نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Msadeq(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۱ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۳۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۱ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۳۱ توسط Msadeq(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل بداء (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
از اعتقادات ویژه شیعیان است. کلمه "بداء" به معنای آشکار شدن است و معنای جهل و تغییر رأی و اراده نیز در آن نهفته است. چون انسان، چیزی را نمیداند و سپس بر او آشکار میشود و رأی و نظرش دگرگون میگردد، گویند که بداء حاصل شده است. کاربرد این معنا از بداء برای خداوند، در نظر مسلمانان روا نیست؛ زیرا لازمه آن نسبت جهل و تغییر به ذات متعالی او است[۱][۲].
"بداء" هفت بار در قرآن کریم آمده که از آن میان، شش بار به معنای "آشکار شدن" و یک بار نیز به معنای "خوب به نظر آمدن" است و هیچ یک از آنها به خداوند نسبت داده نشده است[۳][۴].
قضای الهی بر دو گونه است: یکی قضای حتمی که تغییر نمیپذیرد و قرآن، آن را "لوح محفوظ" مینامد و دیگری قضای مشروط و معلق که با تغییر شرایط، تغییر میپذیرد و در قرآن، "لوح محو و اثبات" نام دارد.بداء در قضای مشروط یا لوح محو و اثبات صورت میپذیرد. به عنوان مثال، صله رحم موجب میشود که مرگانسان به تأخیر افتد و بر عمرش افزوده شود. تنها وقتی وقوع حادثهای در آینده قطعی شود، آن را در لوح محفوظ ثبت میکنند؛ یعنی وقتی که به تعبیر فلسفیعلت تامه آن فراهم آید و مقتضی موجود باشد و موانع، مفقود. اگر تنها برخی علل ناقصه گرد هم آیند و علت تامه وجود نیابد، حادثه در لوح محو و اثبات نوشته میشود و آیندهآدمی تغییر میکند[۱۱]. چون بداء پیش میآید و در لوح محو و اثبات، تغییری روی میدهد، به لوح محفوظ و قضای الهی راه نمییابد و در آنجا نوشته شده و ثابت است و خداوند همواره میداند که چه چیز دگرگون میگردد و هر کس با چه رفتاریآینده خویش را رقم میزند. بدینسان، بداء موجب تغییر علم الهی نمیشود. این دست دگرگونیها تنها به برخی عرصههای زندگیبشر همانند احکام شرعی یا اطاعت و گناهبندگان و یا سختیها و تغییر در وقت مرگانسانها تعلق نمیگیرد؛ بلکه همه عرصههای زندگی فردی و اجتماعیانسان را میپوشاند؛ چنان که قرآن کریم به صورت مطلق میفرماید: "خداوند هر چه را بخواهد، محو یا اثبات میکند و اصل کتاب، نزد او است"[۱۲][۱۳].
اعتقاد به بداء در برابر باوری است که میان یهود رواج دارد. آنان معتقدند خداوندجهان را آفریده و هر پیشامدی را از پیش حتمی ساخته و سرنوشت انسانها و سعادت و شقاوت آنان را تقدیر کرده است و نمیتواند تغییری به آن راه دهد. انسان نیز دستی در تغییر سرنوشت خویش ندارد. قرآن کریم از این عقیدهیهود یاد کرده و فرموده است که آنان معتقدند که دست قدرت الهی بسته است. آن گاه در پاسخ به آنان میفرماید: "دست خدا باز است و به هر کس بخواهد، میبخشد"[۱۴]. یهود با چنین باوری است که هیچ تغییری را در تکوین و تشریع جایز نمیدانند و نسخشرایع و احکام را برنمیتابند[۱۵][۱۶].
خدای متعال، دو گونه علم دارد: یکی همان که به فرشتگان و پیامبران و اولیای خویش میبخشد. در این علم هیچ تغییری نیست؛ زیرا خداوندپیامبران و اولیای خویش را تکذیب نمیکند. معارفی که خداوند در چارچوب نبوت و رسالت به پیامبرانش میدهد، از این دست است. دوم، علمی که نزد خود او است و از علم غیبالهی است و کسی از آن آگاه نمیشود، مگر آنان را که بپسندد. در تفسیرآیه ۲۸ سوره جن آمده است که پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) از این کساناند. بداء در این گونه علم پدید میآید و جز شماری از انبیاء و اولیای الهی کسی از آن آگاه نیست[۱۷]. گاه اولیای خدا، از وقوع تغییر و بداء در رخدادی آگاه نیستند یا آگاهند و بنابر مصلحتی آن را آشکار نمیسازند و از وقوع آن رخداد در آینده خبر میدهند. در نتیجه، با تغییر شرایط، آن رخداد اتفاق نمیافتد. این گونه رخدادها اندک هستند و در مسائل اساسی که مربوط به تعلیم و تربیت آنان است رخ نمیدهد و مردم را نیز از علت تغییر در آن رخداد آگاه میسازند تا از تأثیر اعمال نیک و بدشان در تغییر سرنوشت خود باخبر شوند[۱۸][۱۹].