تفاوت الهام با وحی چیست؟ (پرسش)
تفاوت الهام با وحی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم |
مدخل اصلی | وحی در کلام اسلامی |
تفاوت الهام با وحی چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی در کتاب «ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی» در اینباره گفته است:
«افكندن (القای) الهی امور معنوی به قلب انسان است. این معنا، به معنای لغوی یادشده از وحی نزدیک است و با توجه به کاربردهای گسترده معنای وحی، الهام را میتوان از مصادیق آن شمرد؛ چنان که کاربردهای لغوی وحی در قرآن، شامل الهام به مادر موسی، حواریون و... میشود. در روایتی از امیرالمؤمنین(ع) نیز نقل شده است که ایشان اقسامی از وحی را برشمردند و برای هر کدام شاهدی از آیات قرآن بیان فرمودند که از آن جمله وحی نبوت و وحی الهام است؛ و برای وحی الهام، به آیات مربوط به الهام غریزی به زنبور عسل[۱] و الهام به مادر موسی(ع)[۲] استناد کردند[۳]. چنین کاربردهایی نشان میدهد که الهام، یکی از اقسام وحی به معنای لغوی آن است.
رابطة الهام با معنای اصطلاحی وحی که فقط شامل وحی نبوی میشود، در روایات به روشنی بیان نشده؛ از این رو طبیعی است که با ابهام همراه باشد. توجه به این نکته که وحی نبوی، خود به شکلهای مختلفی نازل میشود، بر این ابهام میافزاید. برای بررسی دقیقتر، ابتدا اقسام وحی نبوی را بیان میکنیم؛ سپس به بررسی رابطه آن با الهام میپردازیم.[۴]
اقسام وحی نبوی و رابطه آن با الهام: میتوان این اقسام را این گونه برشمرد:
- نزول بیواسطه وحی بر قلب؛ مانند برخی از مواردی که حقایق بر قلب پیامبر اعظم(ص) و بدون واسطه جبرئیل(ع) نازل میشد. در روایات آمده است که این روش، سنگینترین حالت برای آن حضرت بود و بدن مبارکشان عرق میکرد و از حال میرفت[۵]؛
- نزول وحی از طریق فرشتگان؛ مانند نزول حضرت جبرئیل(ع) بر پیامبر اکرم(ص)[۶]؛
- دریافت با واسطه غیرفرشتگان؛ مانند دریافت وحی از طریق شنیدن صدا از یک درخت؛ آن گونه که در جریان بعثت حضرت موسی(ع) در زمین مقدس طوی محقق شد[۷]؛
- نزول وحی در خواب؛ مانند ابلاغ مأموریت ذبح حضرت اسماعیل(ع) به حضرت ابراهیم(ع) در خواب[۸].
شکلهای مختلف این ارتباط را میتوان در سه شیوۀ نزول مستقیم وحی بر قلب پیامبر، نزول با واسطه غير فرشته و نزول از طریق فرشته خلاصه کرد که در این آیه کریمه آمده است: ﴿وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ﴾[۹]. مراد از سخن گفتن خدا با بشر از طریق وحی در این آیه کریمه، ارتباط مستقیم با خداوند است. مقصود از پشت حجاب نیز ارتباط غیر مستقیم و از طریق غیر فرشته، و مراد از ارتباط از راه فرستادههای خداوند، دریافت معارف از فرشتگان است[۱۰]. دریافت مستقیم، گاه در بیداری رخ میدهد و گاه در عالم خواب. با این توضیح، میتوان دریافت وحی در عالم رویا را نیز از موارد دریافت مستقیم دانست[۱۱]؛ البته برخی خواب را نیز نوعی حجاب دانسته و دریافت وحی در خواب را از نوع دریافت غیر مستقیم شمردهاند[۱۲]. به هر حال، راههای یادشده اصلیترین راههای دریافت وحیاند؛ هرچند میتوان برخی را به اقسامی جزئیتر تقسیم کرد[۱۳].
