ضرورت تشکیل خانواده
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل سیره خانوادگی معصومان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
با توجه به اهمیت و جایگاه ویژه خانواده، پیشوایان معصوم در تشکیل آن بسیار تأکید کردهاند. امیر مؤمنان علی(ع) فرموده است: «تَزَوَّجُوا فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) كَثِيراً مَا كَانَ يَقُولُ مَنْ كَانَ يُحِبُّ أَنْ يَتَّبِعَ سُنَّتِي فَلْيَتَزَوَّجْ فَإِنَّ مِنْ سُنَّتِيَ التَّزْوِيجَ»[۱].
پیامبر اکرم(ص) - پارساترین و پرهیزگارترین بندگان خدا - تأکید داشت که پیروانش بدو تأسی کنند و تشکیل خانواده دهند و مسیر او را طی کنند. در خبری از انس بن مالک آمده است که عدهای از اصحاب پیامبر پس از آنکه از احوال پیامبر - و بندگی و پارسایی و پرهیزگاری او - باخبر شدند، گمان کردند که لازمه بندگی و پارسایی و پرهیزگاری دست شستن از زندگی معمولی و رهبانیتپیشگی است؛ برخی گفتند: “هرگز ازدواج نخواهیم کرد”. و بعضی گفتند:”هرگز گوشت نخواهیم خورد”. و برخی دیگر گفتند: “هرگز در بستر نخواهیم خفت”. و دیگرانی گفتند: “پیوسته روزهدار خواهیم بود و افطار نخواهیم کرد”. چون این سخنان به گوش پیامبر رسید، خطبهای خواند و پس از حمد و ثنای الهی فرمود: «مَا بَالُ أَقْوَامٍ قَالُوا كَذَا وَكَذَا، لَكِنِّي أُصَلِّي وَأَنَامُ، وَأَصُومُ وَأُفْطِرُ، وَأَتَزَوَّجُ النِّسَاءَ، فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي»[۲].
همچنین نقل شده است که آن حضرت پس از شنیدن چنین سخنانی از اصحاب خود خطاب به ایشان فرمود: «أَنْتُمْ الَّذِينَ قُلْتُمْ كَذَا وَكَذَا أَمَا وَاللَّهِ إِنِّي لَأَخْشَاكُمْ لِلَّهِ وَأَتْقَاكُمْ لَهُ لَكِنِّي أَصُومُ وَأُفْطِرُ وَأُصَلِّي وَأَرْقُدُ وَأَتَزَوَّجُ النِّسَاءَ فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي»[۳].
راه و رسم پیامبر اکرم(ص) اینگونه بود و وی با آن پارسایی و پرهیزگاری بیبدیل، تشکیل خانواده داد و بر پیروی از این سنت خود تأکیدی شگفت داشت؛ و این تصور نادرست را که تشکیل خانواده مانع بندگی و پارسایی و پرهیزگاری است در سخن و عمل خود کاملاً نفی و طرد میکرد.
سنت رسول خدا(ص) بیانگر این حقیقت است که سلوک و بندگی، و رشد و کمال نه تنها با تشکیل خانواده و زندگی خانوادگی منافاتی ندارد، بلکه تشکیل خانواده مهمترین عامل یاریکننده آدمیان در سیر به سوی کمالات است. شیخ طوسی به اسناد خود از حضرت رضا(ع) روایت کرده است که فرمود: زنی در مقام پرسش به امام باقر(ع) گفت: “من مُتبتّلام”. حضرت فرمود: “مقصودت از تَبَتُّل چیست؟” گفت: “تصمیم دارم هرگز ازدواج نکنم”. فرمود: “برای چه؟” گفت: “برای دستیابی به فضل و کمال”. امام(ع) فرمود: «انْصَرِفِي، فَلَوْ كَانَ فِي ذَلِكَ فَضْلٌ لَكَانَتْ فَاطِمَةُ(س) أَحَقَّ بِهِ مِنْكِ، إِنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ يَسْبِقُهَا إِلَى الْفَضْلِ»[۴].
