سلفیگری در فقه سیاسی
مقدمه
«سلفی» به کسانی اطلاق میشود که معتقدند «احمد بن حنبل» نخستین محدث و فقیهی بود که اندیشه اسلام خالص صحابه را احیا کرد و در این راه رنج مبارزه علمی را بر خود هموار کرده است. سلفیون معتقدند که جامعه اسلامی در طول تاریخ از احکام و ارزشهای اسلامی فاصله گرفته و باید به ارزشهای صدر اسلام برگردیم. و این که هرچه از زمان صدر اسلام دورتر میشویم، اوضاع رو به وخامت میرود. میتوان ابن تیمیه را که یکی از پرشورترین علمای اهل سنت به شمار میرود به عنوان پایهگذار اندیشه سلفی نام برد. طرفداران مذهب سلفی با وجود تأکید بر این ادعا تا سده هفتم که مذهب سلفی به صورت رسمی توسط این تیمیه(۷۲۸ - ۶۶۱) رواج یافت، نشانههای روشنی از سابقه عقاید سلفی در میان صحابه، محدثان، فقیهان و متکلمان ارائه نمیدهند و حتی شخصیت برجستهای که مدافع آرای سلفی باشد را معرفی نمیکنند و تشابه مذهب سلفی با آثار بازمانده از احمد بن حنبل تنها در اصل تعبّد و گرایش به حدیث و کمرنگ کردن رأی و اجتهاد خلاصه میشود. آنچه که به نام اندیشه سلفی نامیده میشود در واقع انتخاب تعدادی آرای کلامی و فقهی و ایجاد ارتباط منطقی بین آنها است، به طوری که هر کدام از آنها اشارتی به دیگری و در جمع، سامانی بر یک اندیشه منسجم است. هرچند که ابن تیمیه این ساماندهی را معکوس انجام داده و براساس یک نظریه از پیش ساخته عناصر لازم آن را از میان آرای گذشتگان انتخاب و بر اساس دلخواه تفسیر و تجزیه و تحلیل کرده است. اگر پیدایش اندیشه سلفی را در سده هفتم و ساماندهی آن توسط ابن تیمیه را بپذیریم دومین مرحله تحلیل تاریخی این اندیشه، جستوجوی مجموعه علل و عواملی است که چنین بازتاب فکری را در آن عصر به وجود آورده است[۱].[۲]
منابع
پانویس
- ↑ فقه سیاسی، ج۹، ص۳۴۱ – ۳۴۲.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۳۷۶.