حدیث وصایت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۷ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۴۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

روایت وصایت

وصیت کردن به انگیزه داوم شریعت الهی، سیره همیشگی انبیا بوده است. پیامبر خدا(ص) نیز بارها و به مناسبت‌های گوناگون با عبارت‌های صریح، به فرمان خدا امام علی(ع) را وصی خود خواند که برخی از آنها گزارش می‌شود:

  1. «بی‌گمان، هر پیامبری وصی و وارثی دارد و علی، وصی و وارث من است»[۱].
  2. پیامبر(ص) در بیماری وفاتش به فاطمه(س) فرمود: «من خاتم پیامبران و گرامی‌ترین آنان نزد خدا و بهترین آفریدگان نزد خدایم و پدر توام. وصی من [نیز] بهترین اوصیا و محبوب‌ترین آنان نزد خدا و همسر توست»[۲].
  3. پیامبر(ص) فرمود: «سوگند به آنکه مرا به حق برانگیخت! خداوند، پیامبری گرامی‌تر از من نزد خودش و وصی‌ای گرامی‌تر از وصی من، علی(ع) برنیانگیخت»[۳].
  4. پیامبر(ص) فرمود: «هر که دوست دارد روز و شب در رحمت خدا به سر بَرد، شکی به دل راه ندهد که دودمان من بهترین دودمان و وصی‌ام برترین اوصیاست»[۴].
  5. پیامبر(ص): «من سرور فرستادگانم و علی بن ابی‌طالب(ع)، سرور اوصیاست. اوصیای از من، دوازده نفرند. اولین آنان علی بن ابی‌طالب(ع) و آخرین آنان قائم(ع) است»[۵].
  6. پیامبر(ص) فرمود: «علی(ع) وصی و جانشین من است. علی(ع)، برادر و خلیفه من است».
  7. پیامبر(ص) فرمود: «برای هر پیامبری وصی و میراث‌بری است و علی(ع) وصی و وارث من است»[۶].

این گفته‌های پیامبر خدا(ص) درباره علی(ع) به اندازه‌ای فراوان بوده که واژه «وصی» به وصفی شناخته شده و بدون ابهام برای علی(ع) بدل شده است. این واژه در گفتارها و سروده‌ها به کار می‌رفت و بسیاری از مسلمانان صدر اسلام، بدون هیچ تردیدی علی(ع) را مصداق آن می‌دانستند[۷].

روایات «وصایت»، پاسخ روشنی به آن پرسش اساسی است. پیامبر خدا(ص) آیین «وصی‌گزینی» را شیوه همه پیامبران می‌دانسته و از این‌رو، خودش که خاتم جریان رسالت به شمار می‌رفته، به تعیین، وارث ملزم بوده است. از سوی دیگری با صراحت، ویژگی‌های «وصایت» خود را در امامت و دانش، شناسانده است.

صحابه پیامبر(ص) نیز از همان روزگاران بر این جایگاه، تأکید می‌کردند و سخنان پیامبر خدا(ص) را در تصریح به این حقیقت، در مناسبت‌های مختلف، طرح می‌کردند. گاهی نیز در ضمن سخن، مولا(ع) را برازنده این جایگاه معرفی می‌کردند؛ برای نمونه، عبدالرحمان بن خالد، از قُثَم بن عباس پرسید: «به چه دلیلی علی(ع) از پیامبر(ص) ارث می‌برده است»؟ گفت از این روی که نخستین فرد در میان ما بود که به پیامبر(ص) ملحق شد و بیشتر از همه ما، همراهی‌اش کرد»[۸].

منابع

پانویس

  1. تاریخ مدینة دمشق و ذکر فضلها و تسمیة من حلها من الأماثل، ج۴۲، ص۳۹۲.
  2. المعجم الکبیر، ج۳، ص۵۷؛ المعجم الأوسط، الطبرانی، ج۶، ص۳۲۷؛ تاریخ مدینة دمشق و ذکر فضلها و تسمیة من حلها من الأماثل، ج۴۲، ص۱۳۰.
  3. الأمالی، ص۱۰۶.
  4. ینابیع المودة لذوی القربی حافظ سلیمان بن ابراهیم قندوزی، ج۲، ص۲۶۷.
  5. فرائد السمطین، ج۲، ص۳۱۳؛ ینابیع المودة لذوی القربی، ج۳؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص۲۸۰.
  6. تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۲، صص ۳۱۹ - ۳۲۱؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، صص ۶۲ و ۶۳؛ السیرة الحلبیة فی سیرة الأمین المأمون، علی بن برهان الدین الحلبی، ج۱، ص۳۱۱؛ مسند أحمد، ج۵، صص ۴۱ و ۴۲؛ تاریخ مدینة دمشق و ذکر فضلها و تسمیة من حلها من الأماثل، ج۱، ص۸۵.
  7. معالم المدرستین، مرتضی عسکری، ترجمه محمدجواد کرمی، ج۱، ص۲۸۹.
  8. امیری، سلیمان، امامت و دلائل انتصابی بودن آن ص ۲۶۰ ـ ۲۶۵.