وقف در معارف و سیره معصوم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

وقف

به لحاظ اینکه وقف بر اساس همکاری و حس نوع‌دوستی شکل گرفته است و هدف عمده آن تأمین بخشی از نیازمندی‌های عمومی و اقشار آسیب‌پذیر جامعه اعم از معاصران و آیندگان است، از سنت‌های برتر اسلامی است و چنان‌که منابع معتبر تاریخی و روایی گواهی داده است، حضرات معصومین(ع) از نخستین پایه‌گذاران و عاملان به آن بوده‌اند و موقوفات بسیاری از آنان به ثبت تاریخ رسیده است که تبیین و بررسی آنها تحقیقی مستقل می‌طلبد و مقام را مجال پرداختن به آن نیست؛ ولی به لحاظ نقش آن در فقرزدایی به بیان و بررسی موارد و نمونه‌های چندی از موقوفاتِ برخی حضرات معصومان بر فقرا و درماندگان؛ در اشکال و سبک‌های گوناگون آن بسنده می‌کنیم که عبارت‌اند از:

وقف املاک زراعی

این گونه از املاک موقوفه، گاهی زمین کشاورزی باغ و نخلستان بوده است همچون باغ‌ها[۱]، زمین‌ها[۲] و نخلستان‌هایی مانند «بٌوَیرَه»[۳] در قُبا که پیامبر(ص) آنها را بر نیازمندان درراه‌مانده و فقیران و بینوایان وقف کرده است[۴] و زمین‌هایی همچون سُوَیقَه[۵]، فقیران[۶] و مزارعی در «حَرَّهُ الرَّجلاء»[۷] به نام «بَیضاء» و «قُصَیبَه»[۸] که امیر مؤمنان(ع) آنها را وقف کرده است[۹]؛ همچنین صد هزار نخل غرس‌شدۀ به دست مبارک حضرت که بر پایۀ برخی از گزارش‌ها وقف در این موارد شده است[۱۰] و به این گونۀ از املاک زراعی هم محدود نشده است، بلکه در مواردی چشمه‌ها، چاه‌ها یا قنات‌هایی همچون چشمه‌ها و چاه‌های یَنبُع[۱۱] که صد چاه و چشمه بوده است و به دست مبارک امیر مؤمنان(ع) حفر و احداث و وقف شده است[۱۲]؛ نیز چشمه‌هایی مانند «عین البحیر، عین ابی‌نیزر، عین نولاء» که از چشمه‌های معروف و گاهی همچون ینبع پرآب بودند و آب آنها همچون گردن شتر فوران داشته است به دست امیر مؤمنان(ع) صدقۀ حاجیان و زایران بیت‌الله‌الحرام و درراه‌ماندگان شده است[۱۳]؛ همچنین چشمه‌هایی مانند «ابی‌نَیزَر» و «بغَیبِغَه» که چنین شرایطی داشتند و آب آنها همچون گردن شتر جستن می‌گرفت و جاری می‌شد درحالی که امیرمؤمنان(ع) از کلنگ‌زدن در آن به‌تندی نفس می‌کشید و عرق از جبین مبارک خود پاک می‌کرد، آن را وقف کرد و فرمود: «اُشهِدُ اللهَ اَنَّها صَدَقَه» خدا را شاهد می‌گیرم بر اینکه این مزرعه صدقه است[۱۴]؛ سپس لوح و دواتی خواست و نوشت: «این صدقۀ علی امیر مؤمنان بر فقیران مدینه و درراه‌ماندگان است»[۱۵]؛ افزون بر این، چهار چاه دیگر در «حَرّه الرَجلاء» از صدقات امیرمؤمنان(ع) است که به آنها «ذات کمات» گفته‌اند[۱۶] که گرچه در وقف آن بر فقیران - همچون بسیاری از موارد دیگر - تصریحی نشده است، می‌توان گفت: وقف نیازمندانی بوده که تهیدستان نیز گروهی از آنان بوده‌اند؛ زیرا از جمله اصول حاکم بر وقف معصومان، رفع نیاز نیازمندان بوده است. برای فاطمۀ زهرا(س) نیز در این بخش از موقوفات، از وقف املاکی بر نیازمندان گزارش شده است که روستایی به نام «امّ‌العیال»[۱۷] نمونه‌ای از آنهاست[۱۸] و باغ‌های هفت‌گانه‌ای که از پدرش رسول خدا به ارث برده بودند و به آنها اشاره گردید[۱۹] از دیگر نمونه‌هایی است که وقف فرمودند و تولیت آن را به همسرش علی(ع) و پس از آن حضرت به حسنین و از پس آنان به بزرگ‌ترین فرزندان خود سپرده است و خدا را بر آن شاهد و مقداد ابن‌اسود کندی و زبیر بن عوام را برآن گواه گرفته است. امام حسین(ع) نیز زمین و چیزهای دیگری را که به ارث برده بود، پیش از تحویل‌گرفتن آنها را وقف کرد[۲۰].[۲۱]

