نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۰ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۲۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۰ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۲۳ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل خشوع (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
خشوع بهمعنای فروتنی، از روی خواری و زاری سر به اطاعت فرود آوردن و در فرهنگهای لغت عرب بهمعنای پایینآوردن و خمکردن سر و نگاه را به زمین دوختن است. فضیلت خشوع، امری عقلایی است و در برابر آن رذیلتغرور و تکبر قرار دارد. قرآن کریم در هفده مورد موضوع خشوع را مطرح کرده است. بگو: چه به آن ایمان بیاورید یا نیاورید، بیگمان کسانی که پیش از نزول آن دانش یافتهاند، چون این کتاب بر آنان خوانده شود سجدهکنان به روی درمیافتند و میگویند: "منزّه است پروردگار ما، که وعدهپروردگار ما قطعاً انجام شدنی است." و روی زمین میافتند و میگریند و بر فروتنی آنها میافزاید[۱][۲].
خشوع در صورتی فضیلت شمرده میشود که تنها در برابر خداوند صورت گیرد. از اینرو قرآن کریم میفرماید: و البته از میان اهل کتاب کسانی هستند که به خدا و بدانچه بهسوی شما نازل شده و به آنچه بهسوی خودشان فرود آمده ایمان دارند، در حالیکه در برابر خدا خاشعاند، و آیاتخدا را به بهایی ناچیز نمیفروشند. ایناناند که نزد پروردگارشان پاداش خود را خواهند داشت. آری! خدا روزشمار است[۵]. از اینرو امام علی (ع) یکی از شرایط سجود حقیقی را خشوع در دل میشمارد[۶] و نیز میفرماید: به خداوند سبحان بهوسیله سجود، رکوع، خضوع، خشوع و افتادگی در باربر عظمت و بزرگی او نزدیک شوید[۷]. امام (ع) خشوع را یکی از صفاتی میداند که خداوند بهوسیله آن فرشتگان را یاری رسانده است: آنان (فرشتگان) را یاری کرد و دلهایشان را به تواضع آشنا ساخت و خشوع و آرامش بخشید[۸][۹].
امام در توصیف یاران صدیق خویش، خشوع را یکی از صفات برجسته آنها یاد میکند: کجایند آن مردمی که چون به اسلام دعوتشان کردند پذیرفتند و قرآن را میخواندند و نیکو درمییافتند و چون به جنگبسیج میشدند چنان با شوق تمام به حرکت میآمدند که ماده شتری مشتاقانه بهسوی فرزندش میرود. شمشیرها را از غلافها برمیکشیدند و فوجفوج و صفصف به اطراف زمین میتاختند. برخی هلاک میشدند و برخی نجات مییافتند. نه زنده ماندن زندگان را به یکدیگر مژده میدادند و نه مرگ کشتگان را تسلیت. از بس از خوفخدا گریسته بودند، دیدگانشان سفیدی گرفته بود. شکمهایشان از روزه داشتن لاغر شده، لبهایشان از دعا خشکیده، رنگشان از شبزندهداری زرد شده و بر چهرههایشان گرد خشوع نشسته بود. اینان، برادران من بودند که رفتند[۱۰]. نیز در خطبهمتقین، خشوع در عبادت را از ویژگیهای آنان برمیشمرد[۱۱]. امام (ع) خاشعان در برابر خداوند را مستحق بهشت میداند و میفرماید: اعمالشان در این دنیاپسندیده بود و چشمانشان اشکبار. در دنیا شبشان چون روز بود، در خشوع و استغفار و روزشان چون شب بود، در تنهایی و بریدن از مردم. خداوندبهشت را جای بازگشت آنان گردانید و ثوابشان ارزانی داشت. آنان سزاوار بهشت و اهل آن بودند[۱۲][۱۳].