اصحاب الحجر
مقدمه
- ﴿وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ * وَآتَيْنَاهُمْ آيَاتِنَا فَكَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ * وَكَانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ * فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ * فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴾[۱]
نکات
اصحاب حجر، فرستادگان خدا را تکذیب کردند ﴿وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ﴾[۲] در اینکه این شهر در کجا واقع شده بود، بعضی از مفسران و مورخان چنین نگاشتهاند که شهری بود در مسیر کاروان مدینه و شام در یک منزلی "وادی القری" و در جنوب "تیمه" و امروز تقریبا اثری از آن نیست. میگویند این شهر در گذشته یکی از شهرهای تجاری عربستان بوده، و تا آنجا اهمیت داشته که "بطلمیوس" در نوشتههایش به عنوان یک شهر تجاری از آن نام برده است، و "پلین" جغرافیدان رومی از آن بنام "حجری" یاد میکند. در روایتی میخوانیم که در سال نهم هجرت که پیامبر برای دفع سپاه روم به تبوک لشگر کشی کرد، سربازان اسلام میخواستند در این منزل توقفی کنند، پیامبر مانع آنها شد و فرمود: اینجا همان منطقه قوم ثمود است که عذاب الهی بر آنها فرود آمد (اعلام القرآن خزائلی صفحه ۲۹۲) این نکته نیز قابل توجه است که قرآن در مورد اصحاب الحجر (و همچنین در مورد قوم نوح و قوم شعیب و قوم لوط در آیات سوره شعراء به ترتیب آیه ۱۰۵ و ۱۲۳ و ۱۶۰ و بعضی دیگر از اقوام پیشین) میگوید آنها "پیامبران" را تکذیب کردند، در حالی که ظاهر امر چنین نشان میدهد که هر کدام یک پیامبر بیشتر نداشتند و تنها او را تکذیب نمودند. این تعبیر شاید به خاطر آنست که برنامه و هدف پیامبران، آن چنان با یکدیگر پیوستگی دارد که تکذیب یکی از آنها تکذیب همه آنها خواهد بود. این احتمال را نیز دادهاند که این اقوام پیامبران متعددی داشتهاند که از میان آنها یک نفر سرشناستر و معروفتر بود، ولی تفسیر اول صحیحتر به نظر میرسد. (تفسیر نمونه، ج ۱۱، ص۱۲۳)[۳].
منابع
پانویس
- ↑ «و «اصحاب حجر» پیامبران را دروغگو میشمردند* و ما نشانههای خود را به آنان (نشان) دادیم اما آنان از آنها رویگردان بودند* و آنان در (دل) کوهها خانههایی (استوار) با (گمان) ایمنی میتراشیدند* اما بانگ (آسمانی) آنان را بامدادان فرو گرفت* و آنچه انجام میدادند آنان را (از عذاب) باز نداشت» سوره حجر، آیه ۸۰-۸۴.
- ↑ «و «اصحاب حجر» پیامبران را دروغگو میشمردند» سوره حجر، آیه ۸۰.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۲۳.