علمالکتاب
علم الکتاب به معنای: دانشی است که عهدهدار معرفی هرگونه از ابعاد دین الهی باشد؛ از جمله: در زمینههای اعتقادی یا رفتاری انسان.
در این باره، تعدادی از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم الکتاب معصوم (پرسش) قابل دسترسی هستند.
علم الکتاب چیست؟
- علم الکتاب یکی دیگر از علومی است که احتمال دارد به دانشی کامل و جامع برای برگزیدگان خداوند اشاره داشته باشد. مهمترین آیات مرتبط با این موضوع عبارتند از: ﴿﴿ قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ﴾﴾ [۱] و ﴿﴿ وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ ﴾﴾ [۲][۳]
علم الکتاب در آیه ۴۰ سوره نمل
- داستان هُدهُد، ملکه سبا و ایمان آوردن او به خداوند متعال و پیامبرش حضرت سلیمان(ع)، بخشهایی از داستان حضرت سلیمان(ع) است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است. در این داستان آمده است که سلیمان نبی(ع) در جمع بزرگان دربار خود فرمود: ﴿﴿قَالَ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ﴾﴾[۴] ﴿﴿قَالَ عِفْريتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ﴾﴾[۵] ﴿﴿قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ﴾﴾[۶][۷]
- بیتردید آن فرد از قدرت و توانی شگرفی برخوردار بوده که توانسته است تخت بزرگ بلقیس را از سرزمین سبا در چشم برهم زدنی جابجا کرده و نزد آن حضرت حاضر کند. روشن است که این قدرت و توان، جسمانی نبوده است؛ زیرا ایشان برای این کار حرکت نکرد و تخت را خود به آن جا حمل نکرد؛ علاوه بر آن که حمل چنان تختی کار یک نفر و یک لحظه نبود؛ بلکه به تعدادی افراد قوی، وسایل و زمانی طولانی نیاز داشت. قرآن کریم انجام دهنده این کار را صاحب دانشی از کتاب معرفی میکند: ﴿﴿الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ﴾﴾. این توصیف قرآن از ایشان و به دنبال آن نقل توانایی او در جابجایی تخت بلقیس نشان دهنده آن است که این دانش، علت توانمندی او بر این کار بوده است.[۸] پس توانایی خارقالعاده او منسوب به دانشی است که خداوند از آن به عنوان ﴿﴿عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ﴾﴾ یاد کرده است[۹]
- از مهمترین آیاتی که در تبیین مقام اهل بیت(ع) به آن استدلال شده است. آیه ۴۳ سوره رعد است که به سبب ذکر کلمه علم الکتاب در آن بدین نام مشهور شده است: ﴿﴿ وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾﴾ [۱۰][۱۱].
- از لحاظ ادبی، کلمه علم مصدر است و مصدر مضاف "علم الکتاب" مفید عموم است. همچنین مفرد محلی به "ال" نیز دلالت بر عموم دارد. پس از دو جهت لفظ علم الکتاب دلالت بر عموم دارد. در نتیجه استفاده میشود که جماعتی وجود دارند که از کل کتاب و تفاصیل آن آگاهاند[۱۲].
- در این آیه شریفه در برابر انکار رسالت نبی اکرم(ص) از سوی کافران، افزون بر خداوند، ﴿﴿مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾﴾ نیز به منزله شاهد معرفی شده است. علاوه بر این دو در آیات دیگری از قرآن کریم راسخان در علم از اهل کتاب ﴿﴿ لَّكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ أُوْلَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا﴾﴾ [۱۳] و فرشتگان ﴿﴿ لَّكِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِمَا أَنزَلَ إِلَيْكَ أَنزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلائِكَةُ يَشْهَدُونَ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا ﴾﴾ [۱۴] نیز شاهدان رسالت پیامبر اکرم(ص) معرفی شدهاند. تفاسیر روایی با ذکر روایات پرشمار، مصداق ﴿﴿مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾﴾ را علی بن ابی طالب(ع) معرفی کردهاند [۱۵]. و برخی کتب حدیث باب خاصی را در این باره گشودهاند [۱۶][۱۷].
