افزایش علم غیب معصوم در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

  • پیامبر و امامِ هر زمانی باید اعلم مردم آن زمان باشد هم در دین و هم در علوم دیگر و هیچ گونه جهلی نباید داشته باشد، زیرا ایشان برای هدایت مردم و بیان مصالح دنیوی و اخروی مردم هستند، لذاست که در برخی از روایات [۱] اشاره به افزایش پذیری علم امامان (ع) شده است به گونه ایی که حتی فرموده اند اگر این افزایش علم نباشد، علم ما تمام می‌شود. [۲]

امکان افزایش پذیری علم امامان (ع)

  • روایات متعددی دلالت می کنند بر اینکه علم پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و امامان (ع) دائمی و همیشگی بوده و متصل به سرچشمۀ غیبی است[۳] و پیوسته در حال ازدیاد است،[۴] در غیر این صورت موجب نقص می‌شود.[۵] علوم الهی به‌ تدریج در طول زندگی‌شان به آنان عطا می‌شده است، بنابراین علوم آنان را می‌توان افزایش‌پذیر دانست، زیرا اگر علوم آنان تام و بی‌نقص می‌بود، فراگیری دانش به شیوه‌های مختلف مثل الهام، شهود و ... معنایی نداشت و تکرار علوم پیشین می‌بود؛ در حالی‌ که این موارد شیوه‌های انتقال علوم الهی به آنان است.[۶] این افزایش پذیری به اندازه‌ای مهم است که امامان (ع) به اصحابشان فرموده‌اند، اگر این افزایش نباشد علم ایشان پایان می‌یابد.[۷] این دانش که از جانب خداوند به آن بزرگواران افاضه می‌شود، اوّل به پیامبر(صلی الله علیه و آله) و سپس به امیرالمؤمنین (ع) و همچنین به امام مجتبی (ع) و امام بعد از او تا امام زمان (ع) می‌رسد، لذا امام متاخر از امام متقدم داناتر نیست.[۸] حال این افزایش علم گاهی در شب های جمعه است،[۹] گاهی در شب قدر و یا در طول ایام سال.[۱۰] علامۀ مجلسی در کتاب مرآة العقول دربارۀ افزایش علم امامان (ع) می نویسد:[۱۱] "آنچه از اخبار زیاد به دست می‌آید این است که ائمه (ع) در همه عوالم و نشأت، یعنی قبل از حلول ارواح در بدن های مقدس شان و بعد از حلول در آن و بعد از مفارفت از آن و عروج به عالم قدس و طهارت، دارای پیشرفت و صعود در معارف الهیه و درجات کمال هستند و پیوسته در حال عروج به قرب و وصال بوده اند و در دریای انوار معرفت غوص می‌نموده‌اند. زیرا در مدارج شناخت و معرفت خداوندی و حب و قرب او غایت و نهایتی وجود ندارد و بین درجه عبودیت و ربوبیت منازل زیاد و بی‌شماری است، بنابراین آنچه امام در اوائل امامت خود از امام سابق گرفته تنها اکتفا به آن نمی‌کند و در آن مرتبه نمی‌ماند، بلکه پیوسته اسباب قرب و پیشرفت برای او حاصل می‌شود. چگونه به این صورت نباشد در حالی که این گونه تحصیل مدارج برای دیگران هست. و آن بزرگواران با آن استعداد، قابلیت بیشتری دارند".[۱۲]