از میان شیوههای یادشده، وحی مستقیم، ظهور روشنی در القای قلبی دارد. برخی از آیات قرآن، برخی دیگر از مصادیق وحی مانند دریافت از فرشته وحی را نیز قلبی معرفی میکند: ﴿قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ﴾[۱۴][۱۵]. برخی از پژوهشگران، حتی درباره نزول با واسطه، مانند شنیدن وحی از درخت نیز معتقدند که ابتدا این پیام به قلب پیامبر میرسد؛ سپس گوش ایشان میشنود[۱۶]. بنابر این دیدگاه، ابزار دریافت تمام اقسام وحی، قلب پیامبر خواهد بود. گذشته از این دیدگاه، در قلبی بودن شیوه دریافت برخی اقسام وحی، تردید نیست.
بنابراین شیوه الهام که القای معارف الهی به قلب است، با شيوه وحی (دست کم در برخی اقسام آن) یکسان است. ممکن است الهام یکی از اقسام وحی باشد؛ چنان که معنای لغوی و کاربردهای قرآنی وحی آن را تأیید میکنند. در این صورت، نسبت دادن الهام به پیامبران به معنای یادشده، بعید نیست. البته روشن است که وحی و الهام، در معنای اصطلاحی با هم تفاوتهایی دارند. به یقین بر غیر پیامبران، وحی پیامبرانه نازل نمیشود؛ اما الهام به آنان ممکن است. بنابراین اگر چه وحی و الهام در اینکه هر دو القای معارفی به قلب فرد برگزیدهاند، اشتراک دارند، اما در نوع معارف یا برخی ویژگیهای دیگر، مانند شدید یا ضعیف بودن آن دریافت قلبی، تفاوتهایی دارند. به نظر میرسد روایت یادشده از امام هادی(ع)، به مراتب القای قلبی اشاره دارد. در آن روایت، وحی به دو نوع مستقيم و الهام تقسیم، و وحی الهام به قرار گرفتن در قلب تعریف شده است[۱۷]. از آنجا که در وحی مستقیم نیز معارف به قلب پیامبر نازل میشود، این تمایز، به ویژگیهایی غیر از اشتراک یادشده در اصل قلبی بودن آن دو دلالت دارد. شاید هدف از این تقسیم، توجه دادن به این نکته باشد که اگرچه پیامبران و ائمه(ع) در شکل دریافت قلبی با هم مشترکاند، اما معارف نازل شده به پیامبر، اصل است و از راه ارتباط بیواسطه آن حضرت با خداوند حاصل میشود؛ ولی معارف الهام شده به ائمه از شاخههای معارف نبوی است.
در مقابل جمعبندی مطالب یادشده، ممکن است از برخی روایات، تمایز بین وحی و الهام استفاده شود. روایتی نبوی در ابتدای این بحث بیان شد که پیامبر(ص) فرمودند: «خداوند به من وحی، و به على(ع) الهام عطا کرد»[۱۸]. ممکن است از این روایت این گونه استفاده شود که الهام شامل پیامبران نمیشود؛ زیرا آن حضرت فرمودند: به من وحی و الهام داده شده است و به على(ع) الهام؛ بلکه این دو را در برابر هم قرار میدهد، که نوعی انحصار از آن فهميده میشود. با این حال، این احتمال خالی از قوت نیست که این روایت در مقام اثبات الهام برای امیرالمؤمنین(ع) است، نه نفی آن از خود رسول خدا(ص) بنابراین وحی به ایشان میتواند شامل الهام نیز باشد.
بر این اساس، وحی و الهام از آن حیث که هر دو دریافت قلبی معارف الهياند، تفاوت ماهوی ندارند؛ هرچند میدانیم که به ائمه(ع) وحی نبوی نمیشود. از این رو ممکن است تفاوت این دو با هم در جنبههای دیگر، مانند نوع معارف، یا برخی ویژگیهای دیگر، مانند شدت و ضعف باشد. بنابراین اگر چه با رحلت رسول خدا(ص) وحی نبوی قطع شد، اما ارتباط با عالم غیب، از راههایی دیگر مانند الهام، همواره برقرار بوده است[۱۹]»[۲۰]
منبعشناسی جامع علم معصوم
پانویس
- ↑ ﴿وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ﴾ «و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که بر کوهها و بر درخت و بر داربستهایی که (مردم) میسازند لانه گزین!» سوره نحل، آیه ۶۸.