انسان با تشکیل خانواده در مجموعهای قرار میگیرد که اگر سامانی صحیح داشته باشد، محکمترین دژ در نگهداری آدمی از بسیاری از لغزشها و بهترین یاور در کمالیابی و رشد عمل ایمانی است. از امیرمؤمنان علی(ع) روایت شده است که فرمود: «لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ يَتَزَوَّجُ إِلَّا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) كَمَلَ دِينُهُ»[۵].
مؤثرترین زمینه کسب سعادت آدمی خانواده است و ازاینرو تشکیل خانواده محکمترین گام در راه رسیدن به سعادت حقیقی است. پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أُعْطِيَ نِصْفَ السَّعَادَةِ»[۶].
در چنین زمینهای است که انسان میتواند اساسیترین گامها را در مسیر بهروزی و کمال بردارد و به سوی غایت تربیت سیر نماید و به لقاء الله نایل آید. از امام صادق(ع) از پدران گرامیاش روایت شده است که رسول خدا(ص) فرمود: «مَنْ احبَّ انْ يلقي الله مطهراً فليُلْقِهِ بزوجهِ»[۷].
بدین ترتیب تعالی انسان در خانواده میسر میشود و تشکیل خانواده نه تنها مانع رشد و کمال آدمیان نیست، بلکه بهترین مرکب سیر به سوی کمال و وسیله حفظ ایمان آنان است. از پیامبر اکرم(ص) چنین روایت شده است: «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أَحْرَزَ نِصْفَ دِينِهِ، فَلْيَتَّقِ اللَّهَ فِي النِّصْفِ الْبَاقِي»[۸].
این همه تأکید بر تشکیل خانواده فقط برای بقای نسل نیست، بلکه حقیقتی بالاتر و والاتر از آن نیز مطرح است، و آن اینکه با تشکیل خانواده است که بسیاری از کمالات انسان عرصه ظهور مییابد تا جایی که عبادت و بندگی انسان متأهل به هیچ وجه با عبادت و بندگی انسان مجرد قابل قیاس نیست. رسول خدا(ص) فرموده است: «لَرَكْعَتَانِ يُصَلِّيهِمَا مُتَزَوِّجٌ أَفْضَلُ مِنْ رَجُلٍ عَزَبٍ يَقُومُ لَيْلَهُ وَ يَصُومُ نَهَارَهُ»[۹].
همچنین امام صادق(ع) فرموده است: «رَكْعَتَانِ يُصَلِّيهِمَا الْمُتَزَوِّجُ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ رَكْعَةً يُصَلِّيهَا أَعْزَبُ»[۱۰].
این تأکید تا آنجاست که رسول خدا(ص) فرموده است: «الْمُتَزَوِّجُ النَّائِمُ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ الْعَزَبِ»[۱۱].
تأکید پیامبر اکرم(ص) بر تشکیل خانواده چنان است که آن حضرت بدترین افراد امت خود و بیشترین اهل آتش را از مجردان معرفی کرده و فرموده است: «شِرَارُ أُمَّتِي عُزَّابُهَا»[۱۲]. «أَكْثَرُ أَهْلِ النَّارِ الْعُزَّابُ»[۱۳].
در منطق دین برای تشویق و ترغیب مجردان به تشکیل خانواده و زدودن ترس و بیم آنان از ناداری و تنگدستی، حقیقتی جاری در نظام هستی بیان شده است، و آن اینکه تشکیل خانواده موجب گشایش و زیادتی در رزق و روزی است که خدای رحمان فرموده است: ﴿وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾[۱۴].