وقف غلاّت و محصول باغ و مزرعه

حضرات معصومان گاهی به لحاظ نیاز آسیب‌پذیران جامعه و آنان که املاک یا توانی برای تأمین غلّه و آذوقۀ مورد نیاز خود نداشته‌اند، محصول مزارع خود را وقف می‌کرده‌اند. بر پایه برخی از گزارش‌ها امیر مؤمنان(ع) اراضی وسیعی را با دستِ مبارک خود آمادۀ کشت و زرع می‌کرد و با حمل بارهایی از هسته خرما به اراضی و غرس آنها و نیز حفر چاه‌ها و احداث چشمه‌ها یا قنات‌هایی آنها را آبیاری می‌کرد و بی‌آنکه بخشی از محصول آن را به خود یا بازماندگانش اختصاص دهد، همه آن را در راه خدا صدقه می‌داد و وقف بر نیازمندان می‌کرد[۲۲].

فاطمۀ زهرا(س) نیز همچون امیر مؤمنان(ع) گویا چنین توجهی به نیاز تهیدستان داشته است؛ زیرا در وصیت‌نامه خودش نوشته است: «هر ساله از میوه درختانش به میزان هشتاد اوقیه[۲۳] - پس از کسر هزینۀ کاشت و برداشت آن - صدقه داده شود و محصول گندمش هم در سال آینده به هنگام درو در راه خدا انفاق شود. چهل و پنج اوقیه به همسران پدرش رسول خدا و پنجاه اوقیه به فقرای بنی‌هاشم و عبدالمطلب پرداخت شود»[۲۴]. حضرت موسی بن جعفر(ع) نیز مزرعه‌ای مشتمل بر زمین خرما، آب آسیاب و امثال آنها داشته است که به متولی وقف خود در آن سفارش کرده است سی درخت خرمای مزرعه را به فقرای آبادی اختصاص بدهد و درآمد باقیمانده آن را پس از کسر مخارج مزرعه میان فرزندان آن حضرت تقسیم کند[۲۵].[۲۶]

وقف خانه

امیر مؤمنان(ع) خانه‌ای در محله بنی‌زریق مدینه داشت که آن را بر خاله‌های خود وقف کرد که تا زمان حیات از آن بهره‌مند باشند و پس از وفات آنان بر نیازمندان از مسلمانان وقف باشد[۲۷]. امام حسین(ع) نیز افزون بر آنچه گفته آمد[۲۸]، از وقف زمین و دیگر اموال موروثی خود خانه‌ای را نیز وقف نیازمندان کرد[۲۹].[۳۰]

