افزایش علم غیب معصوم در حدیث
روایات افزایش علم
در کتابهای روایی ابوابی وجود دارد با عنوان افزایشپذیری علم امام، مانند اینکه در کتاب کافی چنین آمده است: "لولا أنّ الائمه یزدادون لفقد ما عندهم"[۱]. برخی از این روایات عبارتاند از:
- امام صادق(ع) در روایتی میفرمایند: «علم آن است که شب و روز زیاد میگردد و از جانب خداوند به ما افاضه میشود»[۲].[۳]
- زراره میگوید از امام باقر(ع) شنیدم میفرمودند: «اگر بر علوم ما اضافه نمیشد تمام میگشت. زراره گفت: "بر علوم شما چیزی اضافه میشود که رسول خدا(ص) آن را نمیدانسته؟" فرمودند: اگر بخواهد چیز تازهای بر علوم ما اضافه شود، اولاً بر رسول خدا(ص) عرضه میشود، سپس بر امامان یکی پس از دیگری، تا به ما منتهی شود»[۴].[۵]
- امام صادق(ع) به ابو یحیی صنعانی فرمود: «ای ابایحیی برای ما در شبهای جمعه شأنی است از شئون؛ در این شبها ارواح انبیای گذشته و ارواح اوصیای گذشته و روح امامی که زنده است را به آسمان برند تا به دور عرش خداوند هفت دور طواف کنند و نزد هر کدام از ستونهای عرش دو رکعت نماز بخوانند و سپس آنها را به بدنهای خود برگردانند، آن گاه انبیا و اوصیا لبالب از شادی شوند و امامی که در میان شما است، انبوه فراوانی در دانش او افزوده شود»[۶].[۷]
- امام صادق(ع) فرمودند: «اگر علوم ما در شب و روز افزایش نمییافت حتما آگاهی و دانش ما محدود و تمام میشد»[۸].[۹]
- امام صادق(ع) میفرماید: «هیچ شب جمعهای نیست مگر اینکه برای اولیاء الهی در آن سروری است، راوی گوید: عرض کردم: فدایت شوم، آن سرور چگونه است؟ حضرت فرمود: هنگامی که شب جمعه میشود رسول خدا(ص) و ائمه(ع) عرش را درک میکنند و من هم با ایشان همراه هستم، پس جز با علمِ استفاده شده برنمیگردم و اگر اینطور نبود حتماً آنچه نزد من بود تمام میشد[۱۰].[۱۱]
- در روایتی طولانی ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل میکند: «حضرت اموری را به عنوان علم خویش بیان کردند، مانند اینکه رسول خدا(ص) به علی(ع) هزار باب علمتعلیم فرمود که از هر بابی هزار باب دیگر باز میشد، و نیز نزد ایشان جامعه، جفر و مصحف حضرت زهرا و علم آنچه بوده و موجود میشود تا روز قیامت میباشد، لکن فرمودند: اینها علم نیست، علم آن است که شب و روز حادث شده و تدریجاً امور یکی پس از دیگری تا روز قیامت تحقق مییابد»[۱۲].[۱۳]
- در روایت دیگری امام صادق فرمودند: «به ارواح پیامبران و اوصیایی که از دنیا رفتهاند و نیز به روح وصیای که در میان شما زندگی میکند، اجازه داده میشود که به آسمان صعود کنند تا این که به عرش پروردگار برسند (...) آن گاه پیامبران و اوصیا در حالی که سرشار از شادمانی و سرور هستند و وصیای که در میان شما زندگی میکند، بسیار بسیار به علمش افزوده میگردد»[۱۴].[۱۵]
- امام صادق(ع) فرمودند: «اگر بر دانش ما افزوده نمیشد بیعلم میماندیم»[۱۶].[۱۷]