- ↑ ﴿وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا...﴾ «و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز میگردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد» سوره قصص، آیه ۷.
- ↑ ر.ک: محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۹۰، ص۱۶.
- ↑ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۲۶۱.
- ↑ ر.ک: محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۱۸، ص۲۵۶ و ۲۶۰ و ۲۷۱.
- ↑ ﴿قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ﴾ «بگو: هر که دشمن جبرئیل است (آگاه باشد که) بیگمان او، آن (قرآن) را بر دلت با اذن خداوند فرو فرستاده است در حالی که آنچه را پیش از آن بوده است راست میشمارد و رهنمود و نویدی برای مؤمنان است» سوره بقره، آیه ۹۷.
- ↑ ﴿فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ مِنْ شَاطِئِ الْوَادِ الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ﴾ «چون به آن (آتش) رسید از کناره راست آن درّه در آن پاره زمین خجسته، از آن درخت بانگ برآمد که: ای موسی! منم، خداوند پروردگار جهانیان» سوره قصص، آیه ۳۰.
- ↑ ﴿فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ﴾ «و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب میبینم که تو را سر میبرم پس بنگر که چه میبینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان مییابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت» سوره صافات، آیه ۱۰۲.
- ↑ «و هیچ بشری نسزد که خداوند با او سخن گوید مگر با وحی یا از فراسوی پردهای یا فرستادهای فرستد که به اذن او آنچه میخواهد وحی کند؛ بیگمان او فرازمندی فرزانه است» سوره شوری، آیه ۵۱.
- ↑ ر.ک: سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان في تفسير القرآن، ج۱۸، ص۷۳؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج۹، ص۵۷؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۴۸۶؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۷، ص۶۱۱.
- ↑ ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۴۸۷، حسین بن حسن جرجانی، جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج۹، ص۳۵.
- ↑ محمد صادقی تهرانی، الفرقان في تفسير القرآن بالقرآن، ج۲۶، ص۲۵۱-۲۵۳؛ سید علی اکبر قرشی، تفسير أحسن الحدیث، ج۹، ص۵۱۱.
- ↑ ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۴۸۸-۴۸۷.
- ↑ «بگو: هر که دشمن جبرئیل است (آگاه باشد که) بیگمان او، آن (قرآن) را بر دلت با اذن خداوند فرو فرستاده است در حالی که آنچه را پیش از آن بوده است راست میشمارد و رهنمود و نویدی برای مؤمنان است» سوره بقره، آیه ۹۷.
- ↑ بقره، ۹۷؛ همچنین ر.ک: شعراء، ۱۹۳-۱۹۴.
- ↑ ر.ک: فياض لاهیجی، گوهر مراد، ص۳۶۶؛ حسن حسن زاده آملی، هزار و یک نکته، ص۲۷.
- ↑ ر.ک: علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۲، ص۲۷۹.
- ↑ محمد بن حسن طوسی، الأمالی، ص۱۸۹؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة في معرفة الأنمة، تحقیق هاشم رسولی محلاتی، ج۱، ص۳۹۰؛ حسن بن محمد دیلمی، ارشاد القلوب إلى الصواب، ج۲، ص۲۵۴.
- ↑ در برخی روایات، این گونه تعابیر آمده است: «يَا رَسُولَ اللَّهِ لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِكَ مَا لَمْ يَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَيْرِكَ مِنَ النُّبُوَّةِ وَ الْإِنْبَاءِ وَ أَخْبَارِ السَّمَاءِ»، (محمدین حسین شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه ۲۳۵، ص۳۵۵). با توضیح یادشده، به نظر میرسد مقصود از قطع شدن اخبار آسمانها و زمین با رحلت رسول خدا(ص)، قطع شدن برخی اخباری است که مربوط به بعد نبوت آن حضرت بوده است؛ نه قطع شدن کامل ارتباط بین آسمان و زمین. چنین برداشتی، با روایات متعدد که نزول فرشتگان بر ائمه(ع) و آگاهیهای غیبی آنان را به شیوههایی مانند دریافت از روح القدس و الهام اثبات میکنند، مخالفت دارد و پذیرفته نیست.
- ↑ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۲۶۱.