چیستی افزایش پذیری علم معصوم

  • افزایش پذیری علم معصوم دو معنا دارد:
  1. نوعی از علومی که دائماً به امام (ع) افزوده می‌شود، همان سیر نفس امام در عالم کلیات و تجلی اسماء کلیه الهیه است و همواره و پی‌در‌پی تحقق می‌پذیرد و این تجلیات اسمائی و صفاتی مافوق عالم حس و خیال و عقل می‌باشد. طبق روایات در شب‌های جمعه امامان (ع) به عرش الهی می‌روند و بازمی‌گردند و بر قلوبشان علومی خاص افاضه می‌شود؛ شاید این علوم از این دست باشد. از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند: [۱۳] «به درستی که برای ما در شبهای جمعه جایگاه ویژه ای می باشد. عرض کردم فدایت شوم، کدام جایگاه؟ فرمود به فرشتگان و پیامبران و اوصیای مرده و ارواح اوصیاء و وصی در میان شما اذن داده می‌شود که به آسمان عروج نمایند، پس ایشان یک هفته گرد عرش پروردگارشان می گردند و طواف می نمایند. سپس پشت هر ستونی دو رکعت نماز به جای می آورند. بعد همه می روند؛ پس فرشتگان پس از تلاش فراوانی که خداوند متعال قرار داده منصرف گردیده می روند، هم چنین پیامبران و اوصیا و ارواح زندگان منصرف می گردند در حالی که بسیار شگفت زده می باشند و برای خود بسیار شادامانند. به وصی و اوصیاء الهامی از علم الهام شده است، علمی بسیار و سرشار که هیچ کس از ایشان شادمان تر نیست ... .» [۱۴]
  2. نوع دیگر از علومی که افزوده می‌شود، علم به حقائق مادی و خصوصیات عالم طبع است که به تناسب شرائط زمان و مکان از باطن امام بر ظاهر تنزل می‌کند، و امام بدان تفصیلاً و در عالم ظاهر آگاه می‌شوند. این علوم در قالب انواع گوناگونی از مکاشفات سمعی و بصری و غیرحسی برای ائمه تحقق پیدا می‌کند. از ابی بصیر نقل شده گفت: [۱۵] شنیدم امام صادق (ع) می‌فرماید: «به تحقیق به ما در شب و روز افزوده می‌شود، که اگر به ما افزوده نگردد هر آنچه نزد ماست به اتمام خواهد رسید.» ابو بصیر گفت: "فدایتان گردم چه کسی آن را نزد شما می آورد؟" امام فرمود: «به تحقیق از میان ما کسانی هستند که آن را می‌نگرند، و از میان ما کسانی هستند که علم در دل ایشان به شکل مفصل قرار می گیرد، و از میان ما کسانی هستند که با گوش خود می شنود مانند صدای زنجیری که به لب تشت می کشند.» به ایشان عرض کردم: "چه کسی آن علم را برای شما می آورد،" فرمود: «مخلوقی که با عظمت تر از حضرت جبرئیل و میکائیل است.» [۱۶]
  • در جایی دیگر چنین آمده است: امامان (ع) علمشان استقلالی نیست لذا اگر به علمشان اضافه نشود تمام می‌شود چرا که آنها باید علم خودشان را به همۀ مردم یا به خواص مردم برسانند، در این صورت مانند سایرین می‌شوند، از این رو لازم است که هر لحظه علم آنها بیشتر بشود تا مقام بالاترِ آنها محفوظ بماند؛ و در برابر مشکلات جدید و سؤال‌های تازه درمانده نگردند.[۱۷] و یا اینکه گفته شده: خداوند دارای علم های مخصوصی است که دیگران حتی امامان (ع) را به آن راهی نیست؛ لکن ایشان به خزینه علم الهی راه دارند: "خُزَّانُ عِلْمِ اللَّه‏‏"[۱۸] ـ مَعَادِنُ وَحْيِ اللَّه"[۱۹] لذا هرگاه اراده کنند و خداوند بخواهد از علم الهی بهره‌مند می‌گردند و عالم می‌شوند.[۲۰]

رابطۀ افزایش پذیری علم امام با شأنی بودن آن

  • افزایش پذیر دانستن علم امام با اعتقاد به شأنی بودن آن تلازم دارد، زیرا معنای افزایش‌پذیری این است که امام، برخی از علوم را به طور کامل نداشته و در زمان‌های مختلف بر علوم او افزوده می‌شود. این معنا در شأنی بودن علم امام نیز لحاظ شده است؛ یعنی امام، بالفعل برخی از علوم را ندارد؛ اما توان آن را دارد که در مواقع خاص آن را دریافت ‌کند. بنابراین، کسی که علم امام را افزایش‌پذیر می‌داند، به شأنی بودن و عدم فعلیت بخشی از علم امام نیز اعتراف کرده است.[۲۱]