- در میان منابع چهارگانه شیعی نیز دو حدیث درباره مدعای شیعیان در کتاب الکافی وارد شده است [۱۸] همچنین از دیرباز در کتب کلامی چه با رویکرد حدیثی و چه با رویکرد عقلی و نقلی این آیه از فضایل امیرالمؤمنین(ع) شمرده [۱۹]. و روایات ذیل آن بازگو شده است. در راستای مصداقیابی این آیه به امیرالمؤمنین(ع)، موارد دیگری در قرآن کریم نیز مصداق کلمه شاهد، حضرت علی(ع) معرفی شده است [۲۰] با این همه دلالت آیه بر وساطت فاعلی اهل بیت(ع)، مبتنی بر تبیین و اثبات مقدماتی است[۲۱].
اهل بیت(ع) مصداق قطعی آیه
- برای اثبات اینکه مصداق منحصر و یا مصداق بارز ﴿﴿مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾﴾ علی(ع) است، نخستین مقدمه لازم و ضروری است؛ چه اینکه اگر از حیث مصداقی دلیلی بر این امر وجود نداشته باشد، حتی اگر آیه مفید شأنی تکوینی باشد، این امر درباره اهل بیت(ع) مصداق نمییابد. درباره مصداق ﴿﴿مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾﴾ سه قول نقل شده است[۲۲]:
- قول کسانی که بر پایه برخی شواهد معتقدند مراد از ﴿﴿مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾﴾ خود خداوند است[۲۳].
- بر پایه این قول که در میان اهل تسنن مشهورتر از اقوال دیگر است، مقصود از ﴿﴿مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾﴾ را مؤمنان مسیحی و یهودی از قبیل عبدالله سلام و سلمان فارسی است[۲۴].
- این قول که از آن شیعه امامیه است، امام علی بن ابیطالب(ع) و پس از آن ائمه(ع) را مصداق این آیه میداند [۲۵]. تفاسیر شیعی دو قول نخست را به تفصیل نقد کرده و آنها را ناسازگار با ظاهر آیه، مکی بودن سوره و دیگر شواهد برشمردهاند [۲۶]. با توجه به مشهور بودن این مطالب در میان مخاطبان نیازی به تکرار آنها در این مجال نیست و لذا مصداق بودن امیرالمؤمنین(ع) در این آیه را امری اثبات شده میدانیم[۲۷].
رویکرد تعیینی و تفضیلی در مصداق شناسی آیه
- روایاتی را که در آنها اهل بیت(ع) مصداق آیه معرفی شدهاند، به واسطه تفاوت رویکرد میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد[۲۸]:
- رویکرد تعیینی: در این دسته از روایات صرفاً مصداقشناسی شده و توضیح مؤثری نیامده است. در این روایات گاه به شخص امیرالمؤمنین(ع) و گاه به مجموع ائمه(ع) اشاره شده است. برای نمونه امام باقر(ع) در حدیثی جدشان امیرالمؤمنین(ع) را مصداق آیه برشمردهاند: « قَالَ هُوَ عَلِيُ بْنُ أَبِي طَالِب(ع)» [۲۹] و در فرمایش دیگری مصادیق آیه را تعمیم داده و کل ائمه(ع) را مشمول آن دانستهاند: « قَالَ إِيَّانَا عَنَى وَ عَلِيٌ(ع) أَوَّلُنَا وَ أَفْضَلُنَا وَ خَيْرُنَا بَعْدَ النَّبِي(ص)»[۳۰][۳۱].
- رویکرد تفضیلی: این روایات اغلب آیه آخر سوره رعد را در مقایسه با آیه ۴۰ سوره نمل بیان کردهاند. به دیگر سخن در مقام بیان افضلیتِ ﴿﴿مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾﴾ بر من عنده علم من الکتاب بودهاند. طبق این آیه و در راستای اجابت تقاضای سلیمان مبنی بر احضار تخت بلقیس و پس از اعلام آمادگی عفریت جن، این بار از میان طایفه انس کسی اعلام آمادگی کرد که پیش از چشم بر هم زدنی تخت مورد نظر را حاضر میکرد. طبق روایات این فرد، شخصی غیر از خود سلیمان، و نامش آصف بن برخیا بوده است [۳۲][۳۳].
