اخلاص در حدیث

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

احادیث اخلاص

  1. امام صادق (ع) درباره آیه شریفه: ﴿لَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا[۱] فرمودند: "یعنی پاک و پاکیزه، که در آن هیچ اثری از پرستش بُتان نباشد" [۲]:
  2. امیرمؤمنان (ع) می‌فرمودند: "خوشا به حال آن کس که با خلوص به عبادت و دعاء بپردازد، و قلبش را به آنچه می‌بیند مشغول نسازد، و یاد خدا را به‌واسطه آنچه می‌شنود ترک نکند، و سینه‌اش به‌واسطه آنچه به دیگران بخشیده شده اندوهگین نشود" [۳].
  3. سفیان بن عیینه گوید: از امام صادق (ع) درباره آیه شریفه: ﴿إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ[۴]، سؤال کردم، آن حضرت فرمودند: "قلب سلیم قلبی است که چون به ملاقات حضرت حق رسد هیچ چیزی جز او در آن نیست. آنگاه فرمودند: هر قلبی که در آن شرک یا شک باشد، به درجات پائین سقوط کرده است؛ زاهدان زهد را در دنیا برگزیدند تا قلب‌هایشان برای آخرت آزاد و رها باشد"[۵]
  4. امام باقر (ع) فرمودند: "بنده چهل روز خالصانه به خداوند ایمان نمی‌آورد- و یا فرمودند: بنده چهل روز به خوبی به یاد خداوند نخواهد بود- مگر آنکه خداوند او را نسبت به دنیا زاهد می‌سازد، و درد و درمان دنیا را به او نشان می‌دهد، آنگاه حکمت را در قلبش پایدار و زبانش را به آن حکمت گویا می‌سازد. آنگاه حضرت این آیه را تلاوت فرمودند: ﴿إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ[۶]. از این رو هیچ‌گاه هیچ بدعت‌گذاری را نمی‌بینی مگر آنکه دلیل است، و هیچ دروغ‌زنی بر خداوند -عزَّ وجلَّ!- و پیامبرش (ص) و اهل بیت (ع) او را نمی‌بینی مگر آنکه دلیل است" [۷]؛
  5. امام صادق (ع) فرمودند: "هرکس برای خداوند دوست بدارد و برای او دشمن بدارد و برای او ببخشد و برای او از بخشش دست کشد، در شمار کسانی است که ایمانشان کامل شده است". [۸].
  6. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: "در حالی که سه تن از مردم روزگاران گذشته در راهی می‌رفتند، باران باریدن گرفت. آنان نیز به غاری پناه بردند و در این حال، درب آن غار بر آنان بسته شد. یکی از آنان به دیگران گفت: ای یاران! به‌خدا قسم هیچ چیزی جز از صدق و راستی شما را از این غار نمی‌رهاند؛ از این رو هر یک از شما خداوند را به آنچه که او از راستیش آگاه است بخواند، تا از این مهلکه برهیم!. یکی از آنان گفت: خدایا! اگر می‌دانی که مرا کارگری بود که در مقابل مقداری برنج برای من کار می‌کرد، من برنج‌های او را کاشتم و او به سوی سرنوشت خود رفت، تا من از آن مقدار برنج گاوی خریدم. پس از چندی آن کارگر نزد من آمد و دستمزد خود را طلب کرد، من نیز گفتم: آن گاو را برگیر و ببر؛ کارگر گفت: من نزد تو تنها مقداری برنج داشتم، و من گفتم: آن گاو را برگیر و ببر که این گاو نتیجه آن برنج است. او نیزگاو خود را برداشت و رفت. خدایا! اگر می‌دانی که من این کار را از ترس تو