رابطۀ علم تام امامان و افزایش پذیری علم ایشان

  • مطابق روایات پیامبر و امامان (ع) «عَالِمٌ بِمَا كَانَ وَ مَا يَكُون»[۲۲] هستند، و روایاتی ذیل باب: «أَنَّ الْأَئِمَّةَ (ع) یَعْلَمُونَ عِلْمَ مَا کَانَ وَ مَا یَکُون»[۲۳] در این زمینه وارد شده است، یعنی امام به آنچه که بوده و خواهد آمد، علم دارد[۲۴] اما از طرفی دیگر در روایات دیگری نیز آمده که بر علم امام افزوده می‏‌شود:[۲۵] «بَابٌ فِی أَنَّ الْأَئِمَّةَ (ع) یَزْدَادُونَ فِی لَیْلَةِ الْجُمُعَةِ»[۲۶] در هر شب جمعه بر علم امام افزوده می‏‌شود مثلاً امام صادق (ع) به ابی یحیی صنعانی فرمود:[۲۷] «ای ابایحیی برای ما در شب‌های جمعه شأنی است از شئون؛ در این شب‌ها ارواح انبیای گذشته و ارواح اوصیای گذشته و روح امامی که زنده است را به آسمان برند تا به دور عرش خداوند هفت دور طواف کنند و نزد هر کدام از ستون‌های عرش دو رکعت نماز بخوانند و سپس آنها را به بدن‌های خود برگردانند، آن گاه انبیا و اوصیا لبالب از شادی شوند و امامی که در میان شما است، انبوه فراوانی در دانش او افزوده شود.»[۲۸] و یا اینکه امام صادق(علیه السلام) در روایتی دیگر می فرمایند:[۲۹] «هنگامی که شب جمعه فرا می‌رسد رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در برابر عرش الهی قرار می‌گیرد و امامان معصوم(علیهم السلام) در جوار رسول خدا(صلی الله علیه و آله) قرار می‌گیرند و ما هم در جوار آنها قرار می‌گیریم، پس ارواح ما به بدن‌هایمان بر نمی‌گردد مگر با علمی جدید و اگر این علم جدید و مستفاد نبود علم ما به پایان می‌رسید.»[۳۰] همچنین ایشان می‌فرماید:[۳۱] «هیچ شب جمعه‌ای نیست مگر این‌که برای اولیاء الهی در آن سروری است، راوی گوید: عرض کردم: فدایت شوم، آن سرور چگونه است؟ حضرت فرمود: هنگامی که شب جمعه می‌شود رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و ائمه(علیهم السلام) عرش را درک می‌کنند و من هم با ایشان همراه هستم، پس جز با علمِ استفاده شده برنمی‌گردم و اگر این‌طور نبود حتماً آنچه نزد من بود تمام می‌شد.[۳۲] و یا اینکه گفته شده فرشتگان در شب قدر مقدرات عالم را به امام ارائه می کنند، آیا این روایات با همدیگر تناقض ندارند؟ و به عبارتی دیگر اگر امام(علیه السلام) علم غیب به همه چیز دارد، افزوده شدن علم ایشان به چه معناست؟ از سویی گفته می‌شود امام(علیه السلام) عالم به همه امور است و از سویی فرشتگان، مقدرات هر سال را در شب قدر ارائه می‌کنند. این دو با هم چگونه جمع می‌شوند؟[۳۳]
  • در این رابطه چندین نکته گفته شده که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
  • الف) منظور از علم تام امام، علم نسبت به مخلوقات است و منظور از افزایش علم در شب های جمعه یا قدر یا در طول سال، مربوط به علم ایشان به خداوند است؛ زیرا ذات خدا نامحدود است و معرفت به او پایان ندارد لذا در هر شب جمعه روح امامان(علیهم السلام) به طواف عرش الهی می‌رود و در آنجا علمشان به ذات خدا افزوده می‌گردد.[۳۴] در این زمینه در روایتی می خوانیم: محمد بن سلیمان دیلم از پدرش نقل می‌کند[۳۵] به امام صادق(علیه السلام) گفت: "قربانت من از شما شنیدم که چند بار فرمودید اگر نباشد که ما به علم خود بیفزاییم آن چه داریم به آخر رسانیم" امام فرمود: «اما احکام حلال و حرام را خداوند تمام و کمال بر پیامبر خود نازل کرده و به امام نیز دانش جدیدی افزوده نشود.» محمد بن سلیمان عرض کرد: "پس این زیادی چیست؟" امام فرمود: «در چیزهایی دیگر است جز حلال و حرام.» ... .[۳۶] و علم غیب امام در منابع دینی دارای معانی مختلفی است مانند:
