تعاون
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- مدخلهای وابسته به این بحث:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تعاون (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- تعاون به مفهوم مشارکت همگانی در انجام امور از اصول اساسی سنت اسلامی است. جامعههای انسانی میتوانند براساس تعاون و همکاری به زندگی اجتماعی خود ادامه دهند و با بهبود آن، حیات اجتماعی خود را ارتقا بخشند. خداوند سبحان در قرآن کریم میفرماید: در نیکوکاری و پرهیزکاری با یکدیگر همکاری کنید و در گناه و تعدّی دستیار هم نشوید و از خدا پروا کنید که خدا سخت کیفر است[۱]. از اینرو تعاون جزو اصول اسلامی و اساس آن بر اصل حمایت استوار است. همچنین تعاون امری مطلق نیست، بلکه نسبت به موارد خاص، یعنی بِرّ و تقوا (عمل خیر) جریان دارد. بنابراین افراد نباید در عمل ناروا و تجاوز و ستم همیاری و تعاون داشته باشند. از اینرو امام (ع) فرمود: هرگاه ستمدیده و مظلومی را دیدی در برابر ستمکار یاریاش ده[۲]. و نیز فرمود: گفتارت بر مبنای حق و عملت بر مبنای پاداش الهی باشد و دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید[۳]. سفارشهای قرآن کریم و امامان معصوم (ع) بر اصل تعاون، دلیلی است بر آنکه انسان در امور زندگی محتاج یاری دیگران است. نحوه خلقت انسان بهگونهای است که همواره در پیشبرد زندگی دنیوی و اخروی خود به دیگران نیازمند است[۴].
نقش تعاون در اجتماع
- تعاون و همکاری در جامعه موضوعی اجتماعی است و هرکس در هر مقامی برای احقاق حقوق اجتماعی و... نیاز به آن دارد. امام علی (ع) میفرماید: و کسی نیست که در احقاق حق از یاری خدا بینیاز باشد، هر چند منزلت وی در حق بزرگتر یا فضیلتی در دین بیشتر از دیگران باشد. آدمی هر چند خرد و بیمقدار باشد و در دیدهها بیارج آید، میتواند دیگران را برای اجرای حق یاری دهد یا از دیگران یاری خواهد[۵]. از اینرو همه باید با همکاری یکدیگر و با اجتماع و اتحاد و فعالیتهای اجتماعی به حقوق خود برسند. مفهوم کلام امام این است که هیچکس در هر مقامی، نباید خود را بینیاز از همکاری دیگران بداند و هر کس، هر اندازه در نظرها کوچک آید، نباید تصور کند که کوچکتر از این است که دعوت به همکاری شود یا دیگران به او کمک کنند. از اینرو همه افراد به یکدیگر محتاجاند و همه باید در حد توانایی خود تلاش کنند. رفتار مبتنی بر تعاون، که ویژگی دو سویگی را بههمراه دارد، کهتر و مهتر نمیشناسد و جایگاه اجتماعی افراد در التزام به تعاون دخالتی ندارد. امام (ع) میفرماید که هیچکس اعم از کوچک و بزرگ از همکاری بینیاز نیست[۶][۷].
معیار تعاون
- امام علی (ع) معیار همکاری و تعاون را حل و انصاف (حق)، چنانکه حق را تنگترین امور به هنگام انجام عمل منصفانه برمیشمرد. منصفانه بودن انجام عمل همواره باید برای طرفین در نظر گرفته شود. بههمین دلیل در سایه همکاری و تعاون، حقوق دوسویه در سایه عدل و انصاف نیز بهوجود میآید که طرفین باید به آن التزام عملی داشته باشند. آشکار است که رعایت اصل حق و انصاف، مستلزم تصمیمگیری و اراده فرد، در نتیجه آزادی در عمل است. انسان آزاد، صاحب اختیار و مسئول، موظف بهادای فریضه الهی در کمکرسانی و یاری دیگران است. این کمک متقابل در کمال اختیار و آزادی و از روی انصاف انجام میگیرد و براین اساس، حیات جمعی و زندگی اجتماعی محقق میشود[۸].
- هیچیک از افراد جامعه مجاز به کنارهگیری از عمل تعاون و همکاری نیستند، زیرا در آنصورت حقوق الهی دچار نقصان میشود و جامعه متزلزل خواهد شد. از اینرو امام (ع) اعضای جامعه را بهمثابه همکارانی میداند که نمیتوان هیچیک از آنها را نادیده انگاشت. افراد باید برای رفع نیازهای و تحقق آرمانها به یاری و کمک یکدیگر برخیزند، اما هیچکس در این اقدام مجبور نیست. آشکار است که رعایت این اصل، جامعه را به انسجام میرساند و میتواند جامعه آرمانی را پیریزی کند[۹].
