دعوت به برپایی عدل
- این مدخل از زیرشاخههای بحث فلسفه بعثت است. "دعوت به برپایی عدل" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل دعوت به برپایی عدل (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
دعوت به برپایی عدل یکی از اهداف ارسال رسولان الهی و تبلیغ رسالت الهی است.
قرآن
- ﴿﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾﴾[۱]
حدیث
- امام علی(ع) ـ در توصیف ذاکران ـ: به قسط، فرمان میدهند و خود از آن ، فرمان میپذیرند و از منکر، نهی میکنند و خود از آن، اجتناب مینمایند.[۲][۳]
منابع
جستارهای وابسته
- برپا داشتن حجت
- اتمام حجت
- برانگیختن فطرت و عقل
- احیای انسان
- خارج ساختن مردم از تاریکیها به نور
- دعوت به مصالح دین و دنیا
- دعوت به ایمان آوردن به غیب
- دعوت به ایمان آوردن به توحید
- دعوت به ایمان آوردن به نبوت
- دعوت به ایمان آوردن به معاد
- دعوت به الفت و پرهیز از تفرقه
- دعوت به رهبری امام عادل
- دعوت به آزادی هدفمند
- دعوت به شناخت اهل حق از راه شناخت حق
- دعوت به پروامندی و پرهیزگاری
- دعوت به ارزشهای اخلاقی
- دعوت به کارهای نیکو
- دعوت به پرستش خداوند
- دعوت به دوست داشتن خداوند
- یادآوری کردن روزهای خدا
- تعلیم و تزکیه
- امر به معروف و نهی از منکر
- مبارزه با بدعتها
- نوید و بیم دادن
- فراخواندن نزدیکان پیش از دعوت دیگران
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع نبوت
پانویس
- ↑ «ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری میکند؛ بیگمان خداوند توانمندی پیروزمند است». سوره حدید، آیه ۲۵.
- ↑ "الإمام علیّ(ع) ـ فی صِفَةِ أهلِ الذِّکرِ ـ :یَأمُرونَ بِالقِسطِ ویَأتَمِرونَ بِهِ ، ویَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ ویَتَناهَونَ عَنهُ". نهج البلاغة : الخطبة ۲۲۲، الاحتجاج: ج ۱، ص ۴۸۰، ح ۱۱۷، بحارالأنوار: ج ۴، ص ۲۶۱، ح ۹.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث ج۱۵، ص۸۲و۸۳.