وقف اثاثیه خانه

فاطمۀ زهرا(س) اثاثیه‌ای که در منزل داشت، وقف دختر ابوذر غفاری کرد و آن‌گاه افزود اگر یکی از کسانی که چیزی را برایش وصیت کردم پیش از آنکه به او پرداخت شود در گذشت، سهم او به فقرا و مساکین پرداخت گردد[۳۱]. از سفارش پایانی آن حضرت معلوم می‌شود موقوفات دیگری نیز بر افرادی داشته است که آنها را در فرض عدم حیات افراد اولیه، بر فقرا و نیازمندان وقف کرده است امام صادق(ع) نیز تمام اموال خود را بر بنی‌هاشم و بنی‌عبدالمطلب وقف کرد و به روایت شافعی و بیهقی از عدّه‌ای از اهل بیت غیر آنها دیگران را هم مشمول اموال موقوفۀ خود قرار داد[۳۲]. برای دیگر حضرات معصومان نیز موقوفاتی در اشکال گوناگون آن بوده است؛ از جمله در برخی از منابع روایی از حضور امام صادق و امام کاظم(ع) در عرصه وقف چنین گزارش شده است که موسی بن جعفر(ع) در وصیت‌نامه خود می‌نویسد: «تولیت ثلث موقوفه پدرم امام صادق(ع) و ثلث خودم نیز با او (فرزندم علی بن موسی(ع)) است»[۳۳]. پس با استناد به روایت‌ها و گزارش‌های ثبت‌شده در منابع معتبر روایی و تاریخی می‌توان گفت: موقوفاتی در اشکال گوناگون - چنان‌که به اشارت گذشت - برای حضرات معصومان در حمایت از تهیدستان حتی آیندگان آنان بوده است که آن حضرات افزون بر اینکه در حیات خود عامل به آن بوده‌اند، همواره بر چگونگی مصرف آن در زمان پس از خود سفارش کرده‌اند؛ چنان‌که امیرمؤمنان(ع) پس از باز گشت از صفین، درباره اموال موقوفه خود به فرزندش حسن بن علی(ع) نوشت: این دستوری است که بنده خدا علی بن أبی‌طالب در چگونگی تصرف در اموالش برای خشنودی خدا صادر کرده است. سرپرستی آن به عهده حسن بن علی است که به شایستگی از آن مصرف و انفاق نماید و با پیشامدی برای وی حسین سرپرستی آن را بر عهده بگیرد. با کسی که اموال در دست او است، شرط می‌کنم اصل مال را حفظ کند و میوه و درآمدش را در راهی که دستور داده‌ام، انفاق نماید. از نهال‌های نخل نفروشد تا تمام این سرزمین زیر پوشش نخل قرار بگیرد و آباد شود[۳۴].

آن حضرت در وقف خانه خود و همسرش فاطمه(س) در وقف اثاثیۀ منزل و محصول باغ و مزرعه نیز چنین سفارشی در چگونگی استفاده و بهره‌مندی از آن داشته‌اند که به اشارت گفته آمد. همچنین فرزندش امام حسن(ع) نیز فزون بر وقف اموال، موارد و چگونگی مصرف آن را نیز وصیت کرده و فرموده است: «اموالی را به فقرای بنی‌هاشم، بنی‌عبدالمطلب و همچنین به همسران پیامبر(ص) پرداخت کنند»[۳۵]؛ چنان‌که بر اساس روایت پیش‌گفته در سطور پیشین امام کاظم(ع) نیز چگونگی مصرف و حفاظت ثلث موقوفۀ خود و پدرش امام صادق(ع) را بر عهده فرزندش علی بن موسی الرضا(ع) گذاشت و چگونگی مصرف درآمد مزرعۀ خود را چنان‌که به اشارتی گفته آمد[۳۶]، به متولی آن سفارش کرد.[۳۷]