انجام داده‌ام، مشکل ما را برطرف فرما. در این حال، سنگی که بر درب غار بود، اندکی کنار رفت!. نفر دوّم گفت: خدایا! تو می‌دانی که مرا پدر و مادری کهنسال بود، که من هرشب با شیر گوسفندی که داشتم نزدشان می‌آمدم، و آنان را سیر می‌ساختم. شبی دیر کردم و در حالی که آن دو خواب بودند نزد آنان آمدم، در این حال خانواده من سخت گرسنه بودند، امّا من آنان را سیر نکردم تا اوّل پدر و مادرم را سیر گردانم. در این حال بر من هم تلخ بود که آنان را بیدار کنم، و هم ناگوار بود که برگردم و آنان برای دریافت غذای خود بیدار شوند امّا غدای خود را نیابند؛ از این رو تا صبح همچنان بر بستر آنان انتظار کشیدم تا اگر بیدار شدند، غذایشان را به آنان بدهم. خدایا! اگر می‌دانی که من این کار را از ترس تو انجام دادم، مشکل ما را برطرف فرما. در این حال، آن سنگ اندکی دیگر به کنار رفت، تا آنان توانستند آسمان را ببینند. نفر سوّم نیز گفت: خدایا! تو می‌دانی که مرا دختر عمویی بود که او را بیشتر از همه مردم دوست می‌داشتم. روزی من او را به گناه فرا خواندم، امّا او این کار را به پرداخت صد دینار طلا مشروط کرد. من نیز در پی آن صد دینار رفتم تا سرانجام به‌دستش آوردم، آن گاه آن پول را نزد او آورده به او پرداختم، او نیز خود را در اختیار من نهاد. در این حال چون در میان پاهای او نشستم گفت: از خدا بترس و مُهری که او نهاده را تنها به حق بگشای! من نیز برخاستم و آن صد دینار را نیز برای او به‌جای گذاردم. خدایا! اگر می‌دانی که من این کار را از ترس تو انجام دادم، مشکل ما را برطرف فرما. در این حال آن سنگ کنار رفت، و خداوند مشکل آنان را برطرف فرمود تا توانستند از آن غار خارج شوند" [۹].
  7. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: "هرکس چهل روز برای خداوند متعال اخلاص ورزد، خداوند چشمه‌های حکمت را از قلب او به زبانش جاری می‌سازد" [۱۰].
  8. امام صادق (ع) فرمودند: "خداوند - عزَّوجلَّ! - به هیچ بنده‌ای نعمتی برتر از این عطا نکرده، که در قلب او به‌ همراه خداوند هیچ چیز دیگری نباشد" [۱۱].
  9. حضرت صدیقه کبری (س) فرمودند: "هرکس که عبادت خالص خود را به سوی خداوند فرستد، خداوند بهترین چیزی که مصلحت اوست را به سویش نازل می‌کند" [۱۲].
  10. امام حسن عسکری (ع) فرمودند: "اگر تمامی دنیا فقط یک لقمه باشد و من آن یک لقمه را به دهان کسی گذارم که خداوند را با خلوص عبادت می‌کند، باز می‌پندارم که در حق او کوتاهی کرده‌ام؛ و باز اگر کافر را از آن یک لقمه بازدارم تا از گرسنگی و تشنگی بمیرد، آنگاه فقط یک جرعه آب به او بنوشانم می‌پندارم که اسراف کرده‌ام"[۱۳]:
  11. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: ".... برترین مرتبه اخلاص، پرهیز از گناهان است" [۱۴][۱۵].
  12. امام جواد (ع) فرمودند: «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ الْإِخْلَاصُ‌». فرمود: اخلاص برترین عبادت‌ها است[۱۶].