گشایش الهی و گسترش روزی، طبق مشیت الهی[۱۵]، و قانونمندی حاکم بر عالم است: ﴿اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ﴾[۱۶]؛ و فطرت آدمی چنین است که با ازدواج و پذیرش مسئولیت تشکیل خانواده، شخصی فعال میشود، و نیرو و استعداد خود را بیش از پیش در جهت کسب درآمد مشروع و اداره زندگی جدید به کار میگیرد؛ و این امر نه تنها مایه قوام و استواری خانواده میشود، بلکه موجب تحرک اجتماعی و اقتصادی میگردد. هر انسان مسئولیتپذیری میتواند به این وعده الهی تکیه کند و زمینه کمال خود را در نیکوترین مجموعه انسانی فراهم سازد. پیامبر اکرم(ص) همچنان که بر تشکیل خانواده تأکید میکرد، این حقیقت را نیز یادآور میشد که تشکیل خانواده مایه تحرک و گشایش روزی است: «اتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَكُمْ»[۱۷].
این تأکیدهای شگفت برای تشکیل خانواده به خاطر هدف والایی است که در این پیوند مقدس و در این مجموعه گرانبها وجود دارد و جز بدینوسیله نمیتوان بدان هدف دست یافت.[۱۸]
جستارهای وابسته
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ «تشکیل خانواده دهید، زیرا رسول خدا(ص) بسیار میفرمود: هرکه دوست دارد که از سنت من پیروی کند، تشکیل خانواده دهد که از جمله سنتهای من تشکیل خانواده است». أبوجعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه القمی (الصدوق)، الخصال، صححه و علق علیه علی اکبر الغفاری، مکتبة الصدوق، طهران، ۱۳۸۹ ق. ج۲، ص۶۱۴-۶۱۵؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۶-۷؛ بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۲۱۸.
- ↑ «چه شده است که گروههایی چنین سخنانی بر زبان میآورند، درحالیکه من نماز میگزارم و استراحت میکنم، و روزه میگیرم و افطار مینمایم، و ازدواج میکنم؛ پس هر که از سنت من روی بگرداند، از من نیست». أبوالحسین مسلم بن الحجاج القشیری، صحیح مسلم، بشرح النووی، دارالکتاب العربی، بیروت، ۱۴۰۷ ق. ج۹، ص۱۷۹؛ أبوعیسی محمد بن عیسی بن سورة الترمذی، سنن الترمذی، دارالفکر، بیروت، ج۶، ص۶۰؛ السنن الکبری، ج۷، ص۷۷؛ محیی الدین أبو زکریا یحیی بن شرف النووی، المجموع فی شرح المهذب، دارالفکر، بیروت، ج۱۶، ص۱۲۶.
- ↑ «آیا شمایید که چنین سخنانی بر زبان میآورید؟ بدانید به خدا سوگند که من خداترسترین شما و پرهیزگارترین شمایم، و لیکن روزه میگیرم و افطار میکنم، و نماز میگزارم و استراحت میکنم، و ازدواج مینمایم؛ پس هرکه از سنت من روی بگرداند، از من نیست». أبوعبدالله محمد بن اسماعیل البخاری، صحیح البخاری، شرح و تحقیق قاسم الشماعی الرفاعی، الطبعة الاولی، دارالقلم، بیروت، ۱۴۰۷ ق. ج۷، ص۵؛ السنن الکبری، ج۷، ص۷۷.
- ↑ «از این تصمیم منصرف شو، زیرا اگر خودداری از ازدواج فضیلت و کمالی دربر میداشت، فاطمه(س) به درک این فضیلت و کمال از تو شایستهتر بود، درحالیکه هیچکس نیست که در فضیلت و کمال بر وی پیشی گیرد». أبوجعفر محمد بن الحسن الطوسی، الامالی، قدم له السید محمد صادق بحرالعلوم، المطبعة الحیدریة، النجف، ج۱، ص۳۸۰؛ بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۲۱۹.
- ↑ «هیچیک از اصحاب رسول خدا(ص) ازدواج نمیکرد مگر اینکه رسول خدا(ص) میفرمود: دینش کامل شد». دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۹۰؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۴.
- ↑ «هر که تشکیل خانواده دهد، به نیمی از سعادت دست یافته است». مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۴؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲۰، ص۸.
