تمدن اسلامی
مقدمه
نظام اجتماعی اسلام دارای اهدافی است که دستیابی به تمدن اسلامی، هدف نیمه نهایی آن به شمار میآید. تمدن اسلامی، جامعه را به هدف نهایی یعنی سعادت و قرب الهی میرساند.
در اینجا لازم است به چیستی تمدن، عناصر سازنده آن، نسبت تمدن و تجدد با اسلام، انواع تمدن مادی و معنوی، غربی و اسلامی و نیز عوامل پیشرفت و آسیبشناسی تمدن غربی پرداخته شود.
زندگی بیشتر مردم دنیای امروز به گونهای شده است که هر فرد، ملت و دولتی به فکر دنیای خویش است و تمام همّ و غمّ خود را بر روی آبادانی زندگی شخصی و یا کشور خود متمرکز کرده است، تا جایی که از حق خود تجاوز کرده و به حقوق یکدیگر حتی حقوق ملتها دستبرد میزنند، تا خود را از دیگران برتر نمایند و یا برتری خود را نسبت به دیگران اعلام کنند و برای رسیدن به این منظور از هرگونه تلاشی فروگذار نیستند و همۀ کارها و اعمال خود را به پیشرفت و تمدن نسبت میدهند و در این راستا به حقوق فردی و اجتماعی و حتی اخلاقیات و مسائل معنوی دیگران دقت و توجه ندارند و فقط به مسائل مادی توجه میکنند. بر این اساس هم هست که جامعۀ بشری، حکومتها و دولتهای بزرگ که در رأس آنها آمریکای جنایتکار میباشد روز به روز در کنار پیشرفت در مادیات و صنعت، در منجلابی از فسادها، بیحرمتیها، ضلالتها و گمراهیها و دوری از انسانیت واقعی، در حال غوطهور شدن هستند و آنچه که به معنی تمدن واقعی میباشد تحقق نیافته، و برای تمدن حقیقی هیچگونه الگویی تعریف نشده است. متأسفانه بسیاری از مسلمانان در روش زندگی و ابعاد اقتصادی و سیاسی و حتی فرهنگی، فرهنگ و تمدن غربی را به عنوان الگوی خود برگزیده و از اسلام، به برخی عبادتهای فردی اکتفا کردهاند.[۱].
تمدنسازی معاصر
برجسته کردن توحید و فضائل و اخلاق انسانی. ملت ایران از مکتب اهل بیت (ع) آموختند که با فعالیت و ترویج معارف تربیتی، اجتماعی و سیاسی اسلام و در پرتو تمدنسازی اسلامی، باید جامعه به توحید و تهذیب نفس و فضائل انسانی دعوت شود[۲]. پیش از همه مسئولین نظام اسلامی با اقتدا به شیوه ائمه (ع) و انبیا، اخلاق و آداب اسلامی را به عنوان سرلوحه رفتاری خود برگزیدند و از طریق حسن معاشرت با مردم، خود را به اولیای الهی نزدیک کردند[۳].
وحدت جامعه اسلامی. از جمله مهمترین الهامات انقلاب اسلامی از مرام و مکتب اهل بیت (ع) که از همان ابتدای مبارزه مورد توجه قرار گرفت، تلاش در جهت وحدت جامعه اسلامی و اجتناب از هر گونه اختلاف و افتراق؛ در راستای حفظ و ارتقای عزت و اقتدار دنیای اسلام است[۴]. توجه به مسائل کلان جامعه اسلامی. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش در جهت برجستهسازی و اهتمام به مسائل کلان دنیای اسلام به عنوان یک راهبرد کلان پیگیری شد و همه جوانب سیره اهل بیت (ع) از مبارزه گرفته تا تقیه و توجه به اتحاد مسلمین و... ، به عنوان الگوی عملی، پیوسته مورد توجه بوده و ملاک عمل مردم و مسئولین قرار گرفت[۵].
استمرار حرکت انقلابی در مسیر اسلام. استمرار حرکت در مسیر مکتب پویای اهل بیت (ع) و الهام گرفتن از معارفشان همراه با التزام عملی به سیره این حجتهای الهی تنها عامل زنده نگهداشتن هویت اسلامی و رمز بقا و بالندگی انقلاب اسلامی ایران است[۶].[۷].
منابع
پانویس
- ↑ خسروپناه و شاهرخ اصفهانی، «تمدن اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۸۷۵
- ↑ ر. ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۴، ص۷۱-۷۲؛ امام خمینی، صحیفه امام، ج۵، ص۸۱؛ ج۶، ص۲۸۶؛ ج۱۶، ص۱۰۵؛ آیت الله خامنهای، ۷/۲/۱۳۷۷.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۳۴۱؛ آیت الله خامنهای، ۲۵/۹/۱۳۷۹؛ ۲۰/۸/۱۳۸۳.
- ↑ حسینی بهشتی، سید محمد، اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، ص۱۶۱؛ امام خمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۲۰۴؛ ج۶، ص۱۸۸؛ آیت الله خامنهای، ۵/۷/۱۳۷۰؛ ۲۶/۵/۱۳۹۴.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۴/۳/۱۳۶۹.
- ↑ ر. ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۴، ص۲۱۱؛ امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۴۰۴؛ آیت الله خامنهای، ۱۹/۱۰/۱۳۷۵.
- ↑ فرخی، مصطفی، مقاله «اهل بیت»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص ۲۵۴.