  1. دریافت اصل آگاهی ها و معلومات غیبی از خدا: که از لحظه تعلق روح القدس به امام، آگاهی به تمام مخلوقات به امام منتقل می‌گردد.
  2. دریافت امر الهی به امضای اموری که امام قبلاً بدان آگاهی داشته است: مقصود از روایاتی که می‌فرماید در شب قدر، علم امام افزوده می‌گردد این معنای از علم است.
  3. دریافت امر الهی به انجام اموری که امام قبلاً بدان آگاهی داشته است: مقصود از ازدیاد علم در برخی روایات که دریافت و ازدیاد علم را برای امامان(علیهم السلام) لحظه به لحظه و مستمرّ می‌داند این معناست.
  4. دریافت امر به اظهار علم سابق امام: گاهی مقصود از افزایش علم امام این است که به او امر می کنند، علم خود را اظهار کن.
  5. التفات امام به علم خویش: ادله‌ای که علم امام را وابسته به مشیت وی می‌دانند مقصود این نیست، اگر بخواهد به چیزی که جهل داشته، عالم می‌شود بلکه مقصود این است، امام اگر بخواهد به آنچه می‌دانسته التفات تفصیلی می‌کند. پس به معنای کاهش جهل و افزایش علم امام نیست.[۳۷]
  • لذا با توجه به معانی مختلفی علم غیب امام و اینکه متعلق علم غیب تام و غیر تام امام با هم تفاوت دارد روشن می‌شود تناقضی میان روایات علم غیب تام امام و روایات افزایش پذیری علم ایشان وجود ندارد.
  • ب) علم تام ایشان بدان معنا نیست که علمشان مانند علم خداوند قابل زیاد شدن نیست یعنی علم غیبشان استقلالی نیست و اگر به علمشان اضافه نشود، علمشان تمام می‌شود، آنها باید علم خودشان را به همه مردم یا به خواص مردم برسانند، در این صورت مانند سایرین می‌شوند، از این رو لازم است که هر لحظه علم آنها بیشتر بشود تا مقام بالاترِ آنها محفوظ بماند؛ و در برابر مشکلات جدید و سؤال‌های تازه درمانده نگردند.[۳۸]
  • ج) روایاتی وجود دارد که امامان(علیهم السلام) می فرمایند: "خداوند علم‌های مخصوصی دارد که از آنها چیزی به پیامبران و فرشتگان نداده است"، با ملاحظه این روایات معلوم می‌شود پیغمبر و اهل بیتش همه چیز را نمی‌دانند؛ و فقط آن چیزی را که اراده کنند و خدا بخواهد می‌دانند، یعنی آنها به خزینه علم الهی راه دارند و در حقیقت خزینه‌دار هستند: "خُزَّانُ عِلْمِ اللَّه‏‏"[۳۹] ـ "مَعَادِنُ وَحْيِ اللَّه"[۴۰] و روشن است که معنای خزینه و معدن این است که کم‌کم، و به تناسب نیازهای گوناگون، از آن برداشته می‌شود، بنابراین امامان(علیهم السلام)، که خزینه‌دارهای علم الهی و معدن وحی می‌باشند، در مواردی که اراده کنند و خدا بخواهد، از علم الهی بهره‌مند می‌گردند و عالم می‌شوند. در نتیجه معنای افزایش پذیری این است که ایشان به علم خاص خداوند دسترسی ندارند و هرگاه خداوند بخواهد آن را در اختیارشان قرار می دهد.[۴۱]