- امام کاظم(ع) میفرمایند: «علم امام سه جهت دارد: الف) علوم مربوط به زمان گذشته؛ ب) علوم مربوط به زمان آینده؛ ج) علوم حادث و جدید و نو ظهور. اما علوم گذشته برای ما تفسیر شده است یعنی اخبار گذشته را پیامبر(ص) برای ما توضیح داده است. اما علوم آینده در جامع و مصحفی نوشته شده که نزد ماست. و اما علوم حادث و نو ظهور، نتیجه الهامحق بر دل امام و ابلاغ به گوش اوست. برترین نوع علم ما همین نوع است»[۱۸].[۱۹]
- محمد بن سلیمان دیلم از پدرش نقل میکند به امام صادق(ع) گفتم: "قربانت من از شما شنیدم که چند بار فرمودید اگر نباشد که ما به علم خود بیفزاییم آن چه داریم به آخر رسانیم؟" امام(ع) فرمودند: اما احکام حلال و حرام را خداوند تمام و کمال بر پیامبر خود نازل کرده و به امام نیز دانش جدیدی افزوده نشود. عرض کردم: "پس این زیادی چیست؟" امام فرمود: در چیزهایی دیگر است جز حلال و حرام.محمد بن سلیمان عرض کرد: "چیزی به علم خود افزوده کنید که بر رسول خدا(ص) نهان بود؟" امام فرمود: نه، دستور علم تازه از خدا به فرشته رسد و فرشته آن را نزد رسول خدا برد و گوید یا محمد پروردگارت تو را چنین و چنان فرموده است. پیامبر به فرشته میفرماید آن را نزد علی ببر، پس او نزد علی آید و او فرماید آن را نزد حسن ببر و او هم فرماید آن را نزد حسین بر و همچنین به هر یک از ائمه عرضه شود تا به ما رسد»[۲۰].[۲۱]
- زراره از امام باقر(ع) پرسید: "آیا برای شما چیزی از علوم هست که رسول خدا آن را نمیدانست؟" امام فرمود: «هرگاه علمی به ما دهند اول آن را بر رسول خدا عرضه کنند، سپس بر همه امامان تا به ما برسد»[۲۲].[۲۳]
- امام صادق(ع) میفرمایند: «هر گاه امام اراده کند به چیز جدیدی علم پیدا کند، خداوند آن را به او تعلیم میکند[۲۴].[۲۵]
- امام باقر(ع) میفرمایند: «همانا هر سال در شب قدر تفسیر و تبیین امور بر ولی امر امام زمان(ع) نازل میشود. در آن شب امام درباره کار خودش چنین و چنان دستور میگیرد و در رابطه با امور مردم نیز به چنین و چنان مأمور میشود، و علاوه بر این برای ولی امر در هر روز علم مخصوص و مکنون و عجیب خدای عزوجل پدید میگردد؛ همانطور که در شب قدر نازل میشد؛ سپس این آیه را خواند "و اگر درختهای روی زمین قلم شود و دریا برای آن مرکب گردد و هفت دریای دیگر بدان بپیوندد»[۲۶].[۲۷]
- ابوبصیر میگوید از امام صادق(ع) شنیدم که میفرمود: «به تحقیق به ما در شب و روز افزوده میشود، که اگر به ما افزوده نگردد هر آنچه نزد ماست به اتمام خواهد رسید. ابو بصیر گفت: فدایتان گردم چه کسی آن را نزد شما میآورد؟ امام فرمود: به تحقیق از میان ما کسانی هستند که آن را مینگرند، و از میان ما کسانی هستند که علم در دل ایشان به شکل مفصل قرار میگیرد، و از میان ما کسانی هستند که با گوش خود میشنود مانند صدای زنجیری که به لب تشت میکشند. به ایشان عرض کردم چه کسی آن علم را برای شما میآورد، فرمود مخلوقی که با عظمتتر از حضرت جبرئیل و حضرت میکائیل است»[۲۸].[۲۹]
- امام باقر(ع) فرمودند: عالم ما غیب نمیداند و اگر خداوند عالم ما را به خودش واگذار کند، مانند بعضی از شما خواهد بود؛ ولی به او لحظه به لحظه آموخته میشود[۳۰].