  13. همچنین آن حضرت فرمود: حفظ و نگهداری نتیجه اعمال انسان، از انجام دادن خود عمل سخت‌تر است. پرسش‌گر توضیح بیشتر درخواست کرد، امام (ع) فرمود: شخصی کار نیکی در حق دیگران انجام می‌دهد یا برای خشنودی خدای یکتا بخشی از اموالش را انفاق می‌کند؛ پس کار او به عنوان عمل نیک سری ثبت می‌شود. سپس به زبان می‌آورد و دیگران را از کارش با خبر می‌کند، اینجاست که عنوان عمل سری او تغییر می‌کند و با عنوان عمل آشکار و علنی نوشته می‌شود؛ سپس باری دیگر به زبان می‌آورد و اینجاست که به عنوان عملی ریاکارانه ثبت می‌شود[۱۷].[۱۸]

منابع

پانویس

  1. «ولی درست‌آیینی فرمانبردار بود» سوره آل عمران، آیه ۶۷.
  2. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)‌ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: لَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا قَالَ خَالِصاً مُخْلِصاً لَيْسَ فِيهِ شَيْ‌ءٌ مِنْ عِبَادَةِ الْأَوْثَانِ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۵.
  3. «عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (ع) كَانَ يَقُولُ‌ طُوبَى لِمَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ الْعِبَادَةَ وَ الدُّعَاءَ وَ لَمْ يَشْغَلْ قَلْبَهُ بِمَا تَرَى عَيْنَاهُ وَ لَمْ يَنْسَ ذِكْرَ اللَّهِ بِمَا تَسْمَعُ أُذُنَاهُ وَ لَمْ يَحْزُنْ صَدْرَهُ بِمَا أُعْطِيَ غَيْرُهُ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۶.
  4. «جز آن کس که دلی بی‌آلایش نزد خداوند آورد» سوره شعراء، آیه ۸۹.
  5. «عَنْ سُفْيَانَ بْنِ عُيَيْنَةَ ٌ قَالَ‌: سَأَلْتُ‌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ، قَالَ الْقَلْبُ السَّلِيمُ الَّذِي يَلْقَى رَبَّهُ وَ لَيْسَ فِيهِ أَحَدٌ سِوَاهُ قَالَ وَ كُلُّ قَلْبٍ فِيهِ شِرْكٌ أَوْ شَكٌّ فَهُوَ سَاقِطٌ وَ إِنَّمَا أَرَادُوا الزُّهْدَ فِي الدُّنْيَا لِتَفْرُغَ قُلُوبُهُمْ لِلْآخِرَةِ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۶.
  6. «به زودی به کسانی که گوساله را (به پرستش) گرفتند در زندگانی این جهان خشمی از سوی پروردگارشان و خواری خواهد رسید و این‌گونه ما دروغبافان را کیفر می‌دهیم» سوره اعراف، آیه ۱۵۲.
  7. «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: مَا أَخْلَصَ الْعَبْدُ الْإِيمَانَ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِينَ يَوْماً أَوْ قَالَ مَا أَجْمَلَ عَبْدٌ ذِكْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِينَ يَوْماً إِلَّا زَهَّدَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الدُّنْيَا وَ بَصَّرَهُ دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا فَأَثْبَتَ الْحِكْمَةَ فِي قَلْبِهِ وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَهُ ثُمَّ تَلَا: إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ فَلَا تَرَى صَاحِبَ بِدْعَةٍ إِلَّا ذَلِيلًا وَ مُفْتَرِياً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَلَى رَسُولِهِ صوَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ (ص) إِلَّا ذَلِيلًا»؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۶.
  8. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: مَنْ‌ أَحَبَّ‌ لِلَّهِ‌ وَ أَبْغَضَ‌ لِلَّهِ‌ وَ أَعْطَى‌ لِلَّهِ‌ وَ مَنَعَ لِلَّهِ فَهُوَ مِمَّنْ يَكْمُلُ إِيمَانُهُ»؛ بحار الأنوار، ج۶۷، ص۲۴۸.
