وفای به عهد در سیره معصوم
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث وفای به عهد است. "وفای به عهد" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
وفای به عهد و پیمان مرز نمیشناسد و جزو ارزشهای اجتماعی ای است که اسلام برای آن ارزش زیادی قایل است؛ تفاوتی هم ندارد که طرف مسلمان باشد یا کافر. در اسلام وقتی عهد و پیمانی بسته میشود، باید طبق آن عمل شود؛ مگر اینکه طرف مقابل آن را نقض کند. رسول خدا(ع) تا زمانی که یهود مدینه (بنی نضیر، بنی قینقاع و بنی قریظه) به پیمان خود پایبند بودند، با آنان کار نداشت؛ اما زمانی که عهدشکنی کردند، مجبور به جنگ با آنان شد[۱]. این دستور قرآن است که در برابر خیانت باید ایستاد[۲]. در کافی از شعارهای نبرد با سه گروه یهودی مدینه سخن به میان آمده است[۳]. حضرت رسول(ص) وقتی قرارداد صلح حدیبیه را بستند، طبق آن عمل کردند و مکه را حتی بدون انجام مراسم عمره ترک کردند[۴]، با اینکه طرف مقابل مشرک بود. علی(ع) بعد از اینکه قرارداد آتش بس را با معاویه امضا کرد، در برابر فشار و خواست خوارج مبنی بر فسخ آن، مقاومت و از آن دفاع کرد[۵]. امام باقر(ع) در سخنی میفرماید: «سه چیز است که خداوند برای کسی در آن رخصت قرار نداده است: ردکردن امانت به افراد نیک و بد و وفای به پیمان با نیک و فاجر و نیکی به پدر و مادر، چه خوب باشند چه بدکردار»[۶]. این مضمون در اخبار متعددی آمده است. در خبری امام صادق(ع) یکی از علائم دینداری را وفای به عهد میشمارد[۷].[۸]
جستارهای وابسته
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، جمل من أنساب الاشراف، ج۱، ص۳۷۱، ۴۱۵ و ۴۳۴.
- ↑ ﴿وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ﴾ «و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن» سوره انفال، آیه ۵۸.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۴۷.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۷۰؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۱۷؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۵، ص۴۲۴.
- ↑ نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۵۱۴.
- ↑ «ثَلَاثٌ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَحَدٍ فِيهِنَّ رُخْصَةً: أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ بِرُّ الْوَالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كَانَا أَوْ فَاجِرَيْنِ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۶۲.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۳۹.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص ۱۶۷.