  • د) روایاتی وجود دارد که در ضمن آن امامان(علیهم السلام) در موارد گوناگونی صریحاً می‌فرمودند: "نمی‌دانیم" یعنی از پیش خود نمی‌دانستند، بلکه به خاطر مصالح بخصوصی نمی‌خواستند بدانند تا به مردم بگویند، یکی از این مصالح این بود که اگر می‌خواستند بدانند و بگویند چه بسا مردم دربارۀ آنها غلو می‌کردند، و برای آنها علم غیب مستقل، مانند علم غیب خدا، قائل می‌شدند، و در نتیجه آنها را خدا یا شریک خدا می‌گرفتند، از این رو پیغمبران الهی و پیشوایان دینی گاه گاهی روی جنبۀ معمولی و ظاهری خویش تکیه می‌کردند و خودشان را در ردیف سایر مردم نشان می‌دادند، و از جنبۀ آسمانی و پیوند الهی خویش استفاده‌ای نمی‌کردند تا مردم گمراه نشوند.[۴۲]
  • ه‍) برخی گفته اند، افزایش علم امام دو معنا دارد:
  1. نوعی از علومی که دائماً به امام(علیه السلام) افزوده می‌شود، همان سیر نفس امام در عالم کلیات و تجلی اسماء کلیه الهیه است. طبق روایات در شب‌های جمعه امامان(علیهم السلام) به عرش الهی می‌روند و بازمی‌گردند و بر قلوبشان علومی خاص افاضه می‌شود؛ شاید این علوم از این دست باشد. از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمودند:[۴۳] «به درستی که برای ما در شبهای جمعه جایگاه ویژه ای می باشد. عرض کردم فدایت شوم، کدام جایگاه؟ فرمود به فرشتگان و پیامبران و اوصیای مرده و ارواح اوصیاء و وصی در میان شما اذن داده می‌شود که به آسمان عروج نمایند، پس ایشان یک هفته گرد عرش پروردگارشان می گردند و طواف می نمایند (...) سپس پشت هر ستونی دو رکعت نماز به جای می آورند. بعد همه می روند؛ پس فرشتگان پس از تلاش فراوانی که خداوند متعال قرار داده منصرف گردیده می روند، هم چنین پیامبران و اوصیا و ارواح زندگان منصرف می گردند در حالی که بسیار شگفت زده می باشند و برای خود بسیار شادامانند. به وصی و اوصیاء الهامی از علم الهام شده است، علمی بسیار و سرشار که هیچ کس از ایشان شادمان تر نیست ... .»[۴۴]
  2. نوع دیگر از علومی که افزوده می‌شود، علم به حقائق مادی و خصوصیات عالم طبع است که به تناسب شرائط زمان و مکان از باطن امام بر ظاهر تنزل می‌کند، و امام بدان تفصیلاً و در عالم ظاهر آگاه می‌شوند. این علوم در قالب انواع گوناگونی از مکاشفات سمعی و بصری و غیرحسی برای ائمه تحقق پیدا می‌کند. از ابی بصیر نقل شده گفت: شنیدم امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: «به تحقیق به ما در شب و روز افزوده می‌شود، که اگر به ما افزوده نگردد هر آنچه نزد ماست به اتمام خواهد رسید.» ابو بصیر گفت: "فدایتان گردم چه کسی آن را نزد شما می آورد؟" امام فرمود: «به تحقیق از میان ما کسانی هستند که آن را می‌نگرند، و از میان ما کسانی هستند که علم در دل ایشان به شکل مفصل قرار می گیرد، و از میان ما کسانی هستند که با گوش خود می شنود مانند صدای زنجیری که به لب تشت می کشند.» به ایشان عرض کردم: "چه کسی آن علم را برای شما می آورد،" فرمود: «مخلوقی که با عظمت تر از حضرت جبرئیل و میکائیل است.»[۴۵]
  • روایاتی که از عرضه اعمال بر امام(علیه السلام) در زمان‌هایی خاص سخن می‌گوید از همین باب است، که امام در ایام خاصی توجه تفصیلی به اعمال شیعیان می‌نمایند لذا علومِ در حال ازدیاد اختصاصی به علوم ملکوتی ندارد.[۴۶]