  9. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)‌ بَيْنَا ثَلَاثَةُ نَفَرٍ فِيمَنْ‌ كَانَ‌ قَبْلَكُمْ‌ يَمْشُونَ‌ إِذْ أَصَابَهُمْ مَطَرٌ فَأَوَوْا إِلَى غَارٍ فَانْطَبَقَ عَلَيْهِمْ فَقَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ يَا هَؤُلَاءِ وَ اللَّهِ مَا يُنْجِيكُمْ إِلَّا الصِّدْقُ فَلْيَدْعُ كُلُّ رَجُلٍ مِنْكُمْ بِمَا يَعْلَمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ قَدْ صَدَقَ فِيهِ. فَقَالَ أَحَدُهُمْ اللَّهُمَّ إِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ كَانَ لِي أَجِيرٌ عَمِلَ لِي عَلَى فَرَقِ‌ أَرُزٍّ فَزَرَعْتُهُ فَصَارَ مِنْ أَمْرِهِ إِلَى أَنِ اشْتَرَيْتُ مِنْ ذَلِكَ الْفَرَقِ بَقَراً ثُمَّ أَتَانِي فَطَلَبَ أَجْرَهُ فَقُلْتُ اعْمِدْ إِلَى تِلْكَ الْبَقَرِ فَسُقْهَا. فَقَالَ إِنَّمَا لِي عِنْدَكَ فَرَقٌ مِنْ أَرُزٍّ فَقُلْتُ اعْمِدْ إِلَى تِلْكَ الْبَقَرِ فَسُقْهَا فَإِنَّهَا مِنْ ذَلِكَ فَسَاقَهَا فَإِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنِّي فَعَلْتُ ذَلِكَ مِنْ خَشْيَتِكَ فَفَرِّجْ عَنَّا فَانْسَاحَتِ الصَّخْرَةُ عَنْهُمْ وَ قَالَ الْآخَرُ اللَّهُمَّ إِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ‌ أَنَّهُ كَانَ لِي أَبَوَانِ شَيْخَانِ كَبِيرَانِ فَكُنْتُ آتِيهِمَا كُلَّ لَيْلَةٍ بِلَبَنِ غَنَمٍ لِي فَأَبْطَأَتُ عَلَيْهِمَا ذَاتَ لَيْلَةٍ فَأَتَيْتُهُمَا وَ قَدْ رَقَدَا وَ أَهْلِي وَ عِيَالِي يَتَضَاغَوْنَ مِنَ الْجُوعِ‌ وَ كُنْتُ لَا أَسْقِيهِمْ حَتَّى يَشْرَبَ أَبَوَايَ فَكَرِهْتُ أَنْ أُوقِظَهُمَا مِنْ رَقْدَتِهِمَا وَ كَرِهْتُ أَنْ أَرْجِعَ فَيَسْتَيْقِظَا لِشُرْبِهِمَا فَلَمْ أَزَلْ أَنْتَظِرُهُمَا حَتَّى طَلَعَ الْفَجْرُ فَإِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنِّي فَعَلْتُ ذَلِكَ مِنْ خَشْيَتِكَ فَفَرِّجْ عَنَّا فَانْسَاحَتْ عَنْهُمُ الصَّخْرَةُ حَتَّى نَظَرُوا إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ الْآخَرُ اللَّهُمَّ إِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ كَانَتْ لِي ابْنَةُ عَمٍّ أَحَبَّ النَّاسِ إِلَيَّ وَ أَنِّي رَاوَدْتُهَا عَنْ نَفْسِهَا فَأَبَتْ عَلَيَّ إِلَّا أَنْ آتِيَهَا بِمِائَةِ دِينَارٍ فَطَلَبْتُهَا حَتَّى قَدَرْتُ عَلَيْهَا فَجِئْتُ بِهَا فَدَفَعْتُهَا إِلَيْهِ فَأَمْكَنَتْنِي مِنْ نَفْسِهَا فَلَمَّا قَعَدْتُ بَيْنَ رِجْلَيْهَا قَالَتْ اتَّقِ اللَّهَ وَ لَا تَفُضَّ الْخَاتَمَ إِلَّا بِحَقِّهِ فَقُمْتُ عَنْهَا وَ تَرَكْتُ لَهَا الْمِائَةَ فَإِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنِّي فَعَلْتُ ذَلِكَ مِنْ خَشْيَتِكَ فَفَرِّجْ عَنَّا فَفَرَّجَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهُمْ فَخَرَجُوا»؛ بحار الأنوار، ج۷۰، ص۳۷۹.