- ↑ «هرکه دوست دارد که خدای متعال را پاک و پاکیزه ملاقات کند، پس باید او را با همسر ملاقات کند». الجعفریات، ص۸۹ [«بزوجته» آمده است]؛ أبوجعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه القمی (الصدوق)، المقنع، الطبعة الاولی، مؤسسة الامام الهادی، قم، ۱۴۱۵ ق. ص۳۰۱ [«من سره» آمده است]؛ أبوعبدالله محمد بن النعمان البغدادی الملقب بالمفید، المقنعة، الطبعة الثانیة، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۱۰ ق. ص۴۹۶؛ ترتیب نوادر الراوندی، ص۱۱۳ [«بزوجته» آمده است]؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۶؛ بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۱-۲۲۲؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۴۹.
- ↑ «هر که تشکیل خانواده دهد نیمی از دینش را حفظ کند، پس باید نیم دیگر را پاس دارد». الکافی، ج۵، ص۳۲۹؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۳؛ امالی الطوسی، ج۲، ص۱۳۲؛ جامع الاخبار، ص۹۷؛ بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۱۹. همچنین روایت شده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «إِذا تَزَوَّجَ الْعَبْدُ فَقَد اسْتكْمَلَ َ نِصْفَ دِينِه فَلْيَتَّقِ اللَّهَ فِي النِّصْفِ الْبَاقِي» (چون بندهای تشکیل خانواده دهد، نیمی از دین خود را کامل نماید، سپس باید نیم دیگر را پاس دارد). کنزالعمال، ج۱۶، ص۲۷۱. اینگونه نیز روایت شده است: «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدِ اسْتَكْمَلَ نِصْفَ الْإِيمَانِ». مجمع الزوائد، ج۴، ص۲۵۲.
- ↑ «دو رکعت نمازی که انسان متأهل بگزارد، برتر از آن است که مجردی شب را به نماز شب و روز را به روزه بگذراند». کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۴؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۷.
- ↑ «دو رکعت نمازی که انسان متأهل بگزارد از هفتاد رکعت نمازی که مجرد بهجا آورد برتر است». الکافی، ج۵، ص۳۲۸؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۴؛ أبوجعفر محمد بن الحسن الطوسی، تهذیب الاحکام، حققه و علق علیه السید حسن الخرسان، دارالکتب الاسلامیة، طهران، ۱۳۹۰ ق. ج۷، ص۲۳۹؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۶؛ [در برخی منابع یادشده «أَعْزَبُ» آمده است]. همچنین روایت شده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «رَكْعَتَانِ مِنَ الْمُتَزَوِّجِ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ رَكْعَةً مِنَ الأَعْزَبِ». کنز العمال، ج۱۶، ص۲۷۵.
- ↑ «ارزش و مرتبه فرد متأهل خفته، از فرد روزهدار و نماز شبخوان مجرد برتر است». جامع الاخبار، ص۹۷؛ بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۱.
- ↑ «بدترین افراد امت من مجردان آنند». المهذب البارع، ج۳، ص۱۵۴؛ بحار الانوار، ج۱۰۳؛ ص۲۲۲؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۵.
- ↑ «بیشترین اهل آتش مجردانند». کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۴؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۸.
- ↑ «و بیهمسران (آزاد) و بردگان و کنیزان شایستهتان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بینیازی میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.
- ↑ نک: وهبة الزحیلی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، الطبعة الاولی، دارالفکر المعاصر، بیروت، دارالفکر، دمشق، ۱۴۱۱ ق. ج۱۸، ص۲۳۹.
- ↑ «خداوند روزی را برای هر که بخواهد فراخ میدارد یا تنگ میگرداند» سوره رعد، آیه ۲۶.
- ↑ «تشکیل خانواده دهید که این امر گشایشدهنده روزی بر شماست». أبوالعباس عبد الله بن جعفر الحمیری، قرب الاسناد، الطبعة الاولی، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، بیروت، ۱۴۱۳ ق. ص۲۰؛ الکافی، ج۵، ص۳۲۹؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۳؛ تهذیب الاحکام، ج۷، ص۲۴۰؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۳، بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۲۱۷.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی، ج۴ ص ۲۶-۳۲.