وحدت بین کشورها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

«اتحاد دولت‌ها»، عبارت است از تعهد دو یا چند دولت در مقابل یکدیگر برای تأمین کمک‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی نظامی، در صورت وقوع جنگ. اتحاد دولت‌های به طور کامل مستقل، در زمینه‌های مختلف مورد نظر دولت‌ها، طی قرارداد مشترک و پیمان‌های خاصی تشکیل می‌شود، از آن جمله می‌توان اتحادیه‌های نظامی، مانند پیمان ورشو و اتحادیه‌های پولی مانند حوزه فرانک و حوزه دلار، و اتحادیه‌های سیاسی مانند بلوک شرق و بلوک غرب، و اتحادیه‌های نژادی، مانند اتحادیه عرب را نام برد. در نیم سده اخیر انعقاد پیمان‌های چند جانبه و تشکیل اتحادیه‌ها، در حیات سیاسی ملل، اهمیت بسیاری کسب کرده است. برخی از این پیمان‌ها به جز اهمیت سیاسی و اقتصادی از خصلت فرهنگی نیز برخوردار است، مانند اتحادیه‌هایی که بین کشورهای واجد تمدن و فرهنگ مشابه، منعقد می‌شود. از قبیل اتحادیه کشورهای اروپایی با شورای اروپایی.

در کنار این اتحادیه‌ها، نوع دیگری از پیمان‌ها نیز دیده می‌شود که گرچه به ظاهر به عنوان اتحادیه و یا پوشش همکاری‌های اقتصادی و نظامی و فرهنگی تشکیل می‌شود، ولی در حقیقت، سیستم مستعمراتی تغییر شکل یافته‌ای بیش نیست. به عبارت دیگر به جای سیاست‌های قدیم امپریالیستی و مستعمراتی، سیاست جدیدی به کار برده می‌شود که از پوشش توجیه کننده‌ای برخوردار است. این اتحادیه‌ها که اغلب یک طرف آن قدرت‌های بزرگ سلطه جو هستند، دارای هیچ‌گونه پیوند معنوی و فرهنگی نبوده و بر خواسته‌ها و تمایلات ملت‌ها متکی نیستند و هدف نهایی آنها به کار گرفتن نیروها و امکانات کشور کوچکی در راه مقاصد و منافع امپریالیستی قدرت‌های بزرگ است. ظاهر امر این اتحادیه‌ها نشان دهنده احترام متقابل است. ولی باطن کار، جلوگیری از اصطکاک‌های نایاب و مزاحمی است که در صورت عدم تشکیل کشورهای عضو، ممکن است منافع قدرت‌های بزرگ را به مخاطره افکند. نمونه این نوع پیمان‌ها و اتحادیه‌ها را می‌توان در پیمان سنتو مشاهده کرد که بین کشورهایی با فرهنگ، قدرت و تمدن متفاوت، چون امریکا، انگلستان، عراق، ترکیه، ایران و پاکستان انعقاد یافته بود.[۱]

انعطاف‌پذیری

یکی از سرفصل‌های مطرح در بحث روابط کشورها و جهاد اسلامی نرم‌خویی و انعطاف‌پذیری است. روش انعطاف‌پذیری از شیوه‌های برخورد با دشمن بوده و در روابط بین‌المللی به عنوان یک سیاست راهبردی نه تاکتیکی نقش مهمی را در ثبات و تداوم صلح ایفا می‌کند. هنگامی که سیاستگذاران تحت فشارهای شدید به تصمیم‌گیری‌های مهمی می‌پردازند، انعطاف‌پذیری اصولی می‌تواند در حل بسیاری از بحران‌های منطقه‌ای یا بین‌المللی تأثیر تعیین‌کننده‌ای داشته باشد. با توجه به مفاد مطلق و غیر مشروط آیه: ﴿وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ[۲]، چنین استنباط می‌شود که سیاست انعطاف‌پذیری چه در چارچوب سیاست خارجی دارالاسلام و چه به عنوان یک راهبرد در روابط بین‌الملل به صورت یک خطّ‌مشی مطلق ارائه گردیده است. به ویژه با توجه به ﴿وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ، می‌توان نفی هر نوع قید و شرط را در انعطاف متقابل از مفاد آیه استنباط کرد. دقت در آیه بعدی که به صراحت احتمال نیرنگ و مشکوک بودن موضع انعطاف طرف دیگر را بیان می‌کند و اشاره به موضع ایدئولوژی مسلمانان که نیروی لایزال خدا را در هر حال و شرایطی کافی برای حل مشکلات و بحران‌ها می‌دانند و نیز تأکید بر این که در صورت انعطاف‌پذیری وعده نصرت از جانب خدا باید مؤمنان را دل‌گرم کند[۳] ﴿وَإِنْ يُرِيدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ[۴] همه و همه بیانگر مطلق‌بودن موضع انعطاف‌پذیری در رابطه با درخواست هر نوع صلح از طرف کشورهای دیگر است. به نظر می‌رسد اتخاذ سیاست انعطاف‌پذیری در روابط خارجی مستلزم رو به رو شدن با مشکلات و خطرات بسیاری است که در واقع به معنای پرداخت بهای سنگین برای رسیدن به صلح تلقی می‌شود.