دیدگاه دیگر مبتنی بر تام نبودن علم معصوم

  • برخی قائلند برخی از آیات قرآن، مانند داستان فریب خوردن حضرت آدم در برابر وسوسه شیطان که نتیجه ندانستن دروغ‌ بودن قسم‌ و سخنان شیطان بوده است[۴۷] و یا داستان حضرت زکریا که هرگاه به محل عبارت حضرت مریم وارد می شد غذایی نزد او می دید، یک‌ بار از او پرسید: ای مریم! این را از کجا آورده‏‌ای؟! مریم پاسخ داد: این از جانب خداوند است. "خداوند به هرکس بخواهد، بی‌حساب روزی می‏‌دهد،[۴۸] پرسش حضرت زکریا نشانه این است که آن حضرت راز وجود آن غذاها را نمی‌دانست؛ به خوبی نشان می‌دهند علوم پیامبران الهی و حتی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) تام و کامل نبود و به مرور بر دانش ایشان افزوده می‌شد. این تکامل و افزایش‌پذیری علمی در طول دوران پیامبری آنان ادامه داشته است. بنابراین نمی‌توان گفت علوم آنان از ابتدای تولد یا آغاز نبوتشان کامل و تام بوده است؛ بلکه ایشان در طول دوران نبوت خود، معارف بسیاری را فراگرفته اند. حتی دلیلی نیست علوم آنان در پایان دوران نبوت ایشان کامل شده باشد؛ بلکه ممکن است از برتری برخی پیامبران بر برخی دیگر، تفاوت در مراتب علمی آنان، حتی در پایان دوران نبوت شان، برداشت شود.[۴۹]
  • در این صورت افزایش پذیر دانستن علم امام با اعتقاد به شأنی بودن آن تلازم دارد، زیرا معنای افزایش‌پذیری این است که امام، برخی از علوم را به طور کامل نداشته و در زمان‌های مختلف بر علوم او افزوده می‌شود. این معنا در شأنی بودن علم امام نیز لحاظ شده است؛ یعنی امام، بالفعل برخی از علوم را ندارد؛ اما توان آن را دارد که در مواقع خاص آن را دریافت ‌کند. بنابراین، کسی که علم امام را افزایش‌پذیر می‌داند، به شأنی بودن و عدم فعلیت بخشی از علم امام نیز اعتراف کرده است.[۵۰]

نتیجه گیری

  • در مجموع آنچه از برخی روایات در باب افزایش علوم امامان (ع) بر می آید، باید گفت:
  1. علوم امامان (ع) و حتی خود پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)، ذاتی و مطلق نیست؛ بلکه به اذن الهی و از خزاین غیب به آنها افاضه می‌گردد و علم ذاتی مطلق، اختصاص به خداوند دارد.
  2. افزایش علوم انسان کامل، نه تنها دلیل بر نقص و کاستی او نیست، بلکه نشانۀ تکامل روزافزون او است؛ زیرا بر اساس مبانی عرفانی، انسان تنها موجودی است که به اصطلاح توقف ندارد و ظرفیت وجودی او به گونه‌ای است که تا بتواند، رشد و تکامل و علم او افزایش می‌یابد و انسان کامل در این معنا سزاوارتر از همه است. از این رو، پیوسته علم و کمالات او روزافزون است.
  3. از آن جا که علم و معرفت الهی و حقایق توحیدی پایان‌ناپذیر و بی‌نهایت است، انسان کامل هر اندازه کامل باشد، باز هم نسبت به وجود و کمالات وجودی بی‌نهایت خداوند، کامل نیست. از این رو، می‌تواند پیوسته در حال تکامل و درک بیشتر از حقایق الهی باشد.
  4. نتیجه آنکه با توجه به پاسخ های داده شده تناقضی میان علم غیب تام امام و افزایش پذیری آن وجود ندارد چرا که متعلق آنها با هم تفاوت دارد.
  • افزایش علم ائمه نه تنها کاستی محسوب نمی‌شود، بلکه دلیل بر گستردگی کمالات وجودی آنان است.[۵۱]