- امام صادق(ع) میفرمایند: «شب جمعه رسول خدا و امامان و من هم با آنها، با عرش الهی برخورد میکنیم. و من بر نمیگردم مگر با علمی که تازه استفاده کردهام. واگر چنین نباشد، آنچه نزد ماست تمام میگردد»[۳۱].[۳۲]
- امام صادق(ع) فرمودند: چیزی از علم، از خدا خارج نشود، جز اینکه ابتدا به رسول خدا(ص) وارد شود، سپس به امام علی(ع) برسد و سپس به امامان دیگر یکی پس از دیگری تا در نتیجه امام آخر از امام اول عالمتر نباشد[۳۳].
- صفوان بن یحیی میگوید: از امام کاظم(ع) شنیدم میفرمود: امام باقر(ع) فرموده است: اگر نبود که به علم ما افزوده میشد علم ما به پایان میرسید[۳۴].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: خاتمی، سیداحمد، در آستان امامان، ملائکه و دیدار با امامان، ماهنامه پاسداران اسلام، ش ۲۴۸..
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص۲۳۸، ح ۱.
- ↑ ر.ک: عسکری امام خان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی،؛ ج ۱، ص۲۵۵.
- ↑ ر.ک: امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص۲۸۷؛ غرویان، محسن، میرباقری، سیدمحمد حسین، غلامی، محمدرضا، بحثی مبسوط در آزمایش عقاید، ص۳۳۹؛ بیابانی اسکویی، محمد، امامت..
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج ۲۶، ص۸۸.
- ↑ ر.ک: رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، علم امام؛ وکیلی، محمد حسن، علم غیب امام (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)؛ نادم؛ محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از دیدگاه متکلمان قم و بغداد، ص۶۱؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص۴۷ـ ۴۹.
- ↑ محمد بن حسن الصفار، بصائر الدرجات، ص۳۹۵.
- ↑ ر.ک: خاتمی، سیداحمد، در آستان امامان، ملائکه و دیدار با امامان، ماهنامه پاسداران اسلام، ش ۲۴۸؛ غرویان، محسن، میرباقری، سیدمحمد حسین، غلامی، محمدرضا، بحثی مبسوط در آزمایش عقاید، ص۳۳۹.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص۲۵۴، ح ۳.
- ↑ ر.ک: تحریری، محمدباقر، جلوههای لاهوتی، ج ۱، ص۱۳۹؛ منصوری رامسری، خلیل، بیکرانگی علم امام معصوم؛ رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، علم امام؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص۲۳۸، روایت ۱؛ بصائرالدرجات، ص۱۷۰، روایت ۱، و ص۱۷۱، روایت ۳ و ۵.
- ↑ ر.ک: تحریری، محمدباقر، جلوههای لاهوتی، ج ۱، ص۱۳۹؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، صص ۴۷ـ ۴۹.
- ↑ محمد بن حسن الصفار، بصائرالدرجات، ص۱۳۱.
- ↑ ر.ک: منصوری رامسری، خلیل، بیکرانگی علم امام معصوم.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص۳۷۴، ح ۶۴۹.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود، وبگاه خبرگزاری فارس.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱ ص۲۶۴.
- ↑ ر.ک: عسکری امام خان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص۴۸۹.
- ↑ ر.ک: رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، علم امام.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص۲۵۵.
- ↑ ر.ک: رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، علم امام؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص۲۵۸.
- ↑ ر.ک: غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص۲۶۸، ح ۳.
- ↑ ر.ک: بیابانی اسکویی، محمد، امامت.
- ↑ محمد بن حسن الصفار، بصائرالدرجات، ج ۱، ص۲۳۲.
- ↑ ر.ک: وکیلی، محمد حسن، علم غیب امام(تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح).
- ↑ ر.ک: هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود، وبگاه خبرگزاری فارس.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی ج ۱، ص۲۵۴.
- ↑ ر.ک: بیابانی اسکویی، محمد، امامت.
- ↑ ر.ک: نیرومند، رضا، مرتضوی، سیدمحمد، محمدزاده نقاشان، الهام، رابطۀ الهام و تحدیث در علم امامان شیعه، ص۶۶ـ ۶۸.
- ↑ ر.ک: کرم زاده، علی، بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق، کلینی و مفید، ص۶۴.