تفسیر تطبیقی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۲۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

مراد از تفسیر تطبیقی این است که مفسر، تفسیری که از یک آیه یا چند آیه مشابه به دست می‌دهد آن را با نظرات دیگر مفسران تطبیق دهد و آراء آنان را نیز لحاظ نماید یا برداشت و تفسیری که از یک موضوع قرآنی ارائه می‌دهد، آن را در همان موضوع با آنچه که در دیگر کتب آسمانی مانند تورات و انجیل آمده و یا با دیدگاه‌های دانشمندانی که صاحب رأی و نظرند، تطبیق نماید و آراء گوناگون را مطرح سازد تا بدین وسیله خواننده تفسیر بیشتر به اهمیت موضوع پی برد و در میان آراء گوناگون بهتر بتواند انتخاب قول احسن نماید.

بنابراین در تفسیر تطبیقی، مفسر آیاتی را محور قرار داده و سپس به جستجوی آرای دیگر مفسران از قدما و متأخران - اعم از اینکه شیعه یا سنی یا تفسیر آنها عقلی یا نقلی یا فلسفی باشد - می‌پردازد و احتمالات مطرح شده از سوی آنان را به مقایسه و ارزیابی می‌گذارد و در ضمن تطبیق نظر خود با نظرات گوناگون و مقایسه میان آنها، در واقع نوعی «تفسیر مقارَن» را به نمایش می‌گذارد.

تفسیر تطبیقی، همان تفسیر مقارن است که تنها در محدوده تطبیق میان نظرات شیعی و سنی نمی‌گنجد، بلکه فراتر از آن به تطبیق تفسیر قرآن و عهدین (تورات و انجیل)، نظرات الهی و مادی، نظرات دینی و علمی و... نیز می‌پردازد. پس می‌‌توان گفت: تفسیر تطبیقی در واقع نوع بررسی مقایسه‌ای میان دیدگاه‌های مفسران با اختلاف در روش یا مذهب است و شرط لازم تفسیر تطبیقی، این است که مقایسه میان دیدگاه‌های دو مذهب یا دو مکتب تفسیری یا دو مفسر و یا میان معارف قرآن با آموزه‌های دیگر کتب آسمانی یا سایر معارف بشری مانند حقوق زن در اسلام و عصر جاهلیت یا حقوق زن در اسلام و اروپا، یا مقایسه بردگی در اسلام با بردگی پیش از اسلام و یا بردگی در اسلام با بردگی در اروپا لحاظ شود.

فایده عمده تفسیر تطبیقی، توسعه در نگرش خواننده تفسیر و خارج نمودن او از هر گونه حصرگرایی است و می‌‌توان گفت این روش، ذهن خواننده کنجکاو را قوت بخشیده و او را به فعالیت بیشتر برای دریافت عمیق متن آماده‌تر می‌سازد و بدین وسیله کم و بیش از جمود و تحجّر - که عده‌ای بدان مبتلایند - می‌کاهد و تا حدّ فراوانی از تعصّب‌های خشک و نابجا و بی‌مورد جلوگیری می‌کند و علاوه بر اینها، چنین روشی زمینه‌های تقریب مذهب اسلامی در حوزه‌های گوناگون اعتقادی، فقهی، اجتماعی و اخلاقی را فراهم می‌آورد و به محوریت قرآن کریم در همه مسائل، تحکیم می‌بخشد.[۱]

منابع

پانویس