معاد در لغت
مقدمه
«معاد» مصدر میمی و اسم زمان یا اسم مکان از ماده «عود» به معنای بازگشت است[۱] یا هر چه به آن رجوع شود[۲] یا مصدر میمی به معنای بازگشتن است[۳]. همچنین گاهی به معنای گردیدن و صیرورت به کار میرود[۴].[۵]
روابط معنایی
معاد با واژگانی مانند «آخرت»، «حشر» و «قیامت» مرتبط است. آخرت به عالم پس از دنیا گفته میشود، به اعتبار بعدیت آن یا به اعتبار دور بودن و متأخر بودن آن از مردم[۶]؛ اما معاد به اعتبار رجوع مردم به عالمی است که از آن خارج شدهاند[۷] و قیامت به اعتبار برخاستن مردم برای جزا و حساب است[۸] و حشر به اعتبار اخراج جماعتی از محل خود با زور و جبر است[۹].[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ماده «عود»،ص ۵۹۴.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۴/۱۸۱.
- ↑ زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ۵/۱۳۴.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ۳/۳۱۷.
- ↑ احمدی امیری، سید علی، مقاله «معاد»، دانشنامه امام خمینی ج۹، ص۴۰۲–۴۱۴؛ قربانی لاهیجی، زینالعابدین، مقاله «معاد»، دانشنامه امام علی ج۲ ص ۳۸۱.
- ↑ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ۱/۵۸.
- ↑ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۶۱۱.
- ↑ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ۶/۱۵.
- ↑ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۳/۹۲.
- ↑ احمدی امیری، سید علی، مقاله «معاد»، دانشنامه امام خمینی ج۹، ص۴۰۲–۴۱۴.