حکم بن عمرو غفاری
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
نام و نسب او حکم بن عمرو بن مجد بن حذیم الضمری است. به او حکم بن أقرع نیز گفتهاند. او برادر رافع بن عمرو غفاری است. حکم از قبیله ثعلبة بن ملیل، برادر غفار، مشهور به طایفه غفار است [۱].
او از یاران باوفای پیامبر اسلام(ص)، و دارای عقیدهای ثابت و دینی محکم و استوار بود که در عمل به وظایف دینی از هیچ قدرتی نمیهراسید. حکم این پایداری را از یک جمله از سخنان پیامبر اسلام(ص) به دست آورده بود. هنگامی که او به حکومت خراسان منصوب شد، عمران بن حصین که یکی از دوستان قدیمی او بود، در دار الحکومه و بصره برای خداحافظی پیش حکم آمد و به او گفت: "میدانی برای چه به ملاقات تو آمدم؟ فقط برای این که این جمله از گفتار پیامبر(ص) را یادآوری کنم و آن این است: یاد داری زمانی که به رسول خدا(ص) گفتند: یکی از سرداران به سربازی گفت: برخیز و در میان آتش برو و آن سر باز ابتدا خواست اطاعت کند ولی نافرمانی کرد و نرفت. پیامبر(ص) در این باره فرمود: "اگر داخل آتش رفته بود، جهنمی میشد؛ در نافرمانی از خدا از هیچ بندهای نباید اطاعت کرد"[۲].[۳]
حکم؛ والی خراسان
زیاد که استاندار کوفه بود وی را به حکومت خراسان منصوب کرد. او در خراسان با کفار جنگید و غنایمی به دست آورد. زیاد به او نوشت که معاویه دستور داده که از غنائم جنگی هر چه پول نقد و طلا و نقره هست به شام بفرست و آنها را میان لشکریان تقسیم نکن.
حکم در جواب نوشت: "نامهات را خواندم و مقصودت را فهمیدم و این که به نامه معاویه و دستورهای وی اشاره کرده بودی؛ پس بدان که نام خدا را مقدم بر نامه معاویه یافتم؛ و در کتاب خدا آمده است: غنائم، مخصوص افرادی است که جنگ کردهاند؛ و این را هم دانستهام: هرگاه درهای آسمان و زمین به روی بندهای بسته باشد و او پرهیزکاری را پیشه کند، خدا برای او راه نجاتی قرار میدهد (در هنگام اجرای فرمان پروردگار از معاویه و امثال او نمیهراسم)"[۴].
سپس حکم به مردم گفت: "بیابید و سهم خود را بگیرید" و غنائم را بین مردم تقسیم کرد. بعد گفت: "خدایا! اگر خیری در من هست، مرا قبض روح کن"[۵].[۶]
سرانجام حکم
او در سال ۵۰ هجری و در خراسان، در شهر "مرو"، در زمان خلافت معاویة بن أبی سفیان از دنیا رفت و بعد از او "أنس بن إیاس" به عنوان والی خراسان منصوب شد. در بعضی نقلها آمده است که او به همراه "بریدہ اسلمی" در یک جا دفن شدند. بخاری و ابن مخلد، چهار حدیث از او نقل کردهاند[۷].[۸]
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۵۶؛ معجم الصحابه، ابن قانع، ج۴، ص۱۶۰.
- ↑ «لاَ طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ اَلْخَالِقِ»؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۵۱۷.
- ↑ جوان هوشیار، جعفر، مقاله «حکم بن عمرو غفاری»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۰۴.
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۲۱؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۵۷؛ اعیان الشیعه، امین عاملی، ج۶، ص۲۱۱؛ قاموس الرجال، شوشتری، ج۳، ص۶۱۷.
- ↑ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۵۶.
- ↑ جوان هوشیار، جعفر، مقاله «حکم بن عمرو غفاری»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۰۵.
- ↑ معجم الصحابه، ابن قانع، ج۴، ص۱۶۰۶؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۵۶.
- ↑ جوان هوشیار، جعفر، مقاله «حکم بن عمرو غفاری»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۰۵.