- تعاون که در سایه برادری دینی[۱۰]، مواسات[۱۱]، مساوات[۱۲] رنگ و جلوه بیشتری به خود میگیرد، جامعه انسانی و روابط افراد را با یکدیگر براساس همزیستی همراه با خیرخواهی و توجه به داشتن منافع مشترک شکل ممیدهد. این وضعیت افراد را نسبت به هم مسئولیتپذیر میکند و انجام مسئولیت و ادای حقوق دیگران در نهایت دستیابی به منافع پیکره اصلی جامعه را موجب میشود[۱۳].
تعاون در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱
تعاون از ماده عون، به معنی یاری و پشتیبانی کردن یکدگر آمده است. (مفردات راغب ص ۵۹۸ ماده عون). در این مدخل منظور آیاتی است که پیامبر از تعاون با مشرکین در امری از سوی خداوند منع شده است و یا دیگران از تعاون بر علیه پیامبر و دعوت او منع شدهاند.
- ﴿وَمَا كُنْتَ تَرْجُو أَنْ يُلْقَى إِلَيْكَ الْكِتَابُ إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ ظَهِيرًا لِلْكَافِرِينَ﴾[۱۴]
- ﴿إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ﴾[۱۵]
- ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاءُوا ظُلْمًا وَزُورًا﴾[۱۶]
نتیجه: در این آیات:
- پیامبر از تعاون و همکاری با کافران نهی شده است: ﴿فَلَا تَكُونَنَّ ظَهِيرًا لِلْكَافِرِينَ﴾[۱۷]
- تعاون برخی از زنان پیامبر با همدیگر علیه آن حضرت مطرح گردیده است: ﴿وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ﴾[۱۸]
- پشتیبانی و تعاون جبرئیل و ملائکه و صالح مؤمنین به محمد در مقابل تعاون برخی زنان پیامبر علیه آن حضرت ذکر گردیده است: ﴿فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ﴾[۱۹]
- تعاون جمعی از غیر مسلمانان با پیامبر در آوردن قرآن، تهمت کافران علیه پیامبر و قرآن مطرح شده است: ﴿إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ﴾[۲۰][۲۱].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحِلُّواْ شَعَائِرَ اللَّهِ وَلاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلاَ الْهَدْيَ وَلاَ الْقَلائِدَ وَلا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُواْ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَن تَعْتَدُواْ وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبَرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾؛ سوره مائده، آیه ۲.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۳۱
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۴۷: «"وَ قُولَا بِالْحَقِّ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً"»
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 198.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 198- 199.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 199.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 199.
- ↑ قرآن کریم مؤمنان را برادر ایمانی میداند و آنان را به اصلاح روابط توصیه میکند (نک: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴾؛ سوره حجرات، آیه ۱۰).
- ↑ مواسات، یعنی برادر دینی را در مال خود شریک دانستن، همانگونه که فرد از مال خویش استفاده و در آن تصرف میکند.
- ↑ انسانها گرچه تفاوتهایی از نظر موقعیتهای طبیعی دارند، اما به حسب گوهر و ذات برابرند. آزادی و عدالت در اسلام زاده اصل برابری و مساوات بین انسانهاست (نک: ﴿ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ ﴾؛ سوره حجرات، آیه ۱۳).
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 199- 200.
- ↑ «و تو امید نمیداشتی کتاب (آسمانی) را بر تو فرود آورند؛ (این) جز بخشایشی از سوی پروردگارت (نبود) پس هیچگاه پشتیبان کافران مباش» سوره قصص، آیه ۸۶.
- ↑ «اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بیگمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان ویاند» سوره تحریم، آیه ۴.
- ↑ «و کافران گفتند: این (قرآن) جز دروغی نیست که (پیامبر) خود بر ساخته است و گروهی دیگر او را در آن یاری رساندهاند پس به راستی ستم و دروغی (بزرگ) را (پیش) آوردند» سوره فرقان، آیه ۴.
- ↑ «و تو امید نمیداشتی کتاب (آسمانی) را بر تو فرود آورند؛ (این) جز بخشایشی از سوی پروردگارت (نبود) پس هیچگاه پشتیبان کافران مباش» سوره قصص، آیه ۸۶.
- ↑ «اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بیگمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان ویاند» سوره تحریم، آیه ۴.
- ↑ «اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بیگمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان ویاند» سوره تحریم، آیه ۴.
- ↑ «و کافران گفتند: این (قرآن) جز دروغی نیست که (پیامبر) خود بر ساخته است و گروهی دیگر او را در آن یاری رساندهاند پس به راستی ستم و دروغی (بزرگ) را (پیش) آوردند» سوره فرقان، آیه ۴.
- ↑ سعیدیانفر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۲۹۸.