عصمت قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط فرقانی (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۵۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

عصمت به معنای محافظت و ممانعت از امور شر و ناپسند، در اصطلاح قرآنی به معنای عدم راهیابی باطل، کژی و تحریف در ساحت مقدس این کلام است. عصمت در قرآن یعنی اینکه این کلام بدون هیچ تحریفی در آیات و هیچگونه تعارضی در بین آیات نازل شده و بر تمام کلام‌های دینی دیگر مانند روایات، حجیت و برتری دارد.

مراحل عصمت

عصمت قرآن مراحل و مراتبی دارد که به شرح زیر است:

  1. عصمت از ناحیۀ نازل کننده (خداوند
  2. عصمت از ناحیه حاملان وحی و فرشتگان رساننده وحی به پیامبر؛
  3. عصمت در دریافت وحی از سوی پیامبر؛
  4. عصمت در حفظ و نگهداری وحی از سوی پیامبر؛
  5. عصمت در ابلاغ وحی به مردم از سوی پیامبر؛
  6. عصمت در تبیین و تفسیر توسط پیامبر و دیگر حجت‌های الهی و
  7. عصمت در بقا، تا پایان تاریخ بشر[۱].

در نگرش اسلامی، وحی نازل شده بر همۀ پیامبران از عصمت در شش مرحله نخست برخوردار هستند؛ اما مرحله هفتم از اختصاصات وحی قرآنی است.

ابعاد عصمت قرآن

عصمت قرآن به گونه‌های زیر قابل تقسیم است:

  1. عصمت معنوی یا تفسیری: یعنی وجود تفسیر معصومانه از قرآن و دسترس پذیری فی الجمله آن، هر چند در کنار آن باب فهم‌ها و تفسیرهای غیر معصومانه و خطاپذیر نیز باز است.
  2. عصمت لفظی: مصونیت قرآن از به کار گرفتن واژگان و ترکیبات نادرست از ناحیۀ صادر کننده و نیز محفوظ ماندن از هرگونه تحریف لفظی در مراحل پس از صدور است.

تحریف لفظی قرآن به چند نوع تقسیم می‌‌شود که هیچ یک از آنها به ساحت قرآن کریم راه ندارد:تحریف به تغییر کلمات: یعنی، کلمه‌ای را برداشتن و کلمه‌ای دیگر را جایگزین آن ساختن؛ تحریف به زیاده: یعنی، افزودن کلمه یا جمله‌ای به آیات قرآن؛ تحریف به نقیصه: یعنی، ساقط کردن کلماتی از قرآن و یا اعتقاد به اینکه کلمه، آیه یا سوره‌ای از قرآن کریم ساقط شده است؛ تحریف به جابجایی کلمات و ترکیب آنها[۲].

آثار عصمت قرآن

آثار عصمت قرآن از هرگونه تحریفی عبارت است از:

  1. عصمت، سبب قداست قرآن می‌‌شود و مراد از قداستی که نتیجه عصمت است، تنزه کلام وحیانی از هر عیب، کاستی و خطا، نقد ناپذیری و واقع نمایی قرآن است.
  2. عصمتی که موجب صدق و واقع نمایی کلام الهی است، سبب نفی تضاد و تعارض در کلام وحی و در قرائت‌ها و تفاسیر قرآن می‌‌شود، چراکه هیچ واقعیت و حقیقت معصومی از جمله قرآن نمی‌تواند متعارض و یا متضاد از هم باشد.
  3. عصمت در کلام قرآنی همراه با حکمت و هدف نزول قرآن، نشان دهندۀ این است که این کلام سبب هدایتگری انسان‌ها می‌‌شود و لازمۀ شمول هدایتگری قرآن، فهم پذیری عامه مردم از این کلام مقدس است.
  4. عصمت در قرآن همراه با هدف نزول قرآن، حجیت دلالت معنوی و لفظی این کلام را تثبیت می‌‌کند.
  5. عصمت در کلام قرآنی به جهت اینکه هیچگونه تغییر و دگرگونی را وارد بر قرآن نمی‌داند، موجب برتری و تقدم این کلام بر کلام‌های دیگر دینی می‌‌شود، در واقع تمام کلام‌های دینی وابسته به قرآنند و اعتبار و عدم اعتبار خودشان از آیات قرآن را می‌‌گیرند و نقش اصلی آنها تبیین و تفسیر قرآن است؛ چنانکه پیامبر در یکی از خطبه‌های آخر عمر شریف خود فرمودند: «هر سنت و حدیثی اگر مخالف قرآن باشد آن کلام باطل و مردود است»[۳].[۴]

تحریف‌ناپذیری قرآن

تحریف به معنای مایل کردن و دگرگون ساختن عبارت از متمایل ساختن معنای کلام از مقصود گوینده به سَمت احتمالی که می‌توان سخن گوینده را بر آن حمل کرد و در نتیجه ایجاد نوعی دگرگونی در مقصود گوینده است. چند احتمال درباره تحریف در قرآن وجود دارد که برخی از آنها واقع شده و برخی نه. ۱. تحریف در معنا: بااینکه در روایات به شدت از ان نهی شده است اما در مورد برخی از آیات قرآن‌ کریم رخ داده است؛ ۲. تغییر در حروف و حرکات قرآن: این قسم تحریف نیز واقع شده است؛ ۳. تغییر کلمات قرآن: این تحریف مردود شمرده شده است؛ ۴. تحریف به معنای افزودن بر الفاظ و آیات قرآن‌ کریم: این قسم از تحریف نه در قرآن واقع شده و نه کسی آن را ادّعا کرده است؛ ۵. تحریف به معنای تبدیل یا کاستن از عبارات و آیات سوره‌هایی از قرآن‌ کریم: این مورد نیز نفی شده است[۵].

منابع

پانویس

  1. ر. ک: شاکرین، حمید رضا، عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن؛ ص ۴.
  2. ر. ک: شاکرین، حمید رضا، عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن؛ ص ۵.
  3. «کلَّ سُنَّةٍ وَ حَدَثٍ وَ کلَامٍ خَالَفَ الْقُرْآنَ فَهُوَ رَدٌّ وَ بَاطِلٌ»؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۴۸۶.
  4. ر. ک: شاکرین، حمید رضا، عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن؛ ص ۵ـ۷.
  5. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص۲۳۳؛ ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ج۲، ص۱۳۹؛ نجارزادگان، فتح‌الله، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.