نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Heydari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۳۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۴۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۳۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۴۴ توسط Heydari(بحث | مشارکتها)
"غسّانیان" از مهاجران جنوبی بودهاند که با کوچیدن از جنوب، مدتی در تهامه بر کنار چشمه یا چاه آبی به نام "غسّان" اقامت کرده و این نسبت را از نام آن آب گرفتهاند. "غسّانیان" بعد از شکستن سدِّ "مارب" از "یمن" به سمت "شام" کوچ کردند و با غلبه بر سایر قبایلعرب بر شام مسلط شدند[۱]. آنان در ابتدا پایتخت معینّی نداشتند، گاه جابیه (جولان) و گاه جلق (جلولا) را پایتخت خود قرار میدادند[۲] تا اینکه از سوی رومیان، حاکمانشام شدند[۳].
به نظر مؤرخان عرب، اولین حاکم غسّانی "جفنه بن عمرو مزیقیاء" بود[۴]. غسانیان به "آل جَفنه" معروف هستند. اولین امیر آنها که اخبارش به دست ما رسیده و از لحاظ تاریخی قابل اعتماد است، "جبله" است که در سال ۴۹۷ م به فلسطین حمله برد[۵]. پسرش "حارث" نیز نقش مهمی در جنگهای ایران و اعرابعراق داشت[۶]. رومیان به او لقب "فیلارک" و "پاتریک" را دادند که پس از عنوان باسلیوس (ملک) مهمترین لقبدولت بیزانس به شمار میآمد. او با "منذر بن ماء السماء"، حاکمحیره، درگیریهای فرسایندهای داشت. روزگار او درخشانترین ایام غسّانیان است[۷]. وی سرزمین "غسان" را از "پترا" تا "رصافه" در شمال "تدمر" گسترش داد[۸].
در قرن چهارم میلادی؛ غساسنه به تدریج مسیحی شدند. حارث، طیِ دیداری از بیزانس موفق شد، "ژوستینیان" امپراتور بیزانس را متقاعد کند که "یعقوب برادایس (برادعی)" را اسقف کلیسای مونوفیزیتی سوریه کند. یعقوب، عقیدهاش را که بر خلاف مذهب رسمی دولت بیزانس بود چندی بعد در بین غسانیان و شامیان رواج داد[۹].
منذر، پسر حارث نیز راه پدر را ادامه داد و با "مناذره" به جنگ برخاست. مهمترین این جنگهانبرد "عین اباغ" بود که به پیروزیاش انجامید[۱۰]؛ اما بین او و دولت بیزانس در ظاهر به دلیلعقیده مذهبی مونوفیزیتیاش اختلاف افتاد. رومیان به طور موقت از "منذر" روی برگرداندند، و او را از کمکهای خویش محروم کردند[۱۱]، اما پس از آن ماجرا بار دیگر با چهرهای دوستانه در سال ۵۸۰ م، از او و پسرش در قسطنطنیه استقبال با شکوهی به عمل آوردند. با تصرف "حیره" در این سال، هراسرومیان از طغیانمنذر شدت گرفت؛ از این رو، زمانی که منذر برای افتتاح کلیسایی در "حوران"، مابین دمشق و تدمر، رفته بود، دستگیر و تبعید شد تا اینکه در سال ۵۸۴ م درگذشت[۱۲].