پیراهن کهنه

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۰۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

از قساوت‌های دشمنان در کربلا، عریان نهادن جسم حسین بر روی خاک بود. امام، برای پیشگیری از این ظلم، روز عاشورا قبل از عزیمت به میدان شهادت، کنار خیمه‌ها آمد و از خواهرش زینب، جامه و شلواری کهنه‌طلبید و آنها را با دست پاره پاره کرد و بر تن پوشید تا کسی پس از شهادتش در آن جامه‌ها رغبت نکند و به طمع آن لباس، او را عریان نسازد، فرمود: «ائتوني ثوبا لا يرغب فيه احد اجعله تحت ثيابي لئلا اجرد منه بعد قتلي»[۱] اما ابجر (ابحر) بن کعب جنایت کرده آن را پس از شهادت امام از تن او در آورد و حسین عریان در کربلا نهاد. از آن پس دست‌هایش خشک شد، مثل دو تکه چوب[۲] و به نقلی شلواری را که درآورد، در نتیجه از دو پا فلج و زمین‌گیر شد[۳] در برخی نقل‌ها تغییر "عتیق" آمده، یا "ثوب خلق"، که همان لباس کهنه است[۴].

غارت لباس‌های حضرت

زبون‌ترین انسان‌ها، شرم‌آورترین کارها را انجام می‌دهند. زشتکاری تراوشی از پلیدی درون انسان‌هاست، پستی و حقارت نمودی از حقارت روحی افراد است. عصر عاشورا وقتی سر مقدس سیدالشهدا به نیزه رفت، مشتی رجاله بی‌هویت ریختند و آنچه لباس بر تن امام بود به غارت بردند. پیراهن آن حضرت را اسحاق بن حویه حضرمی برد. هنگامی که آن را پوشید بدنش لک و پیس شد و موی بدنش ریخت. روایت شده: تعداد حدود یک صد و ده سوراخ تیر و نیزه و ضربه به پیراهن امام حسین(ع) یافت شد. شلوار آن بزرگوار را ابجر بن کعب تمیمی به غارت برد. روایت شده که وی به علت فلج شدن پاهایش زمین‌گیر شد. عمامه آن مظلوم را اخنس بن مرثد بن علقمه حضرمی به یغما برد و گفته شده: جابر بن یزید اودی آن را ربود، هنگامی که عمامه آن بزرگوار را به سر بست دیوانه شد و بنا بر روایت غیر سید بن طاووس دچار مرض خوره گردید. زره آن حضرت را مالک بن بشیر کندی برد و دیوانه شد. سید بن طاووس می‌نویسد: نعلین‌های امام حسین(ع) را اسود بن خالد به غارت برد. انگشتر آن حضرت را بجدل بن سلیم کلبی برد. وی انگشت آن بزرگوار را با انگشتر قطع کرد همین بجدل بود که مختار او را گرفت و دست و پایش را قطع نمود. سپس او را هم چنان گذاشت تا به خون خود غلطید و مرد. حوله خز امام را قیس بن اشعث برد. زره کوتاه آن بزرگوار را عمر بن سعد برد.

هنگامی که عمر بن سعد کشته شد مختار آن زره را به قاتل عمر که ابو عمره بود داد. شمشیر آن حضرت را جمیع ابن خلق ازدی و گفته شده: آن را مردی از بنی‌تمیم برد که او را اسود بن حنظله می‌گفتند. در روایت ابن سعد آمده: شمشیر حسین(ع) را قلافس نهشلی برد[۵]. سرانجام کار آن گرگ‌های بیابانی در غارت لباس‌های حجت خدا به آنجا رسید که و تركه عريانا بالعراء مجردا على الرمضاء امام را برهنه در میان شنزار کربلا رها کردند.[۶].

منابع

پانویس

  1. بحار الانوار، ج ۴۵، ص۵۴
  2. ثبات الهداة، ج ۵، ص۲۰۱، عوالم(امام حسین)، ص۲۹۷
  3. بحار الانوار، ج ۴۵، ص۵۴
  4. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۹۵.
  5. بحار، ج۴۵، ص۵۸.
  6. راجی، علی، مظلومیت سیدالشهداء، ج۲، ص ۱۵۸.