- در این آیه منشأ قدرت مشخص است و خداوند آن را علم فی الجمله به الکتاب معرفی میکند؛ به گونهای که دارنده آن میتواند به جای شنیدن صدا و دیدن تصویر، خود اشیا و موجودات را جابه جا کند. در این آیه، آصف بن برخیا فعل را به خودش مستند کرد و مهمتر آنکه فعل ادعایی محقق شد؛ به گونهای که سلیمان آن تخت را دید ﴿﴿ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ﴾﴾ [۳۴] و شکرگزاری کرد ﴿﴿ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ ﴾﴾ [۳۵]. عبارت ﴿﴿ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي﴾﴾ خود گواه این است که در عین انتساب حقیقی و غیرمجازی فعل به فاعل، این قدرت استقلالی نبوده و به تبع اراده و فضل خدا شکل گرفته و لذا هیچ منافاتی با توحید افعالی ندارد[۳۶].
- در مقایسه این دو آیه در نگاه نخست، به نظر میرسد که این افضلیت بیشتر از حیث علمی مدنظر بوده است تا فعلی؛ یعنی در جهت اثبات افضلیت امامان(ع) اعلمیت آنها برجسته و کانون توجه بوده است تا اقدر بودن آنها در تصرف تکوینی. از همین رو در بیان مصداق ﴿﴿مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾﴾ تصریح کردهاند که « قَالَ نَزَلَتْ فِي عَلِيٍّ (ع) إِنَّهُ عَالِمُ هَذِهِ الْأُمَّةِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) » [۳۷]. همچنین در برخی روایات در میان قلمروهای مختلف دانش، علم غیب ائمه(ع) به طور خاص کانون توجه قرار گرفته است. در روایتی سلیمان بن سدیر نقل میکند که امام صادق(ع) در مجلسی عمومی فرمودند: تعجب است از قومی که فکر میکنند ما علم غیب میدانیم و حال آن که علم غیب را تنها خدا میداند. من قصد تنبیه کنیزم را کردهام اما نمیدانم کجاست و در کدام یک از اتاقهای منزل مخفی شده است. سلیمان میگوید پس از اینکه حضرت از مجلس عمومی خارج، و وارد خانه شدند، به حضرت عرضه داشتم که ما میدانیم که شما علم کثیر میدانید... حضرت فرمودند: ای سلیمان! آیا قرآن میخوانی؟ عرض کردم: آری، قرائت میکنم. فرمودند: آیا در میان آیاتی که قرائت کردهای آیه ﴿﴿ قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ﴾﴾ [۳۸]را هم خواندهای؟. گفتم: آری خواندهام. فرمودند: آیا میدانی آن مرد که بود و بهره او از علم الکتاب چقدر بود؟. حضرت ادامه دادند که مقدار علم او از علم الکتاب به اندازه قطرهای از در دریای اخضر بوده است. گفتم: چه بسیار کم است این اندازه؟ فرمودند: چه بسیار است که خدای عزوجل او را منسوب به آن علمی کرده است که من به تو خبر میدهم؛ ای سدیر آیا در آنچه از قرآن خواندی این آیه را خواندی: ﴿﴿ قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾﴾ [۳۹] گفتم: آن را خواندهام. فرمودند: کسی که همه علم الکتاب را دارد با فهمتر است یا کسی که جزئی از آن را دارد؟. گفتم: آنکه علم همه کتاب را دارد با فهمتر است. آن گاه با دست خود اشاره به سینه خود کردند و فرمودند: به خدا علم کتاب نزد ماست، به خدا همهاش نزد ماست [۴۰][۴۱].
