آیا امامان اخبارات غیبی داشتهاند؟ (پرسش)
آیا امامان اخبارات غیبی داشتهاند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
آیا امامان اخبارات غیبی داشتهاند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
پاسخ به این پرسش
- حجت الاسلام و المسلمین دکتر خسروپناه در کتاب «کلام نوین اسلامی» در این باره گفته است:
- «خبرهای غیبی از امام علی(ع): مروان بن حکم در جنگ جمل اسیر شد و امام حسن و امام حسین(ع) از پدر عفو او را خواستند حضرت او را آزاد کرد و سپس فرمود: "آگاه باشید برای این مروان، فرمانروایی کوتاهی است بسان لیسیدن سگ، بینی خود را. او پدر چهار رئیس است و امت اسلامی از فرمانروایی او و فرزندانش، روزگار خونینی به خود خواهند دید."[۱] تاریخ گواهی میدهد که حکومت مروان، نُه ماه بیشتر نشد و چهار فرزندش، عبدالملک و عبدالعزیز و بشر و محمد، به ترتیب به ریاست رسیدند. امت اسلامی در دوران خلافت مروان و فرزندانش روزهای بسیار سخت و خونینی را سپری کردند.[۲]
- امام حسن مجتبی(ع) از این که به وسیله همسر خود جعده مسموم میشود؛ خبر داد و نیز به امام حسین(ع) فرمود: "سی هزار نفر از مردمی که ادعا میکنند از امت اسلام هستند؛ برای کشتن تو و اسیر کردن فرزندان و خانواده تو با هم همدست میشوند."[۳]
- عمر بن سعد به امام حسین(ع) گفت: یا اباعبدالله در ناحیه ما؛ مردم بیخردی هستند که میگویند: من شما را میکشم حضرت فرمود: آنها بیخرد نیستند؛ بلکه خردمندانند. اما چشم من به این روشن است که تو پس از من جز اندکی از گندم عراق نخواهی خورد.[۴]
- امام سجاد(ع) به فرزندش امام باقر(ع) فرمود: "پس از من، برادرت عبدالله، ادعای امامت میکند و مردم را به سوی خود دعوت مینماید؛ اما عمر او کوتاه و زود ازدنیا میرود." امام باقر میفرماید: "پس از رحلت پدرم، برادرم عبدالله ادعای امامت و جانشینی پدرم را نمود؛ ولی طولی نکشید که از دنیا رفت؛ همانطور که پدرم خبر داده بود"[۵]
- امام محمد باقر جوانی را در مسجد دید که میخندید. فرمود: "در خانه خدا میخندی در حالی که سه روز دیگر از دنیا خواهی رفت. آن جوان پس از سه روز از دنیا رفت." و نیز به ابوبصیر فرمود: " هنگامی که به کوفه برگردی خداوند دو پسر به تو عنایت میکند؛ یکی را عیسی و دیگری را محمد نام میگذاری و هر دوی آنها از شیعیان ما خواهند بود." ابوبصیر میگوید: همان شد که امام (ع) خبر داد.[۶] روایات فراوانی از پیشگوییهای ائمه گزارش دادهاند[۷]»[۸].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین حسینی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید جواد حسینی - با نام مستعار حسین تربتی - در مقاله «خبرهای غیبی در نهج البلاغه» و «امام حسن عسکری و استفاده وسیع از علم غیبی» در این باره گفته است:
|
{{پاسخ پرسش | عنوان پاسخدهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین امامخان؛ | تصویر = 11700.jpg | پاسخدهنده = عسکری امامخان | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین عسکری امامخان در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «منشأ و قلمرو علم امام» در اینباره گفته است:
«برای روشنتر شدن علم غیب تفصیلی امام(ع) ما مواردی از علم غیب امامان را ذکر میکنیم:
- از جمله اخبار غیبی حضرت امیرالمؤمنین(ع) روایتی است که از سعید بن جبیر که یکی از یاران باوفای حضرت امام سجاد(ع) میباشد نقل میکند: یکی از دهقانهای ایرانی که ستارهشناس بود، هنگامی که حضرت برای جنگ با خوارج نهروان خارج میشدند نزد حضرت آمد و بعد از تحیت گفت: ای امیر المؤمنین(ع) ستارههای نحس و شومی طلوع کرده است و در مثل این روز، شخص حکیم باید خود را پنهان کند، و امروز برای شما روز سختی است، دو ستاره به هم رسیدهاند و از برج شما آتش شعلهور است، و جنگ برای شما موقعیت ندارد. حضرت امیر المؤمنین(ع) فرمود: وای بر تو ای دهقانی که از علایم خبر میدهی و ما را از سرانجام کار میترسانی، آیا نمیدانی جریان صاحب میزان و صاحب سرطان چیست؟ آیا میدانی اسد چند مطلع دارد؟ مرد منجم گفت: بگذار نگاه کنم و سپس اُصْطُرْ لابی را که در آستینش داشت در آورد و شروع کرد به بررسی و محاسبه. حضرت علی(ع) لبخندی زد و فرمود: آیا میدانی شب گذشته چه حوادثی رخ داد؟ در چین خانهای فرو ریخت، برج ماجین شکاف برداشت، حصار سرندیب سقوط کرد، فرمانده ارتش روم از ارمنیه شکست خورد یا او را شکست داد، بزرگ یهود ناپدید شد، مورچگان در سرزمین مورچهها به هیجان آمدند، پادشاه افریقا نابود شد، آیا تو این حوادث را میدانی؟ مرد منجم گفت: نه یا [[امیر المؤمنین(ع). حضرت فرمود... در هر عالمی هفتاد هزار نفر دیشب به دنیا آمدند و امشب همین تعداد خواهند مرد، و این مرد با دست خود به مردی به نام سعد بن مسعده حارثی که جاسوس خوارج در لشکر حضرت امیر(ع) بود اشاره نمود جزء همین اموات خواهد بود. آن مرد جاسوس وقتی حضرت به او اشاره کرد، گمان کرد حضرت دستور دستگیری او را داده است در همان حال در جا از ترس جان داد! مرد منجم با دیدن این صحنه به سجده افتاد و سپس حضرت در ادامه سخن فرمود: من و اصحابم نه شرقی هستیم و نه غربی، ماییم بر پادارنده محور دین و هستی و نشانههای فلک. و اینکه گفتی از برج من آتش شعله میکشد بر تو لازم بود که به نفع من حکم کنی نه بر ضرر من، چرا که نور آن آتش پیش من است، و سوزاندن و شعلهاش به دور از من، و این مسئلهای پیچیده است، اگر حسابگر هستی آن را محاسبه کن[۱۱].
- خبر دادن امام(ع) از فرمانروایی مروان بن حکم که فرمود: آگاه باشید که مروان بن حکم امارت و حکومتی خواهد بود بسیار کوتاه چون لیسیدن سگبینی خود را واو پدر چهار رئیس است و زود است که مردم از مروان و فرزندانش روز سرخ را در یابند[۱۲].
- خبر دادن مولی به اینکه لشکری ده هزار نفره بدون کم و زیاد خواهد آمد عبدالله بن عباس گوید: امیر المومنین(ع) فرمود: پیامبر اکرم(ص) هزار دریچه از علم به من یاد داد که از هر دری هزار مسئله برایم گشوده شد. ابن عباس افزود در زمانی که ما با آنحضرت در منطقه ذی قار در راه جنگ با اهل بصره بودیم، و امام علی(ع) پسرش حضرت امام حسن(ع) را به کوفه برای گردآوری سپاه فرستاده بود، به من گفت: ای پسر عباس، عرض کردم; بله ای امیر المؤمنین(ع)، فرمود: سپاهی متشکّل از ده هزار نفر سواره و پیاده بدون کم و زیاد همین امروز با فرزندم حسن(ع) خواهد آمد! ابن عباس گفت: وقتی امام حسن(ع) با لشکریان وارد شد من تمام تلاشم در این بود که از تعداد لشکریان تحقیق کنم، از نویسنده تعداد لشکریان پرسیدم: تعداد نفرات لشکر چند نفر است؟ جواب داد: سواره و پیاده مجموعاً ده هزار نفر نه یکی کم و نه یکی زیاد! با شنیدن این خبر فهمیدم که این علم، یکی از آن درهایی است که رسول خدا(ص) به حضرتش تعلیم داده بود[۱۳].
- عبد الله بن عباس گوید: خدمت حضرت امام حسن مجتبی(ع) بودیم که مرد قصابی که گاو مادهای با او بود میخواست او را بکشد، از کنار ما رد شد، وقتی حضرت آن حیوان را دید فرمود: این گاو ماده آبستن است به گو ساله مادهای که سر دم و پیشانی او سفید است! ابن عباس بسیار تعجب کرد و برای کشف حقیقت به دنبال آن قصاب به راه افتاد، وقتی مرد قصاب، گاو را کشت، معلوم شد که فرمایش حضرت مجتبی(ع) درست بوده است. سپس برگشت به خدمت حضرت و گفت: خداوند در قرآن مجید آگاهی به جانداران در شکم مادر را به خود اختصاص داده است: ﴿وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ ﴾ [۱۴]. حضرت فرمود: ما به اموری آگاهی داریم که نه فرشته مقرب و نه پیامبر مرسل غیر از محمد(ص) و فرزندان، او آن را نمیداند.
- این روایت هم در مورد پیشگوئی امام حسن(ع) هست که از امام صادق(ع) نقل شده که حضرت فرمود:حضرت حسن مجتبی(ع) به فرزندش عبد الله فرمود: سال آینده معاویه برای من کنیزی را که نامش انیس است میفرستد و او مرا به زهری که این معاویه زیر نگین انگشتر او قرار داده مسموم میکند! عبد الله عرض کرد: چرا آن کنیز را قبل از آنکه شما را مسموم کند نمیکشید؟ حضرت فرمود: ای پسر من، این امری است نوشته شده یعنی قضای خداوند بر آن تعلق گرفته است. سال بعد همانطور که حضرت فرموده بود معاویه برای حضرت کنیزی بنام انیس فرستاد، وقتی نزد حضرت آمد، حضرت دست بر کتف آن کنیز زد و فرمود: ای انیس بهوسیله آنچه زیر نگین انگشتر تو است، وارد جهنم خواهی شد[۱۵].
- اما آگاهی سید الشهداء(ع) به قاتلین غلامان که در این روایت هارون ابن خارجه گوید: امام صادق(ع) فرمود: امام حسین(ع) به غلامان خود فرموده بود که روز پنجشنبه را برای مسافرت به مزرعه حضرت انتخاب کنید و فلان روز نروید و صریحاً اعلام نمود که اگر مخالفت کنید دزدان در میان راه شما را گرفته اموالتان را برده، شما را میکشند. امّا غلامان مخالفت کردند و همان روزی که حضرت نهی کرده بود به سفر رفتند و گرفتار دزها شده و غلامان را کشتند. مدتی بعد که سید الشهداء(ع) در مجلس والی مدینه بود والی به حضرت گفت: به من خبر رسید که غلامان شما را کشتهاند، خداوند به شما اجر دهد. امام حسین(ع) به والی فرمود: آگاه باش که من قاتل آن ها را به تو معرفی میکنم بر آنها سخت گیر! والی پرسید: آیا شما قاتلین آنها را میشناسید؟ حضرت فرمود: بله، و سپس به یکی از حاضرین مجلس اشاره کرد و فرمود: این مرد یکی از آنها است. آن مرد گفت: پسر پیامبر، شما از کجا دانستید که من از آن ها هستم؟ حضرت فرمود: اگر نشانههای آنها را بدهم تصدیق میکنی؟ گفت: آری به خدا قسم. حضرت فرمود: تو فلان شخص و فلان شخص را بیرون بردی و نام آنان را ذکر کرد. والی به آن مرد گفت به صاحب قبر پیامبر(ص) و منبر سوگند اگر راست نگوئی دستور میدهم گوشت بدن تو را با تازیانه بریزند. آن مرد گفت: حسین(ص) دروغ نمیگوید، گویا او با ما بوده است، سپس والی دستور داد تا همگی همدستان او را حاضر کردند و همگی اقرار به گناه خود کردند و سپس بهدستور والی همه را گردن زدند[۱۶].
- سالم ابن حفصه گوید: روزی عمر بن سعد با امام حسین(ع) عرض کرد: یا ابا عبداللّه، مردمانی سفیه و نادان گمان میکنند من تو را خواهم کشت. امام حسین(ع) فرمود: اینان سفیه و نادان نیستند، اینها دانایانند. این کار شدنی است، ولی تو هم به آرزوی خود که حکومت ری است نخواهی رسید. و از گندم نخواهی چشید، و پس از کشتن من زنده نخواهی ماند، مگر زمانی کوتاه، با کمال ذلت و سرشکستگی[۱۷]. موضوع شهادت امام حسین(ع) و کیفیت و محل و خصوصیات آن و سرداران لشکر کوفه و قاتل امام حسین(ع) از زمان رسول خدا(ص) و به خصوص بعد از فرمایش امیر المؤمنین(ع) در مسجد کوفه چنان مشهور و معروف بود که همگان آن را میدانستند.
- از حضرت امام صادق(ع) نقل شده که آن حضرت به عبداللّه بن حسن در حضور جمعی از علویّین و عباسیّین که اجتماع کرده بودند تا با فرزند وی محمد بیعت کنند فرمود: قسم به خدا خلافت به تو و فرزندانت نخواهد رسید ولی خلافت نصیب آنهاست و اشاره کرد به عباسیّین، و فرزندان تو مقتول خواهند شد. از آن پس حضرت از جابر خواست در حالی که بر بازوی عبدالغزیز بن عمران تکیه داده بود، و روبه وی کرد و فرمود: آیا صاحب عبای زرد - منظور وی ابو جعفر منصور دوانیقی بود- را ندیدی؟ گفت چرا؟ فرمود: قسم بخدا او محمد فرزند عبد الله را خواهد کشت[۱۸]. عاقبت امر همانطور که آن حضرت(ع) فرموده گردید: و نیز مانند گفتار حضرت رضا(ع) که فرمود: "بُورِكَ قَبْرٌ بِطُوسَ وَ قَبْرَانِ بِبَغْدَادَ " حضار سؤال کردند یکی از این قبور - که قبر حضرت موسی ابن جعفر است - میشناسیم دیگر کدام است قال(ع) ستعرفونه ثم قال(ع) قبری و قبر هارون هکذا و ضم باصبعیه[۱۹].فرمود: در آینده خواهید شناخت، سپس دو انگشتش را بهم نزدیک کرد، و فرمود: قبر من و هارون این چنین است»[۲۰].
}}
۳. آقای عظیمپور. |
---|
آقای عظیمپور در کتاب «امام علی در نهج البلاغه» در این باره گفته است:
«در زندگی پیشوایان معصوم(ع) پیشگوییها و گزارشهایی از آینده به چشم میخورد که به وقوع پیوستهاند، به راستی این موضوع ریشه در کجا دارد؟ در پاسخ این سؤال درباره شخص نبی اکرم باید گفت که بدون هیچ شکی آن حضرت از طریق وحی با خداوند در ارتباط بود و بسیاری از وقایع آینده و گذشته و حال بر قلب نازنینش القاء میگشت. امّا در مورد امامان معصوم و در رأس آنها حضرت علی(ع) باید گفت که منبع و منشأ اصلی آنها در این امر، وجود رسول خدا بوده است، یعنی تمام علومی که از راه وحی به رسول خدا میرسید، بواسطه آن حضرت به علی سپرده میشد و از طریق علی به امامان بعدی. انسانها بهطور عموم و امامان معصوم و پیشوایان الهی به طور مخصوص میتوانند برخی از شایستگیها و موهبتها را در خود بپرورانند و از امتیازاتی بهرهمند شوند که دیگران از آنها محروم و بیبهره ماندهاند. اگر کسی تقوای الهی را پیشه کند، خداوند قدرت و توانایی تشخیص حق از باطل را به او میدهد و او را به مقام عرفان و معرفت میرساند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً ﴾[۲۱] و ﴿اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ﴾[۲۲] و ﴿أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلإِسْلامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ﴾[۲۳].با توجه به مضمون آیات نتیجه میگیریم که امامان معصوم (ع) علاوه بر اینکه از علوم لازم در راستای هدایت بشریت و ادامه راه انبیا با اتصال به منبع وحی، بهره کافی داشتهاند، از نبوغ فکری بسیار بالایی برخوردار بودهاند و به عنوان یک دانشمند که برای غیر آنها نیز رسیدن به این درجات میسر است، مطرح بودهاند. به عنوان مثال حضرت علی (ع) درباره زمین مطالبی را میفرمایند که برای اهل آن زمان مجهول و نامفهوم بوده است که این کلمات امام پس از صدها سال به ثمر مینشیند و مردم حقیقت کلام او را کشف میکنند، آن حضرت، زمین را چنین توصیف میکند: «وَاَنَشَاَ الارضَ فَاَمسکَهَا ِمن َغْیرِ اشْتِغَالٍ،وَاَرسَاهَا َعلَی َغیرِ َقرَارٍ، وَ َاقَاَمَها ِبَغیرِ َقوَائمَ، وَ َرَفَعَها ِبَغیرَ َدعَائمَ»[۲۴]. این سخن را حضرت در زمانی میفرمایند که مردم، نسبت به زمین،باورهای متفاوت و نادرست و گاهی، خرافی داشتند. امامان معصوم از نظر علم و دین اتصال روحی و جسمی با پیامبر اکرم داشتهاند و معارف خود را از آن حضرت میگرفتهاند و یکی از دلایل عقلی اثبات موضوع مورد بحث این است که تاکنون هیچ محققی نتوانسته در علوم و معارف آن بزرگواران اشکالی وارد نماید و هیچ شاهد تاریخی نداریم که نشان دهد امامان در برابر سؤالی، ناتوان ماندهاند. با توجه به اینکه متصدیان امور در دوران بنیامیّه و بنیعباس در گرفتن نکته ضعف از آن پیشوایان الهی، راهها و حیلههای گوناگون بهکار میگرفتند. امّا دلایل نقلی در اثبات این موضوع،بسیار است. حضرت علی در معرفی اهل بیت، سخنان فراوانی گفتهاند: «هُمْ مَوْضِعُ سِرّهِ وَ مَْلجَاُ اَمْرِهِ وَ عَیْبَهُ عِلْمِهِ وَ مَوْئِلُ حُکْمِهِ وَ کُهُوفُ کُتُبِهِ»[۲۵]. و «نَحْنُ شَجَرَهُ النُّبُوَّهِ، وَ مَحَطُّ الرِّسَالَهِ، وَ مُخْتَلفُ الْمَلاَئِکَهِ، وَ مَعَادِنُ الْعِلْمِ وَ یَنَابِیعُ الْحِکَمِ»[۲۶]. و «وَ عِنْدَنَا اَهْلَ الْبَیْتِ ابْوَابُ الْحِکَمِ وَ ضِیَاءُ اْلاَمْرِ»[۲۷].[۲۸]. |
پرسشهای وابسته
- آیا نمونههایی از علم غیب غیر خدا در قرآن موجود است؟ (پرسش)
- دلیل عقلی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
- دلیل قرآنی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
- دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
- شاهد تاریخی بر علم غیب پیامبران وجود دارد؟ (پرسش)
- بر فرض اثبات علم غیب پیامبران علم غیب امامان چگونه ثابت میشود؟ (پرسش)
- دلیل عقلی علم غیب امام چیست؟ (پرسش)
- دلیل قرآنی علم غیب امام چیست؟ (پرسش)
- دلیل حدیثی علم غیب امام چیست؟ (پرسش)
- شاهد تاریخی بر علم غیب امام وجود دارد؟ (پرسش)
- آیا پیامبران اخبارات غیبی داشتهاند؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۷۲، نهج البلاغه خطبههای ۱۳؛ ۱۵؛ ۵۷؛ ۵۸؛ ۸۹؛ ۱۳۸؛ ۱۷۶. همچنین ر.ک: شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص ۳۱۵-۳۳۲.
- ↑ ر.ک: شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۶، ص۱۴۶-۱۴۸.
- ↑ امالی صدوق، ص۱۱۶و الخرائج و الحرائج، ج۱، ص۲۴۱. اثبات الهداة، ج۵، ص۱۴۷ و ۱۵۰.
- ↑ الارشاد مفید، ج۲، ص۱۳۲و اثبات الهداة، ج۵، ص ۱۴۷ و ۱۵۰.
- ↑ علی بن عیس اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۳۸۱ و محمد بن شهر آشوب، المناقب، ج۴، ص ۲۲۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۶، ص ۲۷۴ و اثبات الهداه، ج۵، ص۳۰۵.
- ↑ ر.ک: الاحتجاج، ج۲، ص ۳۶۶ و الارشاد المفید، ج۲، ص۱۹۸ و نیز بحارالانوار، ج۲۳، ص۱۳ و اثبات الهداه، ج۵، ص۳۳۶ و ۵۰۸. و ج۶، ص۷۷ و ۱۸۱ و ص ۲۶۶ و ۳۲۲ و شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا، ج۱، ص ۲۶ و ج۲، ص۲۱۶.
- ↑ کلام نوین اسلامی ج۲ ص۳۸۱ و ۳۸۲.
- ↑ حسین تربتی، خبرهای غیبی در نهج البلاغه.
- ↑ سید جواد حسینی، امام حسن عسکری و استفاده وسیع از علم غیبی.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج، ج ۱، ص ۳۵۵.
- ↑ صبحی الصالح، شرح نهج البلاغه، خطبه ۷۳، ص ۱۰۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۴۱، ص ۳۲۸.
- ↑ از آنچه در زهدانهاست آگاه است؛ سوره لقمان، آیه: ۳۴.
- ↑ جلیل، نجفی یزدی، مناقب اهل بیت، ج ۲، ص ۱۸۳.
- ↑ سیدهاشم، بحرانی، مدینة المعاجز، ج ۳، ص ۴۵۵.
- ↑ دلائل الولایه ولایت و علم امام، ص ۳۰۲.
- ↑ نوری، حسین، خوارج از دیدگاه نهج البلاغه، ص ۱۵۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۲۸۵.
- ↑ عسکری امامخان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل چهارم.
- ↑ ای مؤمنان! اگر از خداوند پروا کنید در شما نیروی شناخت درستی از نادرستی مینهد؛ سوره انفال، آیه ۲۹.
- ↑ خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد اما سروران کافران، طاغوتهایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگیها بیرون میکشانند؛ سوره بقره،آیه ۲۵۷.
- ↑ آیا کسی که خداوند سینهاش را برای اسلام گشوده است و او به نوری از پروردگارش راه یافته است؛ سوره زمر،آیه ۲۲.
- ↑ و زمین را پدید آورد و نگاهش داشت بی آنکه خود را بدان مشغول دارد، و آن را استوار گردانید بیآنکه آرامشی در آن باشد، و آن را بر پا داشت بیآنکه پایههایی داشته باشد، و آن را برافراشت بیآنکه از ستونهایی برخوردار باشد.
- ↑ آنان خاندان رسول خدا جایگاه راز پیامبرند و پشتیبان امر او و گنجینه علم او و مرجع حکم و قوانین او و امین و نگهدارنده کتابهای او میباشند
- ↑ ما امامان معصوم شجره نبوت و پایگاه رسالت و محل آمد و رفت فرشتگانِ رحمت و معادن دانش و چشمه سارهای حکمت و بینشها هستیم
- ↑ درهای حکمت الهی نزد ما اهل بیت گشوده است و چراغ دین با راهنمایی ما افروخته است
- ↑ کتاب امام علی در نهج البلاغه