشیعة، ج۷، ص:۷۳
  34. جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۷؛ العروة الوثقی، ج۳، ص:۱۹
  35. الحدائق الناضرة، ج۹، ص:۷۰ ـ ۷۱؛ مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۷۳ ـ ۹۷۴؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۱۴ ـ ۱۱۵
  36. مستند الشیعة، ج۷، ص:۷۴
  37. مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۷۳؛ مستمسک العروة، ج۶، ص:۵۶۹ ـ ۵۷۰
  38. جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۱
  39. کتاب السرائر، ج۱، ص:۲۳۶؛ مختلف الشیعة، ج۲، ص:۲۰۳؛ مستند الشیعة، ج۷، ص:۶۸
  40. مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۶۳ ـ ۹۶۴؛ مستمسک العروة، ج۶، ص:۵۵۷ ـ ۵۵۸؛ مستند العروة (الصلاة)، ج۴/، ص:۴۸۷ ـ ۴۸۹؛ مهذب الأحکام، ج۷، ص:۱۸۹ ـ ۱۹۰
  41. مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۶۴؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۳
  42. مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۶۶ ـ ۹۶۷؛ جواهر الکلام، ج۱۱، ص:۱۰۸
  43. مفتاح الکرامة، ج۴، ص:۹۶۹ ـ ۹۷۱
  44. وسائل الشیعة، ج۱۲، ص:۸۰ ـ ۸۱
  45. وسائل الشیعة، ج۱۲، ص:۸۳
  46. تذکرة الفقهاء، ج۹، ص:۲۳؛ بحار الأنوار، ج۸۴، ص:۲۷۶؛ غنائم الأیام، ج۳، ص:۲۳۶؛ صراط النجاة، ج۳، ص:۲۹۱
  47. «و چون به شما درودی گفته شد، با درودی بهتر از آن یا همانند آن پاسخ دهید؛ بی‌گمان خداوند حسابرس همه چیز است» سوره نساء، آیه ۸۶.
  48. تحریر الوسیلة، ج۱، ص:۱۸۷
  49. العروة الوثقی، ج۳، ص:۲۶
  50. وسائل الشیعة، ج۱۲، ص:۷۳.
  51. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۴، صفحه ۵۱۴-۵۱۷.