  10. «عَنِ النَّبِيِّ (ص) قَالَ: مَنْ‌ أَخْلَصَ‌ لِلَّهِ‌ أَرْبَعِينَ‌ يَوْماً فَجَّرَ اللَّهُ‌ يَنَابِيعَ‌ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ»؛ بحار الأنوار، ج۶۷، ص۲۴۹.
  11. «عَنِ الصَّادِقِ (ع) قَالَ: مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى عَبْدٍ أَجَلَّ مِنْ أَنْ لَا يَكُونَ فِي قَلْبِهِ مَعَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ غَيْرُهُ»؛ بحار الأنوار، ج۶۷، ص۲۴۹.
  12. «عَنْ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا قَالَتْ‌ مَنْ أَصْعَدَ إِلَى اللَّهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ»؛ بحار الأنوار، ج۶۷، ص۲۴۹.
  13. «عَنِ الْعَسْكَرِيِّ (ع) قَالَ: لَوْ جَعَلْتُ الدُّنْيَا كُلَّهَا لُقْمَةً وَاحِدَةً ثُمَّ لَقَّمْتُهَا مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ خَالِصاً لَرَأَيْتُ أَنِّي مُقَصِّرٌ فِي حَقِّهِ وَ لَوْ مَنَعْتُ الْكَافِرَ مِنْهَا حَتَّى يَمُوتَ جُوعاً وَ عَطَشاً ثُمَّ أَذَقْتُهُ شَرْبَةً مِنَ الْمَاءِ لَرَأَيْتُ أَنِّي قَدْ أَسْرَفْتُ»؛ بحار الأنوار، ج۶۷، ص۲۴۵.
  14. «قَالَ‌ عَلِيٌ‌(ع) ... تَمَامُ‌ الْإِخْلَاصِ‌ تَجَنُّبُ‌ الْمَعَاصِي‌»؛ بحار الأنوار، ج۷۴، ص۲۱۳.
  15. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۳، ص ۲۶۰-۲۶۷.
  16. تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (ع)، ص۳۲۹، ح۱۸۶؛ بحار الأنوار، ج۶۷، ص۲۴۵، ح۱۹؛ عدة الداعی، ص۲۳۳؛ مجموعه ورام، ج۲، ص۴۲۸.
  17. «قَالَ (ع): الْإِبْقَاءُ عَلَى الْعَمَلِ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ‌. قَالَ: وَ مَا الْإِبْقَاءُ عَلَى الْعَمَلِ؟ قَالَ (ع): «يَصِلُ الرَّجُلُ بِصِلَةٍ، وَ يُنْفِقُ نَفَقَةً لِلَّهِ وَحْدَهُ لَاشَرِيكَ لَهُ، فَكُتِبَ لَهُ سِرّاً، ثُمَّ يَذْكُرُهَا فَتُمْحى‌، فَتُكْتَبُ لَهُ عَلَانِيَةً، ثُمَّ يَذْكُرُهَا فَتُمْحى‌، وَ تُكْتَبُ لَهُ رِيَاءً»؛ کافی، ج۲، ص۲۹۶، ح۱۶؛ بحار الانوار، ج۶۷، ص۲۳۳؛ ج۶۹، ص۲۹۲، ح۱۶؛ تفسیر برهان، ج۴، ص۲۵۴، ح۱۲؛ وسائل الشیعة، ج۱، ص۷۵، ح۱۶۷.
  18. طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل، دانشنامه جوادالائمه، ص ۳۸۰.