منابع

پانویس

  1. عبدالملک ابن‌هشام، سیرۀ ابن‌هشام، ج۲، ص۱۶۴؛ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۶۲.
  2. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، ج۸، ص۴؛ ابن‌فرحون، تاریخ المدینه المنوره، ج۱، ص۱۷۳؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۲۹۳-۲۹۴؛ محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۲، ص۵۱۲-۵۱۳ و ص۱۶۰.
  3. «البٌوَیرَه» تصغیر بئر است، به معنای چاهی که از آن آب می‌کشند (یاقوت بن عبدالله حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۵۱۲، مادۀ «بویره»).
  4. علی احمدی میانجی، مالکیت خصوصی در اسلام، ص۶۱.
  5. «سُوَیقَه» محلی در نزدیکی مدینه که آل‌علی در آنجا سکونت داشته‌اند (یاقوت بن عبدالله حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۲۸۶؛ نورالدین علی بن محمد سمهودی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۳-۴، ص۱۲۳۹).
  6. «فقیران» نام دو مکان در نزدیکی مدینه است (نورالدین علی بن احمد سمهودی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۴، ص۱۲۸۲).
  7. «الحَرَّه الرَّجلاء» سرزمینی واقع بین مدینه و شام دارای سنگ‌هایی است سخت که رفت‌وآمد در آن سخت است و بخش بالای آن سیاه و بخش پایینی آن سفید است (یاقوت بن عبدالله حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۶؛ نورالدین علی بن احمد سمهودی، وفاء الوفاء باخبا ردار المصطفی، ج۳-۴، ص۱۱۸۶).
  8. «القٌصَیبَه» منطقه‌ای بین خیبر و مدینه (یاقوت بن عبدالله حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۳۶۶؛ نورالدین علی بن احمد سمهودی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی،۴-۳، صص۱۱۸۶و ۱۲۹۱).
  9. ابن‌فرحون، تاریخ المدینه المنوره، ج۱، ص۲۲۵-۲۲۶؛ نورالدین علی بن احمد سمهودی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۴-۳، ص۱۱۸۶.
  10. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل أبی‌طالب، ج۲، ص۱۲۳.
  11. «ینبع» به فتح سپس سکون و باء مضمومه و عین مهمله، دهی است که در جانب راست «رضوی» واقع شده است و میزان مسافتِ از مدینه به آنجا از سوی دریا، به اندازه یک شب راه است و به بنی‌حسن بن علی بن أبی‌طالب متعلق است و دارای چشمه‌های آب شیرین است. (یاقوت بن عبدالله حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۴۴۹).
  12. «وَ أَخْرَجَ مِائَةَ عَيْنٍ بِيَنْبُعَ وَ جَعَلَهَا لِلْحَجِيجِ وَ هُوَ بَاقٍ إِلَى يَوْمِنَا هَذَا» (ابن‌فرحون، تاریخ المدینه المنوره، ج۱، ص۲۱؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل أبی‌طالب، ج۲، ص۱۲۳؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۱، ص۳۲).
  13. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۵۴-۵۵؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۹، ص۱۴۸.
  14. شیخ‌عباس قمی، الکنی والالقاب، ج۳، ص۱۳۸.
  15. محمد بن یزید مبرد، الکامل فی اللغه والادب، ج۲، ص۱۷۲-۱۷۳؛ محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۶۲.
  16. ابن‌فرحون، تاریخ المدینه المنوره، ج۱، ص۲۲۴.
  17. «اُمّ العِیال» به کسر عین مهمله، قریه‌ای است میان مکه و مدینه (یاقوت بن عبدالله حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۲۵۴).
  18. نورالدین علی بن محمد سمهودی، وفاء الوفاء، ص۱۱۱۷.
  19. ر.ک: همین کتاب، گفتار اول از فصل دوم، «منابع کسب درآمد».
  20. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۰؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۱۱۳.
  21. علی اکبری، محمد حسین، سیره معصومان در فقرزدایی، ص ۱۷۸.
  22. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۷۵؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۱۴۷.
  23. «اُوقیّه» به ضمّ همزه و تشدید، از اوزان طلا و وزنه‌ای هفت مثقالی است: (ابن منظور، لسان‌العرب، ج۱۰، ص۱۲؛ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۵، ص۲۴۰).
  24. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰۰، ص۱۸۵؛ محمدتقی مجلسی، روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج۱۱، ص۱۵۹.
  25. محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۳۱۴؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۷۵؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۴.
  26. علی اکبری، محمد حسین، سیره معصومان در فقرزدایی، ص ۱۸۱.
  27. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۲۴۸؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۹، ص۱۳۱.
  28. همین کتاب، ص۱۵۸ بحث املاک زراعی.
  29. نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ص۳۳۹، ح۱۲۷۱؛ محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۲، ص۵۱۱.
  30. علی اکبری، محمد حسین، سیره معصومان در فقرزدایی، ص ۱۸۲.
  31. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰۰، ص۱۸۵-۱۸۴؛ محمدتقی مجلسی، روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج۱۱، ص۱۵۹.
  32. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۴؛ محمد بن ادریس شافعی، کتاب الامّ، ج۳، صص۲۷۹ و۲۸۱؛ احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۱، ص۱۶۱.
  33. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۳۱۶.
  34. نهج البلاغه، ترجمه دشتی، ص۱۵۱، نامه ۲۴؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۱۴۶-۱۵۰.
  35. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۱، ص۵۴.
  36. ر.ک: همین نوشتار، «وقف محصول و غلات».
  37. علی اکبری، محمد حسین، سیره معصومان در فقرزدایی، ص ۱۸۲.