لیبرالیسم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۰ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۲۲:۳۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل لیبرالیسم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • لیبرالیسم، خواهان درجاتی از آزادی در برابر تسلط یا هدایت دولت و یا هر مؤسسه دیگر است که تهدیدکننده آزادی بشر باشد[۱]. لیبرالیسم، که خود از مؤلفه‌های مدرنیسم است، در نظر و عمل از پروتستانتیسم- نهضت اصلاح دینی- در قرن ۱۶ میلادی بسیار مدد گرفته است[۲][۳].

تقسیمات

مبانی فکری

معنای آزادی از نظرگاه دینی

حدود آزادی در اسلام

  1. آزادی عقیده: از نظرگاه اسلامی، انتخاب عقیده، اجبارپذیر نیست[۱۰] و انسان به لحاظ تکوینی آزاد است و در گزینش هیچ دینی مجبور نیست؛ ولی به لحاظ تشریعی باید دین حق را بپذیرد، و چون می‌پذیرد، باید طبق آن رفتار کند[۱۱].
  2. آزادی اندیشه: اسلام اندیشه مفید و روشمند را می‌پذیرد؛ اندیشه‌ای که انسان را به شناخت حیات معقول و ویژه خود راه نماید.
  3. آزادی بیان: در دیدگاه اسلامی نه تنها بیان حقیقت‌ روا و آزاد است، بلکه کسانی که از نیروی بیان و تبلیغ حقایق برخوردارند، موظف‌اند بدین کار همت گمارند[۱۲]. البته آزادی بیان نباید موجب تضییع حقوق مادی و معنوی افراد و جامعه شود.
  4. آزادی رفتار: آیین اسلام، انسان را در رفتارهایش آزاد می‌داند؛ اما برای اینکه به خود و دیگران آسیب نرساند، قیدها و محدودیت‌هایی برای آن برنهاده است؛ بدین صورت که هر کس باید در رفتارهای خصوصی و جمعی‌اش، به ارزش‌های دینی، اخلاقی و انسانی، پایبندی کند.
  5. رهایی از هر نوع بردگی: دین اسلام با هر گونه بندگی غیر خدا مخالف است و در آموزه‌های عملی و نظری خود می‌کوشد تا این پدیده را از میان بردارد[۱۳][۱۴].

نتیجه‌

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. فرهنگ علوم سیاسی‌، ۱/ ۶۹۴.
  2. لیبرالیسم‌، مهدی براتعلی‌پور/ ص ۱۷- ۱۵.
  3. فرهنگ شیعه، ص 394.
  4. فرهنگ شیعه، ص 394-395.
  5. فرهنگ فلسفی‌، ۳۰۹ و ۳۱۰.
  6. لیبرالیسم‌، راین هارد کونل/ ۲۳- ۱۹.
  7. فرهنگ شیعه، ص 395.
  8. وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاء كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ؛ سوره کهف، آیه ۲۹.
  9. فرهنگ شیعه، ص 395.
  10. لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ؛ سوره بقره، آیه ۲۵۶.
  11. فلسفه حقوق بشر، ۱۹۰.
  12. يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ؛ سوره آل عمران، آیه ۷۱؛ اصول کافی‌، ۱/ ۱۱۷.
  13. گفتارهای معنوی‌، ۱۵- ۱۲.
  14. فرهنگ شیعه، ص 395-396.
  15. فرهنگ شیعه، ص 396.