اسلام این اصل را در کنار اصل توسعه آمادگی رزمی تا سر حد اقتدار عالی پاسداری از صلح جهانی مطرح می‌کند و در چنین شرایطی بهایی که با سیاست انعطاف‌پذیری برای رسیدن به صلح پرداخت می‌شود چندان هم گران و سنگین نخواهد بود. از سوی دیگر گرچه کارآیی سیاست انعطاف‌پذیری در کوتاه‌مدت نمی‌تواند امیدوارکننده باشد ولی در درازمدت قادر است آثار شکوهمندی را در صلح جهانی به وجود آورد. اگر دو نظریه انعطاف‌پذیری و سیاست تهاجمی را در شرایط راهبردهای نظامی موجود، بررسی کنیم، بی‌شک زیان‌های ناشی از سیاست سرسختانه و تهاجمی بهتر و بیشتر جلوه خواهد کرد. حتی اگر مسئله را در شرایط متوسط نظامی هم بررسی کنیم، نتیجه‌ای بهتر از این نمی‌گیریم؛ زیرا عملیات نظامی در چنین شرایطی هم که همراه با سلاح‌های کشتار جمعی است همواره غیر عادلانه و ناجوانمردانه و با وجود کنوانسیون‌های بین‌المللی مربوط به قواعد، حقوق جنگ، آثار کشتار و تخریب در عمل فراتر از کشتار نظامیان و تخریب مراکز نظامی است. موضع‌گیری رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام راحل (ره) در قبال جنایت هولناک آمریکا در جریان هدف قرار دادن هواپیمای غیر نظامی جمهوری اسلامی ایران یک نمونه عینی از کارآمدی و فلسفه سیاست انعطاف‌پذیری است. از منطق قرآن در زمینه سیاست انعطاف‌پذیری همان را استفاده می‌کنیم که تحلیل‌های مربوط به حوادث مهم بین‌المللی و منطق عقل بازگو می‌کند. در بررسی سیره سیاسی پیامبر اسلام(ص) و مطالعه موضع‌گیری‌هایی که آن حضرت در برابر بحران‌هایی چون محاصره سیاسی مدینه، ایجاد جوّ بسته و غیر قابل تحرّک برای مدینه، متّحد شدن قدرت‌های سیاسی و نظامی حجاز بر علیه پیامبر(ص)، بسته‌ماندن مکه بر روی مسلمان‌ها، تعرّض‌های نظامی مکرّر قریش، بی‌ثباتی و ناامنی منطقه راهبردی حجاز، توطئه‌های ترور، حتی در مورد شخص پیامبر اسلام(ص)، تنگناهای اقتصادی مسلمانان در مدینه، و ده‌ها موارد مشابه دیگر می‌تواند دیدگاه اسلام را در زمینه سیاست انعطاف‌پذیری در زبان عمل روشن کند.[۵]

منابع

پانویس

  1. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۹۱.
  2. «و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.
  3. فقه سیاسی، ج۵، ص۱۲۱ – ۱۲۴.
  4. «و اگر بخواهند تو را فریب دهند بی‌گمان خداوند تو را بسنده است؛ هموست که تو را با یاوری خویش و با مؤمنان پشتیبانی کرد» سوره انفال، آیه ۶۲.
  5. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۳۸۷.