غیرتمندی امام حسین
مقدمه
یکی از صفات برجسته انسانی، غیرتمندی است. غیرتمندی به خود و خاندان و یارانش. در روز جاودانه عاشورا هنگامی که آن حضرت بر اثر شدت زخمها توان نشستن بر فراز مرکب و ادامه دفاع را از دست داد، به طرف راست چهره مقدسش بر روی خاک افتاد. همان ویژگی غیرتمندی و عزت نفسش به او اجازه آرمیدن بر روی خاک و شنیدن شماتت دشمن را نداد به همین جهت با زحمت بسیار به پا خاست و این بار بر روی پای خویش به دفاع از حق برخاست.
پس از چندی، شدت صدمههای وارده قدرت ایستادن را نیز از او سلب کرد. به ناچار در وسط میدان نبرد نشست؛ در حالی که حلقه محاصره بر او تنگتر میشد شجاعانه به دفاع از حق ادامه داد. این مرحله نیز با شدت یافتن زخمها و ادامه خونریزی غیرممکن شد و پیشوای غیرتمندان عالم در واپسین لحظات شهادت قرار گرفت، اما شگفتا! در آن لحظات نیز به زحمت به پا میخاست و بر خاک میافتاد، تا دشمن کار او را تمام شده نیابد و جرأت جسارت و شماتت نیابد.
غیرتمندی و غیرتورزی او در مقابل خاندانش نیز درسآموز و شنیدنی است. او تمام تلاش خویش را برای تدابیر دفاعی به کار گرفت و با حفر خندق بر اطراف خیمهها و با افروختن آتشهای شعلهور و پرشراره در درون خندق و با فرا خواندن پیاپی دشمن؛ «اقصدونی بنفسی و اترکوا حرمی». شما با من در پیکارید نه با خاندانم، پس به خیمهها نزدیک نشوید! و این غیرتمندی به جایی رسید که با شنیدن خبر هجوم به خیمهها با همان حالت عطش برای دفاع از خیمهها شتافت.[۱]