پانویس

  1. ‏مانند: کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی‌، ج ۱، ص ۲۵۵
  2. ‏ر. ک. طهرانی، عباس، دین و وجدان، ص 286 ـ 289
  3. ر. ک. مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص 19
  4. ر. ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 140 ـ 142؛ خاتمی، سیداحمد، در آستان امامان، ملائکه و دیدار با امامان، ماهنامه پاسداران اسلام، ش 248، صفحه؟؟ ؟؛ غرویان، محسن، میرباقری، سیدمحمد حسین، غلامی، محمدرضا، بحثی مبسوط در آزمایش عقاید، ص 339؛ هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود، وبگاه خبرگزاری فارس؛ بیابانی اسکویی، محمد، امامت، صفحه؟؟ ؟؛ عسکری امام خان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم، صفحه؟؟ ؟؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟ ؟
  5. ر. ک. مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص 19
  6. ر. ک. هاشمی، سیدعلی، ماهیت و قلمرو علم الاسماء، ص 109
  7. ر. ک. نادم، محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از دیدگاه متکلمان قم و بغداد، ص 61
  8. ر. ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 140 ـ 142
  9. ر. ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 140 ـ 142؛ امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص 287؛ منصوری رامسری، خلیل، بی کرانگی علم امام معصوم، صفحه؟؟ ؟؛ نادم؛ محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از دیدگاه متکلمان قم و بغداد، ص 61؛ رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، علم امام، صفحه؟؟ ؟
  10. ر. ک. بیابانی اسکویی، محمد، امامت، صفحه؟؟ ؟؛ داداش زاده، داوود، علم امام در کتاب کافی و شروح آن، ص 62 ـ 65
  11. مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول، ج ۳، ص ۱۹
  12. ر. ک. عسکری امام خان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم، صفحه؟؟ ؟
  13. ‏مجلسی، محمدباقر، بحار‌الأنوار، ج ‌۲۶، ص ۸۸
  14. ‏ر. ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام(تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)، صفحه؟؟ ؟
  15. ‏صفار، محمد بن حسن، بصائر‌الدرجات، ج ۱، ص ۲۳۲
  16. ‏ر. ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام(تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)، صفحه؟؟ ؟
  17. ر. ک. طهرانی، عباس، دین و وجدان، ص 286 ـ 289
  18. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 192 و ...
  19. ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، ص 307
  20. ر. ک. طهرانی، عباس، دین و وجدان، ص 286 ـ 289
  21. ر. ک. هاشمی، سیدعلی، ویژگی های علوم ائمه از دیدگاه علمی امامیه، صفحه؟؟ ؟
  22. ‏کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۶۱
  23. ‏کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۶۱
  24. ‏ر. ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جامی از زلال کوثر، ص 34 ـ 36
  25. ‏ر. ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جامی از زلال کوثر، ص 34 ـ 36
  26. ‏کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۳
  27. ‏کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۳؛ مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول، ج ۳، ص ۱۰۴
  28. ‏ر. ک. گنجی، حسین، امام شناسی، ج 1، ص 233 ـ 236؛ رستمی، محمد زمان، آل بویه، طاهره، علم امام(با رویکرد قرآنی، روایی، عرفانی، فلسفی، کلامی)، ص 85 ـ 90
  29. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۶
  30. ر. ک. گنجی، حسین، امام شناسی، ج 1، ص 233 ـ 236
  31. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۴، ح ۳
  32. ر. ک. رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، علم امام، ص 85 ـ 90
  33. ر. ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جامی از زلال کوثر، ص 34 ـ 36
  34. ر. ک. جزایری، سیدمحمود، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت
  35. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 489
  36. ر. ک. رستمی، محمد زمان، آل بویه، طاهره، علم امام(با رویکرد قرآنی، روایی، عرفانی، فلسفی، کلامی)، ص 85 ـ 90
  37. ر. ک. جزایری، سیدمحمود، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت
  38. ر. ک. طهرانی، عباس، دین و وجدان، ص 286 ـ 289
  39. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 192 و ...
  40. ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، ص 307
  41. ر. ک. طهرانی، عباس، دین و وجدان، ص 286 ـ 289
  42. ر. ک. طهرانی، عباس، دین و وجدان، ص 286 ـ 289
  43. مجلسی، محمدباقر، بحار‌الأنوار، ج ‌۲۶، ص ۸۸
  44. ر. ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام(تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)، صفحه؟؟ ؟
  45. صفار، محمد بن حسن، بصائر‌الدرجات، ج ۱، ص ۲۳۲
  46. ر. ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام(تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)، صفحه؟؟ ؟
  47. سورۀ اعراف، آیۀ 20 و 21
  48. سورۀ آل عمران، آیۀ 37
  49. ر. ک. هاشمی، سیدعلی، ماهیت و قلمرو علم الاسماء، مجلۀ قرآن شناخت، ش 2، ص 109
  50. ر. ک. هاشمی، سیدعلی، ویژگی های علوم ائمه از دیدگاه علمی امامیه، صفحه؟؟ ؟
  51. ر. ک. هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی