نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط HeydariBot(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۳۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نخست، مکه ناحیهای خشک، و خالی از سکنه در سرزمین عربستان بود که حضرت ابراهیم(ع) به دستور خداوند پس از بنای خانه کعبه، خانواده خویش، هاجر و اسماعیل(ع) را در آن اسکان داد﴿وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾[۴]. با پیدا شدن چاه زمزم، قبایلی از یمن به نامهای جرهم و قطورا در آنجا ساکن شدند[۵]. در طول تاریخ، قبایل مختلف همواره به مکه - به علت موقعیت ممتاز خود به سبب وجود خانه کعبه در آن - توجه کرده، و هر یک در تسلط بر این منطقه کوشیدهاند؛ چنان که قبایل بنوبکر و غبشان از طایفهخزاعه بر جرهمیان چیره شدند و آنها را از این سرزمین به مناطق اطراف راندند[۶][۷].
قصی، اقدامات مختلفی انجام داد. از جمله آنها که وی را به "مجمع" مشهور کرد، گردآوری قبایل پراکنده قریش در مکه بود. قصی، با توجه به مراجعات زیادی که در مقامرئیسقبیله به وی میشد، خانهای ویژه مشورتهای مردمی، مشهور به دارالندوه که در آن به سمت مسجدالحرام باز میشد در ضلع غربی کعبه[۱۱] بنا نهاد[۱۲][۱۳].
کارکردهای دارالندوه
کارکردهای دارالندوه در طول دورههای مختلف تاریخی، گوناگون است. در زمان قصی، وی ریاست این خانه را به عهده داشت و قریش، برای مشورت در امور مهم خود - از جمله ازدواج، تصمیمگیری درباره جنگ، آماده کردن پرچمجنگها که به دست قصی انجام میگرفت، ختنهپسران، حرکت و بازگشت کاروانهای تجاری و حتی پوشیدن یا دست کم بریدن جامهعروسی دختران - به این مکان میآمدند. نظر قصی برای قریشقریش آنقدر مهم بود که حتی پس از وفات وی اجرای آن را بر خود لازم میدانستند[۱۴].
بنا بر وصیت قصی، ریاست دارالندوه به عبدالدار واگذار شد[۱۵]. تا وقتی که معاویه، دارالندوه را خرید[۱۶]، این سمت، همچنان باقی بود.
↑ «و (یاد کن) آنگاه را که خانه (کعبه) را برای مردم جای بازگشت و امن کردیم و (گفتیم) از "مقام ابراهیم" نمازگاه گزینید و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانه مرا برای طوافکنندگان (مسافر) و مجاوران (حرم) و رکوعکنندگان سجدهگزار، پاکیزه بدارید و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! اینجا را شهری امن کن و از اهل آن هر کس را که به خداوند و روز واپسین ایمان دارد، از میوهها روزی رسان؛ (خداوند) فرمود: آن را که کفر ورزد، اندکی برخورداری خواهم داد سپس او را به (چشیدن) عذاب دوزخ ناگزیر خواهم کرد و این پایانه، بد است و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه (کعبه) را فرا میبردند (گفتند): پروردگارا! از ما بپذیر، بیگمان تویی که شنوای دانایی» سوره بقره، آیه ۱۲۵-۱۲۷.
↑ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۱۱؛ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۵۴.
↑محمد بن عبد الله بن عبدالمطلب (شیبة) بن هاشم (عمرو) بن عبد مناف (مغیرة) بن قصی (زید) بن کلاب.
↑از دیدگاه عدهای افراد قریش به کسانی گفته میشود که فرزندان نضر بن کنانه باشند و به نظر برخی دیگر به فرزندان فهر بن مالک گفته میشود. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۹۳.
↑ابن هشام، الطبقات الکبری، ج۱، ص۶۳؛ محمد بن حبیب بغدادی، المنمق فی اخبار قریش، ص۳۴.
↑حکیم بن حزام بن خویلد بن أسد بن عبد العزّی بن قصی القرشی الأسدی برادرزاده خدیجه همسر پیامبر(ص) میباشد. ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۱، ص۳۶۲.