صاحب علم من الکتاب
- در اینکه آن فرد چه کسی بوده است، سخنان مختلفی نقل شده است. برخی او را از جنیان دانسته؛ برخی او را خود حضرت سلیمان(ع) و برخی حضرت خضر دانستهاند و...؛ اما مشهور آن است که آن فرد، جناب آصف بن برخیا، وصی و جانشین حضرت سلیمان(ع) بوده است.[۴۲] روایات ائمه(ع) اهل بیت(ع) نیز این قول را تأیید میکنند.[۴۳] اینک جای این پرسش است که علم الکتاب چه دانشی است که دانستن بخشی از آن: ﴿﴿عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ﴾﴾ چنین توانایی شگرفی را به جناب آصف داده بود؟[۴۴]
مراد از «الکتاب» در آیه ۴۰ سوره نمل
- دیدگاههای متعددی از سوی مفسران درباره دانش جناب آصف ابراز شده است[۴۵]:
- بعضی دانش او را آگاهی از اسم اعظم الهی دانستهاند و حتی مصادیقی برای اسم اعظم بیان کردهاند.[۴۶] در برخی روایات نیز بیان شده است که اسم اعظم هفتاد و سه حرف دارد. آصف تنها یک حرف از این ۷۳ حرف را میدانست و به وسیله آن توانست که تخت بلقیس را در یک چشم برهم زدن جابجا کند.[۴۷][۴۸].
- برخی دیگر از مفسران، کتاب را در آیه یاد شده، به کتابهای پیامبران الهی تفسیر کرده و علم الکتاب را آگاهی از کتابهای پیامبران دانستهاند.[۴۹][۵۰].
- احتمال دیگر آن است که مراد از علم الکتاب، علم به لوح محفوظ یا همان کتاب مبین باشد.[۵۱] در قرآن کریم بر این نکته تأکید شده است که هیچ امری در عالم وجود ندارد و محقق نمیشود، مگر آن که در «کتاب مبین» ثبت شده است.[۵۲] در مواردی نیز قرآن از «کتاب مکنون»،[۵۳] «ام الکتاب»،[۵۴] «لوح محفوظ»[۵۵] و «امام مبین»[۵۶] سخن گفته که به نظر میرسد نامهای متعدد برای همان «کتاب مبین» است. این کتاب از دسترس انسانهای عادی خارج است و بنابر برخی تفاسیر تنها برخی از اولیای خداوند به تناسب جایگاه و منزلت خود میتوانند به آن دسترسی داشته و به علومی ویژه دست یابند که افراد عادی از آن بیبهرهاند.[۵۷] بنابر این تفسیر، مقصود آیه یاد شده از این که جناب آصف را دارای علم به بخشی از «الکتاب» معرفی کرده، آن است که او به بخشی از دانش «کتاب مبین» دست یافته بود[۵۸].
علم الکتاب در آیه ۴۳ سوره رعد
- قرآن کریم در آیهای دیگر از کسی یاد کرده که نزد او علم الکتاب است: ﴿﴿ وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ ﴾﴾ [۵۹] در این آیه کریمه خداوند متعال در مقابل سخنان کفار که نبوت پیامبر گرامی(ص) را انکار میکردند، به پیامبرش میفرماید: «به آنان بگو: کافی است که خداوند و کسی که علم کتاب نزد اوست، میان من و شما گواه باشند». بنابراین در این آیه «علم الکتاب» با شهادت بر نبوت پیامبر خدا(ص) گره خورده است. مطابق این آیه، فردی صاحب «علم الکتاب» معرفی شده است. وقتی این تعبیر را با تعبیر آیه سابق ﴿﴿عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ﴾﴾ مقایسه میکنیم، افزون بر شباهت موجود میان این دو آیه، متوجه این تفاوت میشویم که در آیه پیشین، جناب آصف به بخشی از «الکتاب» دست یافته بود؛ اما مطابق این آیه فردی به تمام کتاب «علم الکتاب» دست یافته است؛ زیرا اطلاق علم الکتاب، برخلاف مورد قبلی دلالت بر آن دارد که علم تمام کتاب نزد این فرد بوده است[۶۰].
- در تفسیر این آیه نیز همانند آیه پیشین، اختلاف است[۶۱]:
- برخی مقصود از «الکتاب» را در این آیه، تورات، انجیل یا دیگر کتابهای آسمانی دانستهاند. بنابراین تفسیر، علم الکتاب یعنی علم به کتابهای آسمانی گذشته. مطابق این تفسیر، شهادت علمای اهل کتاب علمای یهود و نصاری بر نبوت پیامبر اکرم(ص)، از شواهد راستی ادعای آن حضرت شمرده شده است؛ زیرا در کتابهای آسمانی مانند تورات و انجیل از آمدن پیامبر خاتم(ص) و ویژگیهای ایشان خبر داده شده بود؛ بنابراین تصدیق و تأیید علمای یهود و نصاری از دلایل درستی نبوت پیامبر اکرم(ص) شمرده میشود.[۶۲][۶۳].
- برخی گفتهاند، مراد از الکتاب، همان قرآن کریم است. بنابراین علم به «الکتاب» یعنی علم به حقایق و معارف قرآن. از آن جا که قرآن معجزه جاوید رسول خدا(ص) است؛ کسی که به حقایق آن آگاه باشد، شاهد و گواه بر درستی ادعای نبوت پیامبر اعظم(ص) خواهد بود.[۶۴][۶۵].
- برخی نیز آیه یاد شده را این گونه تفسیر کردهاند که مراد از الکتاب، همان لوح محفوظ یا کتاب مبین است.[۶۶] بنابر یکی از این تفسیرها، شهادت کسی که دارای علم الکتاب است، در کنار شهادت خداوند، در واقع تذکر و هشداری به کفار و اتمام حجت بر آنان است که متوجه باشند که اگر چه در این دنیا، بر اساس امور دنیوی و ظاهری میتوانند معجزات و دلایل روشن پیامبر اعظم(ص) را نپذیرند؛ اما بدانند که خداوند و فرد یا افرادی که بر لوح محفوظ و حقایق جهان، آگاهند، گواه راستی نبوت ایشان بوده و در قیامت علیه آنان شهادت خواهند داد. این گونه شهادتها، افزون بر هشدار به کفار، تأییدی برای پیامبر(ص) است تا از انکارهای آنان، ملول نشده و با دلی آرام به رسالت خود ادامه دهند.[۶۷][۶۸].
- با توجه به شباهت این آیه و آیه ۴۰ سوره مبارکه نمل، این احتمال تقویت میشود که مراد از «الکتاب» در دو آیه یاد شده، یک چیز باشد. در روایاتی نیز این دو آیه در سیاق واحدی تفسیر شدهاند. در این روایات، ضمن آن که شأن نزول آیه دوم، امیرالمؤمنین علی(ع) معرفی شده، علم ایشان، یعنی «علم الکتاب» با علم جناب آصف، یعنی «علم من الکتاب» مقایسه شده است.[۶۹][۷۰]
- صرف نظر از داوری در مورد دیدگاههای مطرح شده در مورد این دو آیه، میتوان چنین گفت که اگر مقصود از «علم الکتاب»، علم به لوح محفوظ باشد، با توجه به مقایسه دو آیه بین «علم الکتاب» و «علم من الکتاب»، علم الکتاب، علم به تمام لوح محفوظ خواهد بود که از آن میتوان جامعیت علوم صاحب آن را استنباط کرد[۷۱].
منابع
پانویس
- ↑ آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون سلیمان آن اورنگ را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخششهای پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بیگمان پروردگار من بینیازی ارجمند است؛ سوره نمل، آیه ۴۰.
- ↑ و کافران میگویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.
- ↑ قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)
- ↑ «ای بزرگان! کدام یک از شما تخت او بلقیس، ملکه سرزمین سبا را برای من میآورد پیش از آنکه به حال تسلیم نزد من آیند؟». سوره نمل آیه ۳۸.
- ↑ «یکی از قدرتمندترین جنّیان گفت: من آن را نزد تو میآورم پیش از آنکه از مجلست برخیزی و من نسبت به این امر، توانا و امینم». سوره نمل، آیه۳۹.
- ↑ «در این هنگام فردی که دانشی از کتاب نزد او بود گفت: پیش از آنکه چشم بر هم زنی، آن را نزد تو خواهم آورد، و حضرت سلیمان(ع) در همان لحظه آن تخت را مقابل خود مشاهده کرد»، سوره نمل، آیه۴۰.
- ↑ قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)
- ↑ مفسران نیز همین نکته را از این تعبیر قرآنی برداشت کردهاند. ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۳۶۳؛ تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۴۶۹؛ من هدى القرآن، ج۹، ص۱۹۳؛ تفسیر آسان، ج۱۵، ص۶۸؛ مفاتیح الغیب، ج۲۴، ص۵۵۷؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۳، ص۳۶۷؛ التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج۱۹، ص۳۰۳ و...
- ↑ قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)
- ↑ و کافران میگویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه: ۴۳.
- ↑ معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی، فصلنامه معرفت کلامی، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۳.
- ↑ معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی، فصلنامه معرفت کلامی، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۳.
- ↑ امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان میآورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم؛ سوره نساء، آیه: ۱۶۲.
- ↑ کافران به درستی کتاب تو گواهی نمیدهند لیکن، خداوند به (درستی) آنچه بر تو فرو فرستاده است، گواهی میدهد؛ با دانش خود فرو فرستاده است؛ و فرشتگان گواهی میدهند و خداوند، گواه، بس.؛ سوره نساء، آیه: ۱۶۶.
- ↑ عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۲۲۰و ۲۲۱؛ بحرانی، ۱۳۷۴، ج۳، ص۲۷۲ـ۲۷۷.
- ↑ صفار، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۱۲؛ مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۳۵، ص۲۴۹.
- ↑ معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی، فصلنامه معرفت کلامی، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۳.
- ↑ کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۲۹، ح۶ و ص۲۵۷، ح۳.
- ↑ اربلی، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۱۲؛ حلی، ۱۹۸۲م، ص۱۸۹و۲۰۶.
- ↑ ر.ک: مجلسی، ۱۴۰۳ ق، ج۳۵، ص۳۸۶، باب انه صلوات الله علیه الشهید والشاهد والمشهود.
- ↑ معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی]، [[معرفت کلامی (نشریه)|فصلنامه معرفت کلامی]، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۳.
- ↑ معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی، فصلنامه معرفت کلامی، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۴.
- ↑ معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی، فصلنامه معرفت کلامی، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۴.
- ↑ معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی، فصلنامه معرفت کلامی، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۴.
- ↑ طبرسی، ۱۳۷۲، ج۶، ص۴۶۲.
- ↑ طباطبائی، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ص۳۸۵.
- ↑ معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی، فصلنامه معرفت کلامی، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۴.
- ↑ معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی، فصلنامه معرفت کلامی، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۴.
- ↑ صفار، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۱۳، ح۴.
- ↑ کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۲۹، ح۶.
- ↑ معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی، فصلنامه معرفت کلامی، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۴.
- ↑ طبرسی، ۱۳۷۲، ج۷، ص۲۲۳.
- ↑ معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی، فصلنامه معرفت کلامی، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۵.
- ↑ و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید ؛ سوره نمل، آیه: ۴۰.
- ↑ این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم؛ سوره نمل، آیه: ۴۰.
- ↑ معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی، فصلنامه معرفت کلامی، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۵.
- ↑ مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۳۵، ص۴۳۲، ح۱۱؛ صفار، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۱۶، ح۱۷و۱۸.
- ↑ آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم؛ سوره نمل، آیه: ۴۰.
- ↑ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه: ۴۳.
- ↑ صفار، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۱۳، ح۳؛ کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۵۷، ح۳.
- ↑ معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی، فصلنامه معرفت کلامی، سال پنجم، شماره ۲ ص ۱۰۵.
- ↑ ر.ک: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۳۴۹؛ الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۲۲، ص۲۰۱؛ من هدى القرآن، ج۹، ص۱۹۲؛ روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج۱۵، ص۴۶؛ الجامع لأحکام القرآن، ج۱۴، ص۲۰۴؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱۰، ص۱۹۸؛ تفسیر روح البیان، ج۶، ص۳۴۹.
- ↑ الأمالی للصدوق ص۵۶۴؛ وسائل الشیعة ج۲۷، ص۱۸۸؛ الاختصاص، ص۹۰ و ۹۳؛ ر.ک: تفسیر القمی، ج۲، ص۲۳۶؛ تفسیر نور الثقلین، ج۴، ص۸۷؛ تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج۹، ص۵۶۲.
- ↑ قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)
- ↑ قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)
- ↑ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۳۴۹؛ جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۱۰۲؛ الجامع لأحکام القرآن، ج۱۴، ص۲۰۴؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۳، ص۳۶۷؛ تفسیر روح البیان، ج۶، ص۳۴۹.
- ↑ ر.ک: الکافی، ج۱، ص۲۳۰؛ بصائر الدرجات، ص۲۰۸ـ۲۱۰.
- ↑ قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)
- ↑ ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۳۶۳؛ تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۴۶۹؛ تفسیر آسان،ج۱۵، ص۶۸؛ الجدید فی تفسیر القرآن المجید، ج۵، ص۲۳۷؛ تفسیر القرآن الکریم (شبر)، ص۳۶۵.
- ↑ قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)
- ↑ ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۳۶۳؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۳۴۹؛ تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۴۶۹؛ تفسیر اثناعشری، ج۶، ص۴۰۷؛ تفسیر أحسن الحدیث، ج۷، ص۴۶۰.
- ↑ الأنعام:۵۹: «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیبِ لا یعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ یعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ یعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فی ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فی کتابٍ مُبینٍ» و ر.ک: یونس:۶۱؛ هود:۶؛ النمل:۱؛ النمل:۷۵؛ سبأ:۳.
- ↑ واقعه:۷۷ـ۷۹: «إِنَّهُ لَقُرْءَانٌ کرِیمٌفىِ کتَابٍ مَّکنُونٍلَّا یمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ».
- ↑ رعد:39: «یمْحُوا اللَّهُ ما یشاءُ وَ یثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکتابِ».
- ↑ بروج:۲۲: «فی لَوْحٍ مَحْفُوظ».
- ↑ یس:۱۲: « إِنَّا نَحْنُ نُحْی الْمَوْتى وَ نَکتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ کلَّ شَیءٍ أَحْصَیناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ».
- ↑ واقعه: ۷۷ـ۷۹: «إِنَّهُ لَقُرْءَانٌ کرِیمٌ فىِ کتَابٍ مَّکنُونٍ لَّا یمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ». ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۱۳۷.
- ↑ قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)
- ↑ و کافران میگویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.
- ↑ قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)
- ↑ قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)
- ↑ جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۱۱۸؛ تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج۴، ص۴۰۷؛ الجامع لأحکام القرآن، ج۱۰، ص۳۳۵؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۲، ص۵۳۶؛ التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج۱۳، ص۱۹۴.
- ↑ قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۱، ص۳۸۴؛ تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۲۵۳؛ الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱۵، ص۳۴۹؛ تفسیر أحسن الحدیث، ج۵، ص۲۵۹؛ کوثر، ج۵، ص۵۷۵.
- ↑ قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)
- ↑ ر.ک: تفسیر اثنا عشری، ج۶، ص۴۰۷؛ مفاتیح الغیب، ج۱۹، ص۵۵؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۷، ص۱۶۶؛ ماهیت و قلمرو علم الکتاب، معرفت، ش۱۸۷، ص۴۷.
- ↑ ر.ک: ماهیت و قلمرو علم الکتاب، معرفت، ش۱۸۷، ص۴۷.
- ↑ قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)
- ↑ ر.ک: بصائر الدرجات، ص۲۱۲ـ۲۱۳.
- ↑ قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)
- ↑ قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)
منبعشناسی جامع علمالکتاب
جستارهای وابسته
- علم غیب معصوم؛
- علمالکتاب در قرآن؛
- علمالکتاب در حدیث؛
- علمالکتاب در کلام اسلامی؛
- علمالکتاب در حکمت اسلامی؛
- علمالکتاب در عرفان اسلامی.