معصیت در فقه سیاسی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۷ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۰۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث معصیت است. "معصیت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل معصیت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

اثم، گناه، بزه، جرم، معصیت، ناشایست[۱]، عمل زشت و ناپسند که تأخیر در رسیدن به حیات سعیده را به دنبال دارد[۲] و آنچه حلال نیست[۳].

﴿وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ[۴]

"اثم" نوعی کنش است که دارای دو بُعد فردی و اجتماعی می‌باشد. در آیه شریفه ﴿وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ تأکید بر جنبه اجتماعی "اثم" است. در حوزه فرهنگ عمومی "اثم" از قبیل امور ضد ارزشی، غیر هنجاری و ضد اخلاقی به شمار می‌رود و در بسیاری از متون اسلامی به آثار اجتماعی گناه اشاره شده است[۵].

در طبقه‌بندی برخی دانشمندان اسلامی از جوامع و دولت‌ها، مدینه فاسقه مدینه‌ای است که سعادت را می‌شناسد، اما کنش اهل آن بر اساس بدی، فسق، اثم و ضد ارزش‌ها بنا شده و در مقابل مدینه فاضله قرار گرفته است[۶].[۷]

اثم، معصیت[۸]، جُرم[۹] و هر عملی که نتیجه بدی را به دنبال دارد[۱۰] (به اعتبار کلمه ذَنَب که به معنای دُم و دنباله چیزی است).

﴿وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ[۱۱].

کلمه ﴿ذَنْبٌ به اقتضای موارد و موضوعات، هم به مسائل دنیوی اطلاق می‌شود که معنای جُرم و بزه دارد: ﴿وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ[۱۲]. و هم به گناه و معصیت اللّه که در امور معنوی است ﴿يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ[۱۳].[۱۴]

در قرآن کریم، الفاظ متعددی برای گناه و بدی وارد شده است، مانند اثم، معصیة، خطیئه، جُرم، سیئه و ذنب که تأثیر آنان در ابعاد اجتماعی بر فرد و جامعه پوشیده نیست و جوامعی از ملل گذشته به دلیل ارتکاب معاصی و بدی دچار عذاب‌های دردناک الهی شده‌اند؛ همچنین در تقسیم‌بندی دولت‌ها و جوامع نزد اندیشمندان مسلمان، گناه و فسق محور تقسیم واقع شده است (مدینه فاسقه).[۱۵].

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۵؛ علی‌اکبر دهخدا، لغت‌نامه، ج۱، ص۸۶۱.
  2. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۶۳.
  3. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۵. لوئیس معلوف، المنجد، ص۳؛ ر.ک: بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۶۹۹؛ محمود سرمدی، «اثم»، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، ص۱۴۸.
  4. «و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید» سوره مائده، آیه ۲.
  5. برای نمونه ر.ک: عبدالواحد بن محمد آمدی، غرر الحکم، ص۱۸۵-۱۸۶.
  6. محمد بن محمد فارابی، آراء اهل المدینة الفاضله، ص۱۳۳.
  7. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۴۴-۴۵.
  8. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۱۹۰.
  9. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج‌۲، ص‌۳۶۱.
  10. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۳۱.
  11. «و در چشم آنان به گردن من گناهی است که می‌هراسم مرا بکشند» سوره شعراء، آیه ۱۴.
  12. «و در چشم آنان به گردن من گناهی است که می‌هراسم مرا بکشند» سوره شعراء، آیه ۱۴.
  13. «تا کردارهایتان را شایسته گرداند و گناهانتان را بیامرزد و هر که از خداوند و فرستاده او فرمان برد بی‌گمان به رستگاری سترگی رسیده است» سوره احزاب، آیه ۷۱.
  14. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج‌۱۵، ص‌۲۵۹.
  15. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۲۹۲.