زید بن وهب جهنی در علوم قرآنی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۵۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث زید بن وهب جهنی است. "زید بن وهب جهنی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

رجال‌شناسان اهل تسنن ابو سلیمان زید بن وهب جهنی کوفی را کوفی دانسته و گفته‌اند به سوی رسول خدا(ص) کوچ کرد و در بین راه بود که آن حضرت رحلت کرد؛ ازاین‌رو، محضر آن حضرت را درک نکرد. از عمر، عثمان، امام علی(ع)، ابو ذر، ابن مسعود، حذیفه و غیر آنان روایت کرده و قرآن را از ابن مسعود آموخته است[۱].

ابن حجر از ابو بکر بن منجویه نقل کرده که وی در سال ۹۳ از دنیا رفته[۲]، ولی ذهبی وفات او را سال ۸۳ بیان کرده است[۳].

وثاقت: وثاقت وی نزد اهل تسنن مسلّم است؛ زیرا ابن حجر او را از راویان صحاح سته معرفی و از جمعی از رجال‌شناسان اهل تسنن مانند ابن معین، ابن سعد، ابن خراش و عجلی ثقه بودن او را نقل کرده است[۴]؛ اما رجال‌شناسان شیعه درباره وثابت وی نفیا و اثباتا چیزی نگفته‌اند[۵].

مذهب: شیخ طوسی او را از اصحاب امام علی(ع) به شمار آورده[۶] و کتابی برای او ذکر کرده که در آن خطبه‌هایی از امیر المؤمنین(ع) که در جمعه‌ها و عیدها بر روی منبر بیان فرموده‌اند، گردآوری کرده است[۷].

برقی نیز او را در زمرۀ اصحاب امیر المؤمنین(ع) می‌داند[۸] و صدوق اعتراض او را بر ابو بکر در تصاحب خلافت روایت کرده است[۹]. از ابن سعد نقل شده که از حضور او با امام علی(ع) در جنگ‌های زمان آن حضرت خبر داده است[۱۰].[۱۱]

دلیل مفسر بودن

در طبقات المفسرین سیوطی و داوودی نام وی نیامده و هرچند دارای کتاب بوده، ولی کتاب تفسیری برای وی ذکر نشده است و رجال‌شناسان نیز عنوان مفسر را در موردش به کار نبرده‌اند؛ اما آقای معرفت بدون ذکر شاهد و دلیل او را از مفسران تابعی به شمار آورده است[۱۲]. دلیلی بر مفسر بودن وی به نظر نمی‌رسد، مگر روایات تفسیری نقل شده از او در تفاسیر شیعه و سنّی که آن‌هم معلوم نیست به مقداری باشد که بتوان براساس آن او را از مفسران دانست [۱۳].

به آرای تفسیری از وی دست نیافته‌ام اما برخی از روایات تفسیری نقل شده از او چنین است: از حذیفه روایت کرده که گفته است: «خدای متعال هیچ آیه‌ای را که در آن ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا وجود دارد، نازل نکرده، مگر علی(ع) امیر و شریف آن است»[۱۴].

طبری در تفسیر ﴿فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ[۱۵] از زید بن وهب نقل کرده که من در نزد حذیفه بودم، این آیه را قرائت کردم؛ گفت: با اهل این آیه هنوز جنگ نشده است به این آیه تاکنون عمل نشده است»[۱۶].

از وی نقل شده که در عبور از ربذه ابوذر را ملاقات کردم. به وی گفتم: چه چیزی سبب شد که در این بلاد منزل بگیری به اینجا تبعید شوی گفت: در شام آیه ﴿وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ[۱۷]را قرائت کردم. معاویه گفت: این آیه درباره ما نیست، درباره اهل کتاب است. گفتم: این آیه هم درباره ما و هم درباره آنان است»....[۱۸].

در تفسیر ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ[۱۹] از سلمان روایت کرده که درباره این آیه گفت: «آنان هنوز نیامده‌اند چنین افرادی هنوز به وجود نیامده‌اند»[۲۰].[۲۱]

منابع

پانویس

  1. ر.ک: ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۱۹۶، رقم ۷۸؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۳۶۸، رقم ۷۸۱.
  2. ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۳۶۸، رقم ۷۸۱.
  3. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۹۶، رقم ۷۸.
  4. ر.ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۳۶۸، رقم ۷۸۱.
  5. ر.ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۳۶۰، رقم ۴۸۸۸.
  6. رجال الطوسی، ص۴۲، رقم ۶.
  7. ر.ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۳۶۰، رقم ۴۸۸۸.
  8. طوسی، الفهرست، ص۷۲.
  9. ر.ک: صدوق، الخصال، ج۲، ص۴۶۵ (ابواب الاثنی عشر، ح۴).
  10. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۱۹۶، رقم ۷۸.
  11. بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۱۶۲-۱۶۳.
  12. ر.ک: معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج۱، ص۴۰۷.
  13. بر اساس برنامه رایانه‌ای معجم فقهی، در کل تفاسیر شیعه و سنی ۵۹ مورد نقل شده است که معلوم است بخشی از آن تکراری و بخشی غیرمربوط‍ به تفسیر می‌باشد از تفسیر تبیان شیخ طوسی و مجمع البیان طبرسی هیچ مورد ذکری گزارش نشده و از تفسیر جامع البیان طبری فقط‍ ۹ مورد گزارش شده است.
  14. مجلسی، بحار الانوار، ج۳۷، ص۳۳۳.
  15. «با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید» سوره توبه، آیه ۱۲.
  16. طبری، جامع البیان، ج۶، ص۳۳۰، ح۱۶۵۴۲، حدیث‌های ۱۶۵۴۱ و ۱۶۵۴۳ نیز نظیر آن است.
  17. «و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند» سوره توبه، آیه ۳۴.
  18. طبری، جامع البیان، ج۶، ص۳۶۱-۳۶۲، ح۱۶۶۸۶، ۱۶۶۸۷ و ۱۶۶۸۹.
  19. «و چون به ایشان گفته شود در زمین تباهی نورزید می‌گویند جز این نیست که ما مصلحیم» سوره بقره، آیه ۱۱.
  20. طبری، جامع البیان، ج۱، ص۱۵۹، ح۳۳۸.
  21. بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۱